مجله خلاقیت و نوآوری

طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی مثبت» ثبت شده است

شروع دوباره زندگی با تغییرات جدید

زندگی

ماندن در منطقه امن خود به‌قدری آرامش‌بخش است که پذیرش تغییرات را به‌مراتب سخت‌تر می‌کند؛ به‌ویژه هنگامی که تغییر مورد نظر آسان نبوده و یا حتی چیزی است که نسبت به آن احساس خوبی نداریم؛ ترسی ناشی از عدم اطمینان راه خود را به ذهن باز کرده و فرد گاهی این فکر را در سر می‌پروراند که برای دستیابی به این هدف، چه چیزهایی را باید فدا کنم؟ شاید بهتر است همین‌جا که هستم، بمانم؟ این جملات آشنا به نظر نمی‌رسند؟

آیا تاکنون در موقعیتی قرار گرفته‌اید که احساس کنید هیچ چیز سر جای خودش نیست؟ زمانی که در رابطه با مسائل کاری و یا در زمینه‌ی روابط شخصی، احساس گرفتاری و نارضایتی از وضع موجود را داشته باشید؟ اغلب می‌دانیم که به تغییر نیاز داریم؛ با این وجود از تصمیم‌گیری آگاهانه برای برداشتن گامی رو به جلو می‌هراسیم؛ زیرا احتمالاً هنوز نمی‌دانیم که چه چیزی می‌بایست تغییر کند.

ممکن است طی ۵ سال گذشته در یک شرکت خاص و در یک جایگاه ثابت کار کرده باشید. شاید نتوان گفت که از شغل خود بیزار هستید؛ اما فکر انجام این کار برای ۵ یا ۱۰ سال دیگر مو بر تنتان سیخ می‌کند و تمایل دارید که کاری مفیدتر و یا فعالیتی کاملاً متفاوت‌ انجام دهید.

حتی ممکن است در اواخر دوران میان‌سالی خود باشید. زمانی که در یک مسیر شغلی خوب قرار گرفته و اتفاقات بسیاری در اطرافتان جریان دارد، مانند خانواده‌ای که به آن‌ اهمیت می‌دهید. از لحاظ مالی پایدار بوده و احتمالاً در شرف ترفیع کاری نیز قرار دارید؛ اما به طریقی از آنچه تاکنون به دست آورده‌اید، راضی نیستید. احساس می‌کنید چیزی در این میان کم بوده و در عین حال، برای رها کردن تمام ثباتی که تا کنون کسب شده و آغاز جست و جو در پی علایق قلبی، زمان زیادی گذشته است. چرا اکثر ما به‌موجب تفکرات اشتباهی چون دیگر برای آغاز دیر شده یا برای شروع دوباره پیر شده‌ایم، فرصت‌ها و توانایی‌های خود را محدود می‌کنیم؟

یک مثال فرضی

فرض کنید دوستی داریم که در اواسط دهه چهارم زندگی خود بوده، مدیر ارشد یکی از شرکت‌های بزرگ است و بیش از ۱۵ سال به حسابرسی برای آن شرکت اشتغال دارد. چنین فردی یقیناً درآمد خوبی دارد، مالک یک آپارتمان شخصی است و از خوشی‌های زندگی خویش لذت می‌برد؛ اما برای تمامی این تسهیلات، می‌بایست سختی کار خود را تحمل نماید! در ظاهر گویا همه چیز بر وفق مراد وی است و احتمالاً گام بعدی ترفیع به درجه مدیریت و یا یافتن همسر مورد علاقه‌اش باشد؛ اما زمانی که از او در رابطه با رضایت شغلی می‌پرسیم، پس از چندین دقیقه تردید می‌گوید: گاهی اوقات آرزو می‌کنم که بتوانم شغل فعلی‌ام را ترک کرده و کاری انجام دهم که دغدغه و استرس کمتری داشته باشد؛ اما او به این شیوه زندگی عادت کرده و احساس می‌کند که برای جست و جو در پس حرفه‌ای جدید، خیلی دیر شده است! خطرات این مسیر بسیار زیاد بوده و تنها کاری که از وی برمی‌آید، تحمل است.

درگیری‌های خارجی که این فرد با آن‌ها مواجه می‌شود، عبارت‌اند از ثبات مالی، نفوذ اجتماعی بر همسالان خود، ترک زندگی مجلل و ثروتمندانه‌ی خود و یا موقعیت و یا شناختی که در ادامه‌ی شغل فعلی کسب خواهد کرد؛ از سوی دیگر، در درون، ترس از دست دادن تمام آنچه در طول عمر خود ساخته او را رها نمی‌کند. طی این سال‌ها، شغل حسابرسی باعث شده او در هنگام اخذ تصمیم‌های مهم بسیار محتاط‌تر عمل کند و اکنون اندیشه‌ی ترک شغل فعلی تنها به خیال جست و جو و یافتن جایگزینی که معنای بیشتری به زندگی‌اش می‌بخشد، به‌قدر کافی منطقی به نظر نمی‌رسد.

چطور می‌توان به دنبال معنای بیشتر بود؟ در حالی که در وهله‌ی اول، کل این مسیر حرکت هوشمندانه‌ای به نظر نمی‌رسد؟

این تفکر ممکن است ناشی از عدم کنترل درونی فرد باشد؛ طوری که احساس کند در مسیر زندگی، همواره عوامل خارجی به‌مراتب بیشتر از اقدامات خود او تأثیرگذار هستند. ممکن است با خود بگویید به‌وفور افراد جوان‌تر و لایق‌تر وجود دارند که توانایی‌هایشان به‌مراتب بیشتر از من است، پس بهتر آنکه در جای خود مانده و با شروع یک حرفه جدید، خطر نکنم. احتمال دیگر آن‌که احساس می‌کنید در این مرحله از زندگی، دیگر زمان و انرژی لازم برای آغاز یک شغل جدید را ندارید.

هر فردی ممکن است روزی خود را گرفتار سناریویی مشابه آنچه ذکر شد، بیابد. این یک مانع است. حال آنکه این مانع می‌تواند تنش‌ها و درگیری‌های شغل فعلی، عدم رضایت فرد از کار خود یا رکود ناشی از فکر عدم پیشرفت باشد؛ فرد باید خود تصمیم بگیرید که آیا می‌خواهد این مانع را از بین ببرد و یا تسلیم آن شود.

هرگز برای تغییر دیر نیست!

خبر خوب این است که ما انسان‌ها، با پیشرفت روز افزون جامعه، برای پوشاندن جامه‌ی عمل به خواسته‌هایی که پیشتر فکر می‌کردیم از سنی به بعد ممکن نخواهد بود، فرصت بیشتری در اختیار داریم. این روزها، افراد بیشتری برای جابه‌جایی مرزها و شکستن کلیشه‌ها تلاش می‌کنند.

اینجا تنها سخن از سن نیست! سن یک وضعیتی از حالت ذهن و یک ساختار اجتماعی است که نباید قابلیت‌ها و جاه‌طلبی‌های فرد را تعیین و یا محدود کند. در روند تغییر، عواملی فراتر از سن و زمان دخیل هستند. این به خود فرد بازمی‌گردد. او و توانایی وی برای پذیرش چالش‌ها و عزم راسخ جهت از بین بردن وضعیت فعلی.

عموماً علت اندیشه‌ی «اکنون دیگر برای تغییر دیر شده»، قیاس خود با سایرین است. فرد خود را با افراد جوان‌تر و موفق‌تر مقایسه می‌کند، در حالی که قیاس درست، قیاس وضعیت فعلی با وضعیت ۱۰ سال دیگر خودمان خواهد بود.

در داستانی که ذکر شد، می‌توان راهکاری به آن فرد ارائه کرد تا به کمک آن بدون هرگونه ریسک زمان، تلاش و تحمل سختی بتواند تحولات گسترده‌ای در زندگی خود پدید آورد و این راهکار ابداً ترک شغل فعلی و یا غرق شدن در کار نیست. این افراد با ۷ مهارت بنیادی که در ادامه‌ی مطلب معرفی می‌شود، می‌توانند در کنار تقویت کنترل درونی خود جهت ایجاد تغییرات لازم در زندگی، مجدداً کنترل کامل حرکات خود را در دست گرفته و موانع پیش رو را از بین برند.

راه حل: ۷ مهارت بنیادی زندگی

این هفت مهارت نکات جدیدی نبوده و تقریباً تمامی افراد بدان آگاه هستند؛ تنها مسئله‌ی مهم، چگونگی برقراری ارتباط مابین این مهارت‌ها و تفکر عمیق در آن‌ها جهت شناسایی قابلیت‌های فردی است. پس از شناسایی این مهارت‌ها، فرد درمی‌یابد که ابعاد گوناگونی برای مشاهده و انجام کارها وجود دارد. خلاقیت چیزی به‌مراتب فراتر از یک استعداد طبیعی است و با کنترل درست آن، می‌توان موانع پیش رو را به‌سادگی حذف کرد.

حال به کمک این ۷ مهارت بنیادی، دیگر رکود و عقب‌گرد معنایی ندارند! فرد با به‌کارگیری درست خلاقیت، رو به جلو حرکت کرده و در کنار موفقیت‌های شغلی، در سبک زندگی شخصی خود نیز تغییراتی را مشاهده خواهد کرد.

تمام موفقیت‌های زندگی انسان، چه در مسائل کاری، روابط شخصی و یا حتی سلامتی وی، توسط این ۷ مهارت‌های ذهنی قابل دستیابی بوده و با کسب آن‌ها، صرف نظر از سن، علاوه بر پیشرفت در تمامی بخش‌های زندگی، از زندگی روتین خسته کننده‌ی خود خلاص خواهیم شد.

بیش از ۳۰٪ بزرگ‌سالان چنین بحرانی را تجربه می‌کنند. خود را نجات دهید! تمام تلاش خود را به کار بندید تا نهایتاً پس از بازنشستگی و در سنین کهن‌سالی، احساس فرد پرحسرتی که در تمام طول عمر تسلیم تقدیر خود بوده را نداشته باشید. به زندگی خود اجازه ندهید ثابت و بدون تغییر بماند تا پس از ۲۰ سال تلاش سخت و مداوم تازه به خود بیایید! از قابلیت‌های فردی خود که در پس وضعیت فعلیتان پنهان شده، ناامید نشوید. تلاش کنید تا در سن ۴۰ سالگی، ده برابر نسبت به سن ۲۰ سالگی خود موفق‌تر باشید! بدون ترک شغل و مسئولیت‌های فعلی، به دنبال خواسته‌هایی که در تمام طول عمر در سر پرورانده‌اید، بروید. دید خود را باز کرده و انرژی و انگیزه خود را به زمانی بازگردانید که زندگی همچنان مملو از رویاها و خیالات زیبا بود؛ این بار به همه‌ی آن‌ها دست یابید!

 

منبع: چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۵۰
viator baran4

۱۱ نصیحت هوشمندانه برای موفقیت مادران تنها (مطلقه، بیوه)

هنگامی که به نقش والدین فکر می‌کنیم، معمولاً یک پدر و مادر را تصور می‌کنیم که مسئولیت‌های خانواده را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و در اکثر امور به یکدیگر تکیه می‌کنند. در صورتی که یکی از مادران تنهایی هستید که وظیفه‌ی پرورش کودکان را بر عهده دارید، یقیناً با چالش‌های مادر بودن و تلاش برای یافتن زمان، انرژی، سرمایه و حمایت کافی آگاه هستید.

مادران تنهایی که از چالش‌های روزمره ناراضی هستند، این تصور غلط که تمامی امور بر دوش آنان بوده را باید کنار بگذارند. اگر از همه منابع موجود استفاده کنند و اولویت‌های خود را بر اساس موقعیت خود تنظیم کنند، می‌توانند به‌راحتی به زندگی عادی و تربیت فرزندان خود ادامه دهند.

۱- جامعه‌ی هم‌راستا با خود را بیابید و از آن‌ها کمک بخواهید

با توجه به اینکه کُل مسئولیت خانواده به شما واگذار شده است، بنابراین قطعاً در خلال مدیریت امور احساس تنهایی خواهید کرد. احتمالاً حس مستقل بودن شما نیز تا بیشترین حد ممکن ارتقا یافته است.

خوداتکایی لازمه‌ی انجام بسیاری از امور است اما خودتان را فریب ندهید که به هیچ‌گونه پشتیبانی و حمایتی نیاز نخواهید داشت. در صورتی که اعضای خانواده‌تان در نزدیکی شما حضور دارند، ارتباط خود با آنان را از طریق رفت‌وآمد و مکالمه تقویت کنید. زمانی را در کنار دوستان قدیمی و همکاران سپری کنید. فکر نکنید که آن‌ها خواهان تعامل بیشتر با شما نیستند.

آیا ترجیح می‌دهید دوستان بیشتری را پیدا کنید که دارای شرایط یکسان با شما هستند؟ می‌توانید از انواع اپلیکیشن ها و شبکه‌های اجتماعی برای یافتن مادران مستقل استفاده کنید.

پس از یافتن گروه پشتیبانی، از مطرح کردن درخواست کمک خود واهمه نداشته باشید. درخواست کمک نشانه‌ی ناتوانی نیست، در واقع سایرین بیش از آنچه که شما تصور کنید، خواهان کمک به همنوعان هستند.

در صورتی که از ایجاد مزاحمت برای سایرین نگران هستید، بهتر است پیشنهاد‌هایی مانند نگهداری نوبتی از کودکان را مطرح کنید. در واقع کمک به دیگران هدف اصلی تعاملات اجتماعی محسوب می‌شود.

۲- گذشته را فراموش کنید

قبل از حرکت به سمت آینده لازم است گذشته را فراموش کنید و اجازه‌ی هرگونه تأثیرگذاری منفی بر زندگی خود را از آن بگیرید. ممکن است به دلیل طلاق، مرگ همسر یا هر شرایط دیگری، تنها شده باشید، اما لازم است گذشته‌ی نامطلوب و خیانت‌بار را فراموش کنید.

نمی‌توان گذشته را فراموش کرد و تلاش در این زمینه آسیب بیشتری را به همراه خواهد داشت. می‌توانید از قوت قلب و تجربه‌ی به دست آمده از این حوادث ناگوار، برای غلبه بر موانع پیش رو در زندگی آینده خود و فرزندتان استفاده کنید. از گذشته درس بگیرید، در حال زندگی کنید و برای آینده آماده شوید.

۳- برنامه‌ریزی کرده و اهداف خود را مشخص کنید

تکرار مکرر تلاش برای متعادل کردن کار و زندگی خصوصی می‌تواند باعث شود که احساس کنید مانند یک ربات کار می‌کنید. با این حال لازم است اهدافی را برای خود تعیین کنید و در مسیر تحقق آن‌ها بکوشید.

در زندگی خصوصی می‌توانید اهداف ورزشی (۵ کیلومتر در روز پیاده‌روی)، مطالعاتی (خواندن ۲۰ کتاب در سال) یا مسافرتی (سفربه اروپا) را تعریف کنید. در زمینه‌ی شغلی نیز اهدافی مانند کسب تجربه‌ی رهبری شرکت، ترفیع شغلی و دریافت مدرک / گواهی شغلی را مدنظر قرار دهید.

زمانی را صرف ایجاد یک برنامه واقع‌گرایانه کنید تا بر سر اینکه چگونه می‌توانید به این اهداف دست پیدا کنید، برنامه‌ریزی کنید. تلاش برای تحقق این اهداف نه تنها شما را به شخصی توانمند و موفق تبدیل خواهد نمود بلکه هدف‌دار بودن و معنادار بودن زندگی شما را ارتقا خواهد داد.

دنبال الگو باشید

۴- دنبال الگو باشید

یک روش عالی برای حرکت هر چه بهتر در مسیر تحقق اهداف آینده، یافتن الگو یا مربی  است که از تجربه‌ی خانوادگی و شغلی بیشتری برخوردار است. این فرد برای ارائه‌ی راهنمایی‌های کاربردی، اهداف تنظیمی و نحوه‌ی تحقق آنان بشدت مؤثر خواهد بود.

همچنین لازم است از راهنمایی‌های مستمر افراد در مواجهه با شرایط سخت و چالش‌برانگیز بهره‌مند شوید. فردی که از تجربه‌ی قبلی در این زمینه برخوردار باشد، به شما این اطمینان را می‌دهد که اوضاع به‌تدریج بر وفق مراد شده و با مثبت اندیشی به نتایج بهتری دست خواهید یافت.

۵- در اولویت‌های خود بازنگری کنید

والدین تنها (مطلقه، بیوه) از مسئولیت‌های دو برابری برخوردار هستند؛ بنابراین لازم است که اولویت‌ها و انتظارات بر این اساس تنظیم شوند.

به یاد داشته باشید که شما یک زن استثنائی نیستید. نمی‌توان خانه را کاملاً تمیز نگه داشت، تمامی لباس‌ها را تمیز کرد و هر روز غذای خانگی آماده کرد. این انتظارات منطقی نیستند. در برخی مواقع می‌توان از میان‌برهایی استفاده کرد. برای مثال مصرف غذای آماده برای شام یا شستن ظرف‌ها در روز بعد.

خود را با دیگران مقایسه نکنید و حس گناه در مورد اینکه در تربیت و حمایت کودک خود تنها هستید را فراموش کنید. به خود استراحت دهید و نسبت به مسائل کوچک نگران نباشید.

۶- زمانی را به امور شخصی خود اختصاص دهید

هرچند اختصاص دادن زمان به فعالیت‌های شخصی دشوار است اما چنین زمانی برای تأمین رفاه و سلامت فردی ضروری خواهد بود. در صورتی که شریکی در زندگی شما حضور نداشته باشد، آنگاه فاصله گرفتن از کودکان باید به صورت هدفمند و با برنامه‌ریزی قبلی انجام بپذیرد.

در صورتی که به صورت مشترک / حضانتی از کودک نگهداری می‌کنید، در زمان‌های فراغت اقدامات مفیدی را انجام دهید و به خودتان برسید. بخوابید، ورزش کنید و رژیم متعادلی را در پیش بگیرید، نمی‌توان این اقدامات را به‌راحتی انکار کرد. زمانی را نیز به سرگرمی‌های شخصی و فعالیت‌های خلاقانه اختصاص دهید.

هرچند مادر بودن مهم‌ترین وظیفه‌ی محوله به شما است، اما هویت شما صرفاً بر این اساس تعریف نمی‌شود. در صورتی که به صورت تنها از کودک مراقبت می‌کنید، اختصاص زمان به امور شخصی به‌مراتب دشوارتر خواهد بود.

با استفاده از منابع موجود زمانی را به خودتان اختصاص دهید، کودکان نیز در بلندمدت از این وضعیت استقبال خواهند نمود.

۷- امور را سازمان‌دهی کنید

با توجه به انبوه وظایف محوله به مادران تنها، سازمان‌دهی مناسب این وظایف یک ضرورت انکارناپذیر است. اپلیکیشن‌های بسیاری برای مدیریت امور مالی، برنامه‌ریزی غذایی و سازمان‌دهی فعالیت‌های خانوادگی مانند قرارهای ملاقات و لیست خرید مؤثر خواهند بود.

در صورتی که به صورت مشترک از کودک نگهداری می‌کنید، ارتباطات خود را با یکدیگر حفظ کنید تا تمامی افراد به‌خوبی از مسئولیت‌های خود در مورد کودکان آگاه باشند. در بازه‌های صبحگاهی و شبانه کارهای مشخص و روتینی را دنبال کنید تا کودکان به‌خوبی با آن‌ها هماهنگ شوند.

۸- انعطاف‌پذیر باشد، در کنترل کودکان سخت‌گیری نکنید

هرچند آمادگی و سازمان‌دهی امور از اهمیت بالایی برخوردار است، اما لزومی ندارد که همیشه طبق برنامه عمل کنید.

در شرایطی که کودکان مریض می‌شوند و پرستاران در لحظات آخر از حضور در منزل شما انصراف می‌دهند، شما به تنهایی مسئولیت مراقبت از کودک را بر عهده خواهید داشت. در این شرایط با انعطاف‌پذیری کامل و برنامه‌ریزی مناسب، وظایف شغلی و خانوادگی خود را به نحو احسن انجام دهید.

برای مثال فهرستی از افرادی تهیه کنید که در زمان مراقبت‌های فوری از کودکان با آن‌ها تماس بگیرید. همچنین این قبیل شرایط را از قبل با رئیس خود هماهنگ کنید.

مهم‌تر از همه اینکه اجازه ندهید تغییرات پیش‌بینی نشده، روز شما را خراب کند و استرس زیادی را به شما وارد نماید.

۹- یاد بگیرید که به شرایط ناخواسته پاسخ منفی بدهید (احساس گناه نکنید)

مادران تنها دارای محدودیت‌های زمانی، انرژی و منابع هستند که توسط خانواده‌های دو نفره (پدر و مادر) قابل درک نیستند. در این شرایط باید حس گناه را از خود دور کنید و تلاش نکنید که در تمامی مکان‌ها حضور داشته باشید و تمامی امور را انجام دهید.

لازم نیست در تمامی جشن تولدهایی که فرزندتان به آن دعوت شده است، حضور داشته باشید. لازم نیست کودکان در تمامی روزهای هفته در فعالیت‌های ورزشی و خارج از برنامه‌ی درسی مدرسه حضور داشته باشند.

کارهای خود را تنها محدود به مواردی کنید که بیشترین لذت و شادی را برای شما و خانواده‌تان دارند. انجام کارهای بیشتر، شما را به مادری بهتر تبدیل نمی‌کند بلکه صرفاً درجه‌ی خستگی شما را افزایش می‌دهد.

۱۰- با معیارهای خود زندگی کنید

هنگامی که وظیفه‌ی مدیریت خانواده به شما واگذار می‌شود (درآمد یک نفره، بودجه‌بندی و صرف زمان با کودک)، در این صورت لازم است معیارهای منطبق با شرایط خود را مورد توجه قرار دهید.

در صورتی که بدهی تسویه نشده‌ای دارید که روزبه‌روز بر سود آن افزوده می‌شود، لازم است در کوتاه‌ترین فرصت ممکن نسبت به تسویه‌ی آن اقدام کنید. بودجه‌بندی بهترین روش برای تعیین مقدار درآمد در دسترس برای مدیریت امور و پس‌انداز است.

سعی کنید با استفاده از حراجی فروشگاه‌ها در هزینه‌های خود صرفه‌جویی کنید. خرید وسایل دسته دوم و برنامه‌ریزی غذایی نیز می‌تواند در هزینه‌های شما صرفه‌جویی کند.

پس از پرداخت هزینه‌های اولیه مقدار درآمد باقی‌مانده برای تفریحاتی مانند غذا خوردن در رستوران، تعطیلات و مشاهده‌ی فیلم در سینما را تعیین کنید.

اجازه ندهید امور مالی به منبع نگرانی شما و خانواده‌تان تبدیل شود. حساب بانکی خود را افزایش دهید و مدیریت هزینه‌ها را به کودکان آموزش دهید.

۱۱- زمان کافی را در کنار کودکان‌تان سپری کنید

زمانی که با کودکان خود سپری می‌کنید، بسیار باارزش است و یک مادر تنها زمان محدودی را به آن اختصاص می‌دهد. این زمان را تا می‌توانید بیشتر کنید.

به‌جای تماشای تلویزیون، کودکان را به گردش کم‌هزینه در پارک، موزه و غیره ببرید. در هنگام ناهار خوردن راجع به اتفاقات مدرسه از آن‌ها جویا شوید.

هنگامی که کودکان از شما می‌خواهند که با آن‌ها بازی کنید، از این فرصت پیش آمده برای برقراری ارتباط با آن‌ها استفاده کنید. این عمل به هیچ وجه به منزله‌ی اتلاف وقت نخواهد بود. زمانی که با آن‌ها هستید، از انجام کارهای هم‌زمان بپرهیزید و فقط به آن‌ها توجه کنید. رابطه‌ی مؤثر با کودکان دارای مزایای متعددی خواهد بود.

نکات نهایی

مادر تنها بودن به هیچ وجه آسان نیست؛ بنابراین لازم است از تمامی منابع موجود به نحو احسن استفاده کنید تا فشار وارده به شما کاهش یابد.

فناوری‌های ارتباطی، سازمان‌دهی امور و تعاملات اجتماعی سازنده تنها چند نمونه از ابزارهای در دسترس هستند که شما باید از آن‌ها بهره ببرید. لازم است ذهنیت خود را تغییر دهید و در ارتباط با اولویت‌ها و مسائل مالی دیدگاه کاربردی‌تری داشته باشید.

همچنین رسیدگی به خود را نیز به هیچ وجه فراموش نکنید. با مراقبت از خود قادر به مراقبت از عزیزانتان هستید.

مادران تنها برخی از سخت‌کوش‌ترین افراد محسوب می‌شوند. آن‌ها نیز همانند سایر افراد لایق توجه و شادمانی هستند.

 

منبع: چطورپدیا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۵۵
viator baran4

۱۵ سؤال اساسی برای هدایت ذهنیت فرزندان در مسیر صحیح

یکی از راه‌های تشویق فرزندان به توسعه یک طرز فکر مثبت و پرورش آن، این است که صادقانه با آن‌ها صحبت کنید و سؤالات مهم را از آن‌ها بپرسید. مهم نیست که به آن‌ها بگویید چه کار باید بکنند؛ بلکه لازم است ارزش زندگی با افکار مثبت و استفاده حداکثری از امکانات فعلی را به آنان یادآوری کنید.

برای تشویق فرزندان‌تان به شرکت در مکالمه و کمک به آن‌ها برای ایجاد یک طرز فکر سالم، سؤالات کاربردی زیر را از آنها بپرسید. برخی از این سؤالات به والدین کمک می‌کند تا رابطه خود را با فرزندانشان بیش از پیش تقویت کنند و در نتیجه به درک درستی از وضعیت فرزندان خود برسند.

هدایت ذهنیت فرزندان در مسیر صحیح

۱- کدام ۵ کلمه به بهترین نحو توصیف کننده‌ی شخصیت شما است؟

این سؤال فرزندان را در جهت خودشناسی بیشتر هدایت کرده و تصوری از آنچه دیگران درباره آن‌ها فکر می‌کنند را نشان می‌دهد. این سؤال به کودک و نوجوان یک چارچوب کلی نسبت به موقعیت فعلی‌شان در دنیای کوچک خود ارائه می‌دهد که ذهن آنان را نسبت به شناخت بهتر خودشان تقویت می‌کند.

۲- چه کاری را دوست دارید که باعث می‌شود شما احساس خوشحالی بکنید؟

برخی از کودکان و نوجوانان در پاسخ به این سؤال می‌گویند بازی‌های ویدیویی آن‌ها را شادتر می‌کند که در واقع پاسخ مناسبی است. مطالعات اخیر نشان می‌دهد که در واقع بازی‌های رایانه‌ای فواید روانی بسیاری دارند. همچنین اگر والدین نیز به همراه فرزندان در انجام این بازی‌ها مشارکت کنند، این کار باعث تقویت روابط بین والدین و فرزندان و البته تقویت روابط همسران با یکدیگر می‌شود.

هدف این سؤال، هدایت توجه کودک و نوجوان به چیزهایی است که او را خوشحال می‌کند و چشمانش را به این واقعیت باز می‌کند که به طور فعال می‌تواند زمان سپری ‌شده در فعالیت‌هایی که باعث شادی او می‌شوند را افزایش دهد. امیدواری اصلی این است که این کار به فرزندان فعالیت‌ها، سرگرمی‌ها و حتی مسیر شغلی پیش رو را یاد داده و شادی درونی آن‌ها را افزایش دهد.

۳- چه مهارت‌هایی دارید و چگونه می‌توانید این مهارت‌ها را به دیگران آموزش دهید؟

هدف از سؤال مذکور این است که به کودکان و نوجوانان یادآوری کنیم که زندگی صرفاً برای آن‌ها، حول محور خواسته‌های آن‌ها و دستاوردهای به دست آمده از دیگران نیست. بلکه زندگی متعلق به همه است و کمک کردن به دیگران هم بخشی از زندگی است.

این سؤال به فرزند شما کمک می‌کند احساس قدرت و ارزش کند و به وی یادآوری می‌کند که فرد خاصی است و چیزی برای ارائه دارد. زمانی که کودک یا نوجوان احساس خاص بودن را تجربه کند و بداند که چیزی برای ارائه دارد، اعتماد به نفس وی افزایش یافته و ارزش بیشتری برای خود قائل می‌شود. در نتیجه، تمایل بیشتری برای آموزش به دیگران خواهد داشت.

۴- بهترین/ بدترین اتفاق در زندگی شما چیست؟

زندگی کاملاً بر وفق مراد یا خلاف آن نیست بلکه آمیخته‌ای از فراز و نشیب‌ها است. زندگی ترکیبی از تجربیات تلخ و شیرین است و این چیزی است که باعث هیجان‌انگیز شدن آن می‌شود.

کودکان باید این واقعیت را زودتر درک کنند تا از نظر ذهنی برای زندگی آماده باشند. سؤال اصلی این است که چگونه آن‌ها را به سمت این آگاهی هدایت کنیم. این کار به فرزند شما کمک می‌کند تا درک کند که اتفاقات ناگوار تا ابد ادامه نخواهند داشت.

همیشه خورشید بعد از یک طوفان شدید می‌تابد و حس خوشایندی را پدید می‌آورد. کمک به فرزندان برای آماده شدن جهت روبرو شدن با شرایط مختلف، برای والدین نیز دست‌آوردهایی به همراه خواهد داشت.

۵- از بهترین/ بدترین اتفاقی که برای شما افتاد، چه درسی گرفتید؟

یک ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید که تجربه بهترین معلم است که در حقیقت جمله‌ی بسیار درستی است. مهم است که فرزندان از تجربیات خودشان (هم خوب و هم بد) و هم از تجربیات دیگران، از جمله پدر و مادرشان، درس بگیرند.

این رویکرد یکی از بهترین روش‌ها برای پیشرفت در مسیر زندگی و همچنین راه رسیدن به بهترین شرایط است. هنگامی که کودک و نوجوان از تجربیات خود در زندگی درس می‌گیرد، به احتمال زیاد از تکرار آن‌ها در آینده اجتناب خواهد کرد.

۶- از بین تمامی نکاتی که یاد گرفته‌اید، کدام مورد در آینده‌ی شما اثرگذاری بیشتری را خواهد گذاشت؟

این سؤال به فرزندان شما یادآوری می‌کند که آن‌ها در نهایت به افرادی بزرگ‌سال تبدیل خواهند شد؛ بنابراین لازم است زندگی هدف‌داری را در پیش بگیرند. این نیز لازم است که وجدان کودکان و نوجوانان را به مسائل صحیح و غلط حساس کرده و آن‌ها را در مسیر صحیحی قرار دهیم تا در نهایت به هدف مدنظر خود برسند.

هنگامی که فرزند شما ارزش آموزه‌ها و نحوه‌ی مثمر ثمر واقع شدن آن‌ها را کاملاً درک کند، آنگاه انگیزه‌ی کافی برای لذت بردن از فعالیت‌هایی همچون خواندن، مطالعه و یادگیری در او فراهم خواهد شد.

۷- در صورتی که ۳ سال به عقب برگردید، چه توصیه‌ای به خودتان می‌کنید؟

این سؤال می‌تواند به یک مکالمه سرگرم کننده تبدیل شود که به کودک و نوجوان کمک می‌کند تا مشکلات قبلی خود را بدانند و برای برطرف کردن آن‌ها تلاش کنند. همچنین عادت یادگیری از اشتباهات را نیز در آنان تقویت خواهد کرد. این سؤال زمینه‌ساز مکالمه‌های جالبی بین شما و فرزندان در مورد نحوه‌ی غلبه بر مشکلات و تبدیل نقاط ضعف به نقاط قوت است.

۸- از چه چیزی بیشتر قدردان هستید؟

این سؤال فرزندانتان را تشویق می‌کند که موهبت‌های خود را بشمارند و شکرگزار باشند و همواره به جنبه‌های روشن‌ زندگی نگاه کنند. در واقع با این سؤال از فرزندان می‌خواهیم تا میدان دید خود را گسترش دهند و این موضوع را درک کنند که تمامی داشته‌ها حتی چیزهای کوچکی همچون خانواده، دوستان، مدرسه و غذای مناسب نیز قابل قدردانی هستند.

این شرایط به نوبه خود می‌تواند به شادی بیشتر کودکان و نوجوانان کمک کند چرا که بین قدردانی و خوشحالی رابطه‌ی مستقیمی برقرار است.

۹- به نظر شما سایرین چه حسی دارند؟

کودکان به‌راحتی روی احساسات خود تمرکز می‌کنند و احساسات دیگران را نادیده می‌گیرند. از سوی دیگر، برای ایجاد روابط قوی‌تر و اجتناب از مناقشات غیرضروری در زندگی، کودک باید به احساسات دیگران و همدردی در قبال آنان توجه داشته باشد.

با این سؤال به کودک کمک می‌کنید تا حس همدردی خود در قبال سایرین را گسترش دهد. همدردی و توجه بیشتر به وضعیت دیگران کودک را به فردی دلسوزتر، شادتر و مثمر ثمرتر تبدیل خواهد کرد. او با توجه به وضعیت دیگران، زندگی غنی‌تر و معنادارتری را تجربه خواهد کرد.

۱۰- فکر می‌کنید زندگی‌ شما در آینده چگونه خواهد بود؟

این سؤال نیز فرزندان شما را به فکر کردن درباره آینده و برنامه‌ریزی برای آن هدایت می‌کند. این سؤال به وی کمک خواهد کرد تا در مورد وضعیتش در بزرگ‌سالی بیشتر فکر کند.

در نتیجه‌ی این سؤال شما می‌توانید مشاهده‌ کنید که فرزندتان در حال حرکت به سمت جلو و تحقق اهداف آینده خود است؛ بنابراین شما می‌توانید به کودک و نوجوان خود در پیمودن این مسیر کمک کنید او را به سمت رسیدن به اهدافش سوق دهید.

۱۱- کدام یک از دوستانتان را بیشتر از بقیه دوست دارید؟ چرا؟

دوستان و اطرافیان تأثیر زیادی بر طرز فکر و نگرش‌ شما دارند. در صورتی که همواره افراد منفی‌نگر را در اطراف خود نگه دارید، نگرش شما نیز به سمت افکار منفی خواهد رفت. برعکس در صورتی که افراد مثبت‌گرا را در اطراف خود داشته باشید، نگرش شما نیز به همان نسبت مثبت خواهد شد.

این سؤال را از فرزندان خود بپرسید تا بفهمید چه کسی در میان دوستانش بیش‌ترین تأثیر را در زندگی او دارد. به فرزندتا این نکته را یادآوری کنید که شخصیت هر فرد از میانگین شخصیت ۵ دوست اصلی او تشکیل خواهد شد. این موضوع توسط یکی از محققان علوم کودکان اثبات شده است.

۱۲- در صورتی که در آینده به فردی مشهور تبدیل شوید، دوست دارید به چه علتی مشهور شوید؟

این سؤال فرزند شما را به تفکر در مورد مفهوم واقعی موفقیت و میراث بجا مانده از آن هدایت می‌کند. آیا موفقیت به ثروت‌اندوزی خلاصه می‌شود یا اهداف والاتری را در پی خواهد داشت؟

دوست دارید دیگران از شما با چه ویژگی‌‌هایی یاد کنند؟ با پاسخ کودک یا نوجوان به این سؤالات، شما می‌توانید نوع شخصیت فرزند خود را پیدا کنید و ببینید چه کسی به عنوان یک الگو، فرزند شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این اطلاعات برای نظارت بر رشد شخصیتی کودکان و نوجوانان ضروری است.

۱۳- اگر می‌توانستید جهان را تغییر دهید، چه تغییری ایجاد می‌کردید؟

تحقیقات نشان می‌دهد که پیش‌بینی تجربیات مثبت، شادی بیشتری نسبت به خود تجربه، به ارمغان می‌آورد. هنگامی‌که کودک یا نوجوان به درجه‌ای از بلوغ برسد که شرایط فعلی و آتی را غیرهمسان بداند و تمامی فرصت‌های پیش روی خود را به‌خوبی درک کند، آنگاه این موضوع ضروری است تا حس کمک به دیگران و تلاش برای تبدیل کردن جهان به مکانی بهتر را در او زنده نگه‌داریم.

افراد شاد کسانی هستند که مشکلات را قابل حل می‌دانند و در حل مشکلات به وجود آمده مشارکت می‌کنند.

۱۴- چگونه می‌توانید در شرایط کنونی به افراد کمک کنید؟

از آنجا که زندگی سرشار از مشکلاتی همچون فقر، بی‌احترامی و ناملایمت‌های عاطفی است، بنابراین ضروری است تا به بهترین نحو ممکن به همنوعان خود کمک کنیم.

ادوین مارخام به‌درستی به این نکته اشاره داشته که «غایت نهایی و بزرگ‌ترین خیر بشری کمک به همنوعان هست».

نوع‌دوستی و برادری به معنی کمک به دیگران در شرایط سخت و مشقت‌بار است. از فرزندان خود این سؤال را به طور مرتب بپرسید تا روح سخاوت را به زندگی روزمره آن‌ها وارد کنید. مطالعات نشان داده است که کمک به دیگران با آزادسازی مولکول‌های شیمیایی اکسیتوسین و اندورفین در جریان خون همراه است و در نتیجه کمک به دیگران به عادتی دائمی در نزد کودکان و نوجوانان تبدیل خواهد شد.

 

۱۵- در صورتی که قادر به تعریف قوانینی برای جهان باشید، چه قوانینی را به ثبت می‌رسانید؟ چرا؟

این سؤال توجه فرزندانتان را به این واقعیت جلب می‌کند که ما در دنیایی با قوانین و مقررات زندگی می‌کنیم که ملزم به پیروی از این قوانین هستیم تا همه چیز به نحو احسن در مسیر پیشرفت قرار بگیرد. هدف این قوانین مجازات افراد نیست بلکه هدف آن کمک به ما در زندگی و تعامل با دیگران به شیوه‌ای بهتر است.

هنگامی که فرزند شما قوانین شخصی خودش را داشته باشد به‌خوبی قوانین اجتماعی را نیز می‌پذیرد و آن‌ها را دنبال می‌کند. این قاعده و قوانین شخصی می‌تواند کلید تربیت و رشد شهروندان مطیع قانون باشد که اعضای باارزش جامعه نیز هستند.

 

منبع: چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۵۲
viator baran4