مجله خلاقیت و نوآوری

۲۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تمیز کردن تخته خرد کن چوبی با نمک و لیمو

تمیز کردن تخته خرد کن چوبی با نمک و لیمو

این روش بسیار ساده است. حتی لازم نیست که حتماً از یک برش لیموی تازه استفاده شود. یک عدد لیمو که فشرده و آب آن گرفته شده نیز به‌خوبی کارا است؛ به این ترتیب می‌توان از لیمویی که در پیشتر برای پخت و پز استفاده شده نیز مجدداً به‌نوعی بهره برد. یک گزینه‌ی مناسب دیگر که می‌توان به این ترکیب افزود، جوش شیرین است.

تمیز کردن تخته خرد کن چوبی

اقلام مورد نیاز

  • یک نصف لیمو
  • نمک درشت
  • کاردک
  • آب گرم
  • اسفنج یا پارچه

تمیز کردن تخته خرد کن چوبی با نمک و لیمو

دستورالعمل

۱- نمک را اضافه کنید. روی تخته را به‌طور کامل با نمک درشت بپوشانید.

۲- تخته را پاک نمایید. لیموی نصف شده را از قسمت برش خورده روی تخته قرار داده و هم‌زمان که آن را روی تخته می‌کشید، به‌آرامی فشار دهید تا آب لیمو خارج شده و روی سطح پخش گردد.

۳- کمی صبر کرده و سپس تخته را بسابید. اجازه دهید مواد تا ۵ دقیقه روی تخته بماند؛ سپس مایع کثیف و چرکین را به وسیله‌ی کاردک از تخته جدا کرده و دور بریزید.

۴- تخته را با آب بشویید. در نهایت سطح آن را با یک اسفنج مرطوب و تمیز به‌خوبی پاک کنید.

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

۱۳ مورد از جالب‌ترین ویژگی‌های سگ

ویژگی‌های سگ

۱- سگ‌ها می‌توانند احساسات انسان اعم از شادی، غم و خشم را بفهمند!

طبق مطالعه‌ای که اخیراً انجام شده، عواطف این حیوان واقع در بخش مرکزی مغز وی با خنده و پارس‌های شادمانه تحریک می‌شوند و هر زمان که به محبت نیاز داشته باشید، این موجود باوفا برای ابراز محبت در کنارتان خواهد بود.

ویژگی‌های سگ

۲- سگ‌ها اسباب‌بازی‌های جدید را به اسباب‌بازی‌های قدیمی ترجیح می‌دهند

این نکته حاکی از هوشمند بودن این موجودات است. آن‌ها همواره به چیزهای جدید مانند بوی جدید، مزه جدید، شکل جدید، بافت جدید و غیره علاقه‌ی بیشتری دارند؛ از این خصیصه به نو دوستی یا نئوفیلیا یاد می‌شود. به همین دلیل است که آن‌ها معمولاً با اسباب‌بازی‌های جدید بازی می‌کنند و از قدیمی‌ترها خسته می‌شوند. یکی از مطالعات اخیر نشان داده که سگ‌ها به لوازم جدید نسبت به آن‌هایی که آشنا به نظر می‌رسند، به‌وضوح واکنش مثبت‌تری نشان می‌دهند.

۳- خمیازه در سگ‌ها مسری است؛ درست همانند انسان!

بار دیگری که دهان خود را باز کرده و خمیازه می‌کشید، زیرچشمی نگاهی به سگ خود بیندازید و ببینید که آیا او نیز تکرار می‌کند یا خیر. جالب است، بدون شک او نیز نمی‌تواند خمیازه‌ی خود را کنترل کند. این مطالعه همچنین نشان می‌دهد که سگ‌ها درست همانند ما، می‌توانند تفاوت بین خمیازه واقعی و غیرواقعی را تشخیص دهند.

۴- زمانی که سگ و انسان به یکدیگر خیره می‌شوند، هر دو هورمون اکسیتوسین ترشح خواهند کرد

به همین دلیل زمانی که به چشم این موجودات زل می‌زنیم، یک پیوند و اتصال خاص احساس می‌شود که دانشمندان آن را با روابط مادر و نوزاد مقایسه کرده‌اند.

۵- سگ‌ها حسادت می‌کنند

حسادت یکی از عواطف انسانی بوده و این حقیقت که سگ‌ها نیز آن را احساس می‌کنند، بسیار حیرت‌انگیز است! البته، یقیناً محققان این نکته را از جانب تعداد زیادی از صاحبان این حیوان شنیده‌اند؛ اما بد نیست بدانیم که این مسئله از پشتوانه‌ی علمی نیز برخوردار است. اگر چندین حیوان خانگی دارید، حتماً به ورود اعضای جدید به خانواده و یا سایر شرایطی که ممکن است آن‌ها را تحریک کند، توجه داشته باشید.

۶- وقتی دروغ می‌گویید، آن‌ها می‌فهمند!

و در نتیجه، به افرادی که غیر قابل اعتماد به نظر برسند، گوش نخواهند کرد. بار دیگر تمام صاحبان این موجود شگفت‌انگیز این نکته را می‌دانند؛ طبق نتایج مطالعات انجام‌ شده، رفتار سگ‌ها در ارتباط با مسائل اجتماعی بسیار پیچیده و حیرت‌آور است.

۷- سگ‌ها سرطان را بو می‌کشند

از دیگر ویژگی‌های یک سگ، شامه‌ی بسیار قوی او است و بنا بر نتایج تحقیقاتی که بیش از یک دهه به طول انجامیده، این حیوان می‌تواند تفاوت‌های شیمیایی بین یک بافت سالم و بافت سرطانی را بو بکشند. یکی از مراکز تحقیقاتی که در زمینه مطالعه بر فناوری نانو جهت تشخیص سرطان کار می‌کند، طی گزارشی میزان موفقیت سگ‌ها در تشخیص سرطان پروستات را ۹۰% برآورد کرده است.

۸- سگ‌ها برای دفع ادرار با میدان مغناطیسی زمین هماهنگ می‌شوند!

شاید خنده دار باشد؛ اما واقعیت است! آن‌ها خود را تنها در راستای محور شمال-جنوب رها می‌کنند.

۹- سگ‌ها در محل کار بسیار پرانرژی هستند

کماکان بسیاری از دفاتر به سگ‌ها اجازه‌ی ورود به محل کار را نمی‌دهند؛ اما این یک واقعیت است که کارکنان زمانی که حیواناتخانگی خود را در کنار خود ببینند، شادتر بوده، استرس کمتری دارند و با همکاران خود ارتباط بهتری برقرار می‌کنند؛ در نهایت تمامی این نکات مثبت افزایش بهره‌وری را در پی خواهد داشت.

۱۰- سگ‌ها از کسانی که با دوستان آن‌ها با خشونت برخورد نمایند، دوری می‌کنند

سگ همیشه حامی صاحب خود است؛ به‌ویژه سگ‌های نگهبان که به وفاداری معروف هستند. طبق یکی از مطالعات انجام شده، هر زمان که فردی از کمک به صاحبان آن‌ها سر باز زند، آن‌ها به رفتار فرد مورد نظر واکنش نشان می‌دهند.

۱۱- سگ با موسیقی کلاسیک آرام می‌شود

انرژی درمانی در حفظ آرامش و رفع استرس و اضطراب سگ و البته سایر حیوانات بسیار مؤثر بوده و طبق یکی از مطالعات انجام شده، این حیوان به موسیقی نیز واکنش نشان می‌دهد. اگر سگتان در تمام طول روز که شما در محل کار خود هستید، در خانه تنها به سر می‌برد؛ بد نیست در غیاب خود برای وی کمی موسیقی موتزارت پخش کنید.

تصور کنید که یک موسیقی کلاسیک چقدر خوب می‌تواند جو یک محیط نامنظم سرپوشیده را بهبود بخشد.

۱۲- سگ‌ها ترجیح می‌دهند که پاداش را خود به دست آورند

همان‌طور که انسان پس از حل یک مشکل پیچیده احساس رضایت و خرسندی خواهد داشت، این موجودات هوشمند نیز از حل مسائل چالش برانگیز در ازای دریافت پاداش، به‌خوبی لذت می‌برند.

۱۳- سگ‌ها ترجیح می‌دهند به جای ستایش، از آن‌ها مراقبت شود

تعریف و تشویق سگ‌ها عمل اشتباهی نیست؛ اما طبق مشاهدات دانشمندان، سگ‌ها بیش از تشویق کلامی شیفته‌ی نوازش فیزیکی هستند. پس اگر دوست دارید احساس خوبی به حیوان خانگی خود بخشید، او را نوازش کنید و البته پس از آن دستان خود را به‌خوبی بشویید، این حیوان شگفت‌انگیز کماکان ناقل بیماری بوده و ما منکر این حقیقت نیستیم.

شما کدام یک از ویژگی‌های این حیوان را دوست دارید؟

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

تمیز کردن ماکروویو (راهکاری صحیح و امن)

تمیز کردن ماکروویو

امروزه ماکروویو تقریباً در تمام آشپزخانه‌های ایرانی وجود دارد و این حقیقت، به سبب کاربری راحت و مناسب آن است. از بخارپز کردن کلم بروکلی گرفته تا گرم کردن مجدد مواد غذایی مانده که خود عمده‌ غذایی است که درون ماکروویو قرار داده می‌شود، این دستگاه در مصارف بسیاری کاربرد دارد.

زمانی که از ماکروویو استفاده می‌کنیم، به‌راستی چیزی بدتر از گرم کردن یک تکه‌ پیتزا، نوشیدن بلغور جوی صبحانه یا غذای چینی شب گذشته وجود ندارد. همه‌ی ما این تجربه را داشته‌ایم. گاهی غذای گرم شده درون ماکروویو چندان لذیذ نیست!

تمیز کردن ماکروویو

هرگاه پس از باز کردن درب ماکروویو بوی غذایی که ۲ روز پیش در آن پخته شده به مشام رسید، وقت آن رسیده که دستی به سر و روی آن بکشید. این بار دیگر دستمال کاغذی به همراه آب گرم کارساز نیست.

درون ماکروویو باید همواره از تمیزی برق زده و درخشان باشد؛ اگر نیست، نگران نباشید. این روش فوق‌العاده آسان است و تنها پنج دقیقه طول می‌کشد. در این بخش، یک راهنمای گام‌ به‌ گام برای پاک‌سازی مؤثر و بی‌خطر دستگاه ماکروویو در حداقل زمان ممکن ارائه می‌شود. همچنین در حین پاک‌سازی، پیشنهاد می‌کنیم نگاهی دیگر به مقالات ما در مورد آموزش تمیز کردن ماشین ظرف‌شویی و آموزش تمیز کردن ماشین لباسشویی نیز نگاهی بیندازید.

تمیز کردن ماکروویو

اقلام مورد نیاز

  • یک کاسه متوسط مخصوص ماکروویو (با گنجایش حدود ۴ فنجان مایع)
  • سرکه یا صابون ظرف‌شویی
  • پارچه‌ی دستگیره
  • حوله کاغذی یا یک پارچه تمیز
  • اسفنج ساینده
  • ماده ضدعفونی‌ کننده جهت پاک‌سازی (مانند لیسول)

چطور ماکروویو خود را تمیز کنیم؟

گام اول: یک کاسه مخصوص ماکروویو را با یک فنجان آب و یک چهارم فنجان سرکه سفید پر کنید. اگر سرکه ندارید، می‌توانید یک قاشق چای‌خوری صابون ظرف‌شویی را جایگزین آن نمایید.

تمیز کردن ماکروویو

گام دوم: بگذارید این محلول درون ماکروویو و بسته توان آن، به مدت یک الی دو دقیقه بماند. برای مثال، اگر دستگاه شما ۱۲۰۰ وات یا بیشتر است، یک تا یک و نیم دقیقه کافی خواهد بود و اگر توان آن ۷۰۰ وات است، می‌بایست محلول را برای مدت طولانی‌تر، چیزی حدود دو دقیقه، درون دستگاه حرارت دهید؛ تا حدی که مایع درون کاسه بخار شود. اجازه ندهید به جوش آمده و از لبه کاسه سرازیر گردد. به این ترتیب بخاری که تولید می‌شود، خود قسمت اعظم تمیزکاری دستگاه را انجام خواهد داد.

گام سوم: پس از اتمام کار، درب دستگاه را به مدت ۳ دقیقه بسته نگاه داشته و اجازه دهید بخار محلول، تمامی جداره‌های فوقانی، تحتانی و دیواره‌های کناری دستگاه را به‌خوبی داغ کند.

گام چهارم: پس از سه دقیقه، کاسه را به‌دقت خارج کنید. به سبب داغ بودن کاسه، احتمالاً برای برداشتن آن به دستگیره نیاز خواهید داشت.

تمیز کردن ماکروویو

گام پنجم: تمام دیواره‌های داخلی را با یک حوله کاغذی یا پارچه پاک کنید و با یک اسفنج ساینده مواد غذایی چسبیده و سخت را به‌خوبی بزدایید.

گام ششم: سینی گردان را با آب و صابون بشویید؛ همچنین می‌توانید آن را درون ماشین ظرف‌شویی بیندازید.

تمیز کردن ماکروویو

گام هفتم: با استفاده از یک حوله کاغذی یا پارچه‌ای که به ماده ضدعفونی‌کننده یا آب و صابون آغشته شده، بدنه‌ی خارجی، دکمه‌ها و پنل نمایش ماکروویو را به‌خوبی تمیز نمایید. محلول پاک ‌کننده را مستقیماً بر روی ماکروویو اسپری نکنید؛ زیرا ممکن است به درون سیستم تخلیه نفوذ کند. پاک ‌کننده را بر روی حوله کاغذی اسپری کرده و سپس بدنه خارجی دستگاه، دکمه‌ها و پنل نمایش ماکروویو را به وسیله‌ی آن جلا دهید.

تمیز کردن ماکروویو

گام هشتم: در صورت لزوم با استفاده از یک حوله کاغذی مرطوب، درز اطراف درب ماکروویو را تمیز کنید؛ همچنین چرخ غلتک درون دستگاه که محرک سینی گردان بوده را نیز به‌خوبی بزدایید. پس از پاک کردن این نواحی با یک حوله کاغذی آغشته به صابون، آن‌ها را با یک حوله کاغذی مرطوب (بدون صابون) پاک کنید تا بقایای صابون از بین برود.

گام نهم: چرخ غلتک و سینی گردان تمیز را مجدداً درون ماکروویو جاسازی کنید.

تمیز کردن ماکروویو

گام دهم: از ماکروویو زیبا و تمیز خود لذت ببرید!

تمیز کردن ماکروویو

نکات

  • اگر صابون یا سرکه در دسترس ندارید، یک عدد لیمو را نصف کرده و آن را درون یک کاسه پر از آب بگذارید؛ سپس کاسه را به مدت پنج دقیقه درون ماکروویو حرارت دهید. این گزینه طبیعی‌ترین راه ممکن است؛ همچنین لیموی گرم باعث می‌شود محیط آشپزخانه تا چند ساعت بوی خوبی داشته باشد. از به‌کارگیری مواد شیمیایی قوی جهت پاک‌سازی محفظه‌ی داخلی ماکروویو اجتناب کنید.
  • حین گرم کردن مجدد مواد غذایی، روی ظرف را بپوشانید تا مواد اضافه سرریز نگردند.
  • جهت طولانی کردن فواصل زمانی مابین عملیات پاک‌سازی، سعی کنید عموماً قدرت ماکروویو را روی درجات پایین تنظیم نمایید؛ به‌ویژه هنگام گرم کردن غذاهایی که احتمال پاشیدن آن‌ها به اطراف وجود دارد.

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

تمیز کردن اجاق گاز (بدون استفاده از مواد شیمیایی)

تمیز کردن اجاق گاز

اگر برای مدت زیادی دیواره‌ها و قفسه‌های اجاق را تمیز نکنید، هر زمان که آن را گرم می‌کنید، بوی بدی از آن برخاسته و در نهایت امکان خطر آتش‌سوزی یا خراب کردن غذا را در پی خواهد داشت.

بسته به نوع اجاق گاز، راه‌های متعددی برای پاک‌سازی آن وجود دارد. اگر اجاق شما از نوع خود تمیز شونده است، نظافت آن به‌مراتب راحت‌تر خواهد بود و اگر مدلی قدیمی‌تر و بدون این ویژگی است، کارتان کمی سخت‌تر می‌شود. در هر صورت، در این مقاله روشی فوری برای تمیز کردن اجاق بدون استفاده از مواد شیمیایی قوی آموزش داده خواهد شد.

پاک‌سازی درون اجاق گاز: اجاق‌های خود تمیز شونده

درون اجاق گاز یکی از بخش‌هایی است که در آشپزخانه به‌شدت نادیده گرفته می‌شود و علت عمده‌ی این غفلت، دور بودن این بخش از دید عموم است. لکه‌های چربی به دیواره‌های اجاق چسبیده و هر چه بیشتر آشپزی می‌کنید، زدودن آن‌ها سخت‌تر می‌شود. اگر می‌خواهید بدانید که آیا اجاقتان از قابلیت پاک‌سازی برخوردار است یا خیر، نگاهی به پشت دستگیره آن بیندازید، در صورت وجود این قابلیت، تنظیماتی برای پاک‌سازی وجود خواهد داشت.

فرایند پیچیده‌ای نیست؛ تنها کاری که باید کرد، داغ کردن اجاق در دمای بالا و سوزاندن تمام مواد باقیمانده در آن است؛ به این ترتیب برای لحظاتی بوی بسیار وحشتناکی از اجاق منتشر خواهد شد. پنجره‌ها را باز کنید و کودکان و حیوانات خانگی را تا زمان خنک شدن اجاق، از آشپزخانه دور نگاه دارید.

گام اول: در برخی از انواع اجاق گاز، درب اجاق باید توسط خود فرد قفل گردد؛ اما برخی دیگر با شروع عملیات پاک‌سازی به‌طور خودکار قفل می‌شوند. قفل ایمنی اجاق را بررسی کنید تا مطمئن شوید که در صورت لزوم، می‌دانید چطور از آن استفاده نمایید.

گام دوم: برای آغاز پاک‌سازی، دکمه مربوط به آن را فشار داده یا دستگیره را حرکت دهید.

گام سوم: تکمیل فرایند پاک‌سازی به زمانی معادل دو الی شش ساعت نیاز داشته و موقعی که به اتمام رسید، درب به‌طور خودکار باز می‌شود.

مرحله چهارم: جهت پیشگیری از خطراتی چون سوزاندن خود با روغن داغ، پیش از باز کردن درب اجاق چند ساعت به آن زمان دهید تا به‌خوبی خنک شود.

گام پنجم: هنگامی‌ که درب اجاق را باز می‌کنید، حجم زیادی از روغن‌ و باقیمانده‌ی مواد غذایی سوخته به چشم می‌خورد. اکنون تنها کاری که باید کرد، پاک کردن این توده از درون اجاق است. به این ترتیب فضای داخلی اجاق به‌خوبی تمیز می‌شود. اگر هنوز لکه‌های چربی بر روی قفسه‌ها به چشم می‌خورد، آن‌ها را بیرون بیاورید و اجازه دهید به مدت نیم ساعت روی سینک ظرف‌شویی خیس بخورند؛ سپس مواد باقیمانده را از روی آن‌ها پاک نمایید.

انتخاب جایگزین: بخارشویی

برخی از اجاق‌ها، به‌خصوص انواعی که با انتقال حرارت کار می‌کنند، ممکن است در بخش تنظیمات از قابلیت بخار شویی برخوردار باشند. شرکت‌هایی نظیر سامسونگ، ویرپول، GE و … این امکان را ارائه می‌دهند. جهت استفاده از این حالت، می‌بایست پیش از آغاز فرایند پاک‌سازی، یک فنجان آب را مستقیماً به درون اجاق بپاشید. بخار قطعات غذای پخته شده را جدا کرده و می‌زداید؛ به این ترتیب پس از اتمام چرخه‌ی پاک‌سازی، تمیز کردن درون اجاق راحت‌تر خواهد بود. علاوه بر آن، در این حالت شدت بوی بد به‌مراتب کمتر می‌شود. اگر اجاق شما از قابلیت بخار شویی برخوردار است، ابتدا آن را امتحان کنید!

پاک‌سازی درون اجاق گاز: سایر انواع اجاق

بسیاری از اجاق‌های قدیمی‌تر، خود را تمیز نمی‌کنند و برای نظافت آن‌ها زحمت بیشتری باید کشید. برای پاک‌سازی گوشه‌ها و درزهای یک اجاق راه‌های متعددی وجود دارد. اولین و ساده‌ترین راه ممکن، استفاده از پاک ‌کننده‌های شیمیایی مخصوص مانندسورن شیمی است، محلول را بر روی سطح اسپری کرده و پس از یک دقیقه با دستمال یا ابر تمیز نمایید. اگر نگران بخارهای پاک ‌کننده و یا آسیب آن به محیط زیست هستید، می‌توانید با ترکیب جوش شیرین و آب، برای خود یک پاک ‌کننده خانگی بسازید. در ادامه روش دی.آی.وای (DIY) معرفی خواهد شد.

گام اول: قفسه‌ها را بیرون بیاورید و آن‌ها را به مدت چند ساعت در مخلوط آب گرم و صابون ظرف‌شویی بخیسانید. برای این کار داشتن یک سینک بزرگ بسیار مفید است. جهت پاک‌سازی اجاق‌هایی که تعداد قفسه‌های زیادی دارند، می‌توان به جای سینک ظرف‌شویی از وان حمام استفاده کرد.

گام دوم: ۴ قاشق غذاخوری جوش شیرین را به یک بطری اسپری اضافه کرده و باقی آن را با آب پر کنید. خوب تکان دهید تا جوش شیرین به‌خوبی در آب حل شود.

گام سوم: ترکیب را روی تمام سطوح به‌طور یکنواخت اسپری کنید.

گام چهارم: اجازه دهید مواد به مدت یک ساعت روی سطوح بماند. اگر پس از یک ساعت مشاهده می‌کنید که جرم‌ها همچنان سخت هستند، ترکیب را دوباره اسپری کرده و یک ساعت دیگر صبر کنید.

گام پنجم: سطوح اجاق را با آب گرم پاک کنید. برای از بین بردن لکه‌های سخت، می‌توان از لیسه‌ی شیشه جلو اتومبیل استفاده نمود؛ همچنین فرچه‌ی پاک‌ کننده‌ی گاز نیز برای لکه‌های سخت انتخاب خوبی است. یکی از این دو مورد را در نظر داشته باشید.

گام ششم: اگر پس از پاک کردن جوش شیرین، دیواره‌ها کماکان کثیف هستند، دو قاشق سرکه سفید را با آب گرم مخلوط کرده و به‌سرعت تمام لکه‌ها را بزدایید. سرکه با جوش شیرین واکنش می‌دهد و پس از یک بار دستمال کشیدن، جلوه‌ی درخشانی به اجاق می‌بخشد.

پس از شستشو و خشک کردن قفسه‌هایی که خیس شده‌اند، آن‌ها را به درون گاز برگردانید؛ به این ترتیب، روند پاک‌سازی درون اجاق تکمیل می‌شود.

تمیز کردن درب اجاق

برای درب اجاق نیز می‌توان از پاک‌ کننده‌ی شیمیایی یا پودر جوش شیرین استفاده است. اگر روی درب، یک پنجره‌ی شیشه‌ای وجود دارد؛ می‌توان بخش داخلی و خارجی آن را با استفاده از شیشه شوی پاک نمود. به کمک مخلوط صابون و آب گرم، از شر تمام تکه‌های غذا و روغن که از سطح روئین اجاق بر روی قسمت خارجی درب ریخته، خلاص شوید.

تمیز کردن سطح فوقانی اجاق

تمیز کردن بخش داخلی اجاق همواره عملی طاقت‌فرسا است؛ بنابراین بهتر است پیش از رفتن به سراغ بخش فوقانی، کمی استراحت کنید. پاک‌سازی قسمت‌های بیرونی به‌مراتب راحت‌تر است.

گام اول: تمامی شبکه‌های پخش شعله (شعله پخش کن‌ها) را بردارید. اگر احساس می‌کنید نیاز به شستن دارند، آن‌ها را در مخلوطی از آب و صابون ظرف‌شویی خیس نمایید، درست همانند کاری که پیشتر با قفسه‌های گاز کرده‌اید و اگر تمیز هستند، آن‌ها را کنار بگذارید.

گام دوم: در این قسمت نیز با انتخابی که پیشتر داشته‌اید، مواجه خواهید شد؛ استفاده از پاک‌ کننده‌های قوی صنعتی یا یک ترکیب خانگی مؤثر؟! اگر گزینه‌ی دوم را انتخاب می‌کنید، ترکیب آب و جوش شیرین و سپس اسپری سرکه را درست همانند مراحل قبل به کار گیرید.

گام سوم: سطح فوقانی اجاق را با هر پاک‌ کننده‌ای که در نظر دارید، کاملاً پوشانده و در نهایت آن را با آب گرم شستشو دهید. ممکن است برای پاک‌سازی برخی از لکه‌ها از روی سطح اجاق، نیاز به سابیدن شدید باشد. هنگامی که به پایان رسید، روی سطح را با یک پاک‌کننده خانگی معمولی به‌آرامی اسپری کرده و سپس با استفاده از یک حوله کاغذی آن را پاک نمایید؛ به این ترتیب برخی از اثرات چربی که تا به اینجای کار از بین نرفته‌اند، به‌راحتی پاک می‌شوند.

گام چهارم: شعله پخش کن را در جای خود قرار داده و از اجاق استفاده نمایید.

همه اجاق‌ها شعله پخش کن ندارند و اگر چنین است، قطعاً نیازی به خارج کردن آن‌ها جهت پاک‌سازی نیست. در اجاقی با صفحه‌ی فوقانی شیشه‌ای، برای اجتناب از ایجاد هرگونه خط و خش روی صفحه، به یک پاک ‌کننده‌ی مخصوص که به‌راحتی در تمام فروشگاه‌های مواد غذایی یافت می‌شود، نیاز است. جهت استفاده، تنها مقدار کمی از آن را روی سطح فوقانی ریخته و با استفاده از یک پارچه‌ی نرم یا یک پد پاک‌ کننده، صفحه را به‌خوبی را پاک کنید.

بسته به زمانی که قصد استفاده مجدد از اجاق را داریم، می‌توان خود آن را با یک حوله پاک کرده و یا اجازه دهیم که در مجاورت هوا خشک شود.

حال که از پس نظافت اجاق برآمده‌اید، خود را به یک نوشیدنی لذیذ دعوت کنید.

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

افکار شاد را به ذهن بیاموزید

افکار شاد

۱- انسان خود انتخاب می‌کند که چقدر خوشحال باشد

چطور؟ با نوع افکاری که در سر می‌پروراند. افکار مثبت خوشحالی می‌آفرینند؛ در حالی که افکار منفی ناراحتی در پی خواهند داشت.«من خیلی چاق هستم»؛ این یک تفکر منفی است که فرد را درمانده می‌کند. «من هرگز به چنین چیزی دست نخواهم یافت»؛ این جمله نیز مثال دیگری از یک تفکر منفی است. «دوست دارم وقت خود را در کنار همسرم بگذرانم»؛ اندیشه‌ی مثبتی که احساسات خوبی به ارمغان می‌آورد. «عزیزم، موافقی برای تعطیلات به سفر برویم؟» این نقطه‌ی اوج هیجان بوده و شادی در اینجا است! تا به اینجا همه چیز درست بوده؛ اما چطور می‌توانیم برای حفظ شادی بیشتر، اندیشه‌های مثبت بیشتری بیافرینیم؟

افکار شادی

۲- می‌توان به مغز آموخت که به اندیشه‌های مثبت فکر کند

با آموزش مغز جهت ترجیح افکار مثبت به افکار منفی، در نتیجه انسان شادتری خواهیم بود. به مثال زیر توجه نمایید:

تاکنون دریافته‌اید که برخی از افراد به هنگام انتقاد شدن تا چه حد نسبت به خود ناراضی می‌شوند؛ در حالی که برخی دیگر کوچک‌ترین اهمیتی نمی‌دهند؟ آنچه اکثر مردم نمی‌دانند آن است که واکنش ما به انتقاد از سوی دیگران یک عادت فکری است. برخی از افراد این انتقادات را به خود گرفته و ناراحت می‌شوند؛ در حالی که برخی بر حسب عادت بی‌تفاوت بوده و خوشحالی خود را حفظ می‌کنند؛ البته این مسئله تنها در مورد انتقاد صادق نیست و جامعیت دارد. واکنش ما به تعاریف بد، به راننده‌های بی‌دقت، به خیانت و سوءاستفاده‌ی اطرافیان… همه به‌نوعی عادت فکری است.

با انتخاب خودآگاه افکار گوناگون، می‌توان عادت تفکر مثبت را تقویت کرده و عادت تفکر منفی را تضعیف کرد. حال در مورد موقعیت‌هایی که حقیقتاً منفی است، چه باید کرد؟ آیا باید حقیقت را انکار کرده و چشم را با عینک‌های رنگی پوشاند؟ خیر!

۳- می‌توان مثبت فکر کرد و در عین حال واقع‌بین بود

ممکن است برخی از افراد تفکر مثبت را معادل پوشیدن عینک‌های رنگی حین دیدن سیاهی‌ها قلمداد کنند، منظور ما در این مقاله این نیست! «من اندام بدی دارم»؛ این یک تفکر منفی است که احساسات بدی را به ارمغان می‌آورد. «من اندام بدی دارم؛ اما در حال حاضر ورزش می‌کنم و روز به روز بهتر می‌شوم»؛ جمله با یک اندیشه‌ی منفی آغاز و به یک تفکر مثبت ختم شد. نتیجه چه خواهد بود؟ فرد یک قدم به رضایت و شادی نزدیک‌تر می‌شود! واژه‌ی اما جادو می‌کند. به کمک آن افکارمان واقع‌بینانه خواهند بود؛ اما دیگر آزاردهنده نیستند!

۴- به کمک یک اما، ناراحتی را به شادی تبدیل کنید

با افزون یک «اما»ی بی‌ضرر در پس هر تفکر منفی، می‌توان تمامی این افکار را به اندیشه‌های مثبت تبدیل کرد؛ در نتیجه نارضایتی‌ها جای خود را به شادی خواهند داد. به مثال‌های زیر دقت کنید:

  • جمله‌ی «احساس می‌کنم هرگز کاهش وزن نخواهم داشت» به «اکنون احساس می‌کنم هرگز کاهش وزن نخواهم داشت؛ اما می‌دانم افرادی دیگری بوده‌اند که دقیقاً شرایطی مشابه داشته و از پس آن برآمده‌اند» تبدیل می‌شود.
  • «من هرگز عشق را نخواهم یافت» تبدیل می‌شود به «اگر همواره مثل اکنون در خانه بمانم شاید هرگز عشق را نیابم؛ اما اگر کمی بیشتر بیرون بروم، ممکن است شانس بیشتری داشته باشم».
  • «هرگز قادر به پرداخت این بدهی نخواهم بود» تبدیل می‌شود به «شاید نتوانم به‌سرعت این بدهی را پرداخت کنم؛ اما اگر ماهانه ۱۰۰ هزار تومان پس‌انداز کنم، می‌توانم بخشی از آن را بپردازم».

قدرت واژه‌ی اما را ملاحظه می‌کنید؟ درست به‌مانند داشتن یک جادوگر خوشبختی است!

۵- هرچه بیشتر به اما عادت کنیم؛ در نتیجه خرسندی بیشتری خواهیم داشت

در ابتدای کار، افزودن اما در پس افکار منفی چیزی نیست که ناگهان به ذهن خطور کند، به تمرین نیاز است. با این وجود، هرچه بیشتر تمرین می‌کنیم، مغز با ایجاد مسیرهای عصبی، عادت تفکر اما بلافاصله پس از هر اندیشه‌ی منفی را ایجاد می‌کند. این تکنیک به معنای واقعی کلمه ساختار مغز را تغییر داده و سطح شادی فرد را به طرز چشمگیری افزایش می‌دهد. خوشحالی می‌تواند آسان باشد…

۶- ادعاهای بی‌معنی را متوقف کنید

غالب افراد سعی می‌کنند مستقیماً از افکار ناخوشایند به اندیشه‌های شاد جهش کنند؛ به جای «من اندام بدی دارم اما در حال حاضر ورزش می‌کنم و روز به روز بهتر می‌شوم»؛ با خود می‌گویند «من اندام خوبی دارم». آن‌ها از «من اندام بدی دارم» یک‌باره به«من اندام خوبی دارم» تغییر وضعیت می‌دهند. مشکل آنجا است که معمولاً این ادعاها و تفکرات رضایت‌بخش، چندان واقعی نبوده و حتی گاهی سبب ناراحتی فرد می‌شوند، چرا؟ چون آن‌ها را باور ندارد! اگر باور دارید که اندامتان مناسب نیست، نمی‌توانید ذهن خود را به داشتن اندام خوب فریب دهید؛ هرچند که باور به پیشرفت و دستیابی به اندام مناسب تفکری منطقی بوده و همین مسئله، علت کارکرد حیرت‌انگیز تکنیک اما است. در این تکنیک درست همانند تکنیک «چه می‌شد اگر…» فرد موقعیت فعلی خود را پذیرفته و مسیر حرکت در پیش چشمانش نقش می‌بندد.

همین حالا اندیشه‌های منفی که با یک اما به تفکرات مثبت تبدیل می‌شوند را شناسایی کنید. همین امروز شاد بودن را به مغز خود بیاموزید.

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

روش ساخت برنامه زمان‌بندی هفتگی

برنامه زمان‌بندی هفتگی

۱- لوازم مورد نیاز را تهیه کنید

  • یک دفترچه با کاغذ رنگ روشن مربع شکل که در حاشیه آن چهار سوراخ پانچ شده است
  • یک کلاسور برای ذخیره فایل‌های هفتگی (در واقع ۸ روز)
  • یک خودکارمشکی
  • مداد شمعی قرمز یا آبی

۲- یک روش مخصوص خود ایجاد کنید

هدف از آیکون های به کار رفته در تصویر بالا، ارائه اطلاعات صریح در نگاه اول است. می توانید از اطلاعات این تصویر استفاده کنید یا آیکون‌های مختص خودتان را ایجاد کنید.

۳- کارها را به روش خود انجام دهید

لزوماً نیازی نیست که از الگوی دیگران استفاده کنید. منابع، کلمات اختصاری، نشانه‌ها و کلمات کد شده‌ای را به کار ببرید که با آن‌ها آشنا هستید.

چرا از برگه‌های کلاسور رنگ روشن استفاده می‌کنیم؟

  • کاغذهای رنگی را به این خاطر انتخاب می‌کنیم که به‌راحتی در میان مقالات و اشیاء دیگر قابل تشخیص باشند. این برگه‌ها را می‌توان در کلاسور قرار داد و اطلاعاتی درباره افراد و چیزهایی که برای شما مهم هستند را به شما می‌دهد.
  • به این ترتیب، به دلیل اینکه برگه‌ها درون کلاسور قرار می‌گیرند پس ریسک از دست رفتن یا گم شدن اطلاعات وجود ندارد. در صورت نیاز به حفظ حریم خصوصی، می‌توانید رمزگذاری انجام داده و اطلاعات را با رمزهای مخصوص خودتان یادداشت نمایید.
  • اگر کار خاصی را در یک روز معین باید انجام دهید، می‌توانید به آن روز فضای بیشتری اختصاص دهید و به این ترتیب، برنامه هفتگی شما روزهای کمتری را پوشش می‌دهد. اگر این کار را تا به حال انجام نداده‌اید، مشکلی نیست، می‌توانید این تغییر را بر روی برنامه هفتگی بعدی انجام بدهید.

۴- برگه خود را به صورتی که در تصویر نشان داده شده، تا بزنید

۵- و حالا شروع کنید!

۶- سوراخ‌های برگه را در سمت چپ خود قرار دهید

برنامه زمان‌بندی هفتگی

۷- شروع به نوشتن روزهای هفته و تاریخ در گوشه بالا سمت چپ هر مستطیل کنید

تقویمی در مقابل خود داشته باشید تا از اشتباهات اجتناب کنید.

۸- به تاریخ شروع توجه داشته باشید

به این ترتیب برنامه‌های هفتگی که در کلاسور قرار داده‌اید، پشت سر هم قرار خواهند گرفت.

۹- آیتم‌های مربوط به ‌روز و موارد بعدی را برای ۸ روز بنویسید

این موارد باید با استفاده از یادداشت‌ها یا برنامه هفتگی‌ایی باشد که شما قبلاً شروع کرده‌اید.

۱۰- در قسمت «من» یا «خودم» در طرف دیگر برنامه هفتگی، هر چیزی که بیش از ۸ روز طول می‌کشد را بنویسید

این موارد در بخشی به نام کارهای ثابت قرار می‌گیرند.

۱۱- در طرف دیگر بخش کارهای ثابت، برای هر روز هفته فقط یک ویژگی یا موضوع مهم امور منزل خود را در یک فضا بنویسید

اگر کارهای خیلی مهمی در دست دارید، می‌توانید دو مورد را درج نمایید. اطمینان حاصل کنید که سوراخ‌های برگه‌ها در حال حاضر در سمت راست هستند، در غیر این صورت ویژگی‌های ثابت به‌طور وارونه نوشته می‌شوند.

۱۲- پیشنهاد می‌شود مواردی که اغلب به آنها وقت اختصاص دهید را بنویسید

مواردی چون مردم، مکان‌ها، من، کامپیوتر، پول.

۱۳- با نوشتن کارها در قسمت پایین و سپس بررسی نحوه انجام آن، کنترل خود بر روی کارها را حفظ کنید

۱۴- زمانی که هفته اول شما تمام شد، برنامه بعدی را برنامه‌ریزی کنید

این کار را به همان روشی که برنامه قبلی را انجام دادید، سازماندهی نمایید. برنامه هفتگی قبلی خود را در کنارتان داشته باشید. این کار مانند ساختن یک لیست جدید بر اساس دستاوردهای قدیمی است.

بر موارد ناتمام یا به تعویق افتاده که هنوز هم فکر می‌کنید مهم هستند، تأکید کنید. این موارد را با مداد رنگی قرمز علامت بزنید به این معنی که قصد دارید این کار را حتماً انجام دهید. موارد جدید را با توجه به تحولات جدید و یا پس از تحلیل کامل ارائه دهید. مراقب باشید که خود را فریب ندهید و اقدام به تعویق انداختن کارهای انجام نشده و قدیمی‌ نکنید.

۱۵- از انباشته شدن یادداشت‌های کوچک خودداری کنید

اگر این کار را می‌کنید، این یادداشت‌ها را به رنگ قرمز بنویسید. این کار به شما یادآوری می‌کند که این موارد ضروری هستند؛ علاوه بر این، شما آن‌ها را فراموش نخواهید کرد. سپس، بلافاصله کارهای مذکور را در برنامه هفتگی خود ادغام کنید. یادداشت‌ها را در اطراف خود قرار ندهید. هنگامی‌که یک برنامه هفتگی جدید برنامه‌ریزی کردید، فایل قبلی را در کلاسور بایگانی نمایید.

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

کلید کسب رضایت و موفقیت شغلی

هرگز نمی‌توان مزایای بیمه و سلامت، عیدی و پاداش مناسب و یا امکانات مسافرتی یک شغل را انکار کرد؛ اما حتی اگر همه‌ی این‌ها را در طبقی از جنس طلا هم تقدیم کنند، ممکن است باز هم به اندازه کافی رضایت‌بخش نباشد.

رضایت و موفقیت شغلی

شاید از خود بپرسید چه چیزی باعث می‌شود کارآفرینان و صاحبان کسب‌وکارهای نوپا، دست از مشاغل پردرآمد خود بکشند و با چنین مزیت‌های شغلی خداحافظی کنند! آن‌ها نوعی گرایش غیر قابل مقاومت به ابداع کسب‌وکارهایی جهت ارائه محصول یا خدمات به جامعه‌ دارند.

علیرغم اینکه پژوهش‌های اخیر وجود تهدیداتی علیه سلامت ذهنی و جسمی کارآفرینان را اثبات کرده است، آن‌ها ترجیح می‌دهند برخلاف جریان آب شنا کرده و به دنبال رویای همیشگی خود، یعنی کارفرما بودن، بروند. چرا؟ چرا کسی با این روش، موجبات خطر خودکشی خود را فراهم می‌آورد؟

رضایت و موفقیت شغلی

فرقی نمی‌کند کارمندی تازه‌کار باشید یا مدتی از کسب‌وکارتان گذشته باشد، این وجه مشترک و ذاتی همه‌ی انسان‌ها است. دوست داریم هدف و ارزش داشته باشیم و در جامعه‌ی خود نقشی ایفا کنیم. درست است که رسیدن به این نقش در دنیای امروز، بسیار دشوار است؛ اما رویکردهای زیر کمک می‌کند در گذر از پیچ و خم‌ها و ماجراهای هیجان‌انگیز حرفه‌ی خود، به رضایت شغلی نهایی دست پیدا کنیم.

۱- بجای هیجان موقتی و زودگذر، به دنبال عشق در فرصت‌های شغلی باشید

گرچه نیت مربیان و مشاوران شغلی خیر است؛ اما توصیه‌ی آن‌ها به داشتن حس خوب لحظه ای برای رسیدن به رضایت شغلی، بیشتر از منفعت، مضر خواهد بود. هیجان، زودگذر است. همیشگی نیست. عشق، همان قطب‌نمایی است که به آن نیاز دارید.

عشق و هیجان دو موضوع متفاوت هستند. آنچه باعث می‌شود بدون توجه به آفتابی یا طوفانی بودن هوا و شرایط شغلی، همچنان در محل کار حاضر شوید، عشق به کار است. مثل وسواس ذهنی و یا عاطفی که نمی‌توان نسبت به آن بی‌تفاوت بود. وفق دادن خود با این ندای درونی، دیر یا زود موفقیت را به ارمغان خواهد آورد. صبر، کلید موفقیت در کار است.

احتمال دارد کلیدی بیش از عشق داشته باشید. مراقب باشید خود را پایبند یک هدف نکنید و از هر مشاوری که به شما می‌گوید فقط یک هدف وجود دارد، فرار کنید. این حقیقت ندارد.

عشق، سفری پرماجرا است که می‌تواند شکل‌های مختلفی به خود بگیرد. پس فکر نکنید تنها یک شغل رویایی برای شما وجود دارد که به بهترین شکل ممکن می‌تواند رضایت شغلی را به ارمغان آورد. چنین چیزی اصلاً وجود خارجی ندارد.

سعی کنید نقش‌ها و پروژه‌های مختلفی را بپذیرید تا عشق خود یا تلاش برای رسیدن به آن را تقویت نمایید. رضایت شغلی و موفقیت در حرفه، با داشتن طیف وسیعی از تجارب غنی، شیرین‌تر خواهد بود.

۲- به یاد داشته باشید رضایت‌سنجی‌ شغلی نشانه‌ی موفقیت نیست

ابزارهای ارزیابی، علیرغم رواج در مشاوره‌های شغلی، به دلیل محدودیت‌هایی که در راهنمایی به شرکت‌کنندگان دارند، مورد انتقاد هستند. این ابزارها، پرسش‌نامه‌های خود اظهاری هستند که هیچ داده‌ی آماری و معیاری برای مقایسه‌ی نتایج ندارند.

فقط به یاد داشته باشید که این ابزارها کمک می‌کنند از نقاط ضعف و قوت خود درک بهتری داشته باشید. همچنین هیجان، دلسردی یا بی‌تفاوتی در فرصت‌های شغلی به درک و فهم شما اضافه خواهد کرد. همچنین در ارتباط با نوع فرصت‌های شغلی، وظایف و پروژه‌هایی که فرد را به هیجان واداشته و یا تنها حرکتی یکنواخت هستند، به درک و فهم فرد اضافه خواهند کرد.

۳- روابطی را حفظ کنید که در آن‌ها ارزش‌ها و اصول اخلاقی حفظ شوند

کار تیمی، همکاری، ارتباطات باز و اعتماد، در هر محیط کاری، عادی و رایج است؛ اما احترام به ارزش‌های فردی در محل کار می‌تواند رضایت شغلی فرد را محقق کند.

چقدر حاضرید به سازمانی که در آن مجبور هستید تحت عنوان اضافه‌کار منطقی، به‌طور میانگین هر هفته ۱۰ ساعت اضافه‌کار داشته باشید، متعهد بمانید؟ آیا حاضرید این تعهد را به قیمت دوری از خانواده خود، بپذیرید؟ برنامه‌ریزی شما در ارتباط با مدت زمان انجام کار و زمانی که به خود اختصاص می‌دهید، چگونه است؟

تطبیق خود با ارزش‌ها و اصول اخلاقی فردی، احتمال افزایش رضایت شغلی را بالا می‌برد. زمانی را به تفکر پیرامون تجربیات و روابط شغلی خود، چه خوب چه بد، اختصاص دهید تا بتوانید جستجویی آگاهانه داشته باشید و تصمیم‌های قابل‌اطمینانی بگیرید که موفقیت حرفه‌ای را برای شما به همراه داشته باشند.

تقویت روابط با شرکایی که ارزش‌های اخلاقی مشابهی دارند، علاوه بر اینکه باعث لذت‌بخش‌تر شدن شغل می‌شود، شانس حمایت، درک و تحسین از جانب همکاران را افزایش می‌دهد.

احترام به ارزش‌های فردی، یعنی زمانی که مجبور هستید گامی در عرصه‌ای پراسترس بگذارید، باز هم بتوانید شب سر آسوده بر بالش گذاشته و تصمیم‌هایی بگیرید که دیگران حتی به خواب هم نمی‌توانستند بگیرند و موفقیت را در حرفه‌ی خود به دست آورید.

۴- تعریفی شفاف و صریح از موفقیت شغلی و مفهوم آن ارائه دهید

احتمالاً پیش آمده در رویاهای خود غرق موفقیت شده و از جانب دیگران مورد تحسین قرار گرفته‌اید. همه افراد دوست دارند جایگاهی در یک گروه موفق داشته باشند.

بسیاری از افراد عنوان می‌کنند که داشتن یک خودروی رویایی یا سفر هر ساله به اروپا، خوشبختی نمی‌آورد؛ اما حقیقت این است که همین پاداش‌های ملموس برای اکثر افراد، یادآور تلاش‌های مداوم آن‌ها برای رسیدن به اهداف شغلی است.

اگر این موارد همان چیزهایی است که آرزویش را دارید، اجازه ندهید هیچ‌کس آرزوی شما را بدزدد و فکر کنید که لایق این پاداش‌ها نیستید. با این پارامترها می‌توانید موفقیت شغلی خود را تعریف کنید.

شاید به‌رغم اینکه به مدت دو سال پشت سر هم درآمدزاترین کارمند شرکت بوده‌اید، نخواهید مدیر فروش شوید. شاید با وجود اینکه به‌عنوان یک کارمند، همیشه بهترین بوده‌اید و مشتریان از شما راضی بوده‌اند و مدام از شما تعریف و تمجید می‌شود، دوست ندارید از کار خود دست بکشید و کسب‌وکار جدیدی آغاز کنید.

شاید تعریف شخصی از موفقیت شغلی، لذت بردن از نظم کاری شغل باشد. می‌توانید در یک ساعت معین محل کار را ترک کنید. همکاران خود را دوست دارید و با داشتن شغلی خوب و بدون استرس، می‌توانید زمان مناسبی را نیز با آسودگی در کنار خانواده باشید. این تعاریف نیز می‌تواند تصویرگر رضایت شغلی و موفقیت کامل در حرفه باشد.

۵- چالش‌ها و مسائل مورد علاقه خود را شناسایی نمایید

یکی از توصیه‌های استاندارد مشاوران شغلی این است که مترصد فرصتی باشید تا با استفاده از توانایی‌ها و فعالیت‌های لذت‌بخش مرتبط با شغل خود، منفعت کسب کنید.

اما موفق شدن در هر چیزی مستلزم پیشرفت است. برای برتر شدن در هر کاری، اغلب باید از منطقه امنی که دیگران جرئتش را ندارند، خارج شوید؛ یعنی تمرکز و حواس خود را به چیزهایی اختصاص دهید که مهارتی در آن نداشته یا دوست ندارید.

کمک یک مشاور در این زمینه بسیار مفید خواهد بود. تجربیات ناگوار کاری خود را در نظر بگیرید. آیا چالش‌هایی وجود داشته که در برابرشان تسلیم شده باشید، پروژه‌هایی که در انجامش موفق نبوده‌اید یا روابطی مسموم که هدفمندی و عزت‌نفس شما را به باد فراموشی سپرده باشد؟ دقیقاً در حیطه‌ی همین تجربیات است که شاید ارزشمندترین درس‌ها و چراغ‌های مسیر رسیدن به رضایت شغلی بیشتر را پیدا کنید.

اگر سبک رهبری مورد پسندتان به شکل مشارکتی است، شاید لازم باشد به دنبال فرصت‌هایی باشید که نیازمند استفاده از سبک مدیریت متمرکز و خودمحور باشد. مأموریت یا پروژه‌ی موقتی که باعث پیشرفت و سنجش مهارت‌های شما می‌شود، می‌تواند قدمی رو به جلو در پروژه‌ای بزرگ‌تر باشد.

با وجود افراد شجاع داوطلب در شرکت، نه‌تنها مهارت‌های خود را برای موفقیت در رقابت افزایش خواهید داد؛ بلکه آن‌ها فرصتی برای مشاهده‌ی توانمندی‌های شما پیدا می‌کنند. در پروژه‌های بعدی می‌توان در صورت رهبری، قبل از شروع به کار روابط خود را با سهامداران شکل داد.

بجای تلاش بیهوده به امید اینکه شاید اتفاق خوبی بیفتد، می‌توان با برنامه‌ریزی و انتخاب فرصت‌های جدید، به رضایت شغلی بیشتری دست یافت.

۶- مراحل رسیدن به اهداف را به‌طور مداوم مرور کنید و از تغییر گریزان نباشید

واژه‌ی حرفه نشان‌دهنده‌ی مسیر بلندمدت تغییر، رشد و توسعه است؛ یک سفر پویا.

مهارت‌های جدیدی اندوخته و مهارت‌هایی را که دیگر به آن نیازی ندارید، رها ‌کنید. باتجربه‌ها، دانش و افراد جدیدی که ملاقات می‌کنید، حس کنجکاوی خود را تحریک خواهید کرد. افکارتان به جای کوچک شدن، گسترش خواهد یافت. در نتیجه، احتمال دارد تعریفی که از اهداف پیش رو دارید، تغییر کند.

بخش بزرگی از موفقیت شغلی، نه تنها به هدف‌گذاری مؤثر؛ بلکه به مرور و انطباق مجدد آن‌ها بستگی دارد؛ اما تغییر اهداف باید طی همان فرایندهایی که در ابتدا برای تعیین آن‌ها استفاده شده، انجام شوند. قدرت ارتباط برقراری عاطفی شما با این اهداف اصلاح‌شده، اگر بیشتر از قبل نباشد، حداقل باید به همان اندازه باشد.

پرسش‌های زیر را از خود بپرسید تا مطمئن شوید مسیر رشد انتخاب شده هنوز شما را به هدف می‌رساند:

آیا تلاش در جهت رسیدن به این اهداف، همچنان مرا قادر می‌سازد مثل گذشته به ارزش‌ها و اصول اخلاقی خود پایبند باشم؟

آیا فعالیت‌هایی که باید برای رسیدن به این اهداف انجام دهم، اولویت‌های اول مرا میسر می‌سازد؟

آیا انجام این کار، برای خودم، اطرافیان و عزیزانم منطقی است؟

آیا با شور و عشقم هم‌راستا است؟

آیا پیروی از این هدف، گام مناسبی است که اکنون باید بردارم یا تنها یک مسیر انحرافی بوده که برنامه‌ی اصلی مرا به تأخیر می‌اندازد؟

هر کدام از اهداف شغلی باید در دوره‌های مختلف مرور شود. سعی کنید تحت هر شرایطی به برنامه‌ی مروری تعیین شده، پایبند بمانید. این کار علاوه بر حفظ تمرکز، کمک می‌کند پیشرفت یا عدم پیشرفت خود را رصد کرده و پیش از انحراف شدید از هدف، به موقع مسیر خود را اصلاح کنید. مطمئناً نمی‌خواهید با حرکت تصادفی در مسیر اشتباهی، زمان را هدر دهید.

۷- فراموش کنید

شاید نتوانیم درک کنیم که چرا زمانی که همه‌چیز در حوزه‌ی کاری، به‌ظاهر خوب و عالی است، فردی تصمیم می‌گیرد خطر کرده و به دنیای ناشناخته‌ای شیرجه بزند. شرکت برای او ثبات، شناخت، موفقیت مالی، پروژه‌های جذاب و وعده‌ی ترفیع داشت… پس مشکل کجا بود؟ چرا حالا تصمیم گرفته که راه خود را عوض کند، یک کافه بزند یا به‌کل در رشته‌ی دیگری به تحصیل ادامه دهد؟

شاید هیچ مشکلی وجود نداشته و همه‌چیز کاملاً خوب و منطقی پیش می‌رفته؛ اما این فقط پایان یک فصل از داستان زندگی او بوده است. شاید مرحله‌ی بعدی، قرار گرفتن در یک مسیر کاملاً متفاوت باشد. شاید فقط بخواهد تجربه‌ی متفاوتی کسب کند و یا ممکن است زمان آن رسیده که عشق دیگری را دنبال نماید.

اگر از دنیای کارمندی به حوزه‌ی کار آزاد وارد شدید، پرشی رو به عقب داشته‌اید یا کسی را می‌شناسید که چنین کاری کرده است، درک متفاوتی از مزایا و معایب مرتبط با سبک زندگی هر شغل به دست می‌آورید. کار کردن به‌عنوان کارفرما، خلاقیت فردی بیشتری به همراه دارد؛ حال چه این خلاقیت در نهایت به کسب درآمد ختم شود چه نشود، ارزشمند است.

زمانی که مشتریان، خدمات یا محصولی را که طراحی کرده‌اید، خریداری می‌کنند، با تحسین و قدردانی مستقیم خود می‌توانند اعتماد به نفس شما را به شکلی بالا ببرند که شاید هرگز به‌عنوان یک کارمند، با هر رتبه‌ی شغلی، تجربه نکرده باشید.

به همین شکل، زمان‌هایی هم می‌رسد که باید درک کنیم مخاطرات کسب‌وکار، ماجراجویی هستند، نه قدرتی همیشگی برای تغییر زندگی. گاهی باید درک کنیم که زمان، پارامتر تعیین‌کننده میزان پیگیری اهداف است و گاهی می‌بایست نشانه‌های کمبود مالی، ذهنی، عاطفی و جسمی را که نشان می‌دهند دیگر، حداقل در مقطع کنونی، نباید در آن مسیر گام برداریم، درک کنیم.

کلام آخر

حفظ تحرک و پویایی، از هر مسئله دیگری مهم‌تر است. تا زمانی که برای رسیدن به فرصت‌های شغلی متناسب با اولویت‌های زندگی خود تلاش کنیم، رسیدن به رضایت کامل شغلی و داشتن یک حرفه‌ی موفق، آن‌چنان دور از دسترس نخواهند بود.

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

افکار منفی قاتل اعتماد به نفس

شاید این مهم‌ترین پرسش موجود باشد: چطور بر افکار منفی که اعتماد به نفس را در ما خفه کرده و توانایی‌های ما را تضعیف می‌کند، غلبه کنیم؟ پاسخ به این پرسش که از آنچه به نظر می‌رسد به‌مراتب ساده‌تر است، همگان را شگفت‌زده خواهد کرد.

با این وجود، حتی ساده‌ترین مسائل نیز در جوش و خروش افکار منفی غرق شده و اتفاقاً پیچیدگی ظاهری آن نیز منطقی به نظر می‌رسد. اگر زمانی می‌توانستید جوش و خروش افکار منفی را نادیده بگیرید، چه می‌کردید؟ آیا به دنبال یک حرفه‌ی جدید می‌رفتید؟ دوستان جدیدی برای خود می‌یافتید؟ از شخصی محبوب و دست‌نیافتنی خواستگاری می‌کردید؟

در ادامه‌ی مطلب متوجه خواهید شد که انجام تمامی این کارها و حتی مواردی به‌مراتب دشوارتر، عملی خواهند بود؛ اما در عین حال اجازه دهید نکته‌ای را مطرح نماییم: خواندن ادامه‌ی مطلب به معنای پذیرش چالش و اتخاذ رویکردی جسورانه در قبال پوشاندن جامه عمل به اموری است که همواره برایتان وحشتناک بوده‌اند.

در این مقاله با یادگیری راهکارهایی برای عملی کردن خواسته‌های خود، مانعی بر سر راه افکار منفی ایجاد خواهید کرد. به شما یاد می‌دهیم چطور با نگاهی متفاوت به افکار خود بنگرید، چگونه ذهن خود را آرام سازید و در انجام کارهای خود اعتماد به نفس داشته باشید. از همه مهم‌تر اینکه، پس از پایان مطالعه‌ی این مقاله برای توجه به دنیای پیرامون عاری از هرگونه قضاوت، توانمند و آماده‌ خواهید بود.

۱- ریشه‌ی افکار منفی را بیابید

بگذارید رازی را فاش کنیم: طبق نتایج چهار مطالعه‌ی مختلف انجام شده، افرادی که مهارت ندارند، اغلب در توانایی‌های خود اغراق می‌کنند. در این مطالعات میزان شوخ‌طبعی، دستور زبان و منطق افراد اندازه‌گیری شد؛ شرکت‌کنندگانی که فکر می‌کردند فوق‌العاده هستند، در عمل بسیار بی‌کفایت بودند.

این نتایج، به ریشه‌ی افکار منفی در ارتباط با توانایی‌های فرد اشاره دارد. تردید به نفس، ناشی از هوش فرد است. بر اساس این تردید، فرد به جای آنکه خود را خوب، توانمند و ماهر دیده و همواره فکر کند که از بدو تولد برای هر نوع چالشی آماده است و می‌تواند موقعیت خود و پیرامون را به‌درستی تجزیه و تحلیل نماید، شکست‌های پیشین را در ذهن خود تداعی می‌کند. بدون هیچ عملی، تنها فکر می‌کنید! به این ترتیب زمانی که مغز مجالی برای اندیشیدن می‌یابد، معمولاً تعداد بی‌شماری فکر و خیال در آن پدیدار می‌شوند.

تکامل انسان‌های اولیه در محیطی خطرناک، دلیل روشنی دارد. آن‌ها همواره مجبور بودند به اتفاقات بدی که ممکن بود در راه باشد، فکر کنند. حیوانات وحشی، فجایع طبیعی، قبیله‌های رقیب و رقبای درون قبیله‌ای، همگی به‌نوعی تهدید محسوب می‌شدند. مغز ذاتاً به دنبال خطر است و زمانی که چالشی خود را نمایان می‌کند، غریزه به ما دستور می‌دهد که بجنگیم یا فرار کنیم.

علت وجود افکار منفی این است که مغز باهوش ما سعی دارد همه‌ی احتمالات را در نظر بگیرد. گرچه چالش‌هایی که با آن‌ها روبرو می‌شویم، شاید هیچ شباهتی به حمله‌ی یک حیوان وحشی نداشته باشند؛ اما به هر حال چالش محسوب شده و موجب فعال‌سازی یک نسخه‌ی تضعیف ‌شده از غریزه‌ی مبارزه یا فرار در شخص می‌گردند.

۲- برای هوش عاطفی خود ارزش قائل شوید

تا اینجا معلوم شد که باهوشی فرد، مسبب ظهور افکار منفی در ذهن وی است؛ از آن نوع افکاری که اگر زیادی به آن توجه کنید، اعتماد به نفس را از شما می‌گیرد؛ اما آیا تا به حال به هوش عاطفی خود فکر کرده‌اید؟

هوش عاطفی، یک ویژگی مهم است که در دنیای حرفه‌ای کاربردهای فراوان دارد و داشتن این شناخت برای افراد، اهمیت بسیار زیادی پیدا خواهد کرد. در یک نظرسنجی، ۷۱ درصد از مدیران بخش استخدام اظهار داشته‌اند که هوش عاطفی از بهره هوشی (IQ) مهم‌تر بوده و ۵۸ درصد گفته‌اند که ابداً حاضر به استخدام فردی با IQ بالا و هوش عاطفی پایین نیستند. جنبه‌های مهم هوش عاطفی را به شکل زیر برشمرده‌اند:

  • عواطف خود را می‌شناسید.
  • عواطف دیگران را می‌بینید.
  • می‌توانید عوامل برانگیزاننده عواطف خود را شناسایی نمایید.
  • اطلاعات عاطفی را مدیریت می‌کنید؛ یعنی در زمان برانگیختگی عواطف واکنش نشان نداده و می‌توانید خود را کنترل نمایید.

هوش عاطفی

از همان کودکی به ما یاد داده‌اند که قدر انسان‌های خردمند را بدانیم؛ اما تأکید آن‌چنانی بر توانایی شناخت عواطف و استفاده‌ی مؤثر از آن نشده و این مسئله منجر به فقدان تعادل و در نتیجه لغزش بسیاری از افراد می‌شود.

عواطف منفی، افکار منفی را به وجود می‌آورند و عاطفه خود توسط چیزی به وجود می‌آید که از کنترل خارج است. به همین ترتیب، تأثیر درونی یک حس در ذهن، تقریباً هم‌زمان شکل می‌گیرد؛ به طوری که حتی نمی‌فهمیم چه زمانی این اتفاق می‌افتد. برای مثال از اینکه به یک جشن دعوت نشده‌ایم، احساس ناراحتی می‌کنیم؛ ناگهان با خود فکر می‌کنیم که بی‌کفایت هستیم؛ در نهایت جبهه‌گیری خود را نشان داده و با خود می‌گوییم:

من که در هر صورت از آن‌ها خوشم نمی‌آمد.

به‌جای آنکه واکنش منفی به عواطف نشان دهید، هوش عاطفی خود را بپرورانید. عواطف را بشناسید و درک کنید که این نوع عاطفه، احتمالاً افکار منفی ایجاد خواهد کرد. همچنین این را بدانید که وجود عواطف طبیعی است، صحیح و غلط در آن وجود ندارد. فقط حسی است که تجربه می‌کنید.

در کنار این حس عاطفی بمانید، آن را نام‌گذاری کنید، برایش رنگ تعیین نمایید و راهی برای ابراز آن به جهان بیرون بیابید. خلاق باشید و بدانید که اگر ظاهری غمگین به خود گرفته‌اید، علت آن، حقیقی بودن احساس ناراحتی است.

افکار منفی

۳- اقدامات اشتباه و نیروبخش افکار منفی را بشناسید

انگیزه ما را رشد می‌دهد. معنای این جمله، آن است که به دنبال چیزی هستیم که به ما حس خوبی بدهد. بیشتر مواقع، زمانی که کودکان بسیار کم‌ سن و سال هستند، والدین با ارائه‌ی محرک‌ها در زمان اشتباه، به آن‌ها ستم می‌کنند. این عادت تا بزرگ‌سالی همراه کودک خواهد بود.

 

برای مثال ممکن است شخصی در زمان کودکی خود، به دلیل آنکه توسط هم‌کلاسی‌های خود مورد تمسخر قرار گرفته، ناراحت بوده باشد. افکار منفی تقریباً بلافاصله، همچون اشیاء شناور روی امواج عواطف، در سطح مغز تشکیل می‌شوند. والدین، به جای آنکه در غم و ناراحتی کودک شریک شده و به کودک اجازه دهند تا احساسات خود را تخلیه کند؛ به او چیزی دادند تا بخورند، تلویزیون را برای وی روشن کردند و سپس او را به رختخواب بردند تا بخوابد.

ایراد این کار در چیست؟ اولین چیزی که برای برقراری آرامش استفاده شد، یک محرک خارجی به نام غذا بود. روانشناسی خوراک به این شکل است:

با چیزی که قرار است به سلامت ما کمک کند، روابط ناسالم برقرار می‌کنیم.

خوراکی، به‌ویژه خوراکی فراوری شده و قندی که باعث ترشح دوپامین می‌شود، ماده‌ای قدرتمند است که همه‌ی حواس انسان را درگیر می‌کند. وقتی یاد می‌گیرید که برای احساس بهتر به سراغ یک محرک خارجی نظیر غذا بروید، یک حلقه‌ی بازخورد منفی خلق می‌کنید. در انتها به آن محرک عادت کرده و سپس در این عادت غرق می‌شوید. زمانی که احساس رضایت اولیه تمام شد، غم به سراغتان خواهد آمد.

عادات ناسالم و اشتباه را کشف کرده و آن را از جمع گزینه‌های خود کنار بگذارید. این عادات قاتل اعتماد به نفس هستند؛ به جای آن‌ها، عادات سالمی نظیر ورزش، هنر، خاطره‌نویسی، نگهداری از حیوانات یا صله‌ی رحم و دیدار بیشتر با دوستان و آشنایان را جایگزین کنید.

۴- اعتماد به نفس خود را به‌طور منظم افزایش دهید

برای افزایش اعتماد به نفس، لازم است مجموعه‌ای از کارهای کوچک را در نظر داشته باشیم؛ در این صورت، زمانی که مورد تهاجم افکار مأیوس‌کننده قرار می‌گیریم، می‌توانیم به اندوخته‌ی اعتماد به نفسی که از پیش ذخیره شده، تکیه کنیم.

چند فعالیت برای افزایش اعتماد به نفس:

  • فهرستی از نقاط قوت و فعالیت‌هایی تهیه کنید که تاکنون انجام شده یا در دست انجام است و نسبت به آن‌ها احساس غرور می‌کنید. به‌طور منظم موارد جدیدی به این فهرست بیافزایید.

  • هر روز برای خود فیگور بگیرید. بنا به گفته‌ی روان‌شناسی به نام اِمی کادی، همین که استوار بایستید و بازوان خود را طوری بالا بگیرید که انگار به تیم حریف گل زده‌اید، مغز یاد می‌گیرد که اعتماد به نفس را افزایش دهد. هر روز به مدت یک دقیقه در برابر آینه این کار را انجام دهید.
  • با یک فعالیت جدید که قابل انجام است، خود را به چالش بکشید. در کلاس یوگا شرکت کنید، خیاطی یا روش پخت غذاهای جدید را یاد بگیرید و یک شعر یا ترانه حفظ کنید.

  • ورزش کنید و خواب کافی داشته باشید.
  • چالش صد روز انکار را انجام دهید. جیا جیانگ، مالک انکار درمانی، خود را در انکار غرق کرد و با طرح درخواست‌های عجیب از مردم، به مدت ۱۰۰ روز برای خود شجاعت و جسارت خلق نمود.
  • در ذهن و کلام خود، از جملاتی برای تأیید نفس استفاده کنید. از نقاط قوت خود شروع کنید. بگویید: «من خوب با دیگران ارتباط برقرار می‌کنم، باهوش هستم، نسبت به دیگران احساس دلسوزی دارم» زمانی که منتقد درون شروع به صحبت کرد، با این جملات مثبت درباره‌ی خود، پاسخ او را بدهید.

انجام تمرین‌های منظم ایجاد اعتماد به نفس، در درازمدت مفید خواهند بود. از نظر جسمی و ذهنی احساس بهتری خواهید داشت و افکار منفی دیگر آن اثر مهلک قبل را بر اعتماد به نفس نخواهند داشت.

۵- دست از مقایسه‌ی خود با دیگران بردارید

این مورد، بسیار حائز اهمیت است. با وجود رسانه‌های اجتماعی دنیای امروز، مقایسه‌ی خود با دیگران امری بسیار بدیهی و آسان خواهد بود. طبق نتایج یک مطالعه، هر چه زمان بیشتری در شبکه‌های اجتماعی همچون اینستاگرام صرف شود، فرد افسرده‌تر خواهد بود.

اغلب افراد با به‌روزرسانی وضعیت خود و ارسال عکس‌های جذاب، موفقیت‌های خود را با دیگران در میان می‌گذارد. مقایسه‌ی خود با ظاهر زندگی افراد در صفحه‌ی اینستاگرام و احساس ضعف و کمبود پس از آن، در یک لحظه و به‌سادگی اتفاق می‌افتد. سپس تصمیم می‌گیرید مطلبی در صفحه‌ی خود ارسال کنید تا خود را خوب نشان دهید. اگر این مطلب، هزار لایک و نظر دریافت نکند، احساس می‌کنید دوستان اینستاگرامی دیگر شما را دوست ندارند.

همین مسئله تا حد زیادی برای افرادی که نامزد یا همسر دارند نیز صدق می‌کند. طبق یکی از تحقیقات انجام شده، زمانی که افراد در یک رابطه‌ی جدی و دلبستگی شدید به سر می‌برند، اغلب آن را در اینستاگرام یا فیس‌بوک با دیگران به اشتراک می‌گذارند. در اغلب موارد، این کار به تقلید از دوستان انجام می‌شود. اگر رابطه‌ی فرد با همسر یا نامزدش مساعد نباشد، دیدن مطالب مثبت دیگران در یک محیط مصنوعی و در رسانه‌های اجتماعی، جداً می‌تواند او را غمگین سازد. در نهایت بدون آنکه متوجه شود، خود را با آن‌ها مقایسه می‌کند.

راج راقوناتان، استاد دانشگاه تگزاس، یک رویکرد جایگزین پیشنهاد می‌دهد:

«نسبت به مسائلی که در انجام آن‌ها حرفه‌ای هستید و برایتان لذت‌بخش است، آگاهی بیشتری کسب کنید. زمانی که نیازی به مقایسه‌ی خود با دیگران احساس نکنید، به‌طور غریزی به سمت فعالیت‌هایی میل پیدا می‌کنید که برایتان لذت‌بخش است.»

بر روی مسائلی که برای شما خوشایند است، متمرکز شوید. جایی برای افکار منفی وجود ندارد. به تسلط بر کارهایی که بیش از همه برای شما لذت‌بخش است، نزدیک و نزدیک‌تر شوید، طبیعتاً زمانی که این تسلط را احساس کردید، اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.

۶- ذهن آگاهی را به‌عنوان روشی برای زندگی به کار گیرید

افکار و اندیشه‌های ما همه‌ی مسائل را در دو دسته‌ی مشکلات و راه‌حل‌ها می‌گنجانند. شاید وسوسه شوید و با خود بگویید: «اگر افکار منفی مشکل واقعی هستند، پس ذهن آگاهی راه‌حل آن‌ها است.» ذهن آگاهی راه‌حل نیست و هرگونه توقع از آن برای رفع مشکلات، به ناامیدی و یأس منجر می‌شود. تنها پیشرفتی که از ذهن آگاهی می‌توان انتظار داشت، آگاه شدن ذهن است.

ذهن آگاهی یک روش زندگی و تمرینی است برای توجه؛ تمرینی برای درک پدیده‌ها و ساطع کردن آن‌ها، درست همانند فرآیند دم و بازدم انسان.

 

ذهن آگاهی چطور در مقابل افکار منفی به کمک انسان می‌آید؟ در این فرآیند ذهن، متوجه آن فکر خاص شده و سپس آن را رها می‌کند.

همین، هیچ جادویی در کار نیست. مغز و افکار آن، بخش فعالی از یک جهان حیرت‌انگیز هستند. شاید کلشیه‌ای به نظر برسد؛ اما بدانید که بر سنگ گردان نروید نبات! ذهنی که افکار را رها کرده و اندیشه‌های خویش را در جهان بیرون آزاد می‌نماید، در آن‌ها غوطه‌ور نخواهد شد؛ بنابراین، چنین ذهنی همیشه برای چالش‌های جدید، آماده و سرحال است.

۷- کمتر قضاوت و بیشتر عمل کنید

زمانی که به قضاوت دیگران می‌نشینیم، پشت سر آن‌ها حرف می‌زنیم و نظرات منفی درباره‌ی آن‌ها می‌دهیم، در واقع در حال تقویت افکار منفی خود هستیم. آن‌ها را به کلام درمی‌آوریم و اجازه می‌دهیم انعکاس یابند. دیری نمی‌پاید که این نوع فکر کردن به یک عادت تبدیل می‌شود و دامان خود ما را نیز می‌گیرد.

اجازه ندهید افکار منفی در ارتباط با دیگران، جای پای محکمی در ذهنتان بیابند. آن‌ها را به قدرت نرسانید. به جای این کار، مهربانی و عشق‌ ورزیدن یا کاری شبیه به آن را تمرین کنید. با احساس عشق و مهربانی، بنشینید و افکار مثبت و سلامت و عشق بی ‌قید و شرط را اول به سوی خود، سپس به سوی دوستی دیگر، بعد برای یک آشنا و در نهایت برای کسی که دوست نمی‌دارید، بفرستید.

پس از تمام این مراحل، وظایف و اهداف مشخص و دست‌یافتنی خود را بنویسید. تاریخ و مکان را یادداشت کرده و تا جای ممکن دقیق و با جزئیات عمل کنید. فراموش نکنید که این مراحل و اهداف باید کارهایی را که از انجام دادن آن لذت می‌برید، شامل شوند. یک کپی از فهرست کارهایی که می‌بایست انجام شوند، در جیب خود نگاه دارید. کارهایی را که انجام داده‌اید، علامت بزنید. علامت‌ها را بیشتر و بیشتر کرده و از انجام آن‌ها لذت ببرید.

ما انسان‌ها، با تمرکز افکار مثبت بر روی خود و دیگران و همچنین با توجه کافی به هدف لذت‌بخش خود، در واقع در حال پرورش مغز خود هستیم. دیری نمی‌گذرد که به همیشگی بودن افکار مثبت و به پایان رساندن فعالیت‌هایی که می‌خواهیم، عادت خواهیم کرد. این مسئله حقیقتاً احساس خوبی دارد!

کلام آخر

اعتماد به نفس یک عادت بوده و درست مثل هر عادت دیگری، برای ساخت آن نیاز به تمرین مداوم است. گرایش به عادت‌های بدبسیار راحت اتفاق می‌افتد؛ زیرا در آن لحظات اهداف بلندمدتی در ذهن نیست. فقط به‌طور مکرر به انجام آن‌ها مشغول می‌شویم. دست، پیراشکی را برمی‌دارد، آن را به دهان می‌گذارد، دهان شروع به جویدن می‌کند، گلو آن را فرو می‌برد و سپس این کار تکرار می‌شود. چرا عادت‌های مثبت را نیز به همین روش در زندگی خود جای ندهیم؟

با انجام کارهای روتین و تکرار منظم آن‌ها، اعتماد به نفس خود را بالا ببرید. زمانی به خواب بروید که می‌دانید هشت ساعت کامل، با چشمانی بسته، خواب کافی خواهید داشت. از خواب بیدار شوید. بدن خود را کش و قوس دهید. یک دقیقه برای خود فیگور بگیرید و در عین حال، افکار مثبتی درباره‌ی خود به ذهن بیاورید.

اگر صبح فرصت کافی برای ورزش کردن دارید، صبح‌ها ورزش کنید. هر روز یک هدف واقع‌بینانه برای خود تعیین کنید تا خود را به‌نوعی به چالش بکشید. سپس با علم به اینکه آن روز از عهده‌ی یک چالش انجام‌شدنی برخواهید آمد، روز خود را با لذت آگاهانه از هر لحظه ادامه دهید.

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

راز یک زندگی رضایت بخش

علاوه بر این، برخی معتقدند که امکان زندگی رضایت بخش تنها برای افراد پولداری که نگران کار کردن، پرداخت صورت‌حساب‌ها و یا مسائل مالی خانوادگی نیستند، وجود دارد؛ اما حقیقت غیر از این است. صراحتاً می‌توان گفت تمکن مالی، تنها پارامتر لازم برای داشتن یک زندگی شایسته نیست.

زندگی رضایت بخش

زندگی رضایت‌بخش قابل دستیابی است

هر کسی می‌تواند به دنبال یک زندگی رضایت‌بخش باشد و این مهم با تمایل به یادگیری آغاز می‌شود. چند سال است از آخرین باری که در یک کلاس درس حضور داشته‌اید، می‌گذرد؟ اگر سال‌هاست کار حرفه‌ای می‌کنید، احتمالاً تاکنون به پیشرفت‌هایی دست یافته‌اید. زمان‌هایی که باید برای سخنرانی‌های صبحگاهی بیدار می‌شدید را به یاد دارید؟ یا مواقعی که برای انجام تکالیف خود زمان کافی نداشته‌اید؟ و البته امتحان‌های بی‌پایانی که مجبور بودید آن را بگذرانید…

همه دانش‌آموزان مشتاقانه منتظر اتمام دوره‌ی مدرسه هستند! روزی که نه تکلیف مدرسه‌ای باشد، نه نگرانی بابت نمره و نه هیچ استرسی! سرانجام مرحله یادگیری تمام‌ شده و آنان وارد دنیای کار می‌شوند.

زندگی رضایت‌بخش

غالب افراد پس از اینکه وارد دنیای کار می‌شوند، در لحظاتی دوباره آرزو دارند به دوران دانش‌آموزی خود بازگردند. به نظر می‌رسد محیط مدرسه تنش کمتری دارد!

چیزهای زیادی وجود دارد که آن‌ها کماکان می‌بایست فراگرفته و تجربه کنند. دائم در حال دویدن و نگران زمان هستند و به دلیل تعهدات خانوادگی، کسب‌وکار و زندگی اجتماعی، مجبور به یافتن راه‌های جدید یادگیری و جذب اطلاعات به‌طور مؤثر هستند. در طی سال‌ها، متوجه خواهند شد که با یادگیری مهارت‌ها و دانش‌های جدید، توانستند پاسخ‌ها و راه‌حل‌هایی برای مشکلات خود پیدا کرده و از آن طریق رضایت بیشتری از زندگی خود داشته باشند.

زندگی رضایت‌بخش

یادگیری هرگز پایان نمی‌یابد

حقیقت این است که یادگیری هرگز به پایان نمی‌رسد. به‌طور کلی، درست است که آموزش رسمی و مدارک حاصل از آن در دستیابی به مشاغل خوب اهمیت دارد؛ مشاغلی که در آن‌ها مرتبه‌ی بالاتر و درآمد بیشتری خواهید داشت و همچنین شاید در حرفه‌ی خود موفق‌تر شوید! باری رفتن به مدرسه تنها نوعی از یادگیری است. فرآیند یادگیری، در طول زندگی به شیوه‌های مختلف اتفاق می‌افتد. همه این تجربیات باعث شکل‌گیری شخصیت افراد می‌شوند.

فرصت‌های زیادی وجود دارد تا دانش خود را افزایش داده و مهارت‌های مورد نیاز خود را در طول زندگی بیاموزیم. دانش در هر جایی قابل دستیابی است و مجموعه مهارت‌های فردی را می‌توان توسعه داد. با این حال، یادگیری مادام‌العمر به معنای ایجاد و حفظ نگرش مثبت حین یادگیری در حوزه‌های شخصی و کاری است.

بسیاری از مردم این واقعیت را نادیده می‌گیرند که یادگیری می‌تواند در شرایط و اشکال مختلف حاصل گردد. اکثر افراد تمایل دارند یادگیری را تحت عنوان فرآیندی که در سال‌های جوانی در موسسه صرف شده بدانند و فکر می‌کنند با ورود به دنیای کار، یادگیری آن‌ها به پایان خواهد رسید.

یادگیری مادام‌العمر در واقع یک هدیه ماندگار است.

چرا مهم است که تبدیل به یک یادگیرنده مادام‌العمر شویم؟

یادگیرنده مادام‌العمر در واقع تمایل مداوم به یادگیری و توسعه بوده که یک اقدام تعمدی و داوطلبانه است. این مهم درک افراد از جهان اطراف را افزایش داده، فرصت‌های بیشتر و بهتری فراهم می‌کند و کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد.

زندگی رضایت‌بخش

افراد با محیط کار خود ارتباط برقرار می‌کنند

با پیشرفت‌های امروز جامعه سطح امید به زندگی در انسان در حال افزایش است. امروزه افراد زیادی در سنین پیری نیز کار می‌کنند؛ بنابراین مهم نیست در چه مرحله‌ای از زندگی هستید، یادگیری مادام‌العمر همواره منافع زیادی به ارمغان می‌آورد. با درک اینکه چه کسی هستیم و چه اهدافی را دنبال می‌کنیم می‌توانیم رضایت شخصی بیشتری از زندگی و شغل خود داشته باشیم.

این امر می‌تواند به نتایج بهتر و منافع روز افزون منجر شود. فرقی نمی‌کند به پیشرفت در کار خود علاقه‌مند هستید یا رویاهای جدیدی در سر دارید؛ فرآیند یادگیری به خودی خود فرد را به سمت پیشرفت سوق داده و برای او رضایت به ارمغان می‌آورد.

درآمد بالقوه خود را افزایش خواهید داد

به لحاظ مالی، کارمندان حاذق‌تر و باهوش‌تر، از دارایی‌های یک شرکت هستند. این ویژگی‌ها همچنین به ارتقاء شغلی سریع‌تر با افزایش حقوق و دستمزد منجر می‌شوند.

افرادی که تخصص بیشتری دارند نه فقط برای کارفرمایان، بلکه برای مشتریان نیز ارزش بیشتری دارند. تخصص، اغلب، ویژگی کلیدی یک رهبر مؤثر است و اگر فردی دائماً در حال جمع‌آوری دانش باشد، به سایر افراد برتری داشته و دیگران توان رقابت با وی را نخواهند داشت. دانش اضافی به مهارت‌های قابل انتقال تبدیل می‌شود، بدین ترتیب فرد همواره می‌داند چطور ماهی را از آب بیرون بکشد.

یادگیری به شما توانایی می‌بخشد

یکی از دلایل آموزش مداوم، این است که به شما امکانات می‌دهد! امروزه تغییر مسیر شغلی، بیش از هر زمان دیگری در سنین میان‌سالی و با گذراندن دوره‌های آموزشی غیررسمی به امری رایج تبدیل‌ شده، به‌خصوص در شرایطی که بازار کار به‌سرعت در حال تغییر است.

هر سنی که داشته باشید، هیچ‌گاه برای شروع مجدد دیر نیست. هنگامی که به آموزش و فراگیری دانش و اطلاعات جدید روی می‌آورید، عملاً در حال گسترش فرصت‌های پیش روی خود هستید و در کنار آن، امکان عملی کردن فعالیت‌هایی که پیش از این ممکن نبوده را خواهید داشت و یا راهی برای رهایی از شرایط ناخوشایند می‌یابید.

امروزه اقتصاد ما به سمت قراردادهای کوتاه مدت و پاره وقت و با الگوهای کاری منعطف‌تر حرکت می‌کند. ما باید سازگاری خود را با تغییرات دنیای کار حفظ کنیم و با خروج از منطقه امن، خود را بیشتر با شرایط موجود وفق دهیم و همچنین تصورات اشتباهی که در مورد قابلیت‌های خود و ایمانمان داریم را از بین ببریم.

زندگی رضایت‌بخش ارام

دستیابی بیشتر با مهارت‌های ذهنی

ممکن است در کار خود حرفه‌ای باشید، اما باز هم احساس خلاء کنید. یا شاید از مسیر شغلی خود راضی نیستید و فکر می‌کنید وقت آن رسیده تا کاری جدید انجام دهید؛ همچنین شاید فکر کنید که به‌زودی بازنشسته می‌شوید و در اندیشه‌ی قدم بعدی هستید.

یادگیری هرگز نباید متوقف شود!

یادگیری می‌تواند شانسی برای رفتن به دنبال رویایی باشد که همیشه در سرمان بوده؛ اما هرگز فرصت و یا زمان دنبال کردن آن را نداشته‌ایم. اکنون می‌تواند زمان مناسبی برای ایجاد تغییراتی باشد که سال‌ها پیش باید انجام می‌شد.

در گام اول، ۷ مهارت برای ساختن زندگی رویایی را بیاموزید.

در هر وضعیتی، با داشتن این ۷ مهارت، به شکل مؤثری قادر به مقابله با چالش‌های زندگی خواهید بود. اجازه ندهید سن، محدودیت‌ها و یا منطقه امن، شما را از آرزوهای بزرگ‌تر و تلاش برای بهبود خود بازدارد.

کلید تبدیل و تغییر در دست خود فرد است. همه‌ی افراد بدون شک از توانایی لازم برای انجام کارهای بزرگ برخوردارند. اجازه ندهید که زندگی افسار شما را به دست گیرد! وقت آن رسیده است که یک زندگی پر از لذت را دنبال کنید.

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

حرکت دسته جمعی منظم و شگفت‌انگیز پرندگان

پرندگان یک دسته با هم و با نظم بال می‌زنند، اما چگونه؟

دانشمندان مدت‌ها از اینکه چطور و چگونه ماهی‌ها به‌صورت دسته‌جمعی شنا می‌کنند و همچنین پرندگان در یک دسته با هم و منظم پرواز می‌کنند، حیرت‌زده بودند. در این نظم برای هر فرد، چه مزیتی وجود دارد؟ تحقیقات جدید از دانشگاه نیویورک کمک می‌کند تا مزایای چنین ساختارهایی روشن شود.

برخلاف، یک گروه مثل دوچرخه‌سواران که با فشار دادن لاستیک‌های خود بر زمین، در حال حرکت روی زمین هستند، محیط حرکت ماهی‌ها و پرندگان، فضای است که اطراف آن‌ها را فراگرفته و نه فقط زیر آن‌ها را. هر دو گروه اساساً با مکانیزمی مشابه، این کار را انجام می‌دهند: چیزی که جوئل نیوبولت دانشجوی دکترای دانشگاه نیویورک و نویسنده اصلی این تحقیق، آن را حالت مگس‌پران (فلاپینگ) نامیده است.

حرکت دسته جمعی منظم و شگفت‌انگیز پرندگان

نیوبولت می‌گوید: تحقیقات قبلی نشان داده است که در گروه‌هایی مانند دسته‌های ماهی‌ها و دسته‌های پرندگان، انجام این حرکات منظم می‌تواند باعث کاهش میزان انرژی لازم برای حرکت در آب و یا هوا شود. این روش حرکت باعث می‌شود که دسته‌های ماهی‌ها و دسته‌های پرندگان در اشکال مشخص حرکت کنند. هندسه حرکت ممکن است از گونه‌ای به گونه دیگر متفاوت باشد؛ حرکت V شکل دسته سارها با حرکت غاز کانادایی متفاوت است اما هر دو از گروه‌شان سود می‌برند.

در مدل‌های قبلی این رفتار، دانشمندان بر این باور بودند که هر ماهی یا هر پرنده دقیقاً مانند دیگران حرکت می‌کند، مانند یک گروه از ماشین‌ها؛ اما واقعیت پیچیده‌تر است: با اینکه هر غاز در جهان متفاوت از غازهای دیگر است، به‌نوعی همه گروه‌های غازهای کانادایی به شکل مشابهی پرواز می‌کنند.

حرکت دسته جمعی منظم و شگفت‌انگیز پرندگان

محققان مطالعه اخیر با استفاده از ماشین‌ها، حرکت مگس‌پران (فلاپینگ) را در یک محیط کنترل شده، مدل کردند. آن‌ها دو هیدروفویل، یک سطح شناور برای حرکت کارآمد در مایع را در یک مخزن آب قرار دادند. آن‌ها یک فویل را پشت سر دیگری گذاشتند و هر دو را به شیوه‌ای مشابه با حرکت کلی دم ماهی در حال شنا و یا بال پرنده در حال بال زدن تکان (حرکت) دادند. آنچه که آن‌ها پیدا کردند، این بود که هیدروفیل جلویی از خود رد پایی به‌جا می‌گذارد که بر روی موقعیت هیدروفیل عقبی اثر می‌گذارد. بر اساس یک ویدئو تکمیلی که توسط محققان منتشر شده است، آن رد پا حتی می‌تواند مانع برخورد عقبی با جلویی و یا جدا شدن عقبی از جلویی شود.

کیت مورد از دانشگاه Lehigh که در تحقیق حاضر شرکت نداشته است، می‌گوید: آزمایش نشان می‌دهد که این تنظیمات بسیار قدرتمند هستند. آزمایشگاه او نیز به بررسی و مطالعه فلاپینگ می‌پردازند. او می‌گوید که تحقیقات بیشتر روی این ایده متمرکز شده‌اند که شکل دسته‌های ماهی‌ها یا دسته‌های پرندگان از هوا یا آب‌های اطراف آن‌ها متأثر می‌شود که بر روی بال پرنده یا باله ماهی نیرو وارد می‌کنند.

حرکت دسته جمعی منظم و شگفت‌انگیز ماهیان

اما یافته شگفت‌انگیز این بود که ارتباط بین هیدروفیل‌ها و تأثیر رد پا، بدون در نظر گرفتن چگونگی انجام حرکت فلاپینگ به روش‌های مختلف، یکسان باقی می‌ماند. کیت می‌گوید: من واقعاً از این یافته‌ها بسیار شگفت‌زده شدم. این یک ایده کاملاً جدید است. چیزی که ماهی‌ها را مشابه نگه می‌دارد، نیرویی است که توسط آب اعمال می‌شود. در آزمایشات، رد پای ایجاد شده توسط هیدروفویل جلویی، روابط هیدروفیل عقبی را مشخص می‌کند. این رابطه هیدروفیل عقبی را هل خواهد داد و یا آن را نزدیک‌تر خواهد کشید.

این تیم امیدوار است که با درک اینکه چگونه یک ماهی یا یک پرنده به‌صورت موفقیت‌آمیز حرکت در گروه را مدیریت می‌کند، بتواند بینش را به طراحان فناوری‌های انرژی جایگزین مانند انرژی باد و آب ارائه دهند. نیوبولت می‌گوید: بسته به سرعت رودخانه و فاصله آن‌ها، شما می‌توانید بهره‌وری بیشتری را در دنبال کنندگان (عقبی‌ها) ببینید.

اما حتی حیوانات هم در این نقطه مرموز هستند. نیوبولت می‌گوید: در واقع چیزهای زیادی در مورد این حرکت‌ها در گروه‌ها باید دانسته شود.

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4