انسان واقع بین بهتر است یا انسان خیال پرداز؟
انسان واقع بین بهتر است یا انسان خیال پرداز؟
ذات ما انسانها به گونهای است که دوست داریم احساس امنیت کنیم؛ در راحتی و آسایش باشیم و از خطر هم دور باشیم. از ابتدای خلقت بشر هم وضعیت به این صورت بوده است و تنها چیزی که انسان نخستین میدانست، این بود که بقا و زنده ماندن را در اولویت خود قرار بدهد. حتی امروزه هم بسیاری از افراد، زندگی امن را ترجیح میدهند و در هنگام گرفتن تصمیم از ریسک کردن یا اعتماد به دیگران خودداری میکنند.
انسانهای واقعبین و خیالپرداز
اگر بخواهیم سادهتر بیان کنیم، در کل انسانها به دو دسته تقسیم میشوند: انسانهای واقعبین و انسانهای خیالپرداز.انسانهای واقعبین، کاملاً منطقی و محتاط هستند و همیشه قبل از اینکه تصمیمی (مخصوصاً تصمیمات بزرگ و بسیار مهم) بگیرند، اول فکر میکنند و جنبههای مثبت و منفی را میسنجند؛ این تصمیمات میتواند انتخاب رشته دانشگاهی، انتخاب حرفه و شغل، خرید فلان ماشین یا خانه، رفتن به تعطیلات یا خرید فلان ساعت باشد. انسان واقعبین قبل از اینکه بخواهد تصمیمی بگیرد، زمان زیادی را صرف فکر کردن میکند. افراد واقعبین، دائماً برای آینده خود برنامهریزی میکند و از خود میپرسند «بعدش باید چه کار کنیم؟» البته ممکن است نتوانند بهطور انتزاعی تمامی احتمالات را از قبل پیشبینی کنند. توانایی این افراد در پیشبینی آینده از اطمینان آنها به برنامهها و تصمیماتشان نشئت میگیرد.
افراد واقعبین هم رؤیاهایی در ذهنشان دارند ولی این آرزوها و رؤیاها ریشه در جاهطلبی، سایر محرکها و تصمیمات آنها دارد. در واقع آنها اهداف خاصی را در بازه زمانی مشخص برای خود تعریف میکنند. افراد واقعبین میدانند که پیشرفت در زندگی به جاهطلبی و محرکهای بیشتر و به ارتباط با دیگران هم نیاز دارد. آنها فکر میکنند که زندگی همواره با اضطراب و استرس همراه است چون ما انسانها زندهایم، مسئولیتهای مختلفی بر روی دوشمان است و یا حتی باید سر ماه اجاره خانه را بپردازیم. در نتیجه این دسته از افراد تصمیمات بیخطری میگیرند و همیشه میدانند که چه چیزی برایشان بهتر است.
حالا میخواهیم در مورد انسانهای خیالپرداز صحبت کنیم؛ این انسانها غرق در خیالات خود هستند و رؤیاپردازان خوبی محسوب میشوند. آنها آرزوهای بسیار بزرگی در سر دارند، در زندگی ریسک میکنند، گاهی اوقات بدون فکر قبلی عمل میکنند ولی همیشه هنجارهای جامعه را به چالش میکشند و نمیتوانند مسائل مختلف را از ابعاد دیگر هم تحلیل کنند. البته انسانهای خیالپرداز هم برنامههای خودشان را دارند و از مسیر مشخصی پیروی میکنند ولی تمایل بیشتری به تغییر مسیر سفر خود از طریق زمان، تجربه و با پیروی از قلب خود دارند. انسانهای خیالپرداز برای انجام کارها از درون خود الهام میگیرد. دیدگاه هیچ کسی نمیتواند کششهای درونی این افراد را تغییر بدهد. این افراد اجازه نمیدهند که ترسهایشان آنها را از پا دربیاورد. ممکن است در هر دفعه شکست بخورند ولی هرگز در زندگی تسلیم نمیشوند.
ترسهایتان را بپذیرید
فکر میکنید که انسان واقعبینی هستید یا خیالپرداز؟ فکر میکنید که انسان واقعبین بهتر است یا انسان خیالپرداز؟ در زندگی همیشه باید تعادل ایجاد کنید. در واقع انسان واقعبین بهتر از انسان خیالپرداز نیست و هر دو چالشهای مخصوص به خودشان را در زندگی دارند. اینکه جایگاه فعلی شما در زندگی کجاست، اهمیت زیادی ندارد و باید با این دیدگاه به ترس نگاه کنید که راهی برای تغییر شماست که در نهایت میتواند شما را به ورژن بهتری از خودتان تبدیل کند.
خارج شدن از محیط امن، نوعی ترس است که باید آن را بپذیرید. اگر فکر میکنید که انسان خیالپردازی هستید، خیلی خوب است زیرا فرصتهایی که در خارج از محیط امن وجود دارد، برای شما جدید نیستند. مثلاً اگر تصمیم میگیرید تا از دانشگاه بیرون بیایید تا تجارت خودتان را آغاز کنید، خودتان به تنهایی به کشور جدیدی مهاجرت کنید یا اینکه از کسی که در خارج از تیم ورزشی شما وجود دارد سؤالاتی را بپرسید یا حتی تصمیم میگیرید تا شغل پردرآمد خودتان را بعد از ۱۰ سال رها کنید تا دی جی یا خواننده بشوید؛ در واقع تمامی این کارها را فقط به خاطر پشیمانیتان از اشتباهاتتان انجام ندادهاید، بلکه بیشتر از این ناراحت هستید که چرا همیشه از خودتان میپرسیدید که چه میشد اگر فلان کار را انجام میدادید.
اگر انسانی هستید که بیشتر ویژگیهای شما شبیه به افراد واقعبین است و همیشه در مسائل مختلف احتیاط میکند، بهتر است این بار در مورد خارج شدن از محیط امن بیشتر فکر کنید. البته خارج شدن از محیط امن به این معنی نیست که شروع به گرفتن تصمیمات عجولانه یا دلیرانه کنید؛ بلکه به این معنی است که ذهنتان را باز کنید و بفهمید که خارج شدن از محیط امن هم کار چندان بدی نیست و نباید از چیزی بترسید یا دچار شک و تردید بشوید.
مدیریت و کنترل ترس
وقتهایی که استرس دارید یا احساس ناراحتی میکنید، به یاد بیاورید که بهترین چیزها زمانی اتفاق میافتند که شما ترسیدهاید و یا در موقعیت ناخوشایندی قرار دارید. این تجربیات میتواند همزمان هم شما را به چالش بکشاند و هم به شما کمک کند تا رشد کنید و بزرگ بشوید. در این موقعیت به خودتان قول بدهید که با تمام قوایتان تلاش میکنید و همزمان توقعاتتان را هم پایین بیاورید تا بتوانید از ایجاد فشار اضافی جلوگیری کنید. زندگی در خارج از محیط امن میتواند بسیار ناخوشایند باشد بنابراین بهترین کاری که میتوانید برای رشد و پرورش خودتان انجام بدهید این است که تمرین کنید تا با رنج و ناراحتی به خوبی آشنا شوید.
ممکن است در زندگی بر سر دو راهی قرار گرفتهاید و در مورد مسئلهای دو دل هستید یا اینکه ممکن است از وضعیت فعلی خودتان اصلاً خوشتان نمیآید و در زندگیتان خوشحال نیستید. مکن است از شغلتان خوشحال نباشید، در رابطهای قرار دارید و از وجود شریک زندگیتان خوشحال نیستید و یا اینکه احساس میکنید که در جایگاه فعلیتان احساس راحتی بیش از حد میکنید و با هیچ چالشی رودررو نمیشوید؛ در واقع تمام این تردیدها، رد پای خیالات در زندگی هستند. در زندگی چه چیزی میخواهید؟ و به دنبال چه چیزی هستید؟
منبع: چطورپدیا