مجله خلاقیت و نوآوری

طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسیر شغلی» ثبت شده است

ملزومات موفقیت استارت آپ‌ها

استارت اپ ها چگونه موفق میشوند؟ شروع یک کسب‌وکار، نیازمند طی مراحل مختلف بی‌شماری است. کارآفرین‌های تازه‌کار و موسسان کسب‌وکارهای کوچک، اغلب هنگامی که همه‌ی عوامل موثر در پیاده‌سازی ایده‌ی خود را در نظر می‌گیرند، دچار احساس اضطراب می‌شوند.

علاوه بر آن، ممکن است به نظر برسد که شکست یا موفقیت، به یافتن سرمایه‌گذاران ثروتمند، مربیان متخصص، پوشش رسانه‌ای فراوان و «قهرمان‌»های دیگر بستگی دارد. اما حقیقت این است که شما از همان آغاز، برخی از مهم‌ترین دارایی‌های لازم برای رسیدن به موفقیت را دارید. این موارد چیزی از توانایی‌های ذهنی شخصی شما کم ندارند: قدرت فوق‌العاده‌ی مغز، قلب و دست‌های خود شما.

به بیان دیگر، بخش بزرگی از پتانسیلی که برای موفق شدن دارید، به‌وسیله‌ی موارد زیر تعیین خواهد شد:

  • کیفیت ایده‌ی شما
  • قدرت و صداقتی که در اعتقاد به آن دارید
  • تلاشی که برای به حقیقت بدل کردن آن خرج می‌کنید

با مغز خود به موفقیت برسید: تأثیر ایده‌های مبتکرانه

هر کسب‌وکار موفقی، چه بزرگ باشد چه کوچک، با یک ایده‌ی مبتکرانه آغاز شده است.

شرکت بزرگ «نایکی» (Nike) زمانی متولد شد که بنیان‌گذاران آن، پتانسیل پنهان دستگاه وافل‌ساز را برای ارتقاء قسمت تحتانی کفش ورزشی کشف کردند. هاوارد شولتز، مفهوم اسپرسو فروشی را از ایتالیا به آمریکا برد و استارباکس را به یک پدیده‌ی جهانی تبدیل ساخت و زمانی که جف بزوس در سال ۱۹۹۴ آمازون را پایه‌گذاری کرد، بسیاری حتی چیزی به نام اینترنت را نمی‌شناختند.

ملزومات موفقیت استارت آپ‌ها

درست است که آمال و آرزوهای شما در کسب‌وکار احتمالاً بیشتر در مقیاسی کوچک‌تر از این برندهای معروف در دنیا قرار می‌گیرد؛ اما گام اول شما در هر صورت با طرح یک ایده‌ی مبتکرانه آغاز می‌گردد؛ اما از کجا باید آغاز کرد؟ تیم بری، موسس نرم‌افزار Palo Alto و Bplans می‌گوید که هیچ نقطه‌ی شروعی بهتر از نگاه کردن در آینه نیست. هر کدام از ما، افرادی منحصر به فرد هستیم. هر کدام از ما، درون خود بذرهای موفقیت در کارآفرینی داریم. مفاهیمی که برای ما جذاب هستند، پرسش‌هایی که ما را به فکر وا می‌دارند، مهارت‌هایی که ما را از دیگران متمایز می‌کند و حسی درونی که به ما می‌گوید برخی کارها را می‌توان به شکلی متفاوت و بهتر انجام داد.

داشتن الگوهای الهام‌بخش در کسب‌وکار خوب است؛ اما نباید سعی کنید به دنبال تقلید از موفقیت دیگران باشید. کسب‌وکارهای موفق همیشه بر پایه‌ی استعدادهای خاص و نگرش‌های منحصربه‌فرد افرادی که آنها را پایه‌گذاری نمودند، ساخته شده‌اند. ایده‌ی حقیقتاً مبتکرانه‌ی شما برگرفته از شخصیت منحصربه‌فرد شما خواهد بود.

با قلب خود به موفقیت برسید: قدرت باور مثبت

برای آنکه ایده‌ی خود را به نتیجه برسانید، باید از صمیم قلب آن را باور داشته باشید. اگر نتوانید شور و شوق و اطمینان خود را از ایده‌ای که دارید به دیگران منتقل کنید، در قانع کردن دیگران برای سرمایه‌گذاری موفقیتی نخواهید داشت. شاید ایده‌ی یک کسب‌وکار، «عالی» به نظر برسد؛ اما اگر نتواند احساسات شدید شما را برانگیزاند، احتمالاً ایده‌ی مناسبی برای شما نخواهد بود. به تخته‌ی رسم برگردید و ایده‌ای خلق کنید که واقعاً بتوانید به آن متعهد بمانید.

روحیه‌ی مطمئن و پشتکار، عاملی مهم در موفقیت شما خواهد بود. مطمئن باشید که با تغییرات کنار خواهید آمد و یاد خواهید گرفت چگونه بر ترس خود غلبه کرده و با داشتن اعتماد به نفس، به سراغ تردیدها بروید. شدیداً به شفاف‌سازی اهداف خود پایبند باشید.

ملزومات موفقیت استارت آپ‌ها

مثلاً اگر کارآفرین مشتاقی باشید که با ریاضیات و محاسبات مشکل دارد (و بسیاری از افراد نیز چنین هستند)، پس احتمالاً تحت تأثیر پیش‌بینی‌های مالی قرار گرفته و شروع به اولویت‌بندی امور دیگر می‌کنید. شاید به خود بگویید «زیادی درگیر هستم» و به تعهدات خارجی خود بپردازید یا بیش از حد درگیر جزئیات برنامه‌ریزی مداوم کسب‌وکار شوید.

گاهی فقط برای عقب انداختن کارها، به این رفتارها روی می‌آوریم. گاهی نیز عملاً شروع به آوردن بهانه‌های پیشگیرانه برای شکستی می‌کنیم که می‌ترسیم اجتناب‌ناپذیر باشد. اگر حواس خود را جمع نکنید، ممکن است باورهای منفی به یک پیش‌گویی خودانگیزانه تبدیل شوند.

آزادسازی خود از منفی‌بافی، نیازمند تلاشی آگاهانه خواهد بود. به اهدافی که اغلب عقب می‌اندازید و وظایف سازنده‌ای که بر حسب عادت از آن دوری می‌کنید، دقت نمایید. از خود بپرسید چرا؟ وقتی یاد بگیرید چطور باورهای منفی کندکننده‌ی پیشرفت را شناسایی نمایید، قدرتی را برای تغییر آنها در خود احساس می‌کنید.

از ابزاری استفاده کنید که می‌تواند به شما کمک کند تا جنبه‌های چالش‌برانگیز کسب‌وکار خود را مدیریت نمایید. مثلاً اگر امور مالی، چالش‌برانگیز هستند و متوجه می‌شوید که از بررسی آنها سر باز می‌زنید، از یک ابزار برنامه‌ریزی کسب‌وکار و مدیریت مستمر امور مالی استفاده نمایید که پنلی در اختیار شما قرار می‌دهد تا بدون گرفتار شدن در صفحات گسترده، همواره نقطه‌ای را که در آن ایستاده‌اید، مشاهده کنید.

اگر لازم باشد چیزهای بیشتری درباره‌ی بازاریابی دیجیتالی یاد بگیرید، در یک کلاس آنلاین شرکت نمایید. مجبور نیستید همه‌ی مسائل را یکروزه حل کنید. موفقیت‌های کوچک در تلاش برای فرار از باتلاق به تاخیر انداختن امور، تأثیرات بسزایی خواهند داشت.

با دست خود به موفقیت برسید: تأثیرگذاری تلاش

بهترین ایده‌ها و دلسوزانه‌ترین باورها، بدون وجود اراده‌ای برای اقدام و سخت‌کوشی، بی‌ارزش و ناچیز خواهند بود.

گاهی می‌شنوید که مردم با اشاره به «خوش‌شانسی» از موفقیت رهبران کسب‌وکار صحبت می‌کنند. افرادی که چنین نظری دارند، دانش یا تجربه‌ی عملی اندکی از شروع یک کسب‌وکار داشته‌اند.

اگر باور داشته باشید که با پشتکار می‌توان موفق شد، چارچوب ذهنی مناسبی برای هر گونه تلاش در جهت رشد کسب‌وکار خود دارید. افرادی که به موفقیت از طریق شانس اعتقاد دارند، احتمالاً بهتر است به سراغ خرید بلیط‌های بخت‌آزمایی بروند و شرکت در قرعه‌کشی‌ها بروند. در دنیای کسب‌وکار، چیزی به نام شانس وجود ندارد؛ دلیل موفقیت، اراده و تمایل به سخت‌کوشی در جهت رسیدن به آن است.

افرادی که به سخت‌کوشی عادت دارند، به هنگام بروز چالش، دچار وحشت می‌شوند. آنها برای به‌دست آوردن مهارت‌های جدید مشتاق هستند؛ زیرا سریع می‌توانند از این مهارت‌ها در راه مفیدی بهره ببرند. برعکس تصویری که چشم‌انداز «بلندپروازی» به ذهن انسان می‌آورد، احتمالاً متوجه خواهید شد که خلاق‌ترین اندیشه‌ها عملاً زمانی که درگیر انجام کاری سازنده هستید، به ذهن شما می‌آیند. حتی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که افراد سخت‌کوش معمولاً از افراد بیخیال بیشتر عمر می‌کنند.

توماس ادیسون جمله‌ی معروفی دارد: «نبوغ از ۱ درصد انگیزه و ۹۹ درصد تلاش به‌وجود می‌آید.» از زمان ادیسون تاکنون، دنیا دچار تحولات فراوانی شده است؛ اما هنوز هم سرمایه‌ی پشتکار، موثرترین نوع سرمایه برای شروع کسب‌وکار است.

روش‌هایی عملی برای شروع

اگر به شروع یک کسب‌وکار فکر می‌کنید اما هنوز دست به کار نشده‌اید، به چند روش می‌توانید در مسیر موفقیت گام بردارید.

۱- اگر ایده‌ای برای کسب‌وکار دارید، یک طرح کسب‌وکار سریع یادداشت کنید: برنامه‌ی یادگیری

۲- ایده‌ی خود را اعتبارسنجی کنید و اطمینان حاصل نمایید که ارزش دنبال کردن را دارد.

شور و اشتیاق مهم است؛ اما جزئیات نیز اهمیت دارد.

از برنامه‌ریزی خاص خود استفاده نمایید تا کمک کند کاملاً بازار هدف ایده‌آل، ویژگی‌های محصول یا خدمات و اینکه نیاز به وام یا سرمایه‌گذاری خصوصی دارید یا خیر را بررسی نمایید. این چک‌لیست اعتبارسنجی ایده به شما کمک می‌کند تا همه‌ی جوانب امر را بسنجید.

۳- فراموش نکنید که به جزئیات بپردازید

زمانی که آماده‌ی شروع کسب‌وکار هستید، باید به ثبت ساختار قانونی کسب‌وکار خود، انجام تحقیق بازار، یافتن دفتر کار در صورت لزوم، ایجاد سایتی برای کسب‌وکار آنلاین و موارد فراوان دیگر فکر کنید!

وقتی استارت‌آپ یا کسب‌وکار کوچک خود را راه‌اندازی می‌کنید، از درخواست کمک و حمایت شبکه‌ی خود واهمه نداشته باشید. یافتن یک مشاور هم می‌تواند راهگشا باشد. موفق باشید!

 

منبع: چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۰۸
viator baran4

راهبردهای قیمت‌گذاری محصولات و خدمات در بازار فروش

گرچه راهبردهای فراوانی وجود دارد که می‌توانید برای حضور پیدا کردن در صنعت مدنظر خود به کار بندید؛ اما نتایج این راهبردها بی‌شک متنوع خواهد بود.

در این مقاله، روش به حداقل‌رساندن هزینه‌ها و به حداکثر رساندن درآمد را طی هفت روش از موثرترین و راهبردی‌ترین روش‌های موجود برای قیمت‌گذاری محصولات و خدمات ، خواهید آموخت.

قیمت‌گذاری محصولات و خدمات

درک روانشناسی مصرف‌کنندگان در ارتباط با قیمت‌گذاری

قیمت‌گذاری را می‌بایست فرایندی عملی با هدف نهایی در حرکت نگاه داشتن کسب‌وکار دانست. برای انجام این کار، می‌بایست روانشناسی قیمت‌گذاری را درک کنید؛ زیرا موفقیت یا شکست هر کدام از راهبردهای قیمت‌گذاری موجود، به این موضوع بستگی دارد.

در بازار، قیمت‌گذاری تنها موردی است که برای کسب‌وکار، درآمد به همراه دارد. به همین دلیل، آشنا شدن با روش‌های استفاه از آن برای کسب سود، اهمیتی حیاتی پیدا می‌کند. موارد زیر، تعدادی از این روش‌ها را شامل می‌شود.

۱- قیمت‌گذاری نفوذی

منظور از این راهبرد قیمت‌گذاری، انتخاب قیمتی برای محصول یا خدمات است که آنقدر پایین باشد که مشتریان را جذب کرده و سهمی از بازار به خود اختصاص دهد. زمانی که محصول، جایگاه خود را در ذهن مشتریان پیدا کرد، آنگاه می‌توان قیمت را بالاتر برد. دلیل اصلی استفاده از این راهبرد، سرعت بخشیدن به حضور اولیه‌ی کسب‌وکار از همان ابتدای کار و قرار گرفتن در جایگاهی محکم و استوار برای سودآوری در فروش‌های آینده با قیمت‌های بالاتر است. به‌علاوه، قیمت‌گذاری نفوذی همچنین کمک می‌کند تا مصرف‌کنندگان به دلیل قیمت پایین‌تر، تصمیم به تغییر برند منتخب خود بگیرند. این روش را می‌توان برای افزایش موثر وفاداری به برند، مورد استفاده قرار داد.

۲- قیمت‌گذاری پیشگیرانه

این راهبرد که نام‌های دیگری نیز مثل قیمت‌گذاری شکاری دارد، طبیعتی خشن داشته و هدف آن بیرون راندن رقبا یا جلوگیری از ورود آنها به بازار است. با فروش تعمدی محصولات با نرخی پایین‌تر از نرخ بازار (البته به‌صورت موقتی) می‌توان این کار را انجام داد. راهبردهای قیمت‌گذاری پیشگیرانه معمولاً در فروش‌های انحصاری یا بازارهای دیگری که سطح رقابت در آنها پایین است، وجود دارد؛ بدین‌ترتیب، این مورد برای صاحبان کسب‌وکارهای جدید، کارایی چندانی ندارد؛ اما راهبردی مهم و به‌صورت بالقوه مفید است که باید با آن آشنا شوید.

قیمت‌گذاری محصولات و خدمات

۳- قیمت‌گذاری تشویقی

در این ساختار قیمت‌گذاری، برخلاف قیمت‌گذاری پیشگیرانه، قیمت‌ها به گونه‌ای انتخاب می‌شوند که در میان محصولات یک شرکت، تعارض قیمتی وجود داشته باشد. به بیان دیگر، یکی از محصولات یا خدمات خود را با قیمت بالاتری ارائه می‌دهید تا فروش محصولی دیگر را بالا ببرید و نتیجه‌ی این کار به شکلی شگفت‌انگیز، همیشه یکسان است.

با این کار می‌توانید به شکلی موثر، سطوح قیمتی را پیاده‌سازی کرده و حجم کلی فروش را افزایش دهید. تا زمانی که بیش از یک محصول یا خدمات ارائه دهید و بتوانید قیمتی تعیین نمایید که نرخ تبدیل را بالا ببرد، استفاده از این راهبرد کار دشواری نخواهد بود.

۴- قیمت‌گذاری برتر

اگر یک محصول یا خدمات با کیفیت بالا در اختیار دارید، قیمت‌گذاری برتر، روشی برای تعیین یک قیمت مصنوعی بالا است تا بتوانید نظر مثبت مردم را به این محصول جلب نمایید. این نگاه مثبت، برای کسب‌وکارهای نوپا یک مزیت به شمار می‌رود. به‌علاوه، اگر محصولات شما به کیفیت بالا شهرت پیدا کنند، این راهبرد قیمت‌گذاری بسیار فوق‌العاده خواهد بود.

۵- قیمت‌گذاری روانشناسانه

این مسئله در اقتصاد رفتاری زیاد مورد بحث قرار می‌گیرد و فرایند تصمیم‌گیری خریدار را شامل می‌شود. در واقع، قیمت‌گذاری روانشناسانه، همان چیزی است که خریداران هر روز در معرض آن قرار می‌گیرند. به همین دلیل است که به ندرت پیش می‌آید محصول یا خدماتی را با قیمت‌هایی خلاف قاعده ببینید که به ۰، ۵ یا ۹ ختم نشود. علت آن است که بیشتر مشتریان به قیمت‌هایی تمایل دارند که چنین اعدادی در انتهای خود داشته باشند.

ایده‌ی اصلی آن همان چیزی است که باعث می‌شود ۹۹ هزار تومان از نظر خریدار، تفاوت بسیار زیادی با ۱۰۰ هزار تومان داشته باشد، اگرچه تفاوت آن فقط هزار تومان است. این روش همچنین اغلب برای ایجاد حباب قیمتی در محصولاتی نظیر پاستیل‌های فروشی در دکه‌های سینما مورد استفاده قرار می‌گیرد. یک چیز بسیار واضح و روشن است؛ این روش، تفاوت بسیار زیادی در مقدار فروش ایجاد می‌کند.

قیمت‌گذاری محصولات و خدمات

۶- قیمت‌گذاری ارزشی

راهبرد قیمت‌گذاری زیر، راهبردی است که حقیقتاً فقط بر محصولات اثرگذار است و به ارزش نسبی یک شیء می‌پردازد. یکی از مثال‌های خوب برای این مورد، سی‌دی و دی‌وی‌دی است. هزینه‌ی تولید آنها فارغ از اطلاعاتی که در آن گنجانده می‌شود، یکسان خواهد بود. بدین‌ترتیب، ارزش مشاهده ‌شده از هر چیز، همان ارزشی است که آن چیز خلق می‌کند. اگر بتوانید قبل از آنکه قیمت، معامله را بر هم بزند، متوجه شوید که مشتریان شما حاضر هستند چه قیمتی برای آن محصول بپردازند، در جایگاهی قرار خواهید گرفت که می‌توانید سودآوری خود را به حداکثر برسانید.

به‌علاوه، مطالعاتی برای مقایسه‌ی قیمت‌گذاری ارزشی و قیمت‌گذاری مقایسه‌ای انجام شده است. یک تحقیق در دانشگاه استنفورد نشان داد که اگر مقایسه‌ی محصول با گزاره‌های ارزش محصول در برابر مردم قرار گیرد، آنها محتاط شده و خرید کمتری انجام می‌دهند. در یک محیط دیجیتالی، مثلاً در دیجی‌کالا، می‌توان قیمت‌گذاری ارزشی را در طیف وسیع‌تری انجام داد. در این محیط، عوامل یکپارچه‌ی فراوانی نقش ایفا می‌کنند؛ مثلاً مشخصات محصول، صفحه‌نمایش‌های کناری، برجسته‌سازی، فیلم، نظرات مثبت و غیره..

قیمت‌گذاری محصولات و خدمات

۷- رهبری قیمت

در نهایت، رهبری قیمت مطرح می‌شود. این همان مرحله‌ای است که کسب وکار شما مستقل شده است و می‌تواند در بازار موجود، قیمت تعیین کند. بدین‌ترتیب، رسیدن به این جایگاه، هدفی ایده‌آل برای کسب‌وکار محسوب می‌شود و بیشتر برای کسب‌وکارهایی مفید است که در صنایعی فعال هستند که رقابت در آن کمتر مشاهده می‌شود.

به امید آنکه این مقاله برای شما مفید بوده باشد و شما را یک قدم به بهینه‌سازی سودآوری کسب‌وکار خود نزدیک کند. شما می‌توانید اعتماد به نفس کافی را برای به دست گرفتن قدرت قیمت و استفاده از آن به سود خود، به‌دست آورید.

کدام یک از این راهبردها را موثرتر می‌دانید؟ پاسخ خود را در قسمت نظرات بیان کنید.

 

منبع: چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۰۶
viator baran4

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری منظم و کارآمد

اقدامات لازم در جهت نوشتن یک برنامه‌ی کاری

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری

۱- هدف مورد نظر را شناسایی کرده و سپس به نوشتن یک برنامه‌ی کاری اقدام کنید. برنامه‌های کاری می‌توانند برای دلایل متنوع و متفاوتی مورد استفاده قرار بگیرند. در مرحله‌ی اول باید هدف خود را در قالب یک شیء در مقابلتان تصور کنید و سعی در توصیف آن داشته باشید. ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که هر برنامه‌ی کاری‌ای، برای یک دوره‌ی زمانی خاص شکل می‌گیرد (برای مثال: شش ماهه یا ۱ ساله).

  • در یک فضای کاری، برنامه‌های کاری می‌توانند درک عمیقی از پروژه‌های شما در طی چندین ماه آینده را به مافوق‌هایتان ارائه دهند. این برنامه‌های کاری، اصولاً پس از یک طرح‌ریزی دقیق از نحوه‌ی عملکرد شما و یا پروژه‌ی گروهی‌تان خواهد بود. برنامه‌های کاری همچنین می‌توانند نتیجه‌ی استراتژی و اهدافی باشند که شرکت کارفرمای شما برای یک سال کاری یا سال آینده طرح‌ریزی کرده است.
  • در دنیای علم و تحصیل، برنامه‌های کاری به دانش‌آموز و یا دانشجو کمک می‌کند تا بتوانند برنامه‌ی درست و منظم را برای یک پروژه‌ی عظیم به جریان بیندازند. این نوع برنامه‌ریزی همچنین می‌تواند به اساتید و معلمین کمک کند تا موارد مورد نیازشان را برای سال تحصیلی آماده کنند.
  • برای یک پروژه‌ی شخصی و آزاد، برنامه‌ی کاری می‌تواند ترسیم دقیقی از هدف اصلی شما، نحوه‌ی کار شما و تاریخی که برای تکمیل آن در نظر گرفته‌اید باشد. برنامه‌های کاری شخصی، قادر هستند تا شما را در مسیر اصلی رسیدن به هدفتان نگه دارند.

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری

۲- مقدمه و ارائه پس‌زمینه‌ای از کار را فراموش نکنید. برای برنامه‌های کاری حرفه‌ای، بسیار مهم است که مقدمه و پس‌زمینه را در خود داشته باشد. این دو مورد، اطلاعات مورد نیاز را برای مافوق یا مدیر شما تأمین کرده و به آن‌ها نقطه نظری دقیق از برنامه‌هایتان ارائه می‌دهد. نوشتن یک مقدمه و پس‌زمینه، معمولاً برای برنامه‌های درسی ضروری نیستند.

  • مقدمه باید کوتاه و مفید باشد. به مافوق خود یادآوری کنید که چرا این برنامه‌ی کاری را ترتیب داده‌اید. به معرفی پروژه یا پروژه‌هایی بپردازید که قرار است در آن دوره‌ی زمانی خاص به جریان بیندازید.
  • پس‌زمینه‌ی ارائه شده‌ی شما، باید شامل دلایل ایجاد این برنامه توسط شما باشد. برای مثال، بازخوانی اطلاعات و آمار گزارش‌های اخیر، می‌تواند مشکلاتی را که نیاز به تصحیح دارند را واضح‌سازی کرده و بازخوردهای لازم را برای پروژه دریافت کند.

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری

۳- اهداف و مقاصد خود را مشخص کنید. اهداف و مقاصد در یک موضوع مشترک هستند؛ هر دوی آن‌ها، به مسائلی اشاره دارند که شما امید دارید از طریق برنامه‌ی کاری خود به آن‌ها دست پیدا کنید؛ اما تفاوت آن‌ها نیز مهم و قابل ذکر است؛ اهداف جزء مسائل عامیانه می‌شود اما مقاصد شخصی اصولاً موارد خاصی را شامل می‌شوند.

  • لازم است تا اهداف شما، بر روی دورنمای کلی پروژه‌تان متمرکز باشند. نتایج دلخواهی که قرار است در انتهای این برنامه به دست آورید را در یک لیست جمع‌آوری کنید؛ برای مثال، هدفتان این باشد که یک پرسشنامه‌ی کتبی را کامل کنید یا اطلاعات بیشتری راجع به نوشتن کسب کنید.
  • لازم است تا مقاصد شما خاص و قابل درک باشند؛ به عبارت دیگر، شما باید قادر باشید که در حین انجام عمل، آن‌ها را به طور واضح بر روی کاغذ پیاده کرده و تیک بزنید. برای مثال، پیدا کردن افرادی برای پرسشنامه‌ی کتبی‌تان، می‌تواند مقصد خوبی باشد.
  • بسیاری از برنامه‌های کاری اصولاً به کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می‌شوند. البته اگر مقاصد مورد نظر، شدیداً ویژه باشند. برای مثال، ممکن است هدف کوتاه مدت یک شرکت این باشد که درصد بازدید تبلیغات در طی سه ماه آینده خود را تا ۳۰% افرایش دهد، اما هدف بلند مدتشان این باشد که در طی سال آینده، بازدیدهای محصولات خود را در فضای مجازی تا سطوح بسیار بالایی افزایش دهند.
  • مقاصد مورد نظر، اصولاً به شکل فعال و عملی بیان می‌شوند (برای مثال استفاده از افعالی همچون: برنامه‌ریزی کردن، نوشتن، افزایش دادن و اندازه‌گیری) روش بسیار مفیدتری نسبت به استفاده از چنین افعالی است که معنای مبهم‌تری دارند (بررسی کن، اطلاعات کسب کن، متوجه شو).

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری

۴- برنامه‌ی کاری را با مقاصد هوشمندانه‌ای در نظر بگیرید. در حقیقت، لغت هوشمندانه یک واژه مخفف برای کسانی است که به دنبال نتایج ملموس‌تر و فعال‌تری در انتهای برنامه‌ی کاری خود هستند.

  • مخصوص. دقیقاً چه کاری خواهیم کرد و این کار در راستای خدمت‌رسانی به چه قشری انجام می‌شود؟ باید بدانید که چه قشر و یا چه جمعیتی را در راستای کار خود انتخاب خواهید کرد و افعال و اعمال شما چه خدمتی به این افراد ارائه خواهند داد.
  • قابل اندازه‌گیری. آیا نتیجه‌ی کار من قابل اندازه‌گیری است و می‌توانیم مقدار خاصی برای آن تعیین کنیم؟ آیا می‌توانید نتیجه‌ی مورد نظرتان را محاسبه کنید؟ مثلاً ممکن است برنامه‌ی کاری شما در راستای این باشد که سطح سلامت و بهداشت ایران تا سال ۲۰۲۰ بالاتر برود؟ یا آیا برنامه‌ی کاری شما در راستای این است که افراد زلزله‌زده‌ی کرمانشاه تا پایان امسال مسکن‌های کافی و باکیفیتی برای زندگی داشته باشند؟
  • یادتان باشد که حتماً یک عدد اساسی و پایه، برای اندازه‌گیری کیفیت مورد نظر داشته باشید. برای مثال، اگر شما ندانید که در حال حاضر، چند نفر یا چند درصد از زلزله‌زدگان کرمانشاه در رفاه نیستند، چگونه قادر خواهید بود تا ادعا کنید که شما باعث شدید تا این رقم کاهش پیدا کند؟
  • قابل دست‌یابی. آیا می‌توانیم در زمان تعیین ‌شده و با توجه به منابعی که داریم، نتیجه‌ی مورد نظر را تمام و کمال دریافت کنیم؟ مقصود شما باید کاملاً واقع‌گرایانه تنظیم شود. مثلاً افزایش ۵۰۰ درصدی فروش شما تنها زمانی قابل انجام و دست‌یابی است که شما شرکت و یا کسب‌وکار کوچکی را در اختیار داشته باشید؛ اما زمانی که شما فقط یک بازار خاص را در اختیار داشته باشید، چنین چیزی ممکن نیست.
  • در برخی مواقع، نیاز است تا یک فرد حرفه‌ای و خبره به شما مشورت و اطمینان دهد که آیا این نتیجه‌ی مورد نظر، قابل دست‌یابی هست یا خیر.
  • مناسب و مرتبط. آیا مقصود ما ارتباط و اثری بر روی هدف یا استراتژی ما دارد؟ همچنین دانستن این موضوع مهم است که به طور مثال، اندازه‌گیری و سنجش قد و وزن دانش‌آموزان دبیرستانی، تأثیری بر روی کاهش عوامل ایجاد اختلالات روانی دارد یا خیر؟ مطمئن شوید که مقصود شما ارتباط مستقیمی با رویه و هدفتان دارد.
  • محدودیت زمانی. پروژه‌ی ما چه زمانی تمام خواهد شد و یا چه زمانی متوجه می‌شویم که پروژه‌ی ما به اتمام رسیده است؟ حواستان باشد که باید زمان حتمی و قطعی‌ای برای اتمام پروژه تعیین کنید. قید کنید که در چه صورتی و با چه دستاوردی، پروژه‌ی شما به اتمام زودرس رسیده است.

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری

۵- منابع را فهرست کنید. هر چیزی را که ممکن است برای رسیدن شما به اهداف و مقاصدتان ضروری باشد ذکر کنید. منابع بسته به اهداف مختلف برنامه‌های کاری، تنوع بسیار زیادی خواهند داشت.

  • در یک فضای کاری، منابع می‌توانند شامل مواردی مثل بودجه‌ی مالی، پرسنل و کارمندان، هیئت‌مدیره و مشاوران شما، ساختمان‌ها یا اتاق‌های در دسترس و کتاب‌ها باشند. اگر برنامه‌های کاری شما مهم و رسمی‌تر باشد، یک بودجه‌ی دقیق نیز می‌تواند در ضمیمه ظاهر شود.
  • در یک فضای علمی و تحصیلی، منابع شامل مواردی مثل دسترسی به کتابخانه‌های مختلف، ابزارهای تحقیقی مثل کتاب‌ها، روزنامه‌ها و مجلات، دسترسی به رایانه و اینترنت، اساتید و کسانی می‌شود که می‌توانند به سؤالات پیش‌آمده برای شما جواب درست و مناسبی بدهند.

آموزش نوشتن یک برنامه‌ی کاری

۶- محدودیت‌ها را شناسایی کنید. محدودیت‌ها شامل موانعی می‌شوند که ممکن است در مسیر رسیدن به اهداف و مقاصدتان، در سر راهتان قرار بگیرند. برای مثال، اگر شما در حال کار بر روی یک پروژه‌ی تحقیقاتی برای مدرسه هستید، ممکن است متوجه شوید که برنامه‌ی شما برای نوشتن و تحقیق کافی، زیادی شلوغ است. از این رو، محدودیت قابل مشاهده، همین برنامه‌ی روزانه‌ی شلوغ و آشفته کننده است و لازم است تا قسمتی از این برنامه را از بین ببرید تا بتوانید برنامه‌ی کاریتان را به خوبی و با کیفیت کافی تحویل دهید. البته ممکن است در زمان‌هایی که کلاس‌هایی مهم برای حضور یافتن دارید، نیاز به یک برنامه‌ریزی دقیق و فشرده داشته باشید.

۷- چه کسی مسئول و پاسخگو است؟ این قابلیت، در هر نقشه و برنامه‌ی کاری دقیقی بسیار ضروری است. چه کسی برای انجام هر یک از وظایف مسئول است؟ ممکن است یک تیم یا گروه بر روی یک وظیفه‌ی خاص کار کنند، اما لازم است تا یک نفر حتماً پاسخگوی نحوه و زمان انجام آن وظیفه باشد.

۸- استراتژی خود را بنویسید. به برنامه‌ی کاری خود نگاه کنید و تصمیم بگیرید که چگونه قرار است با استفاده از منابع خود بر محدودیت‌ها و موانع غلبه کنید تا در نهایت به اهداف و مقاصد دلخواه‌تان برسید.

  • هر کاری را به عنوان یک قدم خاص یادداشت کنید. تعیین کنید که چه اتفاقی باید هر روز یا هر هفته در یک زمان خاص انجام شود تا در نهایت به اهداف و مقاصد خود برسید؟ همچنین، افعال و اعمال و وظایف دیگر افراد تیم را نیز تحت نظر بگیرید. در این راه، می‌توانید از نرم‌افزارهای مدیریتی یا یک تقویم شخصی استفاده کنید و این اطلاعات را سازمان‌دهی کنید.
  • یک برنامه ایجاد کنید. با این‌که ممکن است برنامه‌ی شما، یک برنامه‌ی کاری آزمایشی باشد، اما باید به یاد داشته باشید که ممکن است اتفاقات پیش‌بینی‌نشده در طول این مسیر بیفتد و شما باید فضای کافی را در برنامه‌ی خود ایجاد کنید تا قادر باشید این اشتباهات یا شکست‌ها را تصحیح کنید.

 

منبع: چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۰۶
viator baran4