مجله صنعت فولاد

معرفی انواع محصولات و مقاطع فولادی

۶۶ مطلب با موضوع «تحلیلی» ثبت شده است

۷ گام ساده برای تقویت انرژی

۷ گام ساده برای تقویت انرژی

آیا صبح که از خواب برمی‌خیزید احساس کسلی و بی‌حالی دارید؟ آیا برای تأمین نیروی لازم در طول روز، به نوشیدنی‌های کافئین‌دار نیازمند هستید؟ اگر این مسئله آشنا به نظر می‌رسد، اکنون وقت آن رسیده که راه‌حل‌های سریع را کنار گذاشته و برنامه‌ای برای مدیریت انرژی خود تهیه کنید. در شروع کار، ممکن است کمی سخت به نظر برسد، اما به‌محض آنکه از مزایای سبک زندگی شادتر، سالم‌تر و پربارتر بهره‌مند شدید، انرژی از دست رفته به‌سرعت بازمی‌گردد.

مدیریت انرژی چیست؟ به انرژی همانند یک منبع محدود، مثل پولی که در یک حساب بانکی ذخیره شده، بنگرید. اشخاص مختلف بنا به عواملی چون سن، میزان خواب، سطح استرس، شرایط پزشکی و سبک‌های متفاوت زندگی، در طول روز میزان مشخصی از این منبع را استفاده می‌کنند. در طول روز، فعالیت‌های روزانه سبب می‌شوند که انرژی فرد تحلیل رفته و در حساب وی ذخیره شود.

هرچند همواره نمی‌توان فعالیت‌هایی که از منبع انرژی تغذیه می‌کنند را کنترل کرد؛ اما می‌توان اقدامات لازم را برای ذخیره‌سازی بیشتر آن در حساب منبع انجام داد. به کمک این ۷ اصل مدیریت انرژی، می‌آموزید که چگونه سطح انرژی خود را افزایش دهید و با هر قدمی که در راستای این فرایند مراقبت از خود برمی‌دارید، احساس بهتری خواهید داشت.

غذای مغذی

۱- غذای مغذی بخورید

همه ما آگاه هستیم که غذای سالم در اصل برای حفظ تندرستی و سلامتی بدن است؛ اما معمولاً از آن به‌عنوان ابزاری برای کاهش وزن یاد می‌شود. با این حال، با توجه به دستورالعمل‌های غذایی، یک رژیم غذایی متعادل از میوه‌ها و سبزیجات، پروتئین‌های کم‌چرب، لبنیات کم‌چرب و دانه‌های کامل، تمام چیزی است که برای حفظ سطح انرژی مطلوب نیاز خواهیم داشت. غذایی که می‌خوریم تا حدودی تعیین‌کننده‌ی احوال ما خواهد بود؛ از تمام گروه‌های غذایی، مواد غذایی گوناگون مصرف کنید تا به کمک طیف وسیعی از این مواد مغذی دریافتی، انرژی لازم را در طول روز حفظ نمایید.

میوه‌ها و سبزیجات تازه و یا یخ‌زده را انتخاب کنید، خصوصاً سبزیجات مقوی برگ سبز و کلم بروکلی، همچنین سبزیجات نارنجی از جمله هویج و سیب‌زمینی شیرین. برای تأمین پروتئین سالم، تخم‌مرغ، سویا و حبوبات مختلفی وجود دارند؛ در طول روز صرف ۸۵ گرم غلات، نان، برنج یا پاستا را در نظر داشته باشید.

۲- هر شب ۷ الی ۸ ساعت بخوابید

داشتن خواب کافی عادت سالمی است که بهتر است همه‌ی افراد روی آن کار کنند. همه‌ی ما می‌دانیم که هر شب حداقل هفت ساعت به بستن چشم‌ها نیاز داریم، پس چه چیزی مانع از تحقق این امر می‌شود؟ به راه‌حلی برای رفع بزرگ‌ترین اختلال خواب خود فکر کرده و این نکته را به یاد داشته باشید که خواب ناکافی قادر است مشکلات جدی سلامتی را ماندگار ساخته و همچنین بر حال فرد، انگیزه و سطح انرژی او تأثیر منفی خواهد داشت. اولویت‌دهی به خواب یکی از بهترین راه‌های ممکن برای داشتن روزی موفق و پرانرژی است.

۳- با انسان‌های خوب مراوده داشته باشید

زمان بیشتری را در کنار افرادی که حضور در کنار آن‌ها برای شما لذت‌بخش است، سپری کنید. برقراری ارتباط با افرادی که از لحاظ مثبت‌نگری و علایق مشابه هستند، سبب تهییج و تحریک فرد خواهد شد. از سوی دیگر، افرادی که با آن‌ها سازگار نیستید و یا انسان‌هایی که همواره دید منفی دارند، اغلب شکایت می‌کنند یا تصمیمات ضعیف می‌گیرند، تنها حساب انرژی را تخلیه خواهند کرد. افرادی که با آن‌ها مراوده دارید را درست گزینش نمایید.

۴- بیش از حد پیگیر اخبار نباشید

اخبار، راه مهمی برای ارتباط با جهان اطراف و وقایعی است که در آن رخ می‌دهد و می‌تواند آموزشی، سرگرم‌کننده و حتی گاهی سبب افزایش اطلاعات فرد شود؛ اما متأسفانه اغلب مملو از داستان‌های رنج‌آور است. این داستان‌ها دید فرد را نسبت به جهان تغییر داده و سبب می‌شوند که به‌جای شناخت خوبی‌های اطراف، بر روی بدترین ترس‌های موجود تمرکز کند. هیچ‌گاه نمی‌توان به‌طور کامل از این حوادث اجتناب کرد؛ اما سعی کنید تا حد امکان، خصوصاً در طول مراحل آزمایش، فاصله‌ی خود را با آن حفظ نمایید.

۵- ورزش منظم داشته باشید

آیا تاکنون اتفاق افتاده که در نیمه‌ی روز احساس سستی و کسلی داشته باشید؟ آیا با وظایف ساده‌ی روزمره مانند خرید مواد غذایی یا انجام کارهای خانه از نفس می‌افتید؟ طبق دستورالعمل‌های فعالیت فیزیکی که برای ساکنین آمریکا ارائه شده، برخلاف باور عموم، ۱۵۰ دقیقه فعالیت هفتگی نه‌تنها چیزی از حساب انرژی فرد کم نمی‌کند؛ بلکه به آن می‌افزاید. می‌پرسید چطور؟ ورزش سبب کاهش استرس و تنش، تقویت عضلات و استقامت فرد می‌شود و به این ترتیب در کارکرد مؤثر بدن، طی انجام کارهای دیگر یا فعالیت‌های فیزیکی بیشتر، نقش بسیار مهمی دارد.

۶- هر روز عملی معنی‌دار انجام دهید

نسبت به چه چیزی احساس بسیار خوبی دارید؟ آیا از استعداد ویژه‌ای برخوردارید که دوست دارید آن را بیشتر تمرین کرده یا با دیگران به اشتراک بگذارید؟ هر روز کاری انجام دهید که از آن لذت می‌برید، حتی اگر چیزی به‌سادگی خوردن یک غذای سالم و یا گوش دادن به آهنگ مورد علاقه باشد. تلاش برای چیزهایی که برای فرد اهمیت دارند، به او کمک می‌کند تا انرژی خود را در مسیری که بهترین را برای او به ارمغان می‌آورد، صرف کرده و آن را به‌درستی ذخیره کند.

۷- برای دیگران افکار خوب داشته باشید

حفظ ذهنیتی دلسوزانه و شفیق، راه دیگری برای حفظ انرژی است. توجه بامحبت، مثالی از تمرین این نوع تفکر خواهد بود. برای مثال در برخورد با افراد غریبه، حین ادای جمله‌ی آرزوی خوبی برایتان دارم، ارتباط چشمی برقرار کرده و لبخند بزنید. این رویکرد مثبت، شما را از قضاوت آن فرد دور می‌کند. قضاوت دیگران می‌تواند در نهایت باعث شود که خود را قضاوت کنیم و این گفتمان درونی منفی بسیار طاقت‌فرسا است.

آزمایش‌ها

۱- میزان انرژی خود را نظارت کنید

در طول روز میزان انرژی خود را بین ۱ تا ۱۰ درجه‌بندی کنید؛ به‌طوری که ۱۰ بیشترین میزان انرژی باشد. به جزئیات روز خود توجه کنید تا بتوانید افراد یا وقایعی که بیشترین تأثیر را بر شما داشته‌اند، شناسایی نمایید.

۲- تغییرات ساده و جزئی ایجاد کنید

هنگامی که افراد یا حوادث مخرب انرژی خود را شناسایی کردید، به مراحل بعدی فکر کنید. به‌جای تلاش برای حل تمامی مشکلات در یک زمان خاص، یک بخش مهم را انتخاب کرده و در تعیین اهداف، واقع‌بین باشید. برای نمونه، اگر بی‌نظمی منزل یک منبع بزرگ استرس روزانه برای شما است، به‌جای غرق شدن در تمیزکاری هم‌زمان، هر هفته یک کابینت، گنجه و یا کشو را برای نظم دهی انتخاب کنید؛ پس از آن هر زمان که احساس آمادگی داشته‌اید، به سراغ هدف بعدی بروید.

۳- برنامه بریزید و اولویت‌بندی کنید

در طول روز، زمانی که سطح انرژی در بالاترین سطح خود قرار می‌گیرد را شناسایی کرده و وظایف مهم را در این لحظات که احساس سرزندگی و سازندگی دارید، انجام دهید تا از این انرژی به‌خوبی بهره برید.

 

منبع: چطورپدیا

۲۸ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
viator baran4

چطور از طریق کار فریلنسری، کسب درآمد کنیم؟

چطور از طریق کار فریلنسری، کسب درآمد کنیم؟

روش اول: تبدیل‌ شدن به یک کارمند آزاد «Freelancer»

 

۱ – با توجه به مهارتی که دارید، تصمیم بگیرید.

تصمیم خود در مورد نوع کار مستقلی که قصد انجام آن را دارید، اتخاذ کنید. مشاغل مستقل و آزاد به‌اندازه کارهای رسمی گسترده هستند و شما باید قبل از شروع این کار، آنچه را که می‌خواهید انجام دهید، مشخص کنید. مهارت‌های خود را به‌عنوان منابع باارزشی که شایستگی متعهد بودن و دریافت وجه دارند، ببینید و قضاوت کنید.

  • در مورد چیزهایی که در آن‌ها خوب هستید، فکر کنید. فقط در مورد مهارت‌هایی که می‌توان به یک فرصت برای تبدیل ‌شدن به یک کارمند آزاد استفاده شود، بیندیشید. به خاطر داشته باشید که مهارت‌های ثانویه شما، مانند تحقیق کردن و نوشتن، می‌تواند به اندازه مهارت‌های منحصربه‌فرد حرفه‌ای شما، مثلاً طراحی گرافیک یا برنامه‌نویسی کامپیوتر، مفید باشد. اگر می‌دانید نویسنده‌ای قوی هستید، می‌توانید به‌عنوان نویسنده آزاد، کسب‌وکار خود را توسعه دهید.
  • باور اینکه شما مهارت و تجربه لازم برای انجام یک کار را ندارید، آسان است اما در حقیقت شما برای شروع کار به‌عنوان یک فریلنسر، واقعاً نیاز به تجربه بسیار کمی دارید. به توانایی‌های خود اعتماد داشته باشید و تمرکز خود را بر تولید کارهای خوب بگذارید.

۲ – برای خود یک نشان تجاری یا برند ایجاد کنید.

برای اینکه در شغل فریلنسی شروع به پیشرفت کنید و برای شما به یک شغل سودآور تبدیل شود، باید در مورد اینکه چگونه کار یا محصولات خود را در معرض فروش قرار دهید، فکر کنید. این کار، ایجاد نشان تجاری (برند) نام دارد. شما باید این نشان تجاری را بر اساس آنچه می‌خواهید در معرض فروش بگذارید و اینکه چگونه این کار را انجام ‌دهید، جدای از بازار رقابت، بسازید. این نشان، هویت شما است و می‌تواند شامل وب‌سایت، آرم، وبلاگ و حساب‌های رسانه‌های اجتماعی شما باشد.

  • نشان تجاری شما باید به‌وضوح با آنچه شما به‌طور ویژه انجام می‌دهید، ارتباط داشته باشد و آنچه عرضه می‌کنید، ارزش خریدن داشته باشد. سعی کنید تمرکز خود را به یک حرفه خاص محدود کنید. به‌عنوان ‌مثال، اگر تصمیم گرفتید به‌عنوان یک نویسنده آزاد فعالیت کنید، ممکن است فقط تصمیم بگیرید که برای سایت‌های مسافرتی و کسب‌وکار آنلاین بنویسید و بنابراین، یک نویسنده آزاد در زمینه‌ی سفر می‌شوید. یا ممکن است تصمیم بگیرید که برای وب‌سایت‌های تجاری و شرکتی بنویسید. متخصص شدن در یک زمینه، در این مورد، در زمینه‌ی بسیار گسترده نویسندگی، شما را برای مشتریان بالقوه جذاب‌تر خواهد کرد، زیرا نشان می‌دهد که شما به‌جای مجموعه‌ای از مهارت‌های عمومی، یک مهارت خاص دارید که در نتیجه آن، یک جایگاه خوب برای شما ایجاد می‌شود.
  • با این ‌حال اجازه ندهید که نشان تجاری، تمرکز اصلی شما باشد. شما می‌توانید دنبال کننده‌های زیادی در اینستاگرام و توییتر داشته باشید؛ از طریق این دنبال کننده‌ها پولی کسب نمی‌کنید اما باعث معرفی و انتشار محصولات شما شده و مشتری‌های بالقوه برای کسب‌‌و‌کار و محصولات هستند. در مورد دنبال کننده‌ها یا انتشار مجدد کارهای خود، نگران نباشید و به‌جای آن، بر تولید کار باکیفیت تمرکز کنید. این راه نهایی برای ساختن کسب‌وکار آزاد و کسب درآمد است.

۳ – یک نمونه کار برای نمایش مهارت‌های خود بسازید.

بسیاری از مشتریان بالقوه برای اطمینان از توانایی انجام کار توسط شما، بیشتر علاقه‌مند به دیدن کارها انجام شده قبلی هستند تا مهارت‌های خاص شما. آن‌ها می‌خواهند نمونه‌هایی از کار شما را ببینند و تصمیم بگیرند که آیا شما برای پروژه خاص آن‌ها مناسب هستید یا خیر. بنابراین ساخت نمونه کارهای قوی، نمونه کارها و پروژه‌های انجام ‌شده گذشته، کلیدی برای ساختن کسب‌وکار شماست و در واقع شما نباید کسب‌وکار فریلنسی خود را تا زمانی که این نمونه کار را آماده نکردید، آغاز کنید. هم‌چنین، این نمونه کارها شامل توصیفاتی از افراد و سازمان‌هایی است که شما با آن‌ها کار کرده‌اید. خواندن نظرات مثبت مشتریان قبلی راجع به کار شما، به ساختن جایگاه مناسب نزد مشتریان جدید کمک خواهد کرد.

  • تولید نمونه کار نیازمند صرف زمان و منابع است. اگر شما نمونه کار قبلی و یا یک کار واقعی که در ازای آن پول دریافت کرده باشید، در دسترس ندارید، با ارائه خدمات به‌صورت حرفه‌ای و رایگان یا با اختصاص وقت آزاد خود، چند نمونه کار درست کنید.
  • به یاد داشته باشید که همیشه کار بیشتر، بهتر نیست. گرچه حجم کاری زیاد ممکن است خوب باشد و به پیشرفت شخص کمک کند، ولی مهم است که کارهای بزرگ را به‌صورت حرفه‌ای و باکیفیت انجام دهید، به‌جای آنکه فقط چندین پروژه کوچک و با کمترین سودآوری جمع‌آوری کنیم. اگر می‌خواهید با مشتریانی کار کنید که پول زیادی به شما پرداخت کنند و درنتیجه درآمد بالایی داشته باشید، پس باید به مشتریان نشان دهید که می‌توانید کاری را انجام دهید که آن‌ها به دنبال آن هستند. باز هم در نظر بگیرید که شما در ابتدای کار خود باید کارهایی به‌صورت رایگان ارائه و در اختیار مشتریان قرار دهید.
  • کار فریلنسی خود را تا زمانی که به‌طور واقعی، محصولات را ایجاد نکرده‌اید یا خدماتی که قصد فروش آن را دارید، آماده نکرده‌اید، شروع نکنید. داشتن نمونه کار به مشتریان نشان می‌دهد که شما واقعاً توانایی انجام کاری که ادعا کرده‌اید را دارا هستید و کارهای مشابه آن را به سرانجام رسانیده‌اید.

۴ – مهارت‌های تجربی کسب‌وکار خود را توسعه دهید.

شما ممکن است یک کارمند آزاد و مستقل باشید، اما باید یک تاجر نیز باشید. برای موفقیت در کسب درآمد به‌عنوان یک فریلنسر و تبدیل آن به یک حرفه، شما باید با اصول کسب‌وکار، مانند مالیات، حسابداری، بازاریابی و غیره آشنا شوید. در بسیاری از موارد، این اصول کسب‌وکار نسبت به خدمات فریلنسی یا محصولی که ارائه می‌دهید، زمان بیشتری صرف می‌کند!

  • با دوستانی، در زندگی واقعی و یا به‌صورت آنلاین، که از طریق کار فریلنسی در مورد همه جزئیات کسب‌وکار اطلاعات داشته و از این طریق کسب درآمد می‌کنند، صحبت کنید. شما همچنین می‌توانید از طریق کتاب‌ها و سایت‌های آنلاین در مورد چگونگی راه‌اندازی و پیشرفت در کارتان اطلاعات کسب نمایید.
  • اگرچه ممکن است به نظر برسد که هیچ‌گونه نگرانی در مورد کسب‌وکار فردی که کار فریلنسی انجام می‌دهد، وجود نخواهد داشت، اما داشتن یک مدل کسب‌وکار با اهداف، نتایج، معیارها و غیره می‌تواند به شما در تعیین حوزه و مقیاس کار خود به‌عنوان یک فریلنسر، کمک کننده باشد. یک مدل کسب‌وکار واضح با چشم‌انداز روشن، به مشتریان نشان می‌دهد که شما در حال انجام یک کار خوب بوده و قراردادهای واقعی و حرفه‌ای منعقد می‌کنید و مشتری با یک فریلنسر حرفه‌ای مواجه است و نه فقط کسانی که در خانه‌های خود با لباس راحتی در حال انجام کار هستند.

۵ – تنظیم یک سیستم فاکتوردهی

بخشی از کار فریلنسی به‌عنوان راهی برای کسب درآمد واقعی، شامل راه‌اندازی یک سیستم برای مطالبه و دریافت هزینه‌ها است. قبل از تماس با مشتریان بالقوه و شروع به انجام کار به‌عنوان یک فریلنسر، برای این کار آماده ‌باشید. خیلی راحت‌تر است که طول مسیر کاری را از ابتدا با حسابداری و صدور صورتحساب انجام گیرد تا اینکه این کار را به بعداً موکول کنیم. یک چارچوب مالی ایجاد کنید که به شما امکان می‌دهد، امور مالی را به‌صورت سازمان‌یافته نگهداری نمایید. انجام این کار همچنین به شما کمک خواهد کرد تا میزان درآمد کسب شده از کارتان را پیگیری کنید و بررسی کنید که آیا شما از انجام این کار سود می‌برید یا خیر. برای مدیریت هزینه‌ها کارهای زیر را انجام دهید:

  • قیمت خدمات یا محصولاتی که ارائه می‌دهید را تنظیم کنید. هزینه یک ساعت کار یا یک قطعه/محصول را تعیین کنید. آماده ‌باشید تا در مورد خدماتی که ارائه می‌دهید (به‌عنوان‌ مثال، خرابی) و در ازای آنها هزینه دریافت می‌کنید، توضیح دهید.
  • برگه‌های صورتحساب را به‌صورت الگو ایجاد کنید. به‌عنوان ‌مثال با استفاده از یک ابزار پردازش کلمه (مانند مایکروسافت اکسل)، یک فاکتور که حاوی تمام اطلاعات مهم، مانند خدمات ارائه شده، هزینه، پرداخت، آدرس پرداخت ‌کننده، گیرنده وجه و غیره باشد را طراحی کنید.
  • ایجاد یک طرح حسابداری و باز کردن یک حساب بانکی تجاری. اغلب بانک‌ها، خدمات و هزینه‌های ویژه‌ای برای حساب‌های بانکی تجاری دارند.
  • محاسبه کنید چه مقدار پول باید پرداخت کنید و هزینه‌های مربوط به مالیات را کنار بگذارید.

۶ – یافتن مشتری

هنگامی‌که شما یک نمونه کار آماده کردید، وقت آن رسیده که برخیزید و یک گام به سمت مشتریان خود بردارید و کار را شروع کنید. کار موفقیت‌آمیز فریلنسی یک بازی با اعداد است: هرچه به مشتریان بالقوه بیشتری دسترسی پیدا کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که کاری به شما محول شود و مهم‌تر از همه، هزینه‌ای به شما پرداخت شود. شما می‌توانید از یک شبکه شخصی خود مثل خانواده، دوستان و همکاران قدیمی شروع کنید و نهایت بهره‌مندی را از آن‌ها ببرید. از آن‌ها برای ارجاع کارهای مرتبط‌شان کمک بخواهید؛ این اقدام می‌تواند به راه‌اندازی برخی کارها کمک کرده و از این طریق بتوانید در کار فریلنسی پیشرفت کنید. شما باید برای کسب درآمد خوب، اولین حرکت را انجام دهید و آن را در موارد مختلف، گسترش دهید. هنگامی‌که محصولات یا خدمات خود را به مشتریان جدید ارائه می‌دهید، در ابتدا فقط به سمت آن دسته از مشتریانی که آشنا هستند، گام بردارید و گام بعدی به سمت تعداد زیادتری از مشتریان خواهد بود.

  • قاعده ۱۰ قبل از ۱۰ را امتحان کنید. قبل از ساعت ۱۰ صبح در طول هفته کاری به ۱۰ نفر از مشتریان بالقوه متصل شوید.
  • اگر هنوز مشغول انجام مشاغل دیگری هستید، برخی از اوقات آزاد خود را برای شروع به راه‌اندازی یک شبکه از مشتریانی که در آینده می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید، اختصاص دهید.
  • برای اینکه نشان تجاری خود را به‌درستی طراحی کنید، باید بدانید که مشتریان هدف شما چه کسانی هستند. به یاد داشته باشید که کسب‌وکارها مایل به کار با فریلنسرهایی هستند که به نظر می‌آیند که خدمات/محصولات خود را فقط برای رفع نیازهای این شرکت‌ها طراحی کرده باشند.
  • شما می‌توانید از یک بازار کار آزاد استفاده کنید. تعداد زیادی بازارهای آزاد (فریلنس) مانند پونیشا و پارسکدرز وجود دارند که می‌توانید خدمات خود را در این مکان‌ها ارائه دهید و در جستجوی مشتری برای کار خود باشید. این روش می‌تواند برای شروع به کار فریلنسی بسیار مفید باشد.

روش دوم: درک کار فریلنسی

۱ – چشم‌انداز روشنی داشته باشید

هدف خود را بشناسید و به سمت آن گام بردارید. بزرگ‌ترین مانع برای کار فریلنسی، غلبه کردن بر موانع ذهنی است که می‌گوید: «شما نمی‌توانید و نباید این کار را انجام دهید.» برای غلبه بر این احساس، به خودتان نشان دهید که کار فریلنسی، کاری نیست که شما فقط به دلیل اینکه آن را در منزل انجام می‌دهید، به آن تمایل دارید، بلکه این کار، یک برنامه‌ریزی برای تجارت است. این کار فقط یک ایده فوق‌العاده نیست، بلکه یک کسب‌وکار واقعی است.

  • یکی از راه‌های مفید برای شروع کار فریلنسی به‌عنوان یک انتخاب خوب، رسمی کردن روند آن است. یک نام، یک آرم یا یک نوع خط خاص برای کسب‌وکار خود انتخاب کنید. هنگامی‌که شما چشم‌اندازی از کار را برای خود طراحی می‌کنید، پذیرفتن کار فریلنسی به‌عنوان یک کسب‌وکار واقعی که توسط شما راه‌اندازی می‌شود، آسان‌تر خواهد بود. با ایجاد یک نام تجاری و ایجاد یک چشم‌انداز برای نشان تجاری شرکت خود، کار را آغاز کنید.

۲ – زمانی را برای ورود به کار فریلنسی صرف کنید.

برای ورود به حرفه فریلنسی نمی‌توانید بدون درنگ تمام شرایط را زیر پا بگذارید و سریعاً وارد این کار شوید. کار فریلنسی می‌تواند راهی عالی برای کسب درآمد باشد، ولی نیاز است که زمان قابل‌توجهی برای ساختن آن صرف شود.

قبل از تصمیم‌گیری برای استعفا دادن از کار دیگر و شروع کار فریلنسی، اطمینان حاصل کنید که کاملاً متعهد به صرف زمان و تلاش برای تبدیل‌ شدن به یک فریلنسر هستید.

  • در نظر داشته باشید که بسیاری از مراحل توضیح داده شده در قسمت اول را می‌توانید همزمان با انجام کار ثابت و روزانه خود و در زمان‌های آزاد از روزتان انجام دهید. در زمانی ‌که هنوز درآمد ثابت دارید، بر روی مقدمات مربوط به کار فریلنسی تمرکز کنید، در این حالت، احساس مطمئن‌تر و راحت‌تری برای این پرش خواهید داشت.

۳ – برای پیشرفت آهسته و کٌند آماده ‌باشید.

در هر کسب‌وکار، دوره‌های پیشرفت آهسته و کٌند وجود دارد. این دوره‌ها برای کار فریلنسی شما نیز وجود خواهند داشت. احتمال دارد شما دچار استرس شوید و فکر کنید که کار شما به شکست ختم می‌شود، اما بدانید تمام صنایع همیشه از جریان‌های پٌر افت‌وخیز و شکست‌ها عبور می‌کنند و در نهایت به روزهای اوج و پرفروغ می‌رسند.

  • اطمینان حاصل کنید که برای روزهایی که کارتان پیشرفت خوبی ندارد، برنامه‌ریزی کرده‌اید. این برنامه‌ریزی می‌تواند تصمیم به تغییر قیمت‌ها و یا طرح‌هایی برای پس‌انداز یا کارهایی از این قبیل باشند.
  • هرچه تجربه بیشتری در کار فریلنسی داشته باشید، بهتر می‌توانید دوره‌های اوج پیشرفت و روزهای کم‌فروغ کار را شناسایی کنید. درنهایت، می‌توانید زمانی که روند پیشرفت کار آهسته می‌شود را پیش‌بینی کرده و دیگر نگران نباشید زیرا این روال کار خواهد بود و پس از گذر از این دوره، روزهای اوج کار می‌رسند.

۴ – برای پاسخگویی به خود آماده کنید.

ازآنجایی‌ که به‌عنوان یک کارمند آزاد، شما رئیس خود هستید، لازم است اطمینان حاصل کنید که کارهای مورد نیاز را انجام می‌دهید. در حالی ‌که اکثر مردم از این نظر که در این کار رئیسی را نمی‌بینند که بالای سر آن‌ها ایستاده باشد، هیجان‌زده می‌شوند، باید به یاد داشته باشید که در کارهای غیرفریلنسی، رئیس به کارمندان انگیزه می‌دهد و در مورد پیشرفت در کار بازخورد می‌دهد. بدون یک رئیس، شما باید این کار را بیشتر اوقات، خود انجام دهید.

  • متعهد شوید بازخوردی از کارهایی که انجام داده‌اید، در امور روزانه و هفتگی خود به نمایش بگذارید تا مطمئن شوید که در حال رسیدن به اهداف خود هستید. اگر این‌طور نیست، پس باید در عادات و سیستم کار خود تغییری ایجاد نمایید.
  • سایر افراد، به‌عنوان‌ مثال سردبیران یا مربیان در صورتی که یک نویسنده باشید، می‌توانند برای ارائه پاسخگویی به شما کمک کنند. در پایان روز، هرچند شما رئیس هستید، پس مثل رئیس رفتار کنید.

۵ – آماده ‌باشید که در مورد خودتان زیاد صحبت کنید.

به‌عنوان یک کارمند آزاد، به‌ویژه یک تازه‌کار، شما باید بسیار درباره خودتان، آنچه را انجام می‌دهید و آنچه را انجام داده‌اید، صحبت کنید. شما تاجر خود هستید. فرصت‌ها می‌توانند از مکان‌ها و شرایط غیرمنتظره‌ای بیرون بیایند، بنابراین مهم است که شما با جملات کمی راجع به خودتان، خود، خدمات و محصولات مربوط به کار فریلنسی که می‌توانید انجام دهید را ارائه دهید. خواه در یک مهمانی در تعطیلات باشید یا در نمایشگاه کسب‌وکار، از فرصت استفاده کرده و خود و کارتان را معرفی نمایید. اگر فرد کم‌صحبتی هستید و چندان اهل صحبت کردن و برقراری ارتباط نیستید، سعی کنید آنچه را می‌خواهید بیان کنید، بنویسید و آن‌قدر تمرین کنید تا به‌صورت طبیعی بتوانید صحبت کنید. با گذشت زمان، شما بهتر می‌توانید در مورد خودتان صحبت کرده و خودتان را تبلیغ کنید. کمی تلاش برای موفقیت در جهان فریلنسی لازم است.

  • اطمینان حاصل کنید که کارت‌های تجاری مربوط به کسب‌وکار خود را ساخته‌اید، بنابراین شما می‌توانید آن‌ها را هر زمان که با کسی به‌طور اتفاقی برخورد می‌کنید و شروع به صحبت می‌کنید، پخش کنید. این‌ها یک راه قدیمی اما هنوز هم مناسب، برای سر زبان انداختن نام شما می‌باشد.

۶ – چگونه به‌طور مؤثر با تنها بودن خود مواجه شویم.

فقدان تعامل اجتماعی و ارتباطی که در محیط‌های اداری وجود دارد، می‌تواند باعث شود یک فریلنسر، احساس تنهایی و انزوا کند. در حالی‌ که شما باید یاد بگیرید که بدون انگیزه گرفتن از دیگران، اهداف خود را هدایت کرده و وظایف خود را انجام دهید، همچنین باید مراقب باشید که با مستقر شدن در یک مکان مشخص، در معرض احساس تنهایی و دوری از اجتماع قرار نگیرید. سعی کنید یک بار در روز یا دو روز در هفته محیط کار خود را تغییر دهید، به‌طور مثال می‌توانید، کامپیوتر خود را به یک کافی‌شاپ محلی ببرید و در آنجا کار کنید. حتی فقط شنیدن صحبت‌های نامشخص افراد در تعاملات اجتماعی می‌تواند باعث شود که شما کمتر احساس تنهایی کنید.

  • شما همچنین می‌توانید برای صرف ناهار یا قهوه، با کارمندان آزاد دیگر (فریلنسرها) را ملاقات کنید و در مورد مشکلات، نگرانی‌ها و موضوعات دیگر بحث کنید. تعداد زیادی از گروه‌های شبکه‌های تجاری محلی وجود دارند که می‌توانند افرادی را که به‌طور مستقل برای خود کار می‌کنند و معمولاً دور از هم هستند را به یکدیگر متصل کنند.
  • همچنین شما می‌توانید کارهای کوچکی انجام دهید که از احساس تنها بودن رهایی پیدا کنید. به‌عنوان‌مثال، به‌جای ارسال ایمیل، با شخصی که برای وی کار انجام می‌دهید، تماس بگیرید.

منبع : چطورپدیا

۲۰ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
viator baran4

۸ تمرین ذهن آگاهی برای رسیدن به زندگی شاد و آرام

۸ تمرین ذهن آگاهی برای رسیدن به زندگی شاد و آرام

به این حرف اعتماد کنید، عادت به تمرین‌های ذهن آگاهی، بیش از هر چیز به نفع خود فرد است. در این مقاله، هشت نوع تمرین ذهن آگاهی معرفی می‌شود که در افزایش سطح انرژی، سرزندگی بیشتر و حفظ یک زندگی شاد و پر از آرامش بسیار مؤثر هستند.

چرا حفظ یک زندگی شاد و آرام، آسان نیست؟

۸ تمرین ذهن آگاهی

محل زندگی ما، بیش از حد تحت‌ تأثیر تکنولوژی قرار گرفته است.

دنیا این تفکر را قبول کرده که فناوری یا تکنولوژی، درمان هر دردی است. در جامعه، افراد بدون این‌که در مورد اثرات جانبیمدرنیته مطالعه کنند، باور دارند که تکنولوژی، زندگی‌ را به‌مراتب بهتر می‌کند.

برخی اثرات جانبی وجود دارند که اتفاقاً تأثیر بسیار زیادی بر زندگی شخص می‌گذارند؛ اما در رسانه‌ها چیزی در مورد آن‌ها به چشم نمی‌خورد. چند نمونه از این اثرات، خودآزاری، نابرابری اقتصادی، کاهش روابط سالم و حتی خودکشی هستند. جامعه جهانی به وسیله فناوری، نشاط خود را از دست داده و افسرده شده است.

چطور ممکن است فردی افسرده، در آرامش و نشاط زندگی کند؟ بله، به‌وضوح پیشرفت فناوری در زندگی ما بیش از حد بوده و کیفیت آن را تحت‌الشعاع قرار داده است.

طبق بررسی‌های انجام شده، آمریکایی‌ها به‌طور میانگین بیش از هشت ساعت در روز را پشت نمایشگر رایانه می‌گذرانند. میانگین استفاده از گوشی‌های تلفن هوشمند خود به‌تنهایی ۲۰ ساعت در هفته برآورد شده، این رقم بسیار زیادی است! پس دیگر نباید تعجب کرد که چرا داشتن زندگی شاد و آرام در این دوره و زمانه تا این اندازه مشکل به نظر می‌رسد.

تلفن همراه

بسیاری از افراد نمی‌خواهند از تکنولوژی جدا شوند

آمریکایی‌ها، در طول تعطیلات به‌طور میانگین هر ۸۰ دقیقه یک بار گوشی‌ خود را چک می‌کنند، حتی برخی افراد خود اذعان دارند که روزانه تا ۳۰۰ بار به گوشی خود چشم می‌دوزند. در کشورهایی مثل برزیل، هند و چین هم وضعیت به همین صورت است.

در حقیقت، افراد مدام با دستگاه‌های مدرن در ارتباط بوده و این عادت، سبب می‌شود همه افراد وارد یک جنگ درونی با خود شوند و نتیجه آن است که هیچ‌گاه شاد و خوشحال نخواهند بود. همان‌طور که می‌دانیم، جنگ دشمن صلح و آرامش است و کسی را خوشحال نمی‌کند.

با دقت گوش فرا دهید

امروزه، به سبب وفور انسان‌هایی که تمایلی به کنار گذاشتن تلفن همراه هوشمند خود ندارند و حتی کوچک‌ترین تلاشی در این راستا انجام نمی‌دهند، شاهد اضطراب و تشویش جهانی فراگیر هستیم. این وضعیت غم‌انگیز اما بسیار واقعی است. این وسواس تکنولوژیکی از ما انسان‌ها، روبات‌های فناپذیری ساخته که زندگی وحشتناکی را سپری می‌کنند. این عصر اضطراب آمده تا بماند! هیچ شکی در این باره وجود ندارد. با این حال، ما انسان‌ها قادر به درمان این وضعیت با بهترین روش ممکن هستیم، ابزاری به نام ذهن آگاهی! بله، پادزهری برای درمان این دیوانگی تکنولوژیکی وجود دارد. بی هیچ سخنی، مستقیم به سراغ تمرینات ذهن آگاهی می‌رویم.

۸ ورزش ذهن آگاهی برای آغاز تمرینات

ورزش‌های زیادی برای تقویت ذهن آگاهی وجود دارند که می‌توانیم آن‌ها را به کار گیریم. در پاراگراف‌های زیر، بهترین مواردی که توسط انسان‌های مختلف امتحان شده، معرفی خواهند شد.

۱- روزانه دعا کنید

بهتر است هر روز یک برنامه‌ی دعا داشته باشیم. ممکن است علت را بپرسید؛ زیرا علم ما را به انجام این کار دعوت کرده است.

حین دعا، احساس آرامش می‌کنیم و اضطراب و تشویش تقریباً از بین می‌روند. نگرانی‌ها به اولویت‌های پایین سقوط کرده و انرژی و امید کافی برای مقابله با مشکلات زندگی را دریافت می‌نماییم.

نماز تمرکز و اعتماد به نفس را تقویت می‌کند؛ همچنین در خویشتن‌داری، تحمل درد و حتی پیشگیری از عوارضی چون سرطان یا فشار خون تأثیر بسزایی خواهد داشت. این ادعای محققان دانشکده پزشکی هاروارد است. نماز بخوانید، پشیمان نخواهید شد.

۲- به افکار درونی خود توجه نمایید

بسیاری از مردم به خود اجازه می‌دهند که تحت تأثیر افکار منفی خود قرار گیرند. متفاوت باشید و در برابر باور این افکار منفی مقاومت کنید. منفی نگری عادت بدی است که در نهایت می‌تواند منجر به ناراحتی فرد شود. اگر زمینه‌ی چنین تفکراتی را داشته باشید، احتمال آنکه شخص دیگری نیز این افکار را در ذهنتان بکارد، بسیار بالا است.

نگاه عینی به همه‌ی مسائل، راهی برای مبارزه با این سرطان خواهد بود. بدون شک اگر به مسائل همان‌طور که هستند، بنگریم؛ درمیابیم که اکثر آن‌ها حتی اگر تماماً تأثیر افکار منفی نباشند، تنها ساخته‌ی ذهن بوده و واقعی نیستند. با توجه دقیق، به‌زودی درمی‌یابیم که این صداها حتی ارزش اتلاف زمان را ندارند؛ باور کنید که اغلب بهترین کار ممکن، نادیده گرفتن این افکار و نگاه عینی به مسائل است.

لبخند

۳- اغلب لبخند بزنید

لبخند تپش قلب را پایین آورده و همچنین بدن را آرام می‌کند؛ زیرا وقتی لبخند می‌زنیم هورمون اندورفین آزاد شده و این ماده خود یک مزیت مثبت برای بدن است.

اغلب لبخند بزنید! هنگام صبح، در طول روز و در اواخر شب، همواره لبخند را بر لب‌های خود حفظ کنید. زمانی که به جای بروز خشم، لبخند را جایگزین می‌کنید، اتفاقات شگفت‌انگیزی رخ خواهند داد.

مشکلات را با یک لبخند زیبا تسلیم کنید؛ به این ترتیب ۲ نکته را درمی‌یابید. یک آنکه برخی از افراد بی‌دلیل نمی‌خندند و به این ترتیب زندگی سیاهی را می‌گذرانند؛ نکته دوم آنکه هرگاه تصمیم بگیریم اغلب بخندیم، در نهایت می‌بینیم ناخودآگاه همواره لبخند بر لب داریم که این کمال مطلوب است. لحظه‌ای که ناخودآگاه لبخند زدید، بدانید که آن لحظه واقعاً خوشحال هستید.

۴- میز کار خود را مرتب کنید

یک میز کار شلخته بازدهی فرد را پایین می‌آورد؛ همچنین وی را پریشان و بیش فعال خواهد کرد که ما ابداً چنین چیزی را نمی‌خواهیم. هنگامی که میز خود را تمیز می‌کنیم، تفکر عمیق راحت‌تر شکل گرفته و بخش تصمیم‌گیری سیستماتیک ذهن به نتایج خوبی دست خواهد یافت.

اکثر مردم درمی‌یابند که بیشترین میزان خلاقیت آن‌ها مربوط به زمانی است که فضای اطراف تمیز و مرتب باشد؛ به این ترتیب آگاهی بیشتری نسبت به کار در حال اجرا خواهند داشت و این خود میزان استرس را کاهش داده و بهره‌وری فرد را افزایش می‌دهد. همچنین نظم‌دهی میز کار، انرژی فرد را بالا برده و او را بیشتر متمرکز می‌سازد؛ زیرا نظم غالباً از بروز هرج و مرج که سرعت پیشرفت روزانه را پایین می‌آورد، ممانعت می‌کند.

۵- موفقیت‌های دوست خود را جشن بگیرید

این یک تمرین ذهنی فوق‌العاده است. از بهترین راه‌های حفظ یک زندگی شاد و آرام، خوشحالی برای موفقیت‌های دیگران است. هنگامی که این کار را انجام می‌دهیم، در واقع احساس خوبی به دوست خود می‌بخشیم که این خود سبب بهتر شدن حال ما می‌شود.

شادی مسری است! تا می‌توانیم شادی دیگران را جشن بگیریم. اگر دریافتید که یکی از همکارانتان جایزه‌ای برنده شده، در خوشحالی وی سهیم باشید. اگر دوست‌تان یک جایزه دریافت کرده، با او جشن بگیرید! هنگامی که ما برای شادی دیگران جشن برپا کنیم، آن‌ها نیز در شرایط مشابه در خوشحالی ما سهیم خواهند بود و این بهترین قسمت ماجرا است که سبب می‌شود احساس بی‌نظیری داشته باشیم. این کار هرگز نمی‌تواند اشتباه باشد، تمام!

۶- به سخنان همسر خود گوش فرا دهید

خداوند همسرمان را به دلیلی وارد زندگی ما کرده و ما می‌بایست به سخنان او گوش فرا دهیم. با سوالاتی نظیر «نظرت درباره‌ی …. چیست؟!» یا «چیزی هست بخواهی به من بگویی؟» شروع کنید، پاسخ‌هایی که می‌شنوید، حیرت‌انگیز خواهند بود. همسر ما با روشن‌بینی و رصد کردن طرز رفتار بدن، بدون آنکه سخنی بگوییم، به‌راستی بینشی خارق‌العاده در وجود ما می‌نهد که کمکی در رسیدن به کمال زندگی است. همسران هر روز در ارتباطات بین فردی شرکت می‌کنند.

۷- برای مدت کوتاهی از تکنولوژی فاصله بگیرید

اگر دستگاه‌های کامپیوتری زندگی ما را تحت کنترل خود درآورند، نمی‌توانیم در تعادل کامل باشیم. باید روزانه، طی یک برنامه مقرر از تکنولوژی فاصله بگیریم. در طول روز تا حد امکان استفاده از کامپیوتر را محدود کرده و تا جای ممکن در وقفه‌های دور از تکنولوژی، به خود استراحت دهید. آیا برای این چالش آماده هستید؟

۸- ورزش کنید

حداقل سه بار در طول هفته ورزش کنید. مهم نیست در اوایل صبح، اواخر شب، تعطیلات آخر هفته و یا در طول روزهای کاری به ورزش تمایل داشته باشیم؛ به‌طور کلی انجام این کار برای حفظ یک زندگی شاد و آرام امری ضروری است؛ همچنین تنش‌های بی‌شمار در دنیای مدرن، ضرورت این ورزش‌های ذهن آگاهی را ایجاب کرده است.

در باشگاه کالری می‌سوزانیم، در آن واحد تنها بر یک فعالیت تمرکز داریم، ذهن آرام است، سطح اضطراب کاهش می‌یابد، عرق کرده و در کنار هزاران فواید دیگر، اغلب به مسائلی غیر از محیط کار فکر می‌کنیم. برای نتیجه مطلوب، می‌بایست در کمترین حالت هفته‌ای سه بار ورزش کنیم.

سخن آخر

یادگیری و ممارست بر این تمرینات ذهن آگاهی، بیشتر از هرکس دیگر به نفع خود فرد است. حال که تکنولوژی تمام محیط اطراف را در برگرفته و بسیاری از مردم تمایلی به جداسازی آن از زندگی خویش ندارند، روی آوردن به نماز و دعای هر روزه، شرکت در شادی موفقیت‌های اطرافیان و گوش سپردن به سخنان همسر، از بهترین راه‌های ممکن برای آگاهی از نحوه‌ی گذران زندگی و کاری که انجام می‌دهیم، به شمار می‌رود.

حفظ یک زندگی شاد و آرام، کار مشکلی نیست. تنها به خود فرد بستگی دارد.

ورزش کنید! از تکنولوژی فاصله گرفته و روی خود سرمایه‌گذاری کنید. زندگی برای توجه به حواس‌پرتی‌ها بسیار کوتاه است.

 

منبع: چطورپدیا

۱۵ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
viator baran4

۷ مهارت‌ اساسی برای ساختن زندگی رویایی چیست؟

۷ مهارت‌ اساسی برای ساختن زندگی رویایی چیست؟

جای خالی که در جمله بالا مشاهده می‌کنید، برای این در آنجا قرارگرفته است که شاید شخص مناسب‌تر برای پر کردن این جای خالی خود شما باشید. همه ما افرادی خاص با ویژگی‌های منحصربه‌فرد و با پیشینه‌های متفاوت فرهنگی و اجتماعی هستیم. هرکدام از ما در مرحله متفاوتی از زندگی خود قرار داریم، بنابراین جمله بالا برای هرکدام از ما می‌تواند معنی متفاوتی داشته باشد.

اگر شما به‌طور حرفه‌ای در حال انجام کاری هستید، چرا این حیطه کاری را بر‌گزیده‌اید؟ آیا شغلی است که به آن علاقه زیادی دارید و برای شما رضایتِ خاطر به ارمغان می‌آورد؟ یا فقط به دلیل این است که رشته تحصیلی این کار را در دانشگاه مطالعه کردید و با مهارت‌هایی که آموختید کاری را پیدا کرده و استخدام شدید؟ شاید هم به دلیل درآمد بالایی است که از انجام این کار کسب می‌کنید یا می‌دانید که در آینده کسب خواهید کرد.

ساختن زندگی رویایی

اگر در آستانه بازنشستگی بودید چه؟ بیایید فرض را بر این بگذاریم که فقط دو یا سه سال مانده که بازنشست شوید. آیا در سی، چهل سالی که گذشت تمام کارهایی که می‌خواستید انجام دهید را انجام داده‌اید؟ اهداف یا رؤیاهای به سرانجام نرسیده‌ای دارید؟ آیا تا این لحظه از زندگی از دستاورد‌هایی که داشته‌اید، تمام تصمیمات و خطرهایی که به‌ جان خریده‌اید، راضی و خشنود هستید؟

قطعاً بسیاری از ما بعد از دانشگاه، با این امید سر از محل کار خود درمی‌آوریم که با کسب درآمدی مناسب ایجاد ثبات اقتصادی، به این توانایی برسیم که علایق خود را پیگیری کنیم و کارهایی که دوست داریم را انجام دهیم. در شغلی که داریم جای پای خود را محکم می‌کنیم و با گذشت زمان نیم‌نگاهی هم به فهرست امیال و آرزوهایمان خواهیم داشت. اگر به دو سال گذشته نگاه کنید، چه مقدار از زمان خود را صرف کارهایی کرده‌اید که دوست دارید و از انجام آنها لذت می‌برید؛ کارهایی که حس زیبای مفید بودن و رضایتمندی را به شما القاء می‌کند؟ آیا برده کار خود و اقتصاد شده‌اید یا برده فرزندانتان؟ یا اینکه میان کار و علایق خود توازن ایجاد کرده‌اید؟

چه زمانی می‌توان گفت، دیگر کافی است؟!

متأسفانه بسیاری از ما، زنده‌ایم برای کار کردن. واقع‌گرایان می‌گویند: اگر شما رویکرد کار برای زندگی را برگزینید؛ با این ‌حال هنوز هم نیازمند پشتیبانی مالی هستید. پول است که قدرت می‌آورد. جهانی که امروزه در آن زندگی می‌کنیم، چنین است. پس اگر پول کافی به دست نیاورید، لذت بردن واقعی از زندگی سخت می‌شود. بدون پول سخت می‌توان خوشحال بود؛ پس در تلاش برای فراهم آوردن مادیات و یک زندگی شایسته، بسیاری از ما تمام عمر خود را صرف مال‌اندوزی می‌کنیم. آیا روزی می‌رسد که به خود آییم و ببینیم که پولِ زیادی داریم؟ به چه قیمتی؟

بسیاری از مؤسسین شرکت‌های بزرگ، میلیونرها و حتی بیلیونرها بر سر این موضوع اتفاق‌نظر دارند که پول تمام خوشبختی‌های دنیا را برای شما به همراه نمی‌آورد. پول داشتن خوب است، اما تمام خواسته‌های شما را عمیقاً برطرف نمی‌کند. به جایی می‌رسید که به اصطلاح همه‌چیز دارید و با این ‌حال یک حس پوچی و بیهودگی به شما دست می‌دهد؛ یک جای خالی که باید پر شود، نه با پول و دارایی‌های مالی. پس سؤال اینجاست که اگر ثبات اقتصادی، جایگاه اجتماعی و دارایی‌های مالی را در نظر نگیریم، چه چیز بیشتری در زندگی وجود دارد؟ چگونه می‌توانیم کار را به بخشی از زندگی تبدیل کنیم، جای اینکه تمام زندگی ما را دربربگیرد؟ شاید بهتر باشد در تفکراتمان برای واژه زندگی به دنبال مفهوم تازه‌ای باشیم.

هدف شما در زندگی چیست؟

طبیعت زندگی چیست؟ زندگی برای شما چه مفهومی دارد؟ آیا هدف خاصی دارید؟ اگر فقط به دنبال کار باشیم، کار تمام چیزی است که خواهیم یافت؛ اما اگر به‌طور هدفمند به دنبال حرفه خاصی باشیم، چیزی بیش از یک کار ساده خواهیم یافت. راه خدمت به بشریت و آن مفهوم والاتر در زندگی که به دنبالش بودیم را خواهیم یافت. موافق نیستید؟

تحقیقات نشان داده که یافتن هدف و معنا در زندگی خوشبختی و رضایت کلی را افزایش می‌دهد؛ سلامت جسمی و روانی را بهبود می‌بخشد، باعث افزایش انعطاف‌پذیری و عزت‌نفس می‌شود و از احتمال ابتلا به افسردگی می‌کاهد. پس نکته قابل‌توجه این است که خوشحالی در زندگی به‌تنهایی کافی نیست، چراکه خوشحالی مانند موجی از احساسات است که می‌گذرد و همیشگی نیست. چه‌بهتر که در زندگی به‌جای خوشحالی به دنبال معنا و مفهوم باشیم.

معنای زندگی، تنها در مورد بالا بردن ارزش‌های خویشتن نیست، بلکه برای ارج نهادن به لحظه حال است. با وجود اینکه خوشحالی حسی است که در لحظه درک می‌شود، در نهایت مانند دیگر احساسات محو می‌شود. تأثیرات مثبت و احساسات لذت‌بخش، کوتاه و زودگذر هستند. مقدار زمانی که مردم می‌گویند احساس خوب یا بدی دارند، با خوشحالی هماهنگ است، اما هرگز با معنای زندگی همخوانی ندارد.

به طرز کنایه‌آمیزی، کسانی که فقط به دنبال خوشبختی بوده‌اند، درنهایت خود را ناراضی‌تر از بقیه می‌یابند. به گفته ویکتور فرانکل، از بازماندگان هولوکاست و عصب‌شناس معروف استرالیایی: «همین به دنبال خوشبختی بودن است که خوشبختی را از ما می‌رباید»؛ مصداق همان مثال است که دنبال کردن ثروت با هدف خوشبختی دقیقاً همان چیزی است که باعث نارضایتی خیلی‌ها شده است.

پس دوباره به این جمله بنگرید: «در زندگی مفاهیم مهم‌تری از ــــــــــ هم وجود دارد».

آیا به پاسخ معناداری رسیده‌اید؟ اگر تا به اینجای متن را مطالعه کرده‌اید و اکنون در فکر فرو رفته‌اید و سعی دارید که هدف واقعی خود در زندگی را بیابید، دلسرد نشوید؛ ما در این سفر همراهتان هستیم تا به شما کمک کنیم که چارچوب ذهنی و فعالیت‌های خود را در راستای رسیدن به معنای واقعی زندگی تغییر دهید.

هر آنچه که در زندگی می‌توانید به انجام برسانید به دانستن هفت مهارت اساسی بستگی دارد. داشتن این مهارت‌ها نیازهای ضروری شما برای رسیدن به موفقیت است و شما را در راهی قرار می‌دهند که در انتها به رضایتمندی و معنای واقعی در زندگی برسید. بهترین جای ماجرا این است که این مهارت‌ها درون تک‌تک ما وجود دارند. مشکل اینجاست که ما همیشه به بهترین شکل از آنها استفاده نمی‌کنیم و حتی گاهی از قدرتی که این مهارت‌ها در کمک به بهبود وضعیت زندگی ما دارند، بی‌خبر هستیم.

هرکدام از این مهارت‌ها به‌نوبه خود خاص و ویژه هستند و می‌توانند در مراحل مختلف زندگی و در رویارویی با مشکلات به ما کمک کنند؛ اما این هفت مهارت اساسی با یکدیگر می‌توانند به شما این امکان را ارائه دهند که هر موقعیتی را به نفع خود تغییر دهید. مهم نیست که در چه مرحله‌ای از زندگی قرار دارید، به دنبال چه چیز هستید یا چه حسی را کم دارید؛ وقتی که نه تنها از یک یا دو، بلکه از هفت مهارت اساسی بهره می‌برید، راه شما برای رسیدن به معنا در زندگی بسیار هموارتر از قبل خواهد بود.

هفت مهارت اساسی

بیایید با یکدیگر این هفت مهارت اساسی را به‌طور مختصر مرور کنیم.

خلاقیت

مهارت اول: خلاقیت

خلاقیت به شما این امکان را می‌دهد که برای مشکلات راه‌حل‌های خاصی بیابید و به مسائل به‌گونه‌ای بنگرید که شاید پیش ‌از این انتظار چنین نگرشی را از خود نداشتید. خلاقیت چیزی فراتر از تصورات هنرمندانه و زیبایی‌شناسی و یکی از ستون‌های اصلی «تغییر» است.

مهارت دوم: یادگیری

بدون یادگیری شما قادر به پیشرفت در زندگی نخواهید بود. با این ‌حال افراد بسیاری وجود دارند که از قافله عقب می‌مانند، نه به این دلیل که آنها توانایی فکری ندارند بلکه به این دلیل که نمی‌دانند چگونه می‌توانند به‌طور مؤثر یاد بگیرند.

حافظه

مهارت سوم: حافظه

در کنار همه اینها ما حافظه را داریم که یکی از مهم‌ترین عناصر است؛ چراکه بدون آن هیچ‌چیز ندارید که بدان رجوع کنید و تمام یادگیری‌ها و تجاربی که بر روی این زمین داشته‌اید، بدون برداشت باقی می‌مانند. با این حجم از اطلاعات موجود و روزافزون، چگونه می‌توانید این تمام این دانش را ذخیره کنید؟

مهارت چهارم: تمرکز

همه فعالیت‌هایی که انجام می‌دهید، شامل مقدار معینی از تمرکز است. این فعالیت‌ها ممکن است شامل بالا رفتن از پله‌های ترقی شغلی باشد و یا مسئولیت‌پذیری به‌عنوان یک پدر یا مادر. تمرکز به‌سان جریانی است که شمارا به سمت اهدافی که دارید سوق می‌دهد. بدون تمرکز، راه خود را گم می‌کنیم، انگیزه ادامه دادن را از دست می‌دهیم و حس می‌کنیم که از مسیر پیشرفت خارج ‌شده‌ایم.

مهارت پنجم: انگیزه

بسیاری از ما از زندگی، شغل و مسئولیت‌هایی که داریم راضی نیستیم چراکه انگیزه لازم و آن هدف کلیدی که پیش‌تر در موردش سخن به میان آمد را در خود نمی‌بینیم. انگیزه به پیشرفت شما کمک می‌کند و تمرکز لازم برای رسیدن به اهداف را به شما ارزانی می‌دارد.

مهارت ششم: عادات

همان‌طور که هر روز تازه پر از کارهای روزمره است؛ از آماده شدن برای کار گرفته تا خواباندن بچه‌ها در شب و گذراندن وقت با خانواده در آخر هفته، تمام اینها نتایج عاداتی است که در طول زمان تثبیت ‌شده‌اند؛ بنابراین، عادات نقش بزرگی در زندگی شما ایفا می‌کنند. دنبال کردن خوشبختی، پول و یا معنا در زندگی، همه اینها به عادات شما بستگی دارد. اگر می‌بینید که تحت تأثیر عادات بد و منفی قرار گرفته‌اید، احتمال اینکه در راه رسیدن به اهدافتان با مشکل مواجه شوید، بیشتر است.

مهارت هفتم: زمان

عادات بد همچنین منجر‌ به استفاده غلط از زمان یا مدیریت نادرست زمان می‌شود. شاید این احساس را داشته باشید که به دلیل مدیریت نادرست زمان، ثبات شغلی لازم را ندارید. زمان زیادی را مشغول به کار هستید، درحالی‌که خروجی و تولید قابل قبولی ندارید. یا اینکه عادات مشخصی دارید که زمان را از شما می‌گیرد، زمانی که می‌تواند صرف انجام کارهای مفیدتر شود. شاید در مسیر بازنشستگی قرار دارید و فکر می‌کنید دیگر برای یافتن معنایی تازه در زندگی دیر شده است. زمان زیادی برای آغاز یک ماجراجویی تازه باقی نمانده است.

آیا آمادگی این را دارید که از زندگی خود لذت ببرید؟

حقیقت ساده این است که اگر این هفت مهارت را در خود تقویت کنید، خواهید دید که در هر مرحله‌ای از زندگی که باشید، یافتن معنای زندگی و رسیدن به اهداف و آرزوهایی که در سر دارید، امکان‌پذیر است. هیچ روش جادویی برای فهمیدن زندگی وجود ندارد. مهارت‌ها از روز اول وجود داشته‌اند، شما فقط باید یاد بگیرید که چگونه از آنها برای رسیدن به موفقیت بهره ببرید.

ما برای نشان دادن راه به شما اینجا هستیم. هدف چطورپدیا تجهیز شما با بهترین ابزار برای بالا بردن قدرت بهره‌وری، انگیزه و تمرکز برای رسیدن به هدف واقعی زندگی، در کوتاه‌ترین زمان ممکن است. در این سفر برای تغییر همراه ما باشید تا به شما نشان دهیم که چگونه هفت مهارت اساسی خود را بهتر کنید و درنهایت تبدیل به فرد جدیدی شوید. کسی که آماده است با سرعت بسیار بالاتری به دنبال اهدافش برود و یا اهداف تازه‌ای را بدون محدود ‌شدن به زمان، سن و یا مسئولیت‌های مختلف پیدا کند. اگر به دنبال شانسی دوباره بوده‌اید و یا مدتی است که در حاشیه مانده‌اید، این فرصت شماست که دوباره پیشرفت کنید. هر‌کسی می‌تواند تغییر کند. آیا آمادگی این را دارید که از زندگی خود لذت ببرید؟ برای آغاز سفر خود، در ادامه مقالات سبک زندگی درچطورپدیا را کلیک کنید.

 

منبع: چطورپدیا

۱۴ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
viator baran4

چطور حافظه بلند مدت را تقویت کنیم ؟‌

چطور حافظه بلند مدت را تقویت کنیم ؟‌

ممکن است سپردن اطلاعات به حافظه‌ی بلندمدت کار دشواری باشد و در نتیجه‌ی آن، خاطرات، وقایع و اطلاعات دیگری در گذر زمان از دست می‌رودخوشبختانه راه‌های زیادی برای پیشگیری از این مسئله وجود داردبه عنوان مثال می‌توانید رویکرد خود را در مواجهه با اطلاعات تازه عوض کنید تا در طولانی‌مدت بتوانید در به یاد آوردن آن موفق باشیددستگاه‌های حافظه از جمله روش‌های مفیدی هستند که به یادآوری بلندمدت کمک می‌کنند، و چند تغییر ساده در سبک زندگی نیز می‌تواند تفاوت زیادی ایجاد کند.

روش اولحفظ موثر اطلاعات

چطور حافظه بلند مدت را تقویت کنیم ؟‌

۱ – بر روی اطلاعات جدیدی که کسب می­کنید، به خوبی تمرکز کنیداگر هنگام تلاش در جهت یادگیری چیزی، همه‌ی توجه خود را به آن معطوف کنید، احتمال آنکه بتوانید آن را در آینده به خاطر بیاورید، بیشتر خواهد بودسعی نکنید چند کار را هم‌زمان انجام دهید.

  • با خاموش کردن تلویزیون، قطع کردن موسیقی و قرار دادن گوشی‌تان در جایی که نتوانید آن را ببینید، حواس‌پرتی را به حداقل برسانیدمحدود کردن تعداد چیزهایی که در اطراف توجه‌تان را جلب می‌کنند، کمک می‌کند تا اطلاعات به خوبی از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت منتقل شوند.
  • از هم‌اتاقی یا خانواده‌تان بخواهید کمی زمان سکوت به شما بدهنداگر فرزند دارید، ببینید آیا کسی می‌تواند مدتی از آنها مراقبت کند تا بتوانید یک جلسه‌ی مطالعه‌ی متوالی داشته باشید؟

۲ – پس از آنکه مطلبی جدید را یاد گرفتید، به خود استراحت دهیدکافی است آرام بنشینید یا چند دقیقه در تفکر عمیق فرو روید و از عوامل حواس‌پرتی پرهیز کنید و سعی نکنید در این زمان کارهای دیگرتان را انجام دهید چرا که در فرایند ساختن خاطره‌های جدیدی که به تازگی شکل داده‌اید، خلل ایجاد خواهند کرد.

  • چرت زدن پس از یک جلسه مطالعه به شما کمک می‌کند بعداً آن را به خاطر داشته باشیدتحقیقات نشان می‌دهد که خواب پس از یادگیری یک وظیفه‌ی باعث می‌شود که ارتباطات عصبی جدیدی در مغز تشکیل ‌شود.

۳ – اطلاعات را درست پیش از رفتن به رخت‌خواب مرور کنیدپژوهش‌ها نشان می‌دهد که مغز از ساعات خواب در جهت مرور و انتخاب آن چیزهایی استفاده می‌کند که می‌توانید در بلندمدت به یاد آوریدبه همین دلیل اگر درست قبل از به خواب رفتن، اطلاعاتی را که می‌خواهید حفظ کنید، مرور نمایید، می‌توانید حافظه‌ی بلندمدت خود را تقویت کنید.

 

۴ – اطلاعات را به دسته‌های مرتبط سازماندهی کنیداطلاعات به صورت تکه تکه در حافظه‌ی شما ذخیره می‌شودبنابراین قطعات مشابه را در کنار هم گروه‌بندی کنید و هر کدام از این تکه‌های کوچک را جداگانه حفظ کنید.

  • به عنوان مثال اگر سعی دارید فهرستی از اقلامی که می‌خواهید از خواروبارفروشی تهیه کنید به خاطر بسپرید، آنها را به دسته‌هایی نظیر «محصول» و «محصولات لبنی» گروه‌بندی کنید و سعی کنید هر دسته را جداگانه حفظ کنید.
  • مطالب درسی خود را در دسته‌بندی‌هایی مرتبط بازآرایی نماییدمی‌توانید یک طرح کلی تایپ کنید و ایده‌های مشابه را با رنگ مشابه علامت بزنید، یا اطلاعات را روی کارت‌های فهرست‌دار کپی کرده و برای هر کدام از مفاهیم ستونی متفاوت بسازید.
  • هر از گاهی همه‌ی اطلاعات بخش‌های مختلف خود را با هم مخلوط نمایید و مطالب را خارج از ترتیب مطالعه کنیداین کار به شما کمک می‌کند تا ارتباطات جدیدی را بین موضوعاتی که کمتر به هم مرتبط بودند، پیدا کنید.

۵ – بین جلسات مطالعه‌ی خود فاصله اندازیداگر به جای صرف یک زمان طولانی برای حفظ کردن یکباره‌ی همه‌ی اطلاعات، تعداد زیادی جلسه‌ی مطالعه طی یک دوره‌ی زمانی طولانی‌تر داشته باشید، توانایی به خاطر سپردن مطالب به شدت افزایش خواهد یافت.

  • هر بار که مطلبی را مرور می‌‌کنید، آن را بهتر به یاد خواهید آوردبنابراین زمانی که چیزی را حفظ می‌کنید، اغلب آن را تکرار کنید و در گذر زمان می‌توانید به تناوب کمتری آن را مرور نماییدمثلاً زمانی که یک واقعیت تازه را یاد می‌گیرید، ابتدا بعد از پنج ثانیه آن را تکرار کنیدسپس بعد از سی ثانیهپس از آن بعد از دو دقیقه و به همین شکل به تناوب بیشتر.
  • حتی زمانی که وقت کمی برای مطالعه داشته باشید، این کار کمک می‌کند تا حد امکان بین مطالبی که در یک جلسه‌ی مطالعه می‌خوانید فاصله اندازیدبه عنوان مثال چند مورد مشابه را چندین و چند بار تکرار نکنید و پس از آن به سراغ چند مورد دیگر نرویدبه جای این کار، هر مورد را یک بار بخوانید و پس از آنکه همه‌ی اطلاعات را خواندید، برگردید و از اول همه چیز را مرور کنید.

روش دوماستفاده از ابزار حافظه

۱ – بین اطلاعات جدید و اطلاعات موجود در ذهن ارتباط برقرار کنیداگر می‌توانید ایده‌های جدید را به ایده‌هایی که از قبل در ذهن جای گرفته‌اند پیوند دهید، با این کار احتمال آنکه خاطرات جدیدی شکل بگیرند بالا می‌رودیک تصویر، ترانه، لطیفه یا قافیه‌ی آشنا به ذهن آورید که بتوان با مطالب جدید مرتبط دانست.

  • تصویری در ذهن خود شکل دهید که حاوی مطلب تازه باشدمثلاً اگر با فردی به نام لاله آشنا شده‌اید، او را در دشت گل‌های لاله تصور کنید.
  • می‌توانید یک مخفف یا موشح بسازید تا قطعات چندگانه‌ی اطلاعات را به ترتیب یاد بگیریدیک جمله بسازید که حرف اول هر کلمه‌اش نمایانگر کلمه‌ای باشد که سعی دارید به خاطر بسپریدیکی از روش‌های محبوب مورد استفاده‌ی دانشجویان موسیقی که ترتیب نت‌ها را بر اساس کلید تربل یاد می‌گیرند، استفاده از عبارت «هر پسر خوبی کارش را درست انجام می‌دهد(Every Good Boy Does Fine)» به عنوان نت‌های «EGBDF» برای یادآوری نام خطوط است.
  • شعری قافیه‌ دار بسازید که حاوی اطلاعاتی باشد که نیاز دارید به یاد بیاورید.
  • زمانی که برای اولین بار می‌خواهید معلوماتی را به خود اضافه کنید، بهتر است آن را به چیزی که از قبل می‌دانید ارتباط دهید.هر چه ارتباطات بیشتری بتوانید بسازید، احتمال آنکه حقیقت جدید بهتر در حافظه‌ی شما بماند بیشتر می‌شود.

۲ – هنگام یادگیری اطلاعات جدید، تا آنجا که می‌توانید حواس پنج‌گانه‌ی خود را به کار بگیریدبسیار اتفاق می‌افتد که خاطرات پررنگ به نوعی صوت، رایحه، طعم یا احساس پیوند خورده باشدبنابراین به حداکثر تعداد روشی که می‌توان، مطالب جدید را به خاطر بسپرید.

  • به هر تصویر یا نموداری که در کنار اطلاعاتی قرار گرفته‌اند که قصد یادگیری‌اش را دارید، توجه کنیددر غیر این صورت می‌توانید خودتان نموداری ساده ترسیم نمایید و ایده را خلاصه کنید.
  • به یک نسخه‌ی صوتی از کتاب گوش دهید یا متن آن را بلند بلند بخوانیددقت کنید تا ببینید کدام روش‌ها بهترین تأثیر را بر روی شما دارند و سعی نمایید در تلاش‌های بعدی‌تان برای یادگیری از همان سبک‌های یادگیری کمک بگیرید.

۳ – به محض آنکه با حقیقتی جدید مواجه می‌شوید، آنها را تکرار کنیدشاید کسل‌ کننده به نظر برسد، اما صرفاً تکرار کردن اطلاعات جدید به دفعات و اشکال مختلف به جذب بهتر آن توسط مغز کمک می‌کند، به ویژه اگر این تکرار را در یک بازه‌ی زمانی با فاصله انجام دهید.

  • به عنوان مثال اگر در تلاش هستید تا تعریف یک واژه‌ی جدید را به ذهن بسپرید، آن را چند بار با خود تکرار کنیدسپس چند بار تعریف آن را بلند بلند بخوانید و یک یا دو بار آن را بنویسید.
  • تکرار اطلاعات طی یک دوره‌ی زمانی با فاصله مفید واقع خواهد شدمثلاً اگر می‌خواهید نام کسی را به خاطر بسپرید، بلافاصله پس از آنکه خودشان را معرفی کردند آن را بلند بگویید، و در انتهای مکالمه نیز دوباره آن را تکرار نماییدچند دقیقه پس از آن، نام را در ذهن خود تکرار کنید و همچنین در آخر شب باز هم آن را تکرار نمایید.

۴ – آن اطلاعاتی را که سعی دارید یاد بگیرید به فرد دیگری آموزش دهیدیاد دادن مطالب به دیگران به شما کمک می‌کند خودتان مسائل را بهتر به یاد سپرده و درک کنیدهم‌کلاسی یا همکاری را پیدا کنید که نیاز به یادگیری اطلاعات مشابه را دارد، یک گروه مطالعه تشکیل دهید و مفاهیم مختلف را به نوبت به یکدیگر آموزش دهیدیا به جای این کار، از یکی از دوستانتان بپرسید آیا میل دارد چیز جدیدی از شما یاد بگیرد؟!

۵ – پس از یادگیری مطلب جدید، خود را بیازماییدبازخوانی اطلاعات تکراری به تنهایی کافی نیست – باید عملاً به یادآوری اطلاعات را از حافظه‌ی خود تمرین کنید تا ارتباطات آن را درون مغز تقویت کنید.

  • اگر از یک کتاب درسی استفاده می‌کنید که در انتهای هر فصل آزمونی دارد، چندین پرسش را مرور کرده و پاسخ دهید.همچنین می‌توانید درباره‌ی مطالب خوانده‌ شده از خود سوال کنید و برای اطمینان بیشتر، پاسخ آن را پیدا کنید.
  • بسیاری از افراد آزمون دوست ندارد زیرا زمانی که متوجه می‌شوند چیزی را فراموش کرده‌اند که در تلاش برای یادگیری‌اش بودند، احساس ناکامی می‌کننداما طی نمودن فرایند فراموشی و یادگیری مجدد موارد جدید کمک می‌کند خاطرات محکم‌تر در ذهن شما جای گیرند.
  • فراموش نکنید که بلافاصله پاسخ‌های خود را بررسی کنید تا مطمئن شوید این پاسخ‌ها صحیح هستنداگر پاسخی غلط به یک پرسش بدهید، این احتمال وجود دارد که آن را در آینده نیز به شکل اشتباهش به یاد آوریدبنابراین بلافاصله پاسخ خود را اصلاح کرده و چند بار دیگر پاسخ صحیح را تکرار کنید.

۶ – یک خاطره‌ی فراموش‌ شده را با فکر کردن به ارتباطات ذهنی که با آن دارید، مجدد به خاطر آوریدزمانی که نمی‌توانید چیزی را به یاد بیاورید که مطمئن هستید آن را می‌دانید، زمانی را به یاد بیاورید که احتمالاً آن را یاد گرفته‌ایدسعی کنید یادتان بیاید کجا بوده‌اید، چه کسی آن را به شما گفته است یا مشغول انجام چه کاری بودیداین کار باعث می‌شود تکانی به مغز خود دهید و آن را مجبور کنید اطلاعات را به یاد بیاورد.

روش سومسلامت نگاه داشتن مغز

۱ – غذاهای مرتبط با سلامت قلب مصرف کنید تا عملکرد حافظه‌ی بلندمدت خود را تقویت نماییدقلب شما مسئول رساندن خون به سرتان استبنابراین سالم نگاه داشتن سیستم گردش خون، به مغز نیز کمک خواهد کرد.

  • میوه و سبزیجات تازه زیاد مصرف کنیدبه ویژه این اعتقاد وجود دارد که توت‌فرنگی، بلوبری، و سبزیجات برگ‌دار کمک می‌کنند مغز انسان در حین پیر شدن هشیار باقی بماند.
  • چربی‌های اشباع‌ نشده‌ی بیشتر و چربی‌های اشباع ‌شده‌ی کمتری بخوریدمثلاً آشپزی با روغن زیتون یا کانولا، سلامتیبیشتری از آشپزی با کره به همراه دارد.
  • فراموش نکنید که برنامه‌ی غذایی‌تان باید سرشار از اسیدهای چرب اُمگا ۳ باشد و این اسیدها به وفور در گردو و تخم کتان وجود دارد.

۲ – ورزش هوازی بیشتری انجام دهیدبالا بردن ضربان قلب می‌تواند توانایی به یادآوری حافظه‌ی بلندمدت شما را تقویت کرده و خطر بروز اختلالات مغزی را نظیر بیماری آلزایمر برایتان کاهش دهد.

  • ورزش مقدار خونی را که به مغزتان جریان می‌یابد افزایش می‌دهد و مغز را تحریک می‌کند تا ماده‌ی شیمیایی لازم را برای ترمیم سلول‌های آسیب‌دیده‌ی مغز آزاد کند.

۳ – سطح استرس را در خود کاهش دهیداین کار در طی زمان می‌تواند مغز شما را هشیارتر نگاه داردمدیتیشن، داشتن ذهنیت مثبت، و یافتن راه‌های سالم برای تخلیه‌ی استرس را امتحان کنید.

۴ – بیشتر بخوابیدهر چه سنتان بالاتر رود عملکرد مغزتان افت خواهد کرداما اگر استراحت کافی داشته باشید، شاید کمتر افت کندخواب به استحکام بیشتر اطلاعات در حافظه نیز کمک می‌کند.

  • بیشتر چرت بزنید یا زودتر به رخت‌خواب بروید.
  • با کم کردن نور و آلودگی صوتی در اتاق خواب، کیفیت خواب خود را افزایش دهید.

۵ – در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنیدتحقیقات نشان می‌دهد که اگر زندگی اجتماعی فعالی داشته باشید، حافظه‌تان در گذر زمان کمتر افت می‌کندتلاش کنید تا با افراد جدید آشنا شوید و رابطه‌تان را با دوستان و خانواده حفظ کنید.

  • زمان هزینه کنید و با افرادی که مشتاق برقراری گفتگوهای جذاب هستند در ارتباط باشیدبه طور منظم وعده‌های غذایی را در ملاقات با افراد میل کنید یا با دوستانی که می‌خواهید ارتباط دوستی را ادامه دهید، مکالمات تلفنی برنامه‌ریزی ‌شده داشته باشید.
  • به دنبال عضویت در انجمن‌های محلی جدید باشید تا افرادی را پیدا کنید که با شما وجه اشتراک دارندبه دنبال فرصت‌های داوطلبانه در سازمان‌هایی باشید که برایتان اهمیت دارند، یا از رسانه‌های اجتماعی استفاده کنید تا گروه‌ها یا باشگاه‌های محلی را پیدا کنید.
  • اگر هیچ گروهی پیدا نکردید که نظرتان را جلب کند، خودتان آغازگر آن باشیدمی‌توانید دوستان را دور هم جمع کنید و یک باشگاه کتاب‌خوانی یا تیم پیاده‌روی تشکیل دهید.

۶ – مغز خود را از نظر ذهنی فعال نگاه داریدبه چالش کشیدن خود برای یادگیری اطلاعات جدید با تحریک رشد سلول‌های مغز، به سالم نگاه داشتن آن کمک می‌کندبه دنبال آن باشید که به طور منظم خود را در معرض ایده‌های تازه قرار دهید.

  • در یک کلاس ثبت نام کنیددر یک دانشکده انجمن محلی به دنبال پیشنهادهای جالب باشید یا در یک دوره‌ی مهارت‌آموزی آنلاین ثبت نام کنید.
  • عادت کنید انواع تمرین‌های ذهنی را انجام دهیدبه صورت روزانه یا هفتگی سودوکو یا جدول کلمات متقاطع حل کنید.
  • مطالب خواندنی چالش‌برانگیزتری انتخاب کنیداندیشیدن به ایده‌های پیچیده و یادگیری واژگان جدید، به قوی نگاه داشتن مهارت‌های ذهنی‌تان کمک می‌کند.

منبع : چطورپدیا

۱۳ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
viator baran4

چطور نگرش مثبت به زندگی را بسازیم؟

چطور نگرش مثبت به زندگی را بسازیم؟

به موسیقی خوب گوش فرا دهید

۱- به موسیقی خوب گوش فرا دهید

موسیقی یقیناً خلق و خوی فرد را بهبود می‌بخشد و گوش سپردن به موسیقی روح را آرام می‌کند. شروع صبح با یک موسیقی لطیف باعث می‌شود تا روز خوبی را آغاز کنیم و گوش دادن به موسیقی قبل از خواب، باعث می‌شود تا خواب آرامی در طول شب داشته باشیم.

۲- کمتر تلویزیون تماشا کنید

مطالعات نشان داده افرادی که کمتر تلویزیون تماشا می‌کنند، شادتر هستند. تماشای تلویزیون اغلب زمان زیادی را به خود اختصاص می‌دهد و معمولاً کیفیت برنامه‌های تلویزیون چندان مناسب نیست و صرف این زمان زیاد، کمکی به رشد فرد نمی‌کند. سعی کنید برنامه‌های خاصی که بسیار مورد علاقه شما هستند را انتخاب کنید و تنها در زمان پخش آن برنامه تلویزیون را روشن نمایید و باقی زمان خود را به کارهای مفید و مفرحی مانند وقت گذراندن با خانواده سپری کنید.

۳- هیچ کاری را به‌ صورت پراکنده انجام ندهید

هر بار که کاری انجام می‌دهیم، باید از خود بپرسیم که آیا در انتهای روز می‌توانم با خیال راحت بگویم برای انجام کار مفیدی زمان گذاشته‌ام؟ من دقیقاً به‌محض آن که دریابم سایتی بیش از حد زمانم را به خود اختصاص می‌دهد، آن را مسدود می‌کنم. این‌طور نیست که از این سایت‌ها لذت نبرم، مسئله این است که این سایت‌ها ارزش صرف وقت را ندارند. این زمان می‌تواند صرف یادگیری چیزی جدید یا تکمیل پروژه‌هایی شود که حائز اهمیت هستند. زمان فوق‌العاده ارزشمند است.

۴- مراقب منفی‌بافی باشید

جامعه‌ای که خود را هوشمند می‌داند گاهی گرایش‌هایی به سمت منفی‌بافی دارد، زیرا در برخی از مواقع عیب‌جویی از سایر افراد، همچون یک مکانیزم ارسال سیگنال صریح، حاکی از برتری هوش فرد نسبت به کسی است که مورد اصلاح قرار گرفته است. منفی‌بافی و عیب‌جویی یکی از مسائلی است که ممکن است تمام شب فکر انسان را به خود مشغول کند. هر گاه که فکرتان با افکار منفی مشغول شد، سعی کنید کاری مفید برای خود پیدا کرده و به آن کار بپردازید.

۵- زمانی برای خلوت با خود بیابید

ابتدا نوشته بودم: «زمان‌هایی را تنهای تنها بگذرانید» اما بعد آن را تغییر دادم، زیرا اگر این تنهایی مداوم باشد، ممکن است سبب بروز مشکلاتی شود. بودن با افراد دیگر طبیعتاً سبب خوشحالی و خرسندی انسان خواهد شد؛ اما من این نکته را وارد این فهرست نمی‌کنم، زیرا تقریباً همه‌ی افراد بخشی از زمان خود را صرف دیدار با دوستان خود می‌کنند. از سوی دیگر، اینکه زمانی را به خلوت کردن با خود اختصاص دهیم تقریباً یک تابو محسوب می‌شود. افراد معمولاً اختصاص زمان به خلوت و تنهایی را نشانه انزوا می‌دانند و چندان به آن اهمیت نمی‌دهند اما شما سعی کنید که زمانی را به تنهایی خود اختصاص داده و با خود خلوت نمایید و در این خلوت، خود را بهتر بشناسید. از زمان‌های تنهایی خود و این آرامش لذت ببرید.

۶- ورزش کنید

ورزش بهترین راه ممکن برای افزایش خوشحالی فرد در لحظه است. ورزش کردن سبب خرسندی فرد خواهد شد. دویدن را در برنامه‌ی خود بگنجانید. در ابتدای کار احساس انزجار نسبت به آن طبیعی است، اما لذتی که تا انتهای کار رفته رفته بیشتر می‌شود، به طرز خارق‌العاده‌ای ارزش تحمل ناامیدی گام‌های اول را خواهد داشت. نمی‌توان حدی برای نکات مثبت ورزش متصور شد. همچنین نکته فوق‌العاده‌ی دیگری در مورد ورزش، زمانی است که به‌تنهایی و برای خود صرف می‌کنید.

۷- یک طرح و نقشه داشته باشید

تعیین یک هدف و حرکت به‌سوی آن، کلید خوشبختی است. لزوماً صرف دستیابی به هدف سبب خوشحالی فرد نخواهد شد، بلکه این روند دستیابی به هدف است که لذت‌بخش است. به‌عنوان مثال، من به‌شخصه زمانی که صرف کار تدریس می‌کنم، این فرایند تدریس است که ذاتاً برای من لذت‌بخش است نه صرف کسب درآمد از این طریق!

۸- زمانی را به کارهایی که از انجام آن‌ها لذت می‌برید، اختصاص دهید

این جمله خیلی کلی است، اجازه دهید با یک مثال آن را شرح دهم.

یکی از چیزهایی که زندگی مرا تغییر داد یافتن انجمن‌هایی با تمرکز کلی بر روی فعالیت‌هایی بود که همیشه برای من لذت‌بخش بوده‌اند. برای مثال من کار ترجمه را همیشه دوست داشتم و مایل بودم که در این زمینه به فعالیت بپردازم اما با وجود تسلط بر زبان انگلیسی قادر به شروع این کار نبودم؛ اما چند سال پیش با گروه‌های آموزش فن ترجمه آشنا شدم و کارم در این زمینه را آغاز کردم و سال‌هاست که به این کار مشغول هستم. این کار به‌تدریج مرا به سمت اهداف بزرگ‌تری سوق داد و خشنودی و رضایت مرا در پی داشت.

۹- تعریف خود از شادی را تغییر دهید

یکی دیگر از دلایلی که برخی افراد نسبت به دیگران انسان شادتر هستند، آن است که تعریف آنها از شادی نسبت به بقیه‌ی افراد تعریفی به‌مراتب آرامش‌بخش‌تر است. این افراد به دنبال یک رضایت همیشگی و پایدار نیستند و فکر نمی‌کنم هرگز بتوان با این تفکر زندگی کرد. خوشحالی آنها تا حدی به ثبات و پایداری نزدیک است. اگر ذهنیت خود به شادی و خوشبختی را تغییر دهیم، انسان‌های شادتری خواهیم بود و در آرامش بیشتری زندگی خواهیم کرد. خوشبختی لزوماً به این معنی نیست که تمام شرایط زندگی دلخواه شخص فراهم باشد. ما می‌توانیم از تمام داشته‌های خود لذت ببریم و از مسیر تلاش برای دستیابی به زندگی دلخواه خود لذت برده و شادی و خوشبختی و آرامش را به خود هدیه دهیم.

۱۰- اتفاقاتی که احساس رضایت و خرسندی در پی ندارند را نادیده بگیرید

منطق می‌گوید: «اگر چیزی سبب بروز ناراحتی باشد، به‌ جای نادیده گرفتن آن می‌بایست دلیل آن را فهمیده و آن را رفع کنیم.» اگر می‌توانید این کار را انجام دهید بسیار خوب، عالی است! اما اگر نشد، بدانید که بالفرض اگر نمره آزمونی خوب نشد، هیچ دلیلی برای ناراحتی و اندوه وجود ندارد.

منطق دیگری می‌گوید: به احتمال زیاد دلیل این اندوه، تلاش زیاد مغز برای بهبود است. در حقیقت، این تلاش کلید اصلی افسردگی خواهد بود: جنبه‌های مثبت افسردگی.

مثالی می‌زنم که هر دو منطق را در بر خواهد گرفت. برای نمونه خاطرم هست یکی از دوستانم تعرف می‌کرد که «یک یا دو سال پیش که با شریکم در مذاکرات شرکت می‌کردیم، زمانی که شکست می‌خوردیم تا مدتی طولانی عمیقاً به این مسئله فکر می‌کردیم که کجای کار اشتباه کرده‌ایم. به این ترتیب به سرعت در امر مذاکره بهتر و بهتر شدم.». دوست من به دلایل بروز ناراحتی فکر می‌کرد و ریشه مشکل را پیدا می‌نمود و با این کار باعث رشد خود می‌شد.

فکر کردن به دلایل ناراحتی جنبه دیگری نیز دارد. برای مثال، ناراحتی و افسردگی و القای این تفکر که چقدر کندذهن بوده‌اید که موفق به کسب نمره‌ی خوب در امتحان ریاضی نشدید، تحت هیچ شرایط کمکی به پیشرفت در درس ریاضی نخواهد کرد. نگرانی را کنار گذاشته و به جای آن به تمرین ریاضی بپردازید.

۱۱- راهی برای اندازه‌گیری میزان پیشرفت خود یافته و سپس آن را اندازه‌گیری کنید

اگر بازی‌های ویدئویی اعتیادآور هستند، دلیلی وجود دارد. پر کردن نوار تجربه در بازی‌ها و ارتقای آن به سطح بعدی برای فرد فوق‌العاده رضایت‌بخش است. به عقیده‌ی من اگر بتوانیم این مفهوم را به دنیای واقعی عرضه کنیم، نتیجه واقعاً جالب خواهد بود. من در انتهای فهرست به این نکته اشاره کرده‌ام و دلیل آن این است که متأسفانه این مسئله‌ به‌ندرت در دنیای واقعی انجام‌ شده است.

من برای مدتی میزان دویدن و سرعت متوسط خود را تحت نظر گرفتم و برآورد کردم، مشاهده‌ی پیشرفتی که پس از یک هفته داشتم بسیار لذت‌بخش بود. همچنین در کنار دویدن به عنوان یک مسیر پیشرفت حس رضایتمندی، ورزش نیز می‌کردم؛ ترکیب این دو در کنار هم میزان خرسندی و رضایتم را چندین برابر کرد.

۱۲- آگاه باشید که شادی یک پاداش تکاملی است، نه یک حقیقت عینی!

شادی معمولاً چیزی نیست که در لحظه قابل مشاهده باشد. شادی نتیجه تمام کارهای درست و نگرش درست و مثبت به زندگیاست. شادی حاصل لذت بردن از مسیر موفقیت و پیشرفت است. سعی کنید از لحظات زندگی لذت ببرید. هر لحظه در گذر است و دیگر برگشتی نخواهد داشت. از معجزه زندگی لذت ببرید!

 

منبع: چطورپدیا

۰۵ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
viator baran4

چگونه یک جلسه مصاحبه‌ شغلی را موفق پشت سر بگذاریم؟

چطور یک جلسه مصاحبه‌ شغلی را موفق پشت سر بگذاریم؟

بخش اول: آماده شدن

مصاحبه‌ی شغلی

۱- قبل از مصاحبه در مورد شرکت تحقیق کنید. اگر فرد با اطلاعات قبلی راجع به شرکت و خط مشی کاری آن وارد جلسه مصاحبهشغلی شود، در نهایت تأثیر مثبتی به عنوان یک کاندید از خود به جای خواهد گذاشت. سعی کنید از اهداف شرکت و یا سازمانی که برای درخواست کار به آن مراجعه می‌کنید، مطلع شوید، سبک کاری آن را بفهمید و اطلاعاتی درباره‌ی نحوه‌ی موضع‌گیری شرکت در برابر سایر رقبا کسب کنید.

  • سعی کنید از واژگانی استفاده کنید که در صفحه‌ی وب‌سایت شرکت نمایش داده می‌شود. اگر فردی برای یک سمت خدماتی در یک رستوران «تولید به مصرف» درخواست می‌دهد، باید بداند که این عبارت به چه معناست. اگر برای کار سردبیری یک دفتر مجله‌ی دارویی درخواست می‌دهید، می‌بایست تحقیقات جامعی در زمینه داروها داشته باشید.
  • دانستن نام مصاحبه‌کننده و جزئیاتی درباره‌ی نقش این فرد در شرکت می‌تواند روند مصاحبه را کمی از حالت رسمی خارج کند؛ که اغلب به شکل‌گیری ذهنیت مثبتی در مصاحبه‌کننده می‌انجامد.

۲- سؤالات مشترکی که در همه‌ی مصاحبه‌ها مطرح می‌شود را پیش‌بینی کرده و پاسخ‌های خود را تمرین کنید. سخت‌ترین قسمت مصاحبه، نحوه‌ی پاسخ‌دهی به سوالاتی است که پرسیده می‌شود. مصاحبه‌کننده دوست دارد چه پاسخی بشنود؟ جست‌وجو و تلاش برای پیش‌بینی سؤالات احتمالی به فرد کمک می‌کند که پیش از ارائه‌ی پاسخ‌های خود کمی تمرین کند. سعی کنید جواب‌های صادقانه در عین حال تأثیرگذار ارائه دهید. نمونه‌هایی از سؤالات رایج در جلسات مصاحبه و پاسخ‌های احتمالی به شرح زیر است:

  • درباره این شرکت چقدر اطلاعات دارید؟
  • چرا فکر می‌کنید گزینه‌ی مناسبی برای این شرکت هستید؟
  • چه چیزی برای گروه به ارمغان می‌آورید؟
  • زمانی را توصیف کنید که موفق شده‌اید بر یک چالش کاری غلبه کنید.

۳- در ذهن خود فهرستی از نقاط ضعف و نقاط قوت مناسب آماده کنید. فکر می‌کنید بزرگ‌ترین چالش این کار برای شما چیست؟ بزرگ‌ترین نقاط قوت و ضعف شما چیست؟ این‌ها سؤالات رایجی است که در یک جلسه مصاحبه پرسیده می‌شوند و مطمئناً جلسه مصاحبه زمان مناسبی برای فکر کردن به آن‌ها و یافتن بهترین پاسخ‌های ممکن نخواهد بود. این پرسش‌ها تقریباً در تمام جلسات مصاحبه از فرد پرسیده خواهند شد.

  • گاهی پاسخ‌ خوب و آرمانی به این سؤالات به خودپرستی فرد تعبیر می‌شود. برای ارائه نقاط قوت، جواب «وقتی موضوع، مسئله‌ی کار و برنامه‌ریزی است بسیار منظم و سازمان‌یافته عمل می‌کنم، اما اگر میزم را دیده باشید چنین فکری نخواهید کرد.» این یک پاسخ خوب است. به همین ترتیب، برای نقاط ضعف «دوست دارم مسئولیت‌هایی را به عهده گیرم اما گاهی، وقتی که به کمک نیاز دارم، فراموش می‌کنم از کسی کمک بخواهم» نیز می‌تواند یک پاسخ صادقانه و مؤثر واقع شود.
  • اگر برای یک سمت رهبری درخواست می‌دهید، در طول جلسه‌ی مصاحبه تکیه بر توانایی‌های رهبری و اعتماد به نفس بسیار حائز اهمیت خواهد بود. یک نقطه‌ی قوت خوب می‌تواند این نکته باشد، «من در عرضه‌ی دیدگاه خود به افراد و تهییج آن‌ها به سمت هدف مشترک عملکرد مؤثری دارم» و جمله‌ی زیر به عنوان یک نقطه‌ضعف مناسب قابل بیان است «همواره باید به خود یادآوری کنم که سرعتم را کم کرده و در آن واحد تنها یک پروژه را پیش برانم. گاهی اوقات زیاده‌روی می‌کنم».
  • اگر برای یک موقعیت کاری سطح پایین درخواست می‌دهید، معمولاً مصاحبه‌کننده از شما نمی‌خواهد توانایی‌های رهبری خود را اثبات کنید. در چنین سطحی، این جمله می‌تواند یک نقطه قوت خوب باشد «من دستورات را به خوبی دنبال می‌کنم و همه چیز را به سرعت یاد می‌گیرم. اگر ندانم کاری را چطور انجام دهم اشتیاق شدیدی به یادگیری و پیشرفت در آن حیطه دارم، بنابراین لازم نیست چیزی را دو بار بپرسم.» و یک نقطه ‌ضعف مناسب می‌تواند چنین باشد «شاید همواره بهترین ایده‌پرداز ممکن نباشم؛ اما کمک به اجرای ایده‌های دیگران برایم خوشایند است».

۴- چند پرسش مناسب در ذهن خود آماده کنید. فرد مصاحبه‌کننده معمولاً در اواسط مصاحبه یا پس از اتمام آن از شما می‌خواهد که سؤالات خود را بپرسید. این سؤالات به قدری مهم بوده که ممکن است بسیاری از افرادی که برای اولین بار جلسه‌ مصاحبه را تجربه می‌کنند را از دور خارج کند. سؤال‌های فرد نشان می‌دهد که او چقدر درگیر جریان گفت‌وگو شده است، پس اگر قادر نیستید در لحظه سؤالی طرح کنید از قبل فهرستی از پرسش‌های ممکن را آماده کرده تا در صورت نیاز مطرح کنید. در لیست زیر چند پرسش خوب را مشاهده می‌کنید.

  • چقدر کار کردن در اینجا را دوست دارید؟
  • نیازمندی‌های یک فرد برای موفقیت در این شرکت به چه ترتیب خواهد بود؟
  • بنده با چه کسی بیشتر از بقیه کار خواهم کرد؟
  • عملیات روزانه‌ی شرکت از چه قرار است؟
  • آیا در این شرکت امکان رشد و ترقی وجود دارد؟
  • مزایای حقوقی این کار به چه صورت است؟

۵- از کلیشه‌ها دوری کنید. جلسه‌ی مصاحبه فرصتی است که کارفرما بتواند خود واقعی فرد را بشناسد، نه یک نسخه‌ی توخالی و کلیشه‌ای از فرد که سعی می‌کند تا حد امکان با پاسخ «بله، می‌توانم» موقعیت کاری را به هر قیمتی برنده شود. هدف از مصاحبه چاپلوسی، خودنمایی یا صرف ارائه‌ی پاسخ‌هایی که مصاحبه‌کننده دوست دارد بشنود، نیست؛ بلکه هدف ارائه‌ی پاسخ‌های صریح و صادقانه بدون کوچک‌ترین توهینی به هوشمندی فرد مصاحبه‌کننده است. از بیان جملات تکراری جلسات مصاحبه بپرهیزید، جملاتی چون «تنها ضعف من این است که کمال‌گرا هستم» یا «این شرکت نیاز دارد کسی مانند من آن را بچرخاند».

۶- تمام اسناد و مدارک ضروری را از قبل آماده کنید. بسته به روند مصاحبه، ارائه‌ی یک کپی اضافه از رزومه کاری، تائید نامه، نمونه کار و در صورت امکان یک معرفی‌نامه می‌تواند مفید واقع شود. تمام مدارک را بررسی کنید که خطای املایی و دستوری نداشته باشند. اگر زمان کافی در اختیار دارید، مدارک را به شخص دیگری بسپارید تا هرگونه اشتباه موجود که نسبت به آن غافل بوده‌اید را بررسی کند.

  • آشنایی کامل با مفاد رزومه کاری، رزومه تحصیلی و سایر درخواست‌نامه‌هایی که ارائه می‌شود، بسیار حائز اهمیت است. اگر یادآوری محتویات رزومه برای فرد سخت باشد، این مسئله مشکوک به نظر خواهد رسید؛ بنابراین بهتر است اطمینان حاصل کنید که تمامی نام‌ها، تاریخ‌ها و مسئولیت‌های تشریح شده، کاملاً واضح است.

۷- لباس مناسب به تن کنید. لباسی انتخاب کنید که باعث شود حرفه‌ای به نظر رسیده و احساس اعتماد به نفس کنید، لباسی که با نوع کار درخواستی به خوبی مطابقت داشته باشد.

  • در اغلب موارد، لباس‌های تیره انتخاب مناسبی برای یک جلسه مصاحبه هستند، مگر اینکه شرایط شغل درخواستی، لباسی ساده و راحت ایجاب کند که در چنین موقعیتی شلوار و یک پیراهن رنگی تمیز گزینه‌ی مناسبی خواهد بود.

بخش دوم: موفقیت در مصاحبه

۱- رأس ساعت در محل ملاقات حاضر شوید. هیچ اتفاقی بدتر از تأخیر در یک جلسه مصاحبه نیست. رأس ساعت، آماده‌ی مصاحبه، در محل حضور یابید. اگر با محل برقراری جلسه آشنایی ندارید، یک روز قبل به آن محل رفته تا مطمئن شوید روز مصاحبه راه خود را گم نخواهید کرد. سعی کنید ۱۰ الی ۱۵ دقیقه زودتر از موعد مقرر به محل برسید تا تأخیرهای ناشی از عوامل احتمالی مانند ترافیک و … را در نظر گرفته باشید.

  • در هر حال به خاطر داشته باشید، گرچه حضور در رأس ساعت مقرر بسیار حائز اهمیت است، اما اگر این زود رسیدن از حدی بگذرد تأثیر خوبی در ذهنیت کارفرما نخواهد داشت. اگر به شما گفته‌اند که در یک زمان خاص در آنجا حضور داشته باشید، بدان معنی است که دقیقاً در همان زمان می‌خواهند شما را ببینند، نه ۳۰ دقیقه قبل از آن. اگر می‌خواهید تأثیر خوبی از خود به جای بگذارید، دستورالعمل‌ها را دقیق دنبال کنید.
  • در زمان انتظار، خود را به کاری مشغول کنید. یادداشت بردارید یا شرح شغل و اطلاعات شرکت را مجدداً بررسی کنید. اسناد و مدارک را در دست چپ خود نگاه دارید تا به محض آن که فرد مصاحبه‌کننده برای خوش‌آمد‌گویی بیرون آمد، برای ایستادن و دست دادن با او آماده باشید.

۲- خودتان باشید. افراد در طول جلسات مصاحبه مضطرب شده و تمایل دارند بهترین حالت خود را ارائه دهد. بدون شک شرایط وحشتناکی خواهد بود؛ اما به خاطر داشته باشید که لازم نیست صرف به دست آوردن آن شغل، لباس به تن کرده و نقش بازی کنید. فقط باید خودتان باشید. تمرکز خود را بر حفظ آرامش و گوش دادن درست به مکالمه‌ای که آغاز می‌شود، متوجه کنید. خودتان باشید.

  • مصاحبه‌کننده احتمالاً انتظار اضطراب فرد را خواهد داشت، پس نگران عنوان کردن این مسئله نباشید. گاهی بیان احساس اضطراب آن را رفع کرده و همچنین موجب می‌شود مکالمه‌ی صمیمانه‌تری با فرد مصاحبه‌کننده داشته باشید که خود سبب حفظ ثبات فرد می‌شود. پس از مکالمات کوچک نهراسید.

۳- با اشتیاق به صحبت‌ها گوش کرده و توجه کنید. یکی از بدترین اتفاقاتی که در طول یک جلسه مصاحبه ممکن است رخ دهد، آن است که فرد از مصاحبه‌کننده بخواهد سؤال خود را مجدداً تکرار کند، زیرا حواس وی جای دیگری بوده و به صحبت‌های او توجه نداشته است. به ذهن اجازه ندهید با فکر کردن به چیز‌های دیگر در طول مصاحبه صلاحیت شما را زیر سؤال برد. اکثر مصاحبه‌ها بیش از ۱۵ دقیقه طول نخواهند کشید، قطعاً مصاحبه‌ای نداریم که تا یک ساعت و بیشتر به طول انجامد. بر روند مکالمه‌‌ تمرکز کرده و فعالانه پاسخ دهید.

۴- درست نشسته و پشت خود را صاف نگه دارید. کمی به سمت جلو خم شده و با تنظیم زبان بدن به حالتی گشاده و علاقه‌مند به جریان گفت‌وگو، با اشتیاق به مکالمه گوش فرا دهید. زمانی که خود صحبت می‌کنید و زمانی که فرد مصاحبه‌کننده صحبت می‌کند، در هر دو حال به چشمان او نگاه کنید.

  • یک ترفند خوب برای جلسات مصاحبه خیره شدن به مرز بین دو چشم مصاحبه‌گر است. او به این ترتیب ابداً متوجه نمی‌شود که به چشمانش نگاه نمی‌کنید و همچنین به فرد کمک می‌کند کمی آرامش خود را حفظ کند. این کار را با دوست خود امتحان کنید، نتیجه‌ شما را شگفت‌زده خواهد کرد.

۵- پیش از صحبت، فکر کنید. یکی دیگر از اشتباهات رایج در طول مصاحبه، حرف زدن بیش از حد و سریع است. اصلاً نیاز نیست که فرد تمام سکوت‌‌های ناخوشایند موجود را با حرف زدن‌های بی‌وقفه بشکند؛ به خصوص اگر معمولاً حین صحبت دست‌پاچه می‌شوید، ابداً نیاز به پر کردن این سکوت با حرف‌های طولانی نیست. تکیه داده و گوش کنید. بیش از حد از خود نگویید.

  • وقتی سؤالی از شما می‌پرسند، نیاز نیست فوراً پاسخ دهید. در حقیقت پاسخ فوری این حس را به فرد القاء می‌کند که گویی به قدر کافی به سؤال پیچیده‌ی او فکر نکرده‌اید. آرام‌تر پاسخ داده و بیشتر فکر کنید. مکثی کرده و بگویید «این سؤال خوبی است، اجازه دهید فکر کنم تا جواب خوبی برای آن بیابم.»

۶- نشان دهید که آماده‌ی انجام هر کاری برای آن شغل هستید. پاسخ کلیدی که فرد را به مراحل بعدی سوق می‌دهد، «بله» است. آیا حاضر به شب‌کاری و کار در تعطیلات آخر هفته هستید؟ «بله». اگر چندین مراجعه‌کننده داشته باشید کماکان احساس راحتی می‌کنید؟ «بله». آیا تجربه کار پرفشار داشته‌اید؟ «بله». اکثر مشاغل برای افراد مبتدی آموزش‌هایی در زمینه‌ی مهارت‌هایی که برای انجام عملیات روزمره ضروری هستند، فراهم می‌کند تا پس از دریافت شغل هر چیزی که با آن آشنایی ندارند را یاد بگیرند. به سرعت خود را نبازید. پس از دریافت کار خرسند باشید تا کم کم با جزئیات کار آشنا شوید.

  • درباره چیزی دروغ نگویید. اینکه برای آن موقعیت کاری حاضر به انجام هرکاری باشید، به این معنی نیست که در رابطه با تجربه‌هایی که تاکنون داشته‌اید، بزرگنمایی کرده و یا در ارتباط با موضوعات جزئی دروغ‌هایی بگویید که روز اول کار سبب اخراجتان گردد. اگر تاکنون در طول زندگی خود حتی یک وعده غذا نپخته‌اید، نباید به مدیر آشپزخانه بگویید که یک آشپز فوق‌العاده هستید.

۷- در طول مصاحبه، شخصیت واقعی خود را عرضه کنید. به طور کلی، هدف از مصاحبه تنها شناخت خود شما به عنوان یک فرد است. آن‌ها رزومه، تجربیات و ضروریات لازم را روی کاغذ دارند. آنچه درباره آن اطلاعی ندارند، شما هستید.

  • یک جلسه‌ی مصاحبه برای بازجویی یا بحث نیست؛ بلکه برای مکالمه است. در این مکالمه مشارکت کنید. هنگامی که مصاحبه‌کننده صحبت می‌کند، به حرف‌های او عمیقاً توجه کنید، گوش فرا داده و صادقانه جواب دهید. برخی از افراد هنگامی که می‌بینند مصاحبه‌کننده جلسه را با مجموعه‌ای از سؤال‌های سبک پرسشنامه آغاز نمی‌کند، از دور جلسه خارج می‌شوند.

۸- یادداشت بردارید. همیشه یک قلم و کاغذ در کیف یا سامسونت خود داشته باشید تا در صورت لزوم سریعاً از هر چیز که می‌خواهید، نکته بردارید. همچنین بهتر است یک نسخه‌ی اضافه از اسناد و سوابق خود را به همراه داشته باشید تا در صورت نیاز، به آن‌ها رجوع کنید.

  • نکته‌برداری فرد را منظم و مشتاق به مکالمه جلوه می‌دهد. همچنین به وی کمک می‌کند جزئیات و اسامی مهم که یادآوری آن‌ها در طول مصاحبه یا زمان تماس برای آگاهی از نتیجه مصاحبه مفید است را به خاطر آورد. مراقب باشید که تنها در صورت لزوم نکات مختصری را یادداشت کنید، نوشتن نکات طولانی حواس فرد را از جریان مکالمه پرت می‌کند.

۹- پیگیر باشید. پیشنهاد می‌شود مدت کوتاهی پس از مصاحبه با آن فرد در تماس باشید تا نامتان در خاطر او حفظ شود. اگر به صراحت جواب منفی نگرفته‌اید، برای پیگیری نتیجه‌ی مصاحبه تماس بگیرید. تماس‌های تلفنی معمولاً بی‌پاسخ می‌مانند اما استفاده از ایمیل‌ها و سایر روش‌های ارتباطی ایده خوبی است. از آنجا که بسیاری از شرکت‌ها مراجع زیادی برای پاسخ‌دهی دارند، اطمینان حاصل کنید مرجعی که تماس شما را دریافت می‌کند، آماده‌‌ی گرفتن پیام و تحویل آن به کارفرما است.

  • با یادداشت‌هایی که در طول مصاحبه برداشته‌اید، خلاصه‌ای از جزئیات مهم آن مصاحبه تهیه کرده تا آن جلسه را بار دیگر در ذهن خود زنده کنید. فراموش نکنید که از مصاحبه‌کننده برای فرصتی که در اختیار شما قرار داده تشکر کنید و حتماً ذکر شود که منتظر خبری از جانب شرکت خواهید ماند.

بخش سوم: پرهیز از اشتباهات رایج

۱- با بطری آب به محل مصاحبه نروید. بسیاری از افراد به هر دلیل فکر می‌کنند که بردن یک بطری آب به جلسه‌ی مصاحبه کاری ایده‌ی فوق‌العاده‌ای است. این کار در نظر فرد مصاحبه‌کننده، در بهترین حالت حرکتی غیررسمی و در بدترین حالت بی‌احترامی قلمداد می‌شود. حتی اگر زمان مصاحبه صبح زود بوده یا پیش از شروع آن می‌بایست مدت زیادی منتظر بمانید، کماکان بردن یک بطری آب با خود به محل ملاقات ایده‌ی خوبی نیست.

۲- تلفن همراه خود را خاموش کرده و آن را کنار بگذارید. می‌دانید بزرگ‌ترین اشتباه ممکن در عصر ارتباطات چیست؟ یقیناً استفاده از تلفن همراه در طول جلسه‌ی مصاحبه کاری بزرگ‌ترین اشتباه ممکن خواهد بود! تحت هیچ شرایطی در طول جلسه تلفن همراه خود را در دست نگرفته و به آن نگاه نکنید. تا جایی که به فرد مصاحبه‌کننده مربوط می‌شود، شما می‌بایست همچون انسان غارنشینی بوده که تاکنون نام هیچ‌کدام از برنامه‌های موبایل را نشنیده باشد. در طول مسیر تلفن را خاموش کرده و آن را در اتومبیل خود بگذارید. هیچ‌گاه، تحت هیچ شرایطی اجازه ندهید فرد مصاحبه‌کننده تصور کند که برای شخص شما ارسال یک پیام متنی اولویت بیشتری نسبت به این شغل دارد.

۳- در ارتباط با حقوق کار صحبت نکنید. جلسه‌ی مصاحبه زمان پرسیدن مزایای کار، امکان افزایش حقوق و یا حتی جای مناسبی برای طرح مسئله‌ی مالی نیست. زمانی که درخواستی برای یک شغل مطرح می‌کنید باید نقطه‌ی تمرکز خود را روی مهارت‌ها و صلاحیت‌های خود قرار دهید.

  • گاهی اوقات از فرد می‌خواهند که حقوق پیشنهادی خود را برای آن کار ارائه دهد. بهترین پاسخ ممکن برای این سؤال آن است که حتی مایل هستید با حقوقی پایین‌تر از متوسط حقوق آن موقعیت کاری، خدمت کنید. صریحاً عنوان کنید که نکته‌ی مهم برای شما خود شغل بوده و با حقوق قانونی آن مشکلی نخواهید داشت.

۴- به جلسه‌ی مصاحبه همانند یک گفت‌وگو بنگرید، نه یک جلسه‌ی بازجویی. در جلسه‌ی مصاحبه هرگز حالت دفاعی نداشته باشید، حتی اگر احساس می‌کنید پاسخ‌های درخوری به فرد مصاحبه‌کننده نمی‌دهید. قرار است یک جلسه‌ی مکالمه داشته باشید، بنابراین سعی کنید خوبی‌های افراد را در ذهن مجسم کنید. هیچ‌کس به‌عمد با شما دشمنی و مخالفت ندارد. این موقعیت را به عنوان فرصتی برای اثبات خود در نظر گرفته و به جای حالت تدافعی، توضیحات خوب و مناسبی ارائه کنید.

۵- از رئیس قبلی خود بدگویی نکنید. به طور کلی از هرگونه نظردهی در مورد همکاران قبلی، سرپرستان و یا دیگر سمت‌های کاری شغل قبلی خود اجتناب کنید. حتی اگر برای یک شغل رقابتی درخواست می‌دهید، خود را چون فردی عالی‌رتبه و یا کسی که همکاری با وی دشوار است، نشان ندهید. در چنین موقعیتی گله و شکایت از شغل قبل کار درستی نیست.

  • اگر از شما خواسته شد که دلیل ترک شغل فعلی خود را عنوان کنید، به یک نکته‌ی مثبت اشاره کنید. بگویید «من به دنبال چیزی فراتر از محیط کار کنونی‌ام هستم و دوست دارم شروعی دوباره داشته باشم. به نظر من اینجا یک مکان عالی برای این آغاز دوباره است.».

۶- پیش از مصاحبه از کشیدن سیگار پرهیز کنید. حتی اگر گاهی به شکل تفننی سیگار می‌کشید، قبل از مصاحبه شغلی از کشیدن آن اجتناب کنید. طبق مطالعات اخیر، حدود ۹۰ درصد از کارفرمایان افراد غیر سیگاری را به شرط صلاحیت برابر، به افراد سیگاری ترجیح می‌دهند. درست یا غلط، کشیدن سیگار سبب اضطراب و دست‌پاچگی فرد در طول مصاحبه خواهد شد.

۷– از نشان دادن شخصیت واقعی خود نهراسید. ریچارد برانسون، رئیس میلیاردر ادعا می‌کند که اکثر کارمندان خود را صرف‌نظر از میزان تجارب و تعدد مهارت‌ها، بر اساس شخصیت آن‌ها استخدام می‌کند. هر شغلی متفاوت بوده و با گذر زمان می‌توان جنبه‌های اصلی آن را فرا گرفت. انسان‌ها همواره می‌بایست در عوض تلاش برای عرضه‌ی نسخه‌ی غیرواقعی خود، شخصیت واقعی خود را نشان داده و به آن مجال درخشش دهند.

 

منبع: چطورپدیا

۰۴ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
viator baran4

چطور به‌سرعت یک زبان جدید بیاموزیم؟

چطور به‌سرعت یک زبان جدید بیاموزیم؟

می‌‌خواهید بدانید چطور؟ با گام اول شروع کنید!

روش اول: غرق شدن در زبان جدید

 

۱- با یک فرد بومی که به زبان مورد نظر شما صحبت می‌کند، در ارتباط باشید. بدون شک بهترین راه موجود برای یادگیری یک زبان جدید، صحبت کردن به آن زبان است. اغلب افراد به‌جای آن‌که بیرون بروند و چیزهایی که یاد گرفته‌اند را تمرین کنند، وقت زیادی را صرف یادگیری گرامر و حفظ فهرست‌های بلندبالای لغات می‌کنند. صحبت کردن با یک فرد بومی واقعی و زنده نسبت به خیره شدن به کتاب‌ها و صفحه‌‌ی کامپیوتر، به‌مراتب انگیزه‌ی بیشتری را در انسان زنده می‌‌کند.

  • سعی کنید دوست یا همکاری پیدا کنید که به زبان مورد مطالعه شما صحبت کرده و مشتاق است با شما بنشیند و به تمرین زبان بپردازد. یا اینکه می‌توان با پخش آگهی آنلاین در تالارهای گفتمان (فروم‌های سایت‌ها) و یا روزنامه‌ها، فردی را که بتواند زبان موردنظر را تدریس کند و یا برای جلسه‌ی تبادل زبان به شما ملحق شود را پیدا کرد.
  • اگر در اطراف خود کسی را نمی‌یابید که به آن زبان صحبت کند، سعی کنید از طریق اسکایپ شخصی را پیدا کرده و با او در ارتباط باشید. ساکنان کشورهای مختلف اغلب حاضرند در ازای نیم ساعت صحبت به زبان انگلیسی، نیم ساعت به زبان خود با شما صحبت کنند. یک گزینه‌ی دیگر استفاده از برنامه Hellotalk است.

 

۲- هر روز زبان را مطالعه کنید. اغلب افراد ادعا می‌کنند که به مدت ۵ سال یک زبان را مطالعه کردند درحالی‌که هنوز هم به آن مسلط نیستند. وقتی می‌‌گویند «۵ سال» احتمالاً منظور این است که در طول این ۵ سال، هفته‌ای چند ساعت برای مطالعه‌ی آن زبان وقت گذاشته‌اند. بگذارید یک‌ مسئله را روشن کنیم! اگر قصد دارید در مدت کوتاهی یک زبان جدید یاد بگیرید و تمایل دارید که این امر طی چند هفته تا چند ماه تحقق یابد، در نظر بگیرید که باید روزانه چندین ساعت را صرف مطالعه زبان جدید کنید!

  • یادگیری زبان مبتنی بر تکرار است، به این معنی که باید اطلاعات را آن‌قدر در ذهن و مغز خود فرو کنید تا کاملاً به آن مسلط شده و بتوانید به‌راحتی آن را به یاد بیاورید. اگر فواصل زمانی بین مطالعات زیاد باشد، بیشتر مستعد فراموش کردن خواهید بود و ناچار هستید زمان مجددی صرف کرده و اطلاعاتی که از قبل یاد گرفته‌اید را مرور کنید.
  • با مطالعه هر روزه می‌توان میزان این زمان‌های تلف‌ شده را کم کرد. هنگامی‌که مسئله، مسئله یادگیری زبان است، حقیقتاً هیچ میانبر معجزه‌آسایی وجود ندارد، اینجا کارآمدترین ابزار، «تعهد» است.

 

۳- همیشه همراه خود یک فرهنگ لغت داشته باشید. همراه داشتن یک فرهنگ لغت وقت و زمان زیادی ذخیره خواهد کرد، در اسرع وقت یک جلد از آن تهیه کنید.

 

  • این فرهنگ لغت می‌‌تواند واقعی و به شکل کتاب بوده، یا یک برنامه فرهنگ لغت که بر روی تلفن همراه نصب شده است؛ فرقی نمی‌کند، تنها نکته حائز اهمیت این است که دسترسی به آن در زمان نیاز راحت و سریع باشد.
  • از مزایای همراه داشتن فرهنگ لغت این است که همواره در هرکجا تنها با یک نگاه سریع معنای کلمه مورد نظر را خواهید یافت. این مزیت به‌طور ویژه زمانی حائز اهمیت است که در حال مکالمه با یک فرد بومی هستید و نمی‌خواهید جریان مکالمه را تنها به این دلیل که کلمه‌‌ی خاصی خاطرتان نیست، قطع کنید. علاوه بر این، دیدن یک واژه و به‌کارگیری آن واژه در جمله در همان لحظه کمک می‌کند تا واژه‌ی موردنظر را در حافظه‌ی خود ذخیره کنید.
  • در طول روز در موقعیت‌های مختلف مثل زمان انتظار در صف خرید فروشگاه، زمان استراحت و صرف قهوه در محیط کار، در تمامی این زمان‌ها نگاهی به فرهنگ لغت خود بیندازید. به‌این‌ترتیب ۲۰ الی ۳۰ لغت اضافه در روز می‌توان یاد گرفت.

 

۴- به زبان انتخابی فیلم ببینید، به آن گوش دهید، بخوانید و بنویسید. غرق شدن در زبان جدید به این معناست که تمامی فعالیت‌هایی که به‌طور معمول، به زبان مادری خود انجام می‌دهید، چه خواندن، چه نوشتن و گوش دادن، همه را با زبان جدید امتحان کنید.

 

  • احتمالاً ساده‌ترین کاری که می‌توان انجام داد، تماشای برنامه‌های تلویزیونی و فیلم به زبان مورد مطالعه است. سعی کنید از زیرنویس‌ها اجتناب کنید، چراکه پس از مدتی به آن متکی خواهید شد. برای آسان‌تر شدن کار، فیلم‌هایی را انتخاب کنید که از قبل با آن‌ها آشنایی دارید؛ مانند برنامه‌ی کودک یا نسخه‌ی دوبله‌ شده‌ی فیلم‌های زبان مادری خود. آشنا بودن با محتوای فیلم در فهم معنای لغات و عبارات کمک بسیار بزرگی است.
  • باید سعی کنید به زبان جدید بخوانید و بنویسید. روزنامه یا مجله‌ای گرفته و سعی کنید روزی یک بخش آن را مطالعه کنید و برای هر لغتی که نمی‌شناسید به فرهنگ لغت مراجعه کنید. همچنین تلاش کنید چند مطلب ساده مانند کارت‌پستال یا لیست خرید به زبان جدید بنویسید.
  • پادکست‌‌ دانلود کرده یا رادیوی خود را روی کانالی که به زبان مورد مطالعه است، تنظیم کنید. این کار یک راه عالی برای غرق شدن در زبان در هنگام حرکت است. این امر نه‌تنها در تقویت درک شنیداری کمک می‌کند، بلکه سبب می‌شود صدای تلفظ صحیح کلمات و عبارات را بشنوید.
  • زبان تمام دستگاه‌های الکترونیکی خود را، به زبان جدید تغییر دهید تا کلماتی را که به زبان خود می‌دانید اما با معنای آن‌ها در زبان جدید آشنا نیستید، بیاموزید.
  • به آهنگ‌های موجود به زبان جدید گوش دهید، متن آن‌‌ را یاد بگیرید و معنای آن را بررسی کنید. به‌این‌ترتیب، بار دیگر که به آن گوش می‌دهید، می‌توانید به‌طور دقیق بگویید که خواننده آن لحظه چه می‌گوید.

 

۵- به کشوری سفر کنید که به زبان انتخابی شما صحبت می کنند. بدیهی است اگر به کشوری که زبان مورد مطالعه‌‌ی شما در آن به‌طور بومی صحبت می‌شود، سفر کرده و مدتی در آن محل اقامت کنید، این سفر کمک شایانی در تقویت مهارت‌های یادگیری خواهد کرد.

 

  • خود را مجبور به برقراری ارتباط با افراد محلی کنید؛ چه با پرسیدن آدرس، یاری گرفتن در تکمیل تراکنشی در فروشگاه، یا حتی فقط سلام کردن، به این صورت درک بهتری از این زبان و افرادی که به این زبان صحبت می‌کنند، خواهید داشت.
  • اگر مهارت شما در گفتمان به زبان جدید در حد پایه و مبتدی است، اشکالی ندارد، خود را به صحبت مجبور کنید، به‌زودی متوجه پیشرفت عظیمی در لغات، گرامر و تلفظ خود خواهید شد.

 

روش دوم: تمرکز بر روی نکات مهم

 

۱- قبل از یادگیری الفبا، چند اصطلاح احوالپرسی آن زبان را یاد بگیرید. به‌این‌ترتیب زمانی که الفبای آن زبان را می‌آموزید، از قبل چندین واژه پایه در ذهن دارید. برای مثال: سلام، حال شما چطور است؟ خوبم، اسم شما چیست؟ اسم من … است و الی‌آخر.

 

 

۲- در صورت لزوم، الفبای زبان مورد مطالعه را یاد بگیرید. این کار یادگیری زبان را به‌مراتب آسان‌تر می‌کند و توانایی خواندن و تلفظ کلمات را کسب می‌کنید که در روند حفظ کردن آن‌ها بسیار مؤثر است. علاوه بر این، بلند خواندن کلمات نسبت به صرف نگاه کردن به آن‌‌ها به‌مراتب تأثیرات بهتری بر یادگیری خواهد داشت.

 

۳- لغات را بیاموزید. تسلط بر واژگان پایه و اصلی قطعاً یکی از مهم‌ترین نکات در طول یادگیری یک زبان جدید است. حتی اگر توان درک یک جمله به‌طور کامل را ندارید، مهارت استخراج کلمات کلیدی در درک مفهوم کلی گفتار و متن کمک شایانی خواهد کرد.

 

  • بر یادگیری ۱۰۰ واژه‌‌ی رایج تمرکز کنید. انتخاب ۱۰۰ مورد از رایج‌ترین واژگان موجود در یک زبان خاص و یادگیری آن‌‌ها شروع هوشمندانه‌ای است. سپس می‌توان این عدد را افزایش داد و به ۱۰۰۰ رساند. برآورد شده که یادگیری ۱۰۰۰ مورد از رایج‌ترین واژگان یک زبان امکان درک ۷۰٪ از هر متن را به ما خواهد داد.
  • تمرکز خود را روی یادگیری لغاتی که بیشتر با آن‌‌ها سروکار دارید، بگذارید. اگر به دلایل کاری قصد یادگیری زبان جدید دارد، سعی کنید واژگانی در زمینه‌‌ی کسب‌وکار خود بیاموزید و زمان زیادی صرف یادگیری نام‌‌ گونه‌های مختلف ماهی نکنید (که البته اگر برای غواصی سفر می‌کنید، احتمالاً باید آن‌‌ها را یاد بگیرید!)
  • همچنین باید سعی کنید کلمات و واژگانی که به هر شکلی به شما مربوط می‌شوند را یاد بگیرید تا هنگام صحبت در‌‌باره زندگی و پیشینه‌‌ی خود با افرادی که ملاقات می‌کنید با مشکلی مواجه نشوید.

 

۴- شمارش به زبان جدید را بیاموزید. با یادگیری شمارش اعداد یک تا ده شروع کنید؛ چراکه معمولاً ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین چیز برای آموختن در شروع کار است. هر روز ۱۰ شماره جدید یاد بگیرید، این کار را آن‌قدر ادامه دهید تا جایی که از تعداد عددهایی که می‌توانید بشمارید احساس رضایت کنید. آماده چالش هستید؟! سعی کنید ۱۰۰ عدد را در یک روز به خاطر بسپارید.

 

۵- بیش‌ازحد نگران گرامر (دستور زبان) نباشید. دلیل اصلی آن‌که اکثر مردم بخش قابل‌توجهی از زبانی که در مدرسه و طی سال‌ها یاد گرفته‌اند را فراموش می‌کنند، آن است که مدارس در برنامه‌های درسی، زمان قابل‌توجهی را صرف آموختن دستور زبان و زمان بسیار کمی را صرف صحبت به آن زبان می کنند. این یک عقب‌‌گرد بزرگ است! اگر قصد دارید در مدت‌زمان کوتاه یک زبان جدید بیاموزید، در ابتدا باید بیاموزید چطور به آن زبان صحبت کنید. ویژگی‌های دستور زبان در درجه دوم اهمیت قرار دارند.

 

  • گرامر یقیناً از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است! لازم است یاد بگیرید که چطور افعال پایه‌ی روزمره را صرف کنید و همچنین بدانید چطور یک واژه را در یک جمله به‌درستی به کار ببرید.
  • اما نکته مهم این است که نباید ساعت‌ها صرف یادگیری جداول افعال کنید و یا نگران شرایط خاصی باشید که حتماً می‌بایست از یک حرف اضافه‌‌ی خاص استفاده کنید. بدون شک این نکات را در مسیر یادگیری خواهید آموخت.

 

۶- روی نحوه‌ی تلفظ خود کار کنید. تلفظ نقطه دیگری است که می‌بایست روی آن انرژی زیادی صرف شود. هیچ نکته مثبتی در حفظ صدها واژه و عبارت به گونه‌ی غیرقابل فهم وجود ندارد؛ بنابراین زمانی که واژه‌ی جدیدی می‌آموزید، هم‌زمان یادگیری تلفظ درست آن نیز حائز اهمیت است.

 

  • یادگیری تلفظ از روی کتاب عمل دشواری است، اما چت با افراد بومی یا استفاده از نرم‌افزارها و برنامه‌های کاربردی تعاملی در این مرحله می‌تواند مفید باشد. برای این‌که بتوانید یک واژه را با تلفظ صحیح یاد بگیرید، باید آن را با صدای بلند به زبان بیاورید.
  • اگر با فردی حقیقی تمرین می‌کنید، مطمئن شوید زمانی که یک واژه را اشتباه تلفظ می‌کنید، آن شخص ابائی از اصلاح شما ندارد. چراکه در غیر این صورت شاید هیچ‌وقت به آن زبان مسلط نشوید. به خاطر داشته باشید نحوه‌‌ی تلفظ می‌تواند وجه تمایز «خوب صحبت کردن» و «روان صحبت کردن» باشد.

 

۷- از اشتباه کردن نهراسید. هنگام آموختن زبان جدید نباید از اشتباه کردن بترسید، چراکه در این صورت پیشرفت چندانی نخواهید داشت.

 

  • به ‌ناچار در چندین موقعیت شرم‌آور قرار خواهید گرفت، اما خوب مسئله مهمی نیست. افراد بومی زبان ممکن است کمی بخندند، اما کماکان تلاش و کوشش فرد را می‌ستایند و کماکان مایل‌اند که به او کمک کنند.
  • در این مسیر، به دنبال کمال نباشید و سعی نکنید از نظر دیگران بی‌نقص باشد، بلکه مهم پیشرفت و حرکت به جلو است.

 

روش سوم: استفاده از نرم‌افزارها و برنامه‌های یادگیری زبان

 

۱- از Anki استفاده کنید. Anki یک نرم‌افزار و برنامه کاربردی محبوب قابل نصب روی تلفن همراه هوشمند است که توسط مجموعه‌ای از فلش کارت‌ها روند حفظ کلمات و عبارات سهولت می‌بخشد. این برنامه این امکان را به کاربر می‌دهد که دسته‌ی کارتی حاوی کلمات دلخواه که کاربر قصد یادگیری آن‌‌ها دارد را روی آن آپلود کند، یا برای شروع یکی از چندین و چند دسته کارت موجود در آن را انتخاب کند.

 

۲- از Duolingo استفاده کنید. Duolingo یک ابزار موجود رایگان برای یادگیری زبان به‌صورت آنلاین در اندروید و iOS است. این برنامه به‌جای تمرکز بر حفظ کردن، امکان خواندن و صحبت کردن را با دیدن، شنیدن و درونی کردن مطالب برای کاربران فراهم می‌کند. کاربران پس از اتمام هر درس امتیاز کسب می‌‌کنند که احساسی جالب و شبیه بازی می‌بخشد.

 

۳- از Memrise استفاده کنید. این برنامه نوع دیگری از برنامه‌های سبک فلش کارت است که امکان یادگیری لغات و عبارات را با ترفندهای حافظه، استفاده از تصاویر و سایر ابزارهای مفید در اختیار کاربران قرار می‌دهد. Memrise اجازه می‌دهد کاربران در تکمیل فعالیت‌های یادگیری (تمرین‌ها) با یکدیگر به رقابت پرداخته و با ایجاد جو سرگرم‌کننده یک روش غیررسمی و دوستانه برای یادگیری زبان ارائه می‌دهد.

 

۴- از Bable استفاده کنید. bable یک ابزار یادگیری زبان جذاب و سرگرم‌کننده است که به‌صورت آنلاین و به‌عنوان یک برنامه کاربردی برای موبایل در دسترس همگان است و به کاربران در تقویت لغات، گرامر و تلفظ کمک می‌کند. همچنین قادر است مباحثی که کاربر در آن مشکل دارد را شناسایی کرده و تمرین‌هایی هدفمند بر اساس نیازهای کاربر به او ارائه دهد.

منبع:چطورپدیا

۰۳ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
viator baran4

چطور باور بدشانسی را از زندگی حذف کنیم؟

چطور باور بدشانسی را از زندگی حذف کنیم؟

 

چند ماه پیش یکی از دوستان قدیمی خود را دیدم. از پارسال او را ندیده بودم. سر ناهار درباره‌ی مسائل مختلفی ازجمله شغل، روابط و سرگرمی‌هایی که داشتیم صحبت کردیم. دوستم می‌گفت که شغلی که دارد برایش کسل‌کننده و بی‌مزه شده است و با وجود آنکه درخواست ترفیع داده است، با درخواستش موافقت نشده است. زندگی خصوصی‌اش نیز آن‌چنان چنگی به دل نمی‌زد، چراکه اخیراً بعد از مدتی طولانی، از نامزدش جدا شده بود. وقتی از او پرسیدم که چرا ظاهراً همه‌چیز در منزل و محل کار به‌هم ‌ریخته بود، لحظه‌ای درنگ کرد و سپس گفت:
«پشت سر هم دارم بد میارم.»
از پاسخش تعجب کردم، چون با شناختی که از او داشتم، فکر نمی‌کردم زندگی خود را تحت کنترل بخت و اقبال ببیند. او همیشه در ظاهر فردی بود که هدف خود را می‌شناخت و با ذوق به دنبالش می‌رفت. گفت به دلیل همه‌ی اتفاقاتی که برایم افتاده است، به شانس اعتقاد دارد.

اینجا بود که نظر خود را درباره‌ی شانس و سرنوشت با او در میان گذاشتم:

درحالی‌که قطعاً رویدادهای شانسی پیش می‌آید، اما این‌گونه رویدادها ماهیتی کاملاً تصادفی دارند. به‌بیان‌دیگر، خوش‌شانسی و بدشانسی به شکلی که مردم تصور می‌کنند، وجود ندارد. مهم‌تر از آن اینکه، حتی اگر رویدادهای منفی تصادفی هم برای انسان اتفاق بیفتد، طرز فکر و واکنش ما می‌تواند این رویدادها را به اتفاقات مثبت و خوشایند منجر کند.

بخت و اقبال شما بدتر یا بهتر از بخت و اقبال هیچ فرد دیگری نیست. فقط این‌گونه به نظر می‌رسد. از آن بهتر اینکه دو کار ساده است که اگر انجام دهید، احساس بدشانسی را در شما برعکس می‌کند و شانس شما را تغییر می‌دهد.

۱- دیگر به خارج از کنترل بودن اتفاقات زندگی از دست شما اعتقاد نداشته باشید.

باور نکنید که هر آنچه در زندگی رخ می‌دهد، از سر بخت و اقبال، سرنوشت، نیروهای ماوراءالطبیعه، انسان‌های بدخواه دیگر یا هر چیزی جز خود شما اتفاق می‌افتد. روان‌شناسان این مشکل را «منبع کنترل بیرونی» می‌نامند. این مشکل نوعی سرنوشت‌باوری است که طی آن فرد معتقد است که شخصاً نمی‌تواند کار خاصی در جهت تغییر زندگی خود انجام دهد. به همین دلیل یا به امید کسب بهترین نتایج همه‌ی تمرکز خود را بر تغییر بخت خود با انواع روش‌های خرافاتی می‌گذارد یا منفعلانه در مقابل هر اتفاقی که پیش رویش باشد تسلیم می‌شود و از اینکه با امید و آرزوهایش تطابق ندارد، شاکی است.
بیشتر افراد موفق نگرشی مثبت اتخاذ می‌کنند. آن‌ها «منبع کنترل درونی» دارند. معتقدند که تقریباً همه‌ی اتفاقاتی در زندگی آن‌ها رخ می‌دهد، حاصل کارهای خودشان است و اینکه حتی زمانی که رویدادی تصادفی پیش می‌آید، مسئله‌ی مهم خود آن رویداد نیست، بلکه چگونگی واکنشی است که به آن نشان می‌دهند. این نگرش باعث می‌شود کنشی، فعال و به دنبال تجربه‌ی چیزهای جدید باشند. آن‌ها همیشه به دنبال یافتن راهی برای تغییر چیزهایی هستند که در زندگی خود نمی‌پسندند. آن‌ها سرنوشت‌باور نیستند و مشکلات موجود در دنیای خود را به گردن بدشانسی نمی‌اندازند. به دنبال راهی برای بهتر کردن امور هستند.

آیا آن‌ها از دیگران خوش‌شانس‌تر هستند؟ البته که نه.

شانس، تصادفی پیش می‌آید برای همین به آن می‌گویند شانس، پس این افراد نیز به‌اندازه‌ی هر فرد دیگری ممکن است دچار شکست شوند.
تفاوت در چگونگی واکنش این افراد است. وقتی اوضاع بر وفق مراد پیش نمی‌رود، افراد موفق و مثبت‌نگر به‌سرعت به دنبال راهی می‌گردند تا آن را سامان بخشند. غر نمی‌زنند، برای خود تأسف نمی‌خورند یا از «بدشانسی» شکایت نمی‌کنند. سعی می‌کنند از اتفاقی که افتاده است درس بگیرند تا دفعه‌ی بعد از آن پیش‌گیری کرده و به بهترین شکل ممکن زندگی خود را ادامه دهند. آن‌ها یک موتور انگیزشی در خود دارند که بسیاری افراد فاقد آن هستند. این موتور آن‌ها را رو به ‌جلو حرکت می‌دهد.
هیچ‌کس بنا به عادت خوش‌شانس‌تر یا بدشانس‌تر از دیگری نیست. شاید در کوتاه‌مدت چنین به نظر برسد. اتفاق‌های تصادفی اغلب گروهی پیش می‌آیند، درست مثل اعداد تصادفی که در موارد بسیاری در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند.
اگر از چشم‌انداز دورتری نگاه کنید، شانس تصادفی صرفاً… تصادفی است. با این ‌وجود افرادی که حس می‌کنند، بدشانس هستند، معمولاً توجه بیشتری به موارد کوتاه‌مدت بدشانسی دارند، و به خود قبولانده‌اند که باورشان صحیح است. منبع کنترل ربطی به ژن ندارد. بیشتر اکتسابی است تا وراثتی. اگر منبع کنترل شما مشکل دارد، آن را تغییر دهید.

۲- به یاد داشته باشید که به هر چیز توجه کنید، در ذهن شما رشد می‌کند.

اگر به مشکلات و نقاط ضعف زندگی خود تمرکز کنید، به‌ویژه اگر آن را نوعی «بدشانسی» حساب کنید که کاری نمی‌توان برایش انجام داد، تیره‌تر و شوم‌تر به نظر خواهد رسید.
طی مدت کوتاهی آن‌قدر مطمئن می‌شوید که همه‌چیز بر ضد شما است که مثال‌های بیشتر و بیشتری برای اثبات درست بودن اعتقاد خود پیدا خواهید کرد. درنتیجه خود را در انرژی منفی غرق خواهید کرد و به‌احتمال تقریباً قطع به ‌یقین، دست از تلاش برخواهید داشت، چراکه متقاعد شده‌اید هیچ کاری برای بهبود چشم‌انداز آینده‌ی خود نمی‌توانید انجام دهید.

چند وقت پیش یکی از مخاطبان (که نامش را گلی می‌گذارم) از شدت ناامیدی و بدشانسی خود با من حرف زد. گلی یک کارآفرین مشتاق است. او در تلاش بود سرمایه‌گذارانی را برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌اش پیدا کند. کارش خوب پیش نرفت چراکه سرمایه‌گذاران بالقوه مدام به او جواب رد می‌دادند. درست در پراضطراب‌ترین شرایطی که داشت، نامزدش با او به هم زد. و روز بعد از به هم خوردن نامزدی‌اش، یک فرصت مهم را برای ملاقات با یک سرمایه‌گذار علاقه‌مند از دست داد. قصد داشت بی‌خیال پروژه‌اش شود، زیرا حس می‌کرد برای آنکه در کسب‌وکار خود موفق شود، به‌اندازه‌ی کافی خوش‌شانس نبود. قطعاً دوران آسانی برایش نبود. پر از اضطراب و خستگی بود. اما این بدشانسی نبود که نقش ایفا می‌کرد.
سرنوشت‌باوری آن‌قدر از خودش تغذیه می‌کند تا اینکه فرد در مقابل ضربات زندگی، به یک «قربانی» منفعل تبدیل شود. «بازندگان» زندگی همان‌هایی هستند که متقاعد شده‌اند پیش از شروع هر کاری محکوم به شکست هستند. باور دارند که «بدشانسی» آن‌ها هرگونه چشم‌انداز موفقیت را نابود خواهد کرد.

به‌ندرت پیش می‌آید متوجه شوند که دلیل اصلی شکست آن‌ها، نادانی، تنبلی، نداشتن مهارت، نبود دوراندیشی یا صرفاً حماقت محض است و برای همه‌ی این موارد نیز راه درمانی وجود داشت، اگر از مقصر دانستن دیگران یا «بدشانسی» بابت کمبودهای شخصی خود دست برمی‌داشتند.
توجه شما تحت کنترل شماست. آن را به جایی متمرکز کنید که خودتان دوست دارید. آن‌قدر به افکار منفی خود گرسنگی بدهید تا بمیرند.
برای گلی توضیح دادم که برای بهبود بخت و اقبال خود و «خوش‌شانس» شدن، ابتدا باید به خود بقبولانی که هر آنچه اتفاق می‌افتد، تقریباً همیشه حاصل کار خودت است؛ پس سعی کن به اموری که درست پیش می‌روند و نتایج مثبت دارند فکر کنی نه به اتفاقات بد. سپس گلی سعی کرد موقعیت کنونی خود را به شکلی بی‌طرفانه مرور کند. متوجه شد فقط به کمی استراحت برای خود نیاز داشت. دوری از کار و دوری از رابطه‌ای که به‌تازگی خراب شده بود. واقعاً به مقداری زمان نیاز داشت تا قبل از آنکه کار و زندگی خود را از سر بگیرد، ذهن خود را پاک‌سازی کند. وقتی احساسات ناشی از دل‌شکستگی فروکش کرد، دوباره برای بهبود فرصت‌های فروش کسب‌وکار خود تلاش کرد و به دنبال سرمایه‌گذاران جدیدی گشت که برایش مناسب‌تر باشند.

 

چند ماه بعد به من گفت که بالاخره دو سرمایه‌گذار پیدا کرده است که واقعاً به پروژه‌ی او علاقه‌مند شده‌اند و قصد دارند برای رشد این کسب‌وکار با او همکاری کنند. واقعاً از این‌که توانسته بود کنترل سرنوشت خود را پس بگیرد و به چیزی که می‌خواهد برسد، خوشحال شدم.
«سرنوشت» شما واقعاً به انتخاب‌های شما بستگی دارد. زمانی که اتفاقات تصادفی رخ می‌دهد، که البته همیشه رخ می‌دهد، آیا انتخاب شما تبدیل کردن آن‌ها به فرصت است، یا می‌نشینید و گله و شکایت می‌کنید؟

بعد چه می‌شود؟

حالا دو کار ساده را که می‌توانید برای به دست آوردن کنترل سرنوشت خود و خلق خوش‌شانسی برای خود انجام دهید، یاد گرفتید. اما کار تمام نشده است! این روش‌های ساده که اینجا یاد گرفتید فقط بخشی از ۷ مهارت‌ اساسی هستند – یک مجموعه مهارت که قدرت خلق راه‌حل‌های دائمی برای مشکلات بزرگی را در اختیار شما قرار می‌دهند – هر مشکلی در هر زمینه از زندگی!
اگر فکر می‌کنید «دچار بدشانسی هستید»، می‌توانید با این ۷ مهارت اساسی، تغییری واقعی ایجاد کنید و زندگی را از نو آغاز کنید. شاید حتی از آن چیزی که فکر می‌کردید نیز آسان‌تر باشد:

چگونه می‌توانید زمانی که به نظر می‌رسد بیش‌ازحد دیر شده است، زندگی خود را از نو شروع کنید؟

می‌گویند توماس جفرسون کلمات زیر را به زبان آورده است:
«من شدیداً به شانس اعتقاد دارم، و به نظر من هر چه بیشتر تلاش کنم، خوش‌شانسی بیشتری خواهم داشت.»
درنهایت شانس شما همان چیزی است که شما انتخاب می‌کنید.

ایده‌های بیشتر در ارتباط خلق خوش‌شانسی به دست خودمان

  • چطور می‌توان زمانی که درهم‌شکسته‌ایم، جلوی افکار منفی خودکار را بگیریم
  • ۸ قدم برای داشتن خودانگیزش حتی در دوران سخت
  • آن‌قدر در زندگی گرفتار شده‌اید که دیگر می‌خواهید تسلیم شوید؟ کمک اینجاست!

کتاب درباره‌ی به دست آوردن کنترل زندگی

  • چطور کنترل زمان و زندگی خود را به دست آورید؟ نوشته‌ی آلن لاکین
  • محدودیت‌ها: کی بگوییم بله، چطور بگوییم نه، تا کنترل زندگی را به دست آوریم نوشته‌ی هنری کلاود
  • کنترل زندگی خود را به دست آورید: یک برنامه‌ریزی ۲ ساعته برای کمک به تعیین و رسیدن به اهداف نوشته‌ی ریچل روف

 منابع:چطورپدیا

۰۲ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
viator baran4

چگونه یک چرخه بازخورد یادگیری مفید داشته باشیم؟

چطور یک چرخه بازخورد یادگیری مفید داشته باشیم؟

چرخه بازخورد یادگیری

استفاده از چرخه بازخورد

یادگیری بدین ‌صورت انجام می‌پذیرد که شما برای انجام کاری تلاش می‌کنید، در این فرآیند تجربه کسب کرده و درس می‌گیرید، دوباره به تلاش خود ادامه می‌دهید و هر بار پیشرفت را در کار خود حس می‌کنید. هر بار که این فرایند یادگیری را تکرار می‌کنید، وارد چرخه‌ای به‌نام چرخه بازخورد می‌شوید. پیش از آنکه بتوانید با اطمینان و اعتمادبه‌نفس یک مهارت را انجام دهید، باید چندین بار خود را وارد چرخه بازخورد کنید.

چیزی که یک شخص با توانایی یادگیری سریع را از فردی با قدرت یادگیری کندتر جدا می‌کند، استعداد ذاتی و طبیعی نیست؛ بلکه تفاوت در این است که یادگیرنده سریع می‌داند که چگونه مطالب را بهتر یاد می‌گیرد و یک روش اصولی دارد که برای یادگیری چیزهای جدید آن را به کار می‌گیرد. آنها می‌دانند چگونه به‌طور مؤثر از چرخه بازخورد خود برای سرعت بخشیدن به روند یادگیری استفاده کنند؛ بنابراین خبر خوب برای شما این است که اگر شما در حال حاضر مایل به یادگیری مهارتی جدید در کوتاه‌ترین زمان ممکن هستید، فقط باید یاد بگیرید که چگونه یک چرخه بازخورد کارآمد برای خود ایجاد کنید.

چرخه بازخورد

چرخه بازخورد چیست؟

بازخورد به معنای کسب اطلاعات در مورد چگونگی عملکرد شما هنگام تلاش برای انجام یک مهارت جدید است. بازخورد به ‌شما می‌گوید که کجای کارتان را درست یا غلط انجام داده‌اید. یک چرخه بازخورد از ۳ مرحله تشکیل‌شده است:

  • تمرین/اعمال: این مرحله‌ای است که در آن اقدام به انجام کاری می‌کنید که می‌خواهید آن را یاد بگیرید.
  • اندازه‌گیری: در این مرحله‌، شما در مورد عملکرد خود اطلاعات کسب می‌کنید. این مرحله اغلب نادیده گرفته ‌می‌شود و یا به‌طور ناقص انجام می‌گیرد.
  • یادگیری: در این مرحله شما کارکرد خود را تجزیه ‌و تحلیل می‌کنید و با انجام اصلاحات سعی می‌کنید که عملکرد خود را در تلاش‌های بعدی بهبود بخشید.

نکته مهم این است که هنگام یادگیری یک مهارت تازه این سه مرحله را شناسایی کنید و به کار بگیرید. بسیاری از افراد تنها مرحله ۱ را تکمیل کرده و برای مرحله دوم فرایندی نامشخص و ناکارآمد را پیش می‌گیرند که منجر به نتایج ضعیف در مرحله سوم می‌شود. یک چرخه درست و هموار به شما کمک خواهد کرد که با انجام اصلاحات به‌طور مداوم پیشرفت کنید و دانش خود را در خصوص مهارت مورد ‌نظر ارتقاء بخشید.

چگونه یک چرخه بازخورد مفید داشته باشیم؟

برای اطمینان از اینکه چرخه بازخورد شما مؤثر است، باید سه عامل کلیدی را دنبال کنید: ثبات، سرعت و دقت.

ثبات و پایداری به معنی داشتن یک روش معمول برای رسیدن به بازخوردی باکیفیت قابل‌قبول است. شما باید به‌منظور اندازه‌گیری، یادگیری و اعمال اصلاحات، تمام تمرینات و تجربه‌های یادگیری را با هم مقایسه کنید. اگر بازخورد شما از ثبات لازم برخوردار نباشد، سخت می‌توانید بفهمید که کجای کارتان اشتباه بوده و یا در چه زمینه‌ای پیشرفت کرده‌اید.

برای مثال، فرض کنید در حال یادگیری ساز گیتار هستید. اگر هر بار که تمرین می‌کنید آهنگ متفاوتی بنوازید، بازخوردی بسیار ناپایدار خواهید داشت. از آنجا که هر آهنگ دشواری، ریتم و گام خاص خود را دارد، شما با هیچ روش قابل ‌اطمینانی نمی‌توانید دو آهنگ متفاوتی که نواخته‌اید را با یکدیگر مقایسه کنید. پس بهترین راه یادگیری این است که یک آهنگ را چندین بار تمرین کنید تا به مهارت لازم دست یابید؛ این مورد به نظر واضح و روشن می‌آید، اما این فقط یک مثال بود. بسیاری از اوقات، فرآیند یادگیری سخت پیش می‌رود چراکه ما تمرکز لازم برای حفظ محیطی باثبات برای انجام کار را نداریم.

چرخه بازخورد یادگیری سریع

سریع باشید!

بیایید به عامل دوم بپردازیم: سرعت. داشتن بازخوردی سریع مهم است چراکه هرچه گرفتن بازخورد بیشتر طول بکشد، فرآیند یادگیری و عملکرد بهتر نیز طولانی‌تر خواهد بود. به همین دلیل است که برخی افراد وقت زیادی را صرف تمرین می‌کنند، اما پیشرفت بسیار آهسته‌ای دارند. از سوی دیگر، بهترین نوع بازخورد تقریباً آنی و لحظه‌ای است. بهتر است تا جای ممکن زمان لازم برای تکمیل یک چرخه بازخورد کوتاه باشد. به این دلیل که می‌توانید تعداد دفعات بیشتری تمرین کنید و درنتیجه در مدت‌زمان یکسان، پیشرفت بیشتری خواهید داشت.

 

چگونه بازخوردی سریع داشته باشیم؟

کلید بازخورد سریع این است که مهارت یا دانش را به اجزاء مختلف تقسیم کنید. این اجزاء می‌توانند شامل مراحل مختلف، زیرمجموعه مهارت‌ها و یا به ترتیب دشواری باشند. به‌عنوان ‌مثال، اگر مهارتی که می‌خواهید یاد بگیرید، شامل یک توالی دنباله‌دار (مانند یک فرآیند گام‌به‌گام) است، شما می‌توانید در هر مرحله، میزان یادگیری خود را بررسی کنید. به‌جای تمام فرآیند، برای هر مرحله چرخه بازخورد جداگانه‌ای ایجاد نمایید. فرآیند‌ها را به قسمت‌های مختلف تقسیم و روی هرکدام به‌طور جداگانه تمرکز و فعالیت کنید.

فرض کنید در حال یادگیری آشپزی هستید. شما می‌توانید این مهارت را به مراحل مختلف، مانند پیدا کردن مواد تازه و مناسب، آماده‌سازی مواد، آماده‌سازی ادویه‌جات و سس‌ها، تزیین غذا و پذیرایی تقسیم کنید. یا اینکه تصور کنید می‌خواهید فوتبال بازی کردن را بیاموزید. شما می‌توانید مهارت‌های کوچکی که باعث یادگیری تکنیک‌های مهم‌تر برای بازی فوتبال می‌شود را شناسایی کنید و برای هرکدام چرخه بازخورد جداگانه‌ای ایجاد کنید. پس شما می‌توانید با نحوه صحیح پا ‌به‌ توپ شدن شروع کنید، سپس سراغ پاس‌کاری و شوت زدن بروید. عامل سوم و نهایی در یک چرخه بازخورد مؤثر، دقت است. بدان معنا که چرخه بازخورد با دقت تمام، چگونگی عملکرد ما را نشان دهد. از آنجا که این بازخورد است که به شما می‌گوید در چه زمینه‌ای نیاز بیشتری به پیشرفت دارید، عامل دقت بسیار مهم است. به همین دلیل است که اندازه‌گیری بازخورد یک عامل کلیدی برای داشتن بازخوردی مؤثر محسوب می‌شود.

چگونه بازخورد را اندازه‌گیری کنیم؟

به‌دست آوردن دقت در بازخورد، یک نقطه‌ضعف رایج برای بسیاری از افراد تحت تعلیم است؛ چراکه همیشه تعریف اینکه دقت به چه معنا است، کار ساده‌ای نیست. برای دریافت بازخوردی دقیق، ما باید راهی برای اندازه‌گیری آن داشته باشیم. دلیل اینکه گاهی بازخورد خوبی دریافت نمی‌کنیم این است که ما سعی می‌کنیم پیشرفت خود را بدون در ‌نظر گرفتن کیفیت عملکردمان اندازه‌گیری کنیم؛ یا اینکه برای سنجش بازخورد از معیار‌های غلط استفاده می‌کنیم. بدتر از همه اینکه ممکن است شما اصلاً اقدام به ثبت و اندازه‌گیری عملکرد خود نکرده باشید. آیا تجربه بودن در چنین موقعیتی را به یاد دارید؟

برای یافتن زمینه‌های پیشرفت، شما باید بتوانید عملکرد فعلی خود را با عملکرد قبلی مقایسه کنید. چراکه باید به‌نوعی یک زمینه یا چیزی برای مقایسه داشته باشید تا بتوانید به دنبال فرصت برای پیشرفت باشید. تعیین کمیت و کیفیت عملکرد، راهی برای اندازه‌گیری دقیق آن است. تعیین کمی و کیفی چیزی به معنای پیوست کردن یک عدد به آن است. با این اقدام دو عامل ثبات و عینی بودن وارد کار می‌شوند که برای مقایسه دو چیز می‌تواند مثبت تلقی شود. اندازه‌گیری بازخورد می‌تواند اطلاعات سازنده‌ای به شما بدهد که در طی هر مرحله از چرخه بازخورد به شما کمک کند.

فرض کنید شما در حال تمرین حرکت با توپ بسکتبال هستید. وقتی‌که برای اولین بار اقدام به حرکت با توپ می‌کنید، مربی به شما می‌گوید که کارتان خوب بود. در دومین اقدام عملکرد شما بهتر می‌شود و مربی هم با گفتن اینکه کار شما عالی بوده است، این نکته را تائید می‌کند. البته، توانایی کار با توپ شما پیشرفت کرده است، شما و مربی این را می‌دانید؛ اما چه مقدار؟ و چگونه می‌توانید مهارت‌های کار با توپ خود را بهتر کنید؟ انجام یک کار خوب و یا یک کار عالی به‌درستی عملکرد شما را نشان نمی‌دهد و مشخص نخواهد بود که چقدر می‌توانید پیشرفت کنید.

اما حالا در سناریوی دوم، اگر شما بتوانید بدون اینکه توپ از زیر دست‌تان خارج شود، چهار بار طول زمین بسکتبال را طی کنید، مربی به شما می‌گوید که کارتان خوب بوده است. در مرحله بعد مربی از شما می‌خواهد که هشت بار طول زمین بسکتبال را بدوید، بدون اینکه اجازه دهید توپ از دستان‌تان خارج شود. شما این کار را انجام می‌دهید و مربی می‌گوید که کارتان عالی بوده است. شما اکنون می‌توانید از طریق تعداد دفعاتی که زمین بسکتبال را طی کرده‌اید، پیشرفت خود را اندازه‌گیری کنید.

با عددی که به عملکردتان پیوست شده است حالا می‌توانید برای پیشرفت بیشتر به خودتان فشار بیاورید و برای مثال شانزده بار یا بیشتر طول زمین بسکتبال را با توپ طی کنید. حتی می‌توانید موانع بیشتری اضافه کنید و برای مثال درحالی‌که یک رقیب سعی دارد توپ را از شما بدزد، طول زمین را بدوید. اگر موفق به این کار شدید، می‌توانید تعداد رقبا را به دو نفر افزایش دهید و به همین ترتیب ادامه دهید. شما اکنون به‌راحتی می‌توانید پیشرفت خود را اندازه‌گیری کنید.

به‌طور مداوم چرخه بازخورد خود را بهبود بخشید

بنابراین اکنون‌که شما با چرخه بازخورد آشنا شدید، آماده‌اید که آن را در عمل اجرا کنید؟ چه مهارت جدیدی را می‌خواهید شروع کنید؟ هنگام یادگیری این مهارت جدید، هر مرحله از چرخه بازخورد را به کار بگیرید و با چشمان خود ببینید که یادگیری با سرعت بیشتری صورت می‌پذیرد. برای اینکه حرکت رو به‌ جلوی خود را حفظ کنید و از درجا زدن یا پسرفت جلوگیری کنید، این نکته بسیار مهم است که به‌طور مداوم چرخه بازخورد خود را بهبود بخشید.

بهبود بخشیدن چرخه بازخورد یعنی اینکه بدانید در مرحله بعد چه چیزی را اندازه‌گیری کنید و چه سؤالاتی بپرسید که به این اطلاعات دست یابید.

 

منبع: چطورپدیا

۳۰ دی ۹۷ ، ۱۶:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
viator baran4