مجله خلاقیت و نوآوری

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خلاقیت و مهارت» ثبت شده است

چرا ما از کمک گرفتن از دیگران می‌ترسیم؟

شاید نمی‌دانیم که در این‌جور مواقع چه کاری را باید انجام دهیم و با وجود اینکه به کمک دیگران نیاز داریم، باز هم درخواست کمک نمی‌کنیم یا اینکه می‌ترسیم از کسی تقاضای کمک کنیم. بسیاری از انسان‌ها تمایلی به کمک گرفتن از دیگران ندارند و تصمیم می‌گیرند تا در تنهایی خود، رنج بکشند.

چرا ما از کمک گرفتن از دیگران می‌ترسیم؟

چرا ما از کمک گرفتن از دیگران می‌ترسیم؟

چه چیزی باعث می‌شود تا از دیگران کمک نگیریم؟ گاهی اوقات ممکن است به این خاطر باشد که از درخواست کردن کمک از دیگران واهمه داریم چون نمی‌خواهیم در مقابل غریبه‌ها، دوستان یا حتی رئیسمان فردی ضعیف، نیازمند و بی‌کفایت به نظر برسیم.

در محیط‌های کاری که بین کارمندان رقابت زیادی وجود دارد، اگر کسی درخواست کمک کند باعث می‌شود تا دیگران از این کار او بر علیه او استفاده کنند؛ فقط به این خاطر که چیزی را نمی‌داند و البته این ترس تا حدی قابل درک است. اگر خیلی رک از دیگران درخواست کمک کنید، ممکن است به شما به عنوان فردی نگاه کنند که همیشه به دیگران اعتماد می‌کند و از طرفی در برابر دوستانتان، فردی ناتوان شناخته می‌شوید. واقعیت این است که طرز فکر همه‌ی افراد شبیه به هم نیست. البته بعضی از افراد هم هستند که به بهانه ترفیع در شغلشان به دیگران کمک می‌کنند.

 ترس از کمک گرفتن از دیگران

بعضی از افراد هم فکر می‌کنند که با کمک گرفتن از دیگران شهرتشان به خطر می‌افتد و در نتیجه احساس شرمساری و ناامنی می‌کنند. حتی ممکن است به توانایی‌هایشان شک کنند، اعتمادبه‌نفسشان پایین بیاید و نگران این باشند که دیگران چه فکری در موردشان می‌کنند. اکثر افراد دوست ندارند در محیط کاریشان توجه دیگران را به خودشان جلب کنند. متأسفانه همه‌ی ما به خاطر گرایشی طبیعی که داریم، خودمان را با بی‌رحمی قضاوت می‌کنیم و اغلب فکر می‌کنیم که موقعیت بدتر از چیزی است که در واقعیت نشان می‌دهد. در نتیجه، حجم زیادی از اطلاعات را با کمک نگرفتن از دیگران از دست می‌دهیم. می‌توانیم به تمامی این شرایطی که بر خودمان تحمیل می‌کنیم، با دید مثبتی نگاه کنیم یا اینکه بیاموزیم که چگونه چنین موقعیت‌هایی را با اعتمادبه‌نفس بیشتر مدیریت کنیم.

حالا می‌خواهیم مثالی در این زمینه برایتان بزنیم؛ فردی را می‌شناسیم که صاحب شرکت است و از سنین جوانی کار خود را شروع کرده است و در سن ۴۰ سالگی تبدیل به مرد موفقی در زمینه تجارت شده است. این فرد، مربی و مشاوری در زندگی خود داشته است و به‌صورت ماهانه جلساتی را با این مربی برگزار می‌کند. مربی هم توانسته است در ابعاد متفاوتی از زندگی به این فرد کمک کند. هدف از داشتن مربی این است که فرد روشن فکر شود و ابعادی از زندگی که ممکن است از آن غافل باشد را به درستی ببیند. این فرد، حضور مشاور را دلیل موفقیت کاری‌اش می‌داند و هرگز وجود او را نشانه‌ای از ضعف و ناتوانی نمی‌داند.

روش های کمک به دیگران بدون ترس

دیدگاه ما غلط است

بسیاری از ما به طور خودکار و غیر ارادی فکر می‌کنیم که رفتن به نزد مشاور، گذراندن دوره‌های رشد شخصیتی یا ملاقات منظم با مشاور زندگی به این معنی است که اتفاق بدی در زندگی پیش آمده است یا اینکه در حال وقوع است. در کل، کلمه‌ی «کمک» در ذهن اکثریت افراد معنی منفی‌ای دارد. واقعیت این است که اگر به کمک گرفتن از دیگران با دیدگاهی مثبت نگاه کنیم، رفتن به نزد مشاور و استفاده از نظریات او در زندگی تبدیل به کار قدرتمندانه و مثبتی می‌شود.

حتماً لازم نیست که برای کمک گرفتن و تغییر زندگی‌تان در موقعیت سختی قرار داشته باشید

در هر شرایطی که هستید می‌توانید از دیگران کمک بگیرید و حتماً لازم نیست که در موقعیت بدی قرار داشته باشید. می‌توانید به این فکر کنید که می‌خواهید سلامتی و خوشبختی خودتان را در زندگی ارتقا دهید و با افزایش اعتمادبه‌نفس خودتان، فرد موفق‌تری شوید. همه‌ی افراد در طول زندگی خود دوست دارند تا تغییر کنند. تغییر چه در شرایط کاملاً طبیعی صورت بگیرد یا در موقعیتی انجام شود که فرد مجبور به تغییر باشد، همیشه به معنای بهبود سلامت و خوشبختی در زندگی است و اجازه می‌دهد تا تبدیل به ورژن بهتری از خودمان بشویم.

نکته‌ای که باید در نظر داشته باشید این است که نمی‌توانید به تنهایی تغییر کنید و این کاملاً طبیعی است؛ باید این واقعیت را بپذیرید و بدانید که کمک گرفتن از دیگران یا از جایی، کار کاملاً طبیعی و نرمالی است و چیزی نیست که به خاطر آن احساس شرمندگی کنید و خجالت بکشید.

ترس از کمک گرفتن از دیگران

کمک گرفتن از دیگران نشانه ضعف فرد نیست

در مثالی که برایتان زدیم، داشتن مشاور زندگی باعث می‌شود تا فکر فرد بازتر شود و بتواند برنامه‌ریزی دقیق‌تر و بهتری انجام دهد. کسی که مدیر یک شرکت است، در کنار اینکه باید یک پدر و همسر خوبی باشد، مسئولیت‌های زیادی را بر روی دوش خود دارد. مشاور زندگی، کسی است که رسیدن به اهداف فردی را دائماً یادآوری می‌کند و در برخورد با مشکلات یا موقعیت‌های سخت به فرد کمک می‌کند تا با دیدی وسیع‌تر بتواند خود را پیدا کند. البته منظور ما این نیست که فقط از مشاور زندگی کمک بگیرید بلکه شامل هر نوع کمکی می‌شود. تحقیقات ثابت کرده است که داشتن سیستم حمایتی، فواید مثبت زیادی را به دنبال دارد؛ مثل رسیدن به سطوح بالاتری از خوشبختی و تندرستی، استفاده بهتر از استعدادها و زندگی طولانی‌تر و سالم‌تر.

برای اینکه بتوانید بیشتر این موضوع را درک کنید، می‌توانیم بگوییم که افراد موفق هم همیشه از دیگران کمک می‌گرفتند و از نصیحت‌های دیگران در زندگی خود استفاده می‌کردند یا مثلاً پشت هر ورزشکار موفقی، یک مربی وجود دارد. مربی، ورزشکارها را تربیت و راهنمایی می‌کند تا بتوانند به موفقیت برسند. مربی‌ها، توانایی کشف نقاط ضعف و رشد نقاط قوت ورزشکارها را دارند. ورزشکار بر روی روال تربیتی فعلی یا روال خاصی متمرکز می‌شود ولی مربی نقشه بزرگ‌تری برای اجرا دارد و روال تربیتی ورزشکارها تنها یکی از چند هدف مربی محسوب می‌شود که در نهایت منجر به موفقیت و عملکرد بهتر ورزشکارها می‌شود. بدون برنامه‌ریزی و دیدگاه مربی برای اجرای روال‌های تربیتی و همچنین راهنمایی بیشتر، ورزشکارها نمی‌توانند به خوبی تربیت شوند و نهایت تلاش خود را کنند.

کمک گرفتن از دیگران یک توانمندی است

با کمک گرفتن همیشگی یا پذیرفتن نصیحت دیگران، می‌توانید زندگی‌تان را کنترل کنید و اجازه ندهید که شرایط خارجی (مثلاً اینکه افراد دیگر چه فکری در مورد شما می‌کنند) روی رفتار و عملکردتان تأثیر بگذارد. پذیرفتن نقاط ضعف به شجاعت خاصی نیاز دارد. اگر در مرحله‌ای از زندگی‌تان قرار دارید که می‌خواهید تغییراتی را ایجاد کنید و یا اوضاع زندگی‌تان را بهبود ببخشید، وقت این است که با کمک گرفتن از دیگران، نقاط ضعفتان را به نقاط قوت تبدیل کنید.

 

منبع: چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۱:۰۲
viator baran4

چطور یک چرخه بازخورد یادگیری مفید داشته باشیم؟

چرخه بازخورد یادگیری

استفاده از چرخه بازخورد

یادگیری بدین ‌صورت انجام می‌پذیرد که شما برای انجام کاری تلاش می‌کنید، در این فرآیند تجربه کسب کرده و درس می‌گیرید، دوباره به تلاش خود ادامه می‌دهید و هر بار پیشرفت را در کار خود حس می‌کنید. هر بار که این فرایند یادگیری را تکرار می‌کنید، وارد چرخه‌ای به‌نام چرخه بازخورد می‌شوید. پیش از آنکه بتوانید با اطمینان و اعتمادبه‌نفس یک مهارت را انجام دهید، باید چندین بار خود را وارد چرخه بازخورد کنید.

چیزی که یک شخص با توانایی یادگیری سریع را از فردی با قدرت یادگیری کندتر جدا می‌کند، استعداد ذاتی و طبیعی نیست؛ بلکه تفاوت در این است که یادگیرنده سریع می‌داند که چگونه مطالب را بهتر یاد می‌گیرد و یک روش اصولی دارد که برای یادگیری چیزهای جدید آن را به کار می‌گیرد. آنها می‌دانند چگونه به‌طور مؤثر از چرخه بازخورد خود برای سرعت بخشیدن به روند یادگیری استفاده کنند؛ بنابراین خبر خوب برای شما این است که اگر شما در حال حاضر مایل به یادگیری مهارتی جدید در کوتاه‌ترین زمان ممکن هستید، فقط باید یاد بگیرید که چگونه یک چرخه بازخورد کارآمد برای خود ایجاد کنید.

چرخه بازخورد

چرخه بازخورد چیست؟

بازخورد به معنای کسب اطلاعات در مورد چگونگی عملکرد شما هنگام تلاش برای انجام یک مهارت جدید است. بازخورد به ‌شما می‌گوید که کجای کارتان را درست یا غلط انجام داده‌اید. یک چرخه بازخورد از ۳ مرحله تشکیل‌شده است:

  • تمرین/اعمال: این مرحله‌ای است که در آن اقدام به انجام کاری می‌کنید که می‌خواهید آن را یاد بگیرید.
  • اندازه‌گیری: در این مرحله‌، شما در مورد عملکرد خود اطلاعات کسب می‌کنید. این مرحله اغلب نادیده گرفته ‌می‌شود و یا به‌طور ناقص انجام می‌گیرد.
  • یادگیری: در این مرحله شما کارکرد خود را تجزیه ‌و تحلیل می‌کنید و با انجام اصلاحات سعی می‌کنید که عملکرد خود را در تلاش‌های بعدی بهبود بخشید.

نکته مهم این است که هنگام یادگیری یک مهارت تازه این سه مرحله را شناسایی کنید و به کار بگیرید. بسیاری از افراد تنها مرحله ۱ را تکمیل کرده و برای مرحله دوم فرایندی نامشخص و ناکارآمد را پیش می‌گیرند که منجر به نتایج ضعیف در مرحله سوم می‌شود. یک چرخه درست و هموار به شما کمک خواهد کرد که با انجام اصلاحات به‌طور مداوم پیشرفت کنید و دانش خود را در خصوص مهارت مورد ‌نظر ارتقاء بخشید.

چگونه یک چرخه بازخورد مفید داشته باشیم؟

برای اطمینان از اینکه چرخه بازخورد شما مؤثر است، باید سه عامل کلیدی را دنبال کنید: ثبات، سرعت و دقت.

ثبات و پایداری به معنی داشتن یک روش معمول برای رسیدن به بازخوردی باکیفیت قابل‌قبول است. شما باید به‌منظور اندازه‌گیری، یادگیری و اعمال اصلاحات، تمام تمرینات و تجربه‌های یادگیری را با هم مقایسه کنید. اگر بازخورد شما از ثبات لازم برخوردار نباشد، سخت می‌توانید بفهمید که کجای کارتان اشتباه بوده و یا در چه زمینه‌ای پیشرفت کرده‌اید.

برای مثال، فرض کنید در حال یادگیری ساز گیتار هستید. اگر هر بار که تمرین می‌کنید آهنگ متفاوتی بنوازید، بازخوردی بسیار ناپایدار خواهید داشت. از آنجا که هر آهنگ دشواری، ریتم و گام خاص خود را دارد، شما با هیچ روش قابل ‌اطمینانی نمی‌توانید دو آهنگ متفاوتی که نواخته‌اید را با یکدیگر مقایسه کنید. پس بهترین راه یادگیری این است که یک آهنگ را چندین بار تمرین کنید تا به مهارت لازم دست یابید؛ این مورد به نظر واضح و روشن می‌آید، اما این فقط یک مثال بود. بسیاری از اوقات، فرآیند یادگیری سخت پیش می‌رود چراکه ما تمرکز لازم برای حفظ محیطی باثبات برای انجام کار را نداریم.

چرخه بازخورد یادگیری سریع

سریع باشید!

بیایید به عامل دوم بپردازیم: سرعت. داشتن بازخوردی سریع مهم است چراکه هرچه گرفتن بازخورد بیشتر طول بکشد، فرآیند یادگیری و عملکرد بهتر نیز طولانی‌تر خواهد بود. به همین دلیل است که برخی افراد وقت زیادی را صرف تمرین می‌کنند، اما پیشرفت بسیار آهسته‌ای دارند. از سوی دیگر، بهترین نوع بازخورد تقریباً آنی و لحظه‌ای است. بهتر است تا جای ممکن زمان لازم برای تکمیل یک چرخه بازخورد کوتاه باشد. به این دلیل که می‌توانید تعداد دفعات بیشتری تمرین کنید و درنتیجه در مدت‌زمان یکسان، پیشرفت بیشتری خواهید داشت.

 

چگونه بازخوردی سریع داشته باشیم؟

کلید بازخورد سریع این است که مهارت یا دانش را به اجزاء مختلف تقسیم کنید. این اجزاء می‌توانند شامل مراحل مختلف، زیرمجموعه مهارت‌ها و یا به ترتیب دشواری باشند. به‌عنوان ‌مثال، اگر مهارتی که می‌خواهید یاد بگیرید، شامل یک توالی دنباله‌دار (مانند یک فرآیند گام‌به‌گام) است، شما می‌توانید در هر مرحله، میزان یادگیری خود را بررسی کنید. به‌جای تمام فرآیند، برای هر مرحله چرخه بازخورد جداگانه‌ای ایجاد نمایید. فرآیند‌ها را به قسمت‌های مختلف تقسیم و روی هرکدام به‌طور جداگانه تمرکز و فعالیت کنید.

فرض کنید در حال یادگیری آشپزی هستید. شما می‌توانید این مهارت را به مراحل مختلف، مانند پیدا کردن مواد تازه و مناسب، آماده‌سازی مواد، آماده‌سازی ادویه‌جات و سس‌ها، تزیین غذا و پذیرایی تقسیم کنید. یا اینکه تصور کنید می‌خواهید فوتبال بازی کردن را بیاموزید. شما می‌توانید مهارت‌های کوچکی که باعث یادگیری تکنیک‌های مهم‌تر برای بازی فوتبال می‌شود را شناسایی کنید و برای هرکدام چرخه بازخورد جداگانه‌ای ایجاد کنید. پس شما می‌توانید با نحوه صحیح پا ‌به‌ توپ شدن شروع کنید، سپس سراغ پاس‌کاری و شوت زدن بروید. عامل سوم و نهایی در یک چرخه بازخورد مؤثر، دقت است. بدان معنا که چرخه بازخورد با دقت تمام، چگونگی عملکرد ما را نشان دهد. از آنجا که این بازخورد است که به شما می‌گوید در چه زمینه‌ای نیاز بیشتری به پیشرفت دارید، عامل دقت بسیار مهم است. به همین دلیل است که اندازه‌گیری بازخورد یک عامل کلیدی برای داشتن بازخوردی مؤثر محسوب می‌شود.

چگونه بازخورد را اندازه‌گیری کنیم؟

به‌دست آوردن دقت در بازخورد، یک نقطه‌ضعف رایج برای بسیاری از افراد تحت تعلیم است؛ چراکه همیشه تعریف اینکه دقت به چه معنا است، کار ساده‌ای نیست. برای دریافت بازخوردی دقیق، ما باید راهی برای اندازه‌گیری آن داشته باشیم. دلیل اینکه گاهی بازخورد خوبی دریافت نمی‌کنیم این است که ما سعی می‌کنیم پیشرفت خود را بدون در ‌نظر گرفتن کیفیت عملکردمان اندازه‌گیری کنیم؛ یا اینکه برای سنجش بازخورد از معیار‌های غلط استفاده می‌کنیم. بدتر از همه اینکه ممکن است شما اصلاً اقدام به ثبت و اندازه‌گیری عملکرد خود نکرده باشید. آیا تجربه بودن در چنین موقعیتی را به یاد دارید؟

برای یافتن زمینه‌های پیشرفت، شما باید بتوانید عملکرد فعلی خود را با عملکرد قبلی مقایسه کنید. چراکه باید به‌نوعی یک زمینه یا چیزی برای مقایسه داشته باشید تا بتوانید به دنبال فرصت برای پیشرفت باشید. تعیین کمیت و کیفیت عملکرد، راهی برای اندازه‌گیری دقیق آن است. تعیین کمی و کیفی چیزی به معنای پیوست کردن یک عدد به آن است. با این اقدام دو عامل ثبات و عینی بودن وارد کار می‌شوند که برای مقایسه دو چیز می‌تواند مثبت تلقی شود. اندازه‌گیری بازخورد می‌تواند اطلاعات سازنده‌ای به شما بدهد که در طی هر مرحله از چرخه بازخورد به شما کمک کند.

فرض کنید شما در حال تمرین حرکت با توپ بسکتبال هستید. وقتی‌که برای اولین بار اقدام به حرکت با توپ می‌کنید، مربی به شما می‌گوید که کارتان خوب بود. در دومین اقدام عملکرد شما بهتر می‌شود و مربی هم با گفتن اینکه کار شما عالی بوده است، این نکته را تائید می‌کند. البته، توانایی کار با توپ شما پیشرفت کرده است، شما و مربی این را می‌دانید؛ اما چه مقدار؟ و چگونه می‌توانید مهارت‌های کار با توپ خود را بهتر کنید؟ انجام یک کار خوب و یا یک کار عالی به‌درستی عملکرد شما را نشان نمی‌دهد و مشخص نخواهد بود که چقدر می‌توانید پیشرفت کنید.

اما حالا در سناریوی دوم، اگر شما بتوانید بدون اینکه توپ از زیر دست‌تان خارج شود، چهار بار طول زمین بسکتبال را طی کنید، مربی به شما می‌گوید که کارتان خوب بوده است. در مرحله بعد مربی از شما می‌خواهد که هشت بار طول زمین بسکتبال را بدوید، بدون اینکه اجازه دهید توپ از دستان‌تان خارج شود. شما این کار را انجام می‌دهید و مربی می‌گوید که کارتان عالی بوده است. شما اکنون می‌توانید از طریق تعداد دفعاتی که زمین بسکتبال را طی کرده‌اید، پیشرفت خود را اندازه‌گیری کنید.

با عددی که به عملکردتان پیوست شده است حالا می‌توانید برای پیشرفت بیشتر به خودتان فشار بیاورید و برای مثال شانزده بار یا بیشتر طول زمین بسکتبال را با توپ طی کنید. حتی می‌توانید موانع بیشتری اضافه کنید و برای مثال درحالی‌که یک رقیب سعی دارد توپ را از شما بدزد، طول زمین را بدوید. اگر موفق به این کار شدید، می‌توانید تعداد رقبا را به دو نفر افزایش دهید و به همین ترتیب ادامه دهید. شما اکنون به‌راحتی می‌توانید پیشرفت خود را اندازه‌گیری کنید.

به‌طور مداوم چرخه بازخورد خود را بهبود بخشید

بنابراین اکنون‌که شما با چرخه بازخورد آشنا شدید، آماده‌اید که آن را در عمل اجرا کنید؟ چه مهارت جدیدی را می‌خواهید شروع کنید؟ هنگام یادگیری این مهارت جدید، هر مرحله از چرخه بازخورد را به کار بگیرید و با چشمان خود ببینید که یادگیری با سرعت بیشتری صورت می‌پذیرد. برای اینکه حرکت رو به‌ جلوی خود را حفظ کنید و از درجا زدن یا پسرفت جلوگیری کنید، این نکته بسیار مهم است که به‌طور مداوم چرخه بازخورد خود را بهبود بخشید.

بهبود بخشیدن چرخه بازخورد یعنی اینکه بدانید در مرحله بعد چه چیزی را اندازه‌گیری کنید و چه سؤالاتی بپرسید که به این اطلاعات دست یابید.

 

منبع: چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۷ ، ۱۶:۱۲
viator baran4