مجله خلاقیت و نوآوری

طبقه بندی موضوعی

۱۲۶ مطلب با موضوع «آموزش» ثبت شده است

چطور یک جلسه مصاحبه‌ شغلی را موفق پشت سر بگذاریم؟

بخش اول: آماده شدن

مصاحبه‌ی شغلی

۱- قبل از مصاحبه در مورد شرکت تحقیق کنید. اگر فرد با اطلاعات قبلی راجع به شرکت و خط مشی کاری آن وارد جلسه مصاحبهشغلی شود، در نهایت تأثیر مثبتی به عنوان یک کاندید از خود به جای خواهد گذاشت. سعی کنید از اهداف شرکت و یا سازمانی که برای درخواست کار به آن مراجعه می‌کنید، مطلع شوید، سبک کاری آن را بفهمید و اطلاعاتی درباره‌ی نحوه‌ی موضع‌گیری شرکت در برابر سایر رقبا کسب کنید.

  • سعی کنید از واژگانی استفاده کنید که در صفحه‌ی وب‌سایت شرکت نمایش داده می‌شود. اگر فردی برای یک سمت خدماتی در یک رستوران «تولید به مصرف» درخواست می‌دهد، باید بداند که این عبارت به چه معناست. اگر برای کار سردبیری یک دفتر مجله‌ی دارویی درخواست می‌دهید، می‌بایست تحقیقات جامعی در زمینه داروها داشته باشید.
  • دانستن نام مصاحبه‌کننده و جزئیاتی درباره‌ی نقش این فرد در شرکت می‌تواند روند مصاحبه را کمی از حالت رسمی خارج کند؛ که اغلب به شکل‌گیری ذهنیت مثبتی در مصاحبه‌کننده می‌انجامد.

۲- سؤالات مشترکی که در همه‌ی مصاحبه‌ها مطرح می‌شود را پیش‌بینی کرده و پاسخ‌های خود را تمرین کنید. سخت‌ترین قسمت مصاحبه، نحوه‌ی پاسخ‌دهی به سوالاتی است که پرسیده می‌شود. مصاحبه‌کننده دوست دارد چه پاسخی بشنود؟ جست‌وجو و تلاش برای پیش‌بینی سؤالات احتمالی به فرد کمک می‌کند که پیش از ارائه‌ی پاسخ‌های خود کمی تمرین کند. سعی کنید جواب‌های صادقانه در عین حال تأثیرگذار ارائه دهید. نمونه‌هایی از سؤالات رایج در جلسات مصاحبه و پاسخ‌های احتمالی به شرح زیر است:

  • درباره این شرکت چقدر اطلاعات دارید؟
  • چرا فکر می‌کنید گزینه‌ی مناسبی برای این شرکت هستید؟
  • چه چیزی برای گروه به ارمغان می‌آورید؟
  • زمانی را توصیف کنید که موفق شده‌اید بر یک چالش کاری غلبه کنید.

۳- در ذهن خود فهرستی از نقاط ضعف و نقاط قوت مناسب آماده کنید. فکر می‌کنید بزرگ‌ترین چالش این کار برای شما چیست؟ بزرگ‌ترین نقاط قوت و ضعف شما چیست؟ این‌ها سؤالات رایجی است که در یک جلسه مصاحبه پرسیده می‌شوند و مطمئناً جلسه مصاحبه زمان مناسبی برای فکر کردن به آن‌ها و یافتن بهترین پاسخ‌های ممکن نخواهد بود. این پرسش‌ها تقریباً در تمام جلسات مصاحبه از فرد پرسیده خواهند شد.

  • گاهی پاسخ‌ خوب و آرمانی به این سؤالات به خودپرستی فرد تعبیر می‌شود. برای ارائه نقاط قوت، جواب «وقتی موضوع، مسئله‌ی کار و برنامه‌ریزی است بسیار منظم و سازمان‌یافته عمل می‌کنم، اما اگر میزم را دیده باشید چنین فکری نخواهید کرد.» این یک پاسخ خوب است. به همین ترتیب، برای نقاط ضعف «دوست دارم مسئولیت‌هایی را به عهده گیرم اما گاهی، وقتی که به کمک نیاز دارم، فراموش می‌کنم از کسی کمک بخواهم» نیز می‌تواند یک پاسخ صادقانه و مؤثر واقع شود.
  • اگر برای یک سمت رهبری درخواست می‌دهید، در طول جلسه‌ی مصاحبه تکیه بر توانایی‌های رهبری و اعتماد به نفس بسیار حائز اهمیت خواهد بود. یک نقطه‌ی قوت خوب می‌تواند این نکته باشد، «من در عرضه‌ی دیدگاه خود به افراد و تهییج آن‌ها به سمت هدف مشترک عملکرد مؤثری دارم» و جمله‌ی زیر به عنوان یک نقطه‌ضعف مناسب قابل بیان است «همواره باید به خود یادآوری کنم که سرعتم را کم کرده و در آن واحد تنها یک پروژه را پیش برانم. گاهی اوقات زیاده‌روی می‌کنم».
  • اگر برای یک موقعیت کاری سطح پایین درخواست می‌دهید، معمولاً مصاحبه‌کننده از شما نمی‌خواهد توانایی‌های رهبری خود را اثبات کنید. در چنین سطحی، این جمله می‌تواند یک نقطه قوت خوب باشد «من دستورات را به خوبی دنبال می‌کنم و همه چیز را به سرعت یاد می‌گیرم. اگر ندانم کاری را چطور انجام دهم اشتیاق شدیدی به یادگیری و پیشرفت در آن حیطه دارم، بنابراین لازم نیست چیزی را دو بار بپرسم.» و یک نقطه ‌ضعف مناسب می‌تواند چنین باشد «شاید همواره بهترین ایده‌پرداز ممکن نباشم؛ اما کمک به اجرای ایده‌های دیگران برایم خوشایند است».

۴- چند پرسش مناسب در ذهن خود آماده کنید. فرد مصاحبه‌کننده معمولاً در اواسط مصاحبه یا پس از اتمام آن از شما می‌خواهد که سؤالات خود را بپرسید. این سؤالات به قدری مهم بوده که ممکن است بسیاری از افرادی که برای اولین بار جلسه‌ مصاحبه را تجربه می‌کنند را از دور خارج کند. سؤال‌های فرد نشان می‌دهد که او چقدر درگیر جریان گفت‌وگو شده است، پس اگر قادر نیستید در لحظه سؤالی طرح کنید از قبل فهرستی از پرسش‌های ممکن را آماده کرده تا در صورت نیاز مطرح کنید. در لیست زیر چند پرسش خوب را مشاهده می‌کنید.

  • چقدر کار کردن در اینجا را دوست دارید؟
  • نیازمندی‌های یک فرد برای موفقیت در این شرکت به چه ترتیب خواهد بود؟
  • بنده با چه کسی بیشتر از بقیه کار خواهم کرد؟
  • عملیات روزانه‌ی شرکت از چه قرار است؟
  • آیا در این شرکت امکان رشد و ترقی وجود دارد؟
  • مزایای حقوقی این کار به چه صورت است؟

۵- از کلیشه‌ها دوری کنید. جلسه‌ی مصاحبه فرصتی است که کارفرما بتواند خود واقعی فرد را بشناسد، نه یک نسخه‌ی توخالی و کلیشه‌ای از فرد که سعی می‌کند تا حد امکان با پاسخ «بله، می‌توانم» موقعیت کاری را به هر قیمتی برنده شود. هدف از مصاحبه چاپلوسی، خودنمایی یا صرف ارائه‌ی پاسخ‌هایی که مصاحبه‌کننده دوست دارد بشنود، نیست؛ بلکه هدف ارائه‌ی پاسخ‌های صریح و صادقانه بدون کوچک‌ترین توهینی به هوشمندی فرد مصاحبه‌کننده است. از بیان جملات تکراری جلسات مصاحبه بپرهیزید، جملاتی چون «تنها ضعف من این است که کمال‌گرا هستم» یا «این شرکت نیاز دارد کسی مانند من آن را بچرخاند».

۶- تمام اسناد و مدارک ضروری را از قبل آماده کنید. بسته به روند مصاحبه، ارائه‌ی یک کپی اضافه از رزومه کاری، تائید نامه، نمونه کار و در صورت امکان یک معرفی‌نامه می‌تواند مفید واقع شود. تمام مدارک را بررسی کنید که خطای املایی و دستوری نداشته باشند. اگر زمان کافی در اختیار دارید، مدارک را به شخص دیگری بسپارید تا هرگونه اشتباه موجود که نسبت به آن غافل بوده‌اید را بررسی کند.

  • آشنایی کامل با مفاد رزومه کاری، رزومه تحصیلی و سایر درخواست‌نامه‌هایی که ارائه می‌شود، بسیار حائز اهمیت است. اگر یادآوری محتویات رزومه برای فرد سخت باشد، این مسئله مشکوک به نظر خواهد رسید؛ بنابراین بهتر است اطمینان حاصل کنید که تمامی نام‌ها، تاریخ‌ها و مسئولیت‌های تشریح شده، کاملاً واضح است.

۷- لباس مناسب به تن کنید. لباسی انتخاب کنید که باعث شود حرفه‌ای به نظر رسیده و احساس اعتماد به نفس کنید، لباسی که با نوع کار درخواستی به خوبی مطابقت داشته باشد.

  • در اغلب موارد، لباس‌های تیره انتخاب مناسبی برای یک جلسه مصاحبه هستند، مگر اینکه شرایط شغل درخواستی، لباسی ساده و راحت ایجاب کند که در چنین موقعیتی شلوار و یک پیراهن رنگی تمیز گزینه‌ی مناسبی خواهد بود.

بخش دوم: موفقیت در مصاحبه

۱- رأس ساعت در محل ملاقات حاضر شوید. هیچ اتفاقی بدتر از تأخیر در یک جلسه مصاحبه نیست. رأس ساعت، آماده‌ی مصاحبه، در محل حضور یابید. اگر با محل برقراری جلسه آشنایی ندارید، یک روز قبل به آن محل رفته تا مطمئن شوید روز مصاحبه راه خود را گم نخواهید کرد. سعی کنید ۱۰ الی ۱۵ دقیقه زودتر از موعد مقرر به محل برسید تا تأخیرهای ناشی از عوامل احتمالی مانند ترافیک و … را در نظر گرفته باشید.

  • در هر حال به خاطر داشته باشید، گرچه حضور در رأس ساعت مقرر بسیار حائز اهمیت است، اما اگر این زود رسیدن از حدی بگذرد تأثیر خوبی در ذهنیت کارفرما نخواهد داشت. اگر به شما گفته‌اند که در یک زمان خاص در آنجا حضور داشته باشید، بدان معنی است که دقیقاً در همان زمان می‌خواهند شما را ببینند، نه ۳۰ دقیقه قبل از آن. اگر می‌خواهید تأثیر خوبی از خود به جای بگذارید، دستورالعمل‌ها را دقیق دنبال کنید.
  • در زمان انتظار، خود را به کاری مشغول کنید. یادداشت بردارید یا شرح شغل و اطلاعات شرکت را مجدداً بررسی کنید. اسناد و مدارک را در دست چپ خود نگاه دارید تا به محض آن که فرد مصاحبه‌کننده برای خوش‌آمد‌گویی بیرون آمد، برای ایستادن و دست دادن با او آماده باشید.

۲- خودتان باشید. افراد در طول جلسات مصاحبه مضطرب شده و تمایل دارند بهترین حالت خود را ارائه دهد. بدون شک شرایط وحشتناکی خواهد بود؛ اما به خاطر داشته باشید که لازم نیست صرف به دست آوردن آن شغل، لباس به تن کرده و نقش بازی کنید. فقط باید خودتان باشید. تمرکز خود را بر حفظ آرامش و گوش دادن درست به مکالمه‌ای که آغاز می‌شود، متوجه کنید. خودتان باشید.

  • مصاحبه‌کننده احتمالاً انتظار اضطراب فرد را خواهد داشت، پس نگران عنوان کردن این مسئله نباشید. گاهی بیان احساس اضطراب آن را رفع کرده و همچنین موجب می‌شود مکالمه‌ی صمیمانه‌تری با فرد مصاحبه‌کننده داشته باشید که خود سبب حفظ ثبات فرد می‌شود. پس از مکالمات کوچک نهراسید.

۳- با اشتیاق به صحبت‌ها گوش کرده و توجه کنید. یکی از بدترین اتفاقاتی که در طول یک جلسه مصاحبه ممکن است رخ دهد، آن است که فرد از مصاحبه‌کننده بخواهد سؤال خود را مجدداً تکرار کند، زیرا حواس وی جای دیگری بوده و به صحبت‌های او توجه نداشته است. به ذهن اجازه ندهید با فکر کردن به چیز‌های دیگر در طول مصاحبه صلاحیت شما را زیر سؤال برد. اکثر مصاحبه‌ها بیش از ۱۵ دقیقه طول نخواهند کشید، قطعاً مصاحبه‌ای نداریم که تا یک ساعت و بیشتر به طول انجامد. بر روند مکالمه‌‌ تمرکز کرده و فعالانه پاسخ دهید.

۴- درست نشسته و پشت خود را صاف نگه دارید. کمی به سمت جلو خم شده و با تنظیم زبان بدن به حالتی گشاده و علاقه‌مند به جریان گفت‌وگو، با اشتیاق به مکالمه گوش فرا دهید. زمانی که خود صحبت می‌کنید و زمانی که فرد مصاحبه‌کننده صحبت می‌کند، در هر دو حال به چشمان او نگاه کنید.

  • یک ترفند خوب برای جلسات مصاحبه خیره شدن به مرز بین دو چشم مصاحبه‌گر است. او به این ترتیب ابداً متوجه نمی‌شود که به چشمانش نگاه نمی‌کنید و همچنین به فرد کمک می‌کند کمی آرامش خود را حفظ کند. این کار را با دوست خود امتحان کنید، نتیجه‌ شما را شگفت‌زده خواهد کرد.

۵- پیش از صحبت، فکر کنید. یکی دیگر از اشتباهات رایج در طول مصاحبه، حرف زدن بیش از حد و سریع است. اصلاً نیاز نیست که فرد تمام سکوت‌‌های ناخوشایند موجود را با حرف زدن‌های بی‌وقفه بشکند؛ به خصوص اگر معمولاً حین صحبت دست‌پاچه می‌شوید، ابداً نیاز به پر کردن این سکوت با حرف‌های طولانی نیست. تکیه داده و گوش کنید. بیش از حد از خود نگویید.

  • وقتی سؤالی از شما می‌پرسند، نیاز نیست فوراً پاسخ دهید. در حقیقت پاسخ فوری این حس را به فرد القاء می‌کند که گویی به قدر کافی به سؤال پیچیده‌ی او فکر نکرده‌اید. آرام‌تر پاسخ داده و بیشتر فکر کنید. مکثی کرده و بگویید «این سؤال خوبی است، اجازه دهید فکر کنم تا جواب خوبی برای آن بیابم.»

۶- نشان دهید که آماده‌ی انجام هر کاری برای آن شغل هستید. پاسخ کلیدی که فرد را به مراحل بعدی سوق می‌دهد، «بله» است. آیا حاضر به شب‌کاری و کار در تعطیلات آخر هفته هستید؟ «بله». اگر چندین مراجعه‌کننده داشته باشید کماکان احساس راحتی می‌کنید؟ «بله». آیا تجربه کار پرفشار داشته‌اید؟ «بله». اکثر مشاغل برای افراد مبتدی آموزش‌هایی در زمینه‌ی مهارت‌هایی که برای انجام عملیات روزمره ضروری هستند، فراهم می‌کند تا پس از دریافت شغل هر چیزی که با آن آشنایی ندارند را یاد بگیرند. به سرعت خود را نبازید. پس از دریافت کار خرسند باشید تا کم کم با جزئیات کار آشنا شوید.

  • درباره چیزی دروغ نگویید. اینکه برای آن موقعیت کاری حاضر به انجام هرکاری باشید، به این معنی نیست که در رابطه با تجربه‌هایی که تاکنون داشته‌اید، بزرگنمایی کرده و یا در ارتباط با موضوعات جزئی دروغ‌هایی بگویید که روز اول کار سبب اخراجتان گردد. اگر تاکنون در طول زندگی خود حتی یک وعده غذا نپخته‌اید، نباید به مدیر آشپزخانه بگویید که یک آشپز فوق‌العاده هستید.

۷- در طول مصاحبه، شخصیت واقعی خود را عرضه کنید. به طور کلی، هدف از مصاحبه تنها شناخت خود شما به عنوان یک فرد است. آن‌ها رزومه، تجربیات و ضروریات لازم را روی کاغذ دارند. آنچه درباره آن اطلاعی ندارند، شما هستید.

  • یک جلسه‌ی مصاحبه برای بازجویی یا بحث نیست؛ بلکه برای مکالمه است. در این مکالمه مشارکت کنید. هنگامی که مصاحبه‌کننده صحبت می‌کند، به حرف‌های او عمیقاً توجه کنید، گوش فرا داده و صادقانه جواب دهید. برخی از افراد هنگامی که می‌بینند مصاحبه‌کننده جلسه را با مجموعه‌ای از سؤال‌های سبک پرسشنامه آغاز نمی‌کند، از دور جلسه خارج می‌شوند.

۸- یادداشت بردارید. همیشه یک قلم و کاغذ در کیف یا سامسونت خود داشته باشید تا در صورت لزوم سریعاً از هر چیز که می‌خواهید، نکته بردارید. همچنین بهتر است یک نسخه‌ی اضافه از اسناد و سوابق خود را به همراه داشته باشید تا در صورت نیاز، به آن‌ها رجوع کنید.

  • نکته‌برداری فرد را منظم و مشتاق به مکالمه جلوه می‌دهد. همچنین به وی کمک می‌کند جزئیات و اسامی مهم که یادآوری آن‌ها در طول مصاحبه یا زمان تماس برای آگاهی از نتیجه مصاحبه مفید است را به خاطر آورد. مراقب باشید که تنها در صورت لزوم نکات مختصری را یادداشت کنید، نوشتن نکات طولانی حواس فرد را از جریان مکالمه پرت می‌کند.

۹- پیگیر باشید. پیشنهاد می‌شود مدت کوتاهی پس از مصاحبه با آن فرد در تماس باشید تا نامتان در خاطر او حفظ شود. اگر به صراحت جواب منفی نگرفته‌اید، برای پیگیری نتیجه‌ی مصاحبه تماس بگیرید. تماس‌های تلفنی معمولاً بی‌پاسخ می‌مانند اما استفاده از ایمیل‌ها و سایر روش‌های ارتباطی ایده خوبی است. از آنجا که بسیاری از شرکت‌ها مراجع زیادی برای پاسخ‌دهی دارند، اطمینان حاصل کنید مرجعی که تماس شما را دریافت می‌کند، آماده‌‌ی گرفتن پیام و تحویل آن به کارفرما است.

  • با یادداشت‌هایی که در طول مصاحبه برداشته‌اید، خلاصه‌ای از جزئیات مهم آن مصاحبه تهیه کرده تا آن جلسه را بار دیگر در ذهن خود زنده کنید. فراموش نکنید که از مصاحبه‌کننده برای فرصتی که در اختیار شما قرار داده تشکر کنید و حتماً ذکر شود که منتظر خبری از جانب شرکت خواهید ماند.

بخش سوم: پرهیز از اشتباهات رایج

۱- با بطری آب به محل مصاحبه نروید. بسیاری از افراد به هر دلیل فکر می‌کنند که بردن یک بطری آب به جلسه‌ی مصاحبه کاری ایده‌ی فوق‌العاده‌ای است. این کار در نظر فرد مصاحبه‌کننده، در بهترین حالت حرکتی غیررسمی و در بدترین حالت بی‌احترامی قلمداد می‌شود. حتی اگر زمان مصاحبه صبح زود بوده یا پیش از شروع آن می‌بایست مدت زیادی منتظر بمانید، کماکان بردن یک بطری آب با خود به محل ملاقات ایده‌ی خوبی نیست.

۲- تلفن همراه خود را خاموش کرده و آن را کنار بگذارید. می‌دانید بزرگ‌ترین اشتباه ممکن در عصر ارتباطات چیست؟ یقیناً استفاده از تلفن همراه در طول جلسه‌ی مصاحبه کاری بزرگ‌ترین اشتباه ممکن خواهد بود! تحت هیچ شرایطی در طول جلسه تلفن همراه خود را در دست نگرفته و به آن نگاه نکنید. تا جایی که به فرد مصاحبه‌کننده مربوط می‌شود، شما می‌بایست همچون انسان غارنشینی بوده که تاکنون نام هیچ‌کدام از برنامه‌های موبایل را نشنیده باشد. در طول مسیر تلفن را خاموش کرده و آن را در اتومبیل خود بگذارید. هیچ‌گاه، تحت هیچ شرایطی اجازه ندهید فرد مصاحبه‌کننده تصور کند که برای شخص شما ارسال یک پیام متنی اولویت بیشتری نسبت به این شغل دارد.

۳- در ارتباط با حقوق کار صحبت نکنید. جلسه‌ی مصاحبه زمان پرسیدن مزایای کار، امکان افزایش حقوق و یا حتی جای مناسبی برای طرح مسئله‌ی مالی نیست. زمانی که درخواستی برای یک شغل مطرح می‌کنید باید نقطه‌ی تمرکز خود را روی مهارت‌ها و صلاحیت‌های خود قرار دهید.

  • گاهی اوقات از فرد می‌خواهند که حقوق پیشنهادی خود را برای آن کار ارائه دهد. بهترین پاسخ ممکن برای این سؤال آن است که حتی مایل هستید با حقوقی پایین‌تر از متوسط حقوق آن موقعیت کاری، خدمت کنید. صریحاً عنوان کنید که نکته‌ی مهم برای شما خود شغل بوده و با حقوق قانونی آن مشکلی نخواهید داشت.

۴- به جلسه‌ی مصاحبه همانند یک گفت‌وگو بنگرید، نه یک جلسه‌ی بازجویی. در جلسه‌ی مصاحبه هرگز حالت دفاعی نداشته باشید، حتی اگر احساس می‌کنید پاسخ‌های درخوری به فرد مصاحبه‌کننده نمی‌دهید. قرار است یک جلسه‌ی مکالمه داشته باشید، بنابراین سعی کنید خوبی‌های افراد را در ذهن مجسم کنید. هیچ‌کس به‌عمد با شما دشمنی و مخالفت ندارد. این موقعیت را به عنوان فرصتی برای اثبات خود در نظر گرفته و به جای حالت تدافعی، توضیحات خوب و مناسبی ارائه کنید.

۵- از رئیس قبلی خود بدگویی نکنید. به طور کلی از هرگونه نظردهی در مورد همکاران قبلی، سرپرستان و یا دیگر سمت‌های کاری شغل قبلی خود اجتناب کنید. حتی اگر برای یک شغل رقابتی درخواست می‌دهید، خود را چون فردی عالی‌رتبه و یا کسی که همکاری با وی دشوار است، نشان ندهید. در چنین موقعیتی گله و شکایت از شغل قبل کار درستی نیست.

  • اگر از شما خواسته شد که دلیل ترک شغل فعلی خود را عنوان کنید، به یک نکته‌ی مثبت اشاره کنید. بگویید «من به دنبال چیزی فراتر از محیط کار کنونی‌ام هستم و دوست دارم شروعی دوباره داشته باشم. به نظر من اینجا یک مکان عالی برای این آغاز دوباره است.».

۶- پیش از مصاحبه از کشیدن سیگار پرهیز کنید. حتی اگر گاهی به شکل تفننی سیگار می‌کشید، قبل از مصاحبه شغلی از کشیدن آن اجتناب کنید. طبق مطالعات اخیر، حدود ۹۰ درصد از کارفرمایان افراد غیر سیگاری را به شرط صلاحیت برابر، به افراد سیگاری ترجیح می‌دهند. درست یا غلط، کشیدن سیگار سبب اضطراب و دست‌پاچگی فرد در طول مصاحبه خواهد شد.

۷– از نشان دادن شخصیت واقعی خود نهراسید. ریچارد برانسون، رئیس میلیاردر ادعا می‌کند که اکثر کارمندان خود را صرف‌نظر از میزان تجارب و تعدد مهارت‌ها، بر اساس شخصیت آن‌ها استخدام می‌کند. هر شغلی متفاوت بوده و با گذر زمان می‌توان جنبه‌های اصلی آن را فرا گرفت. انسان‌ها همواره می‌بایست در عوض تلاش برای عرضه‌ی نسخه‌ی غیرواقعی خود، شخصیت واقعی خود را نشان داده و به آن مجال درخشش دهند.

 

منبع: چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۵۱
viator baran4

چطور به‌سرعت یک زبان جدید بیاموزیم؟

می‌‌خواهید بدانید چطور؟ با گام اول شروع کنید!

روش اول: غرق شدن در زبان جدید

 

۱- با یک فرد بومی که به زبان مورد نظر شما صحبت می‌کند، در ارتباط باشید. بدون شک بهترین راه موجود برای یادگیری یک زبان جدید، صحبت کردن به آن زبان است. اغلب افراد به‌جای آن‌که بیرون بروند و چیزهایی که یاد گرفته‌اند را تمرین کنند، وقت زیادی را صرف یادگیری گرامر و حفظ فهرست‌های بلندبالای لغات می‌کنند. صحبت کردن با یک فرد بومی واقعی و زنده نسبت به خیره شدن به کتاب‌ها و صفحه‌‌ی کامپیوتر، به‌مراتب انگیزه‌ی بیشتری را در انسان زنده می‌‌کند.

  • سعی کنید دوست یا همکاری پیدا کنید که به زبان مورد مطالعه شما صحبت کرده و مشتاق است با شما بنشیند و به تمرین زبان بپردازد. یا اینکه می‌توان با پخش آگهی آنلاین در تالارهای گفتمان (فروم‌های سایت‌ها) و یا روزنامه‌ها، فردی را که بتواند زبان موردنظر را تدریس کند و یا برای جلسه‌ی تبادل زبان به شما ملحق شود را پیدا کرد.
  • اگر در اطراف خود کسی را نمی‌یابید که به آن زبان صحبت کند، سعی کنید از طریق اسکایپ شخصی را پیدا کرده و با او در ارتباط باشید. ساکنان کشورهای مختلف اغلب حاضرند در ازای نیم ساعت صحبت به زبان انگلیسی، نیم ساعت به زبان خود با شما صحبت کنند. یک گزینه‌ی دیگر استفاده از برنامه Hellotalk است.

 

۲- هر روز زبان را مطالعه کنید. اغلب افراد ادعا می‌کنند که به مدت ۵ سال یک زبان را مطالعه کردند درحالی‌که هنوز هم به آن مسلط نیستند. وقتی می‌‌گویند «۵ سال» احتمالاً منظور این است که در طول این ۵ سال، هفته‌ای چند ساعت برای مطالعه‌ی آن زبان وقت گذاشته‌اند. بگذارید یک‌ مسئله را روشن کنیم! اگر قصد دارید در مدت کوتاهی یک زبان جدید یاد بگیرید و تمایل دارید که این امر طی چند هفته تا چند ماه تحقق یابد، در نظر بگیرید که باید روزانه چندین ساعت را صرف مطالعه زبان جدید کنید!

  • یادگیری زبان مبتنی بر تکرار است، به این معنی که باید اطلاعات را آن‌قدر در ذهن و مغز خود فرو کنید تا کاملاً به آن مسلط شده و بتوانید به‌راحتی آن را به یاد بیاورید. اگر فواصل زمانی بین مطالعات زیاد باشد، بیشتر مستعد فراموش کردن خواهید بود و ناچار هستید زمان مجددی صرف کرده و اطلاعاتی که از قبل یاد گرفته‌اید را مرور کنید.
  • با مطالعه هر روزه می‌توان میزان این زمان‌های تلف‌ شده را کم کرد. هنگامی‌که مسئله، مسئله یادگیری زبان است، حقیقتاً هیچ میانبر معجزه‌آسایی وجود ندارد، اینجا کارآمدترین ابزار، «تعهد» است.

 

۳- همیشه همراه خود یک فرهنگ لغت داشته باشید. همراه داشتن یک فرهنگ لغت وقت و زمان زیادی ذخیره خواهد کرد، در اسرع وقت یک جلد از آن تهیه کنید.

 

  • این فرهنگ لغت می‌‌تواند واقعی و به شکل کتاب بوده، یا یک برنامه فرهنگ لغت که بر روی تلفن همراه نصب شده است؛ فرقی نمی‌کند، تنها نکته حائز اهمیت این است که دسترسی به آن در زمان نیاز راحت و سریع باشد.
  • از مزایای همراه داشتن فرهنگ لغت این است که همواره در هرکجا تنها با یک نگاه سریع معنای کلمه مورد نظر را خواهید یافت. این مزیت به‌طور ویژه زمانی حائز اهمیت است که در حال مکالمه با یک فرد بومی هستید و نمی‌خواهید جریان مکالمه را تنها به این دلیل که کلمه‌‌ی خاصی خاطرتان نیست، قطع کنید. علاوه بر این، دیدن یک واژه و به‌کارگیری آن واژه در جمله در همان لحظه کمک می‌کند تا واژه‌ی موردنظر را در حافظه‌ی خود ذخیره کنید.
  • در طول روز در موقعیت‌های مختلف مثل زمان انتظار در صف خرید فروشگاه، زمان استراحت و صرف قهوه در محیط کار، در تمامی این زمان‌ها نگاهی به فرهنگ لغت خود بیندازید. به‌این‌ترتیب ۲۰ الی ۳۰ لغت اضافه در روز می‌توان یاد گرفت.

 

۴- به زبان انتخابی فیلم ببینید، به آن گوش دهید، بخوانید و بنویسید. غرق شدن در زبان جدید به این معناست که تمامی فعالیت‌هایی که به‌طور معمول، به زبان مادری خود انجام می‌دهید، چه خواندن، چه نوشتن و گوش دادن، همه را با زبان جدید امتحان کنید.

 

  • احتمالاً ساده‌ترین کاری که می‌توان انجام داد، تماشای برنامه‌های تلویزیونی و فیلم به زبان مورد مطالعه است. سعی کنید از زیرنویس‌ها اجتناب کنید، چراکه پس از مدتی به آن متکی خواهید شد. برای آسان‌تر شدن کار، فیلم‌هایی را انتخاب کنید که از قبل با آن‌ها آشنایی دارید؛ مانند برنامه‌ی کودک یا نسخه‌ی دوبله‌ شده‌ی فیلم‌های زبان مادری خود. آشنا بودن با محتوای فیلم در فهم معنای لغات و عبارات کمک بسیار بزرگی است.
  • باید سعی کنید به زبان جدید بخوانید و بنویسید. روزنامه یا مجله‌ای گرفته و سعی کنید روزی یک بخش آن را مطالعه کنید و برای هر لغتی که نمی‌شناسید به فرهنگ لغت مراجعه کنید. همچنین تلاش کنید چند مطلب ساده مانند کارت‌پستال یا لیست خرید به زبان جدید بنویسید.
  • پادکست‌‌ دانلود کرده یا رادیوی خود را روی کانالی که به زبان مورد مطالعه است، تنظیم کنید. این کار یک راه عالی برای غرق شدن در زبان در هنگام حرکت است. این امر نه‌تنها در تقویت درک شنیداری کمک می‌کند، بلکه سبب می‌شود صدای تلفظ صحیح کلمات و عبارات را بشنوید.
  • زبان تمام دستگاه‌های الکترونیکی خود را، به زبان جدید تغییر دهید تا کلماتی را که به زبان خود می‌دانید اما با معنای آن‌ها در زبان جدید آشنا نیستید، بیاموزید.
  • به آهنگ‌های موجود به زبان جدید گوش دهید، متن آن‌‌ را یاد بگیرید و معنای آن را بررسی کنید. به‌این‌ترتیب، بار دیگر که به آن گوش می‌دهید، می‌توانید به‌طور دقیق بگویید که خواننده آن لحظه چه می‌گوید.

 

۵- به کشوری سفر کنید که به زبان انتخابی شما صحبت می کنند. بدیهی است اگر به کشوری که زبان مورد مطالعه‌‌ی شما در آن به‌طور بومی صحبت می‌شود، سفر کرده و مدتی در آن محل اقامت کنید، این سفر کمک شایانی در تقویت مهارت‌های یادگیری خواهد کرد.

 

  • خود را مجبور به برقراری ارتباط با افراد محلی کنید؛ چه با پرسیدن آدرس، یاری گرفتن در تکمیل تراکنشی در فروشگاه، یا حتی فقط سلام کردن، به این صورت درک بهتری از این زبان و افرادی که به این زبان صحبت می‌کنند، خواهید داشت.
  • اگر مهارت شما در گفتمان به زبان جدید در حد پایه و مبتدی است، اشکالی ندارد، خود را به صحبت مجبور کنید، به‌زودی متوجه پیشرفت عظیمی در لغات، گرامر و تلفظ خود خواهید شد.

 

روش دوم: تمرکز بر روی نکات مهم

 

۱- قبل از یادگیری الفبا، چند اصطلاح احوالپرسی آن زبان را یاد بگیرید. به‌این‌ترتیب زمانی که الفبای آن زبان را می‌آموزید، از قبل چندین واژه پایه در ذهن دارید. برای مثال: سلام، حال شما چطور است؟ خوبم، اسم شما چیست؟ اسم من … است و الی‌آخر.

 

 

۲- در صورت لزوم، الفبای زبان مورد مطالعه را یاد بگیرید. این کار یادگیری زبان را به‌مراتب آسان‌تر می‌کند و توانایی خواندن و تلفظ کلمات را کسب می‌کنید که در روند حفظ کردن آن‌ها بسیار مؤثر است. علاوه بر این، بلند خواندن کلمات نسبت به صرف نگاه کردن به آن‌‌ها به‌مراتب تأثیرات بهتری بر یادگیری خواهد داشت.

 

۳- لغات را بیاموزید. تسلط بر واژگان پایه و اصلی قطعاً یکی از مهم‌ترین نکات در طول یادگیری یک زبان جدید است. حتی اگر توان درک یک جمله به‌طور کامل را ندارید، مهارت استخراج کلمات کلیدی در درک مفهوم کلی گفتار و متن کمک شایانی خواهد کرد.

 

  • بر یادگیری ۱۰۰ واژه‌‌ی رایج تمرکز کنید. انتخاب ۱۰۰ مورد از رایج‌ترین واژگان موجود در یک زبان خاص و یادگیری آن‌‌ها شروع هوشمندانه‌ای است. سپس می‌توان این عدد را افزایش داد و به ۱۰۰۰ رساند. برآورد شده که یادگیری ۱۰۰۰ مورد از رایج‌ترین واژگان یک زبان امکان درک ۷۰٪ از هر متن را به ما خواهد داد.
  • تمرکز خود را روی یادگیری لغاتی که بیشتر با آن‌‌ها سروکار دارید، بگذارید. اگر به دلایل کاری قصد یادگیری زبان جدید دارد، سعی کنید واژگانی در زمینه‌‌ی کسب‌وکار خود بیاموزید و زمان زیادی صرف یادگیری نام‌‌ گونه‌های مختلف ماهی نکنید (که البته اگر برای غواصی سفر می‌کنید، احتمالاً باید آن‌‌ها را یاد بگیرید!)
  • همچنین باید سعی کنید کلمات و واژگانی که به هر شکلی به شما مربوط می‌شوند را یاد بگیرید تا هنگام صحبت در‌‌باره زندگی و پیشینه‌‌ی خود با افرادی که ملاقات می‌کنید با مشکلی مواجه نشوید.

 

۴- شمارش به زبان جدید را بیاموزید. با یادگیری شمارش اعداد یک تا ده شروع کنید؛ چراکه معمولاً ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین چیز برای آموختن در شروع کار است. هر روز ۱۰ شماره جدید یاد بگیرید، این کار را آن‌قدر ادامه دهید تا جایی که از تعداد عددهایی که می‌توانید بشمارید احساس رضایت کنید. آماده چالش هستید؟! سعی کنید ۱۰۰ عدد را در یک روز به خاطر بسپارید.

 

۵- بیش‌ازحد نگران گرامر (دستور زبان) نباشید. دلیل اصلی آن‌که اکثر مردم بخش قابل‌توجهی از زبانی که در مدرسه و طی سال‌ها یاد گرفته‌اند را فراموش می‌کنند، آن است که مدارس در برنامه‌های درسی، زمان قابل‌توجهی را صرف آموختن دستور زبان و زمان بسیار کمی را صرف صحبت به آن زبان می کنند. این یک عقب‌‌گرد بزرگ است! اگر قصد دارید در مدت‌زمان کوتاه یک زبان جدید بیاموزید، در ابتدا باید بیاموزید چطور به آن زبان صحبت کنید. ویژگی‌های دستور زبان در درجه دوم اهمیت قرار دارند.

 

  • گرامر یقیناً از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است! لازم است یاد بگیرید که چطور افعال پایه‌ی روزمره را صرف کنید و همچنین بدانید چطور یک واژه را در یک جمله به‌درستی به کار ببرید.
  • اما نکته مهم این است که نباید ساعت‌ها صرف یادگیری جداول افعال کنید و یا نگران شرایط خاصی باشید که حتماً می‌بایست از یک حرف اضافه‌‌ی خاص استفاده کنید. بدون شک این نکات را در مسیر یادگیری خواهید آموخت.

 

۶- روی نحوه‌ی تلفظ خود کار کنید. تلفظ نقطه دیگری است که می‌بایست روی آن انرژی زیادی صرف شود. هیچ نکته مثبتی در حفظ صدها واژه و عبارت به گونه‌ی غیرقابل فهم وجود ندارد؛ بنابراین زمانی که واژه‌ی جدیدی می‌آموزید، هم‌زمان یادگیری تلفظ درست آن نیز حائز اهمیت است.

 

  • یادگیری تلفظ از روی کتاب عمل دشواری است، اما چت با افراد بومی یا استفاده از نرم‌افزارها و برنامه‌های کاربردی تعاملی در این مرحله می‌تواند مفید باشد. برای این‌که بتوانید یک واژه را با تلفظ صحیح یاد بگیرید، باید آن را با صدای بلند به زبان بیاورید.
  • اگر با فردی حقیقی تمرین می‌کنید، مطمئن شوید زمانی که یک واژه را اشتباه تلفظ می‌کنید، آن شخص ابائی از اصلاح شما ندارد. چراکه در غیر این صورت شاید هیچ‌وقت به آن زبان مسلط نشوید. به خاطر داشته باشید نحوه‌‌ی تلفظ می‌تواند وجه تمایز «خوب صحبت کردن» و «روان صحبت کردن» باشد.

 

۷- از اشتباه کردن نهراسید. هنگام آموختن زبان جدید نباید از اشتباه کردن بترسید، چراکه در این صورت پیشرفت چندانی نخواهید داشت.

 

  • به ‌ناچار در چندین موقعیت شرم‌آور قرار خواهید گرفت، اما خوب مسئله مهمی نیست. افراد بومی زبان ممکن است کمی بخندند، اما کماکان تلاش و کوشش فرد را می‌ستایند و کماکان مایل‌اند که به او کمک کنند.
  • در این مسیر، به دنبال کمال نباشید و سعی نکنید از نظر دیگران بی‌نقص باشد، بلکه مهم پیشرفت و حرکت به جلو است.

 

روش سوم: استفاده از نرم‌افزارها و برنامه‌های یادگیری زبان

 

۱- از Anki استفاده کنید. Anki یک نرم‌افزار و برنامه کاربردی محبوب قابل نصب روی تلفن همراه هوشمند است که توسط مجموعه‌ای از فلش کارت‌ها روند حفظ کلمات و عبارات سهولت می‌بخشد. این برنامه این امکان را به کاربر می‌دهد که دسته‌ی کارتی حاوی کلمات دلخواه که کاربر قصد یادگیری آن‌‌ها دارد را روی آن آپلود کند، یا برای شروع یکی از چندین و چند دسته کارت موجود در آن را انتخاب کند.

 

۲- از Duolingo استفاده کنید. Duolingo یک ابزار موجود رایگان برای یادگیری زبان به‌صورت آنلاین در اندروید و iOS است. این برنامه به‌جای تمرکز بر حفظ کردن، امکان خواندن و صحبت کردن را با دیدن، شنیدن و درونی کردن مطالب برای کاربران فراهم می‌کند. کاربران پس از اتمام هر درس امتیاز کسب می‌‌کنند که احساسی جالب و شبیه بازی می‌بخشد.

 

۳- از Memrise استفاده کنید. این برنامه نوع دیگری از برنامه‌های سبک فلش کارت است که امکان یادگیری لغات و عبارات را با ترفندهای حافظه، استفاده از تصاویر و سایر ابزارهای مفید در اختیار کاربران قرار می‌دهد. Memrise اجازه می‌دهد کاربران در تکمیل فعالیت‌های یادگیری (تمرین‌ها) با یکدیگر به رقابت پرداخته و با ایجاد جو سرگرم‌کننده یک روش غیررسمی و دوستانه برای یادگیری زبان ارائه می‌دهد.

 

۴- از Bable استفاده کنید. bable یک ابزار یادگیری زبان جذاب و سرگرم‌کننده است که به‌صورت آنلاین و به‌عنوان یک برنامه کاربردی برای موبایل در دسترس همگان است و به کاربران در تقویت لغات، گرامر و تلفظ کمک می‌کند. همچنین قادر است مباحثی که کاربر در آن مشکل دارد را شناسایی کرده و تمرین‌هایی هدفمند بر اساس نیازهای کاربر به او ارائه دهد.

منبع:چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۱۱
viator baran4

چطور باور بدشانسی را از زندگی حذف کنیم؟

 

چند ماه پیش یکی از دوستان قدیمی خود را دیدم. از پارسال او را ندیده بودم. سر ناهار درباره‌ی مسائل مختلفی ازجمله شغل، روابط و سرگرمی‌هایی که داشتیم صحبت کردیم. دوستم می‌گفت که شغلی که دارد برایش کسل‌کننده و بی‌مزه شده است و با وجود آنکه درخواست ترفیع داده است، با درخواستش موافقت نشده است. زندگی خصوصی‌اش نیز آن‌چنان چنگی به دل نمی‌زد، چراکه اخیراً بعد از مدتی طولانی، از نامزدش جدا شده بود. وقتی از او پرسیدم که چرا ظاهراً همه‌چیز در منزل و محل کار به‌هم ‌ریخته بود، لحظه‌ای درنگ کرد و سپس گفت:
«پشت سر هم دارم بد میارم.»
از پاسخش تعجب کردم، چون با شناختی که از او داشتم، فکر نمی‌کردم زندگی خود را تحت کنترل بخت و اقبال ببیند. او همیشه در ظاهر فردی بود که هدف خود را می‌شناخت و با ذوق به دنبالش می‌رفت. گفت به دلیل همه‌ی اتفاقاتی که برایم افتاده است، به شانس اعتقاد دارد.

اینجا بود که نظر خود را درباره‌ی شانس و سرنوشت با او در میان گذاشتم:

درحالی‌که قطعاً رویدادهای شانسی پیش می‌آید، اما این‌گونه رویدادها ماهیتی کاملاً تصادفی دارند. به‌بیان‌دیگر، خوش‌شانسی و بدشانسی به شکلی که مردم تصور می‌کنند، وجود ندارد. مهم‌تر از آن اینکه، حتی اگر رویدادهای منفی تصادفی هم برای انسان اتفاق بیفتد، طرز فکر و واکنش ما می‌تواند این رویدادها را به اتفاقات مثبت و خوشایند منجر کند.

بخت و اقبال شما بدتر یا بهتر از بخت و اقبال هیچ فرد دیگری نیست. فقط این‌گونه به نظر می‌رسد. از آن بهتر اینکه دو کار ساده است که اگر انجام دهید، احساس بدشانسی را در شما برعکس می‌کند و شانس شما را تغییر می‌دهد.

۱- دیگر به خارج از کنترل بودن اتفاقات زندگی از دست شما اعتقاد نداشته باشید.

باور نکنید که هر آنچه در زندگی رخ می‌دهد، از سر بخت و اقبال، سرنوشت، نیروهای ماوراءالطبیعه، انسان‌های بدخواه دیگر یا هر چیزی جز خود شما اتفاق می‌افتد. روان‌شناسان این مشکل را «منبع کنترل بیرونی» می‌نامند. این مشکل نوعی سرنوشت‌باوری است که طی آن فرد معتقد است که شخصاً نمی‌تواند کار خاصی در جهت تغییر زندگی خود انجام دهد. به همین دلیل یا به امید کسب بهترین نتایج همه‌ی تمرکز خود را بر تغییر بخت خود با انواع روش‌های خرافاتی می‌گذارد یا منفعلانه در مقابل هر اتفاقی که پیش رویش باشد تسلیم می‌شود و از اینکه با امید و آرزوهایش تطابق ندارد، شاکی است.
بیشتر افراد موفق نگرشی مثبت اتخاذ می‌کنند. آن‌ها «منبع کنترل درونی» دارند. معتقدند که تقریباً همه‌ی اتفاقاتی در زندگی آن‌ها رخ می‌دهد، حاصل کارهای خودشان است و اینکه حتی زمانی که رویدادی تصادفی پیش می‌آید، مسئله‌ی مهم خود آن رویداد نیست، بلکه چگونگی واکنشی است که به آن نشان می‌دهند. این نگرش باعث می‌شود کنشی، فعال و به دنبال تجربه‌ی چیزهای جدید باشند. آن‌ها همیشه به دنبال یافتن راهی برای تغییر چیزهایی هستند که در زندگی خود نمی‌پسندند. آن‌ها سرنوشت‌باور نیستند و مشکلات موجود در دنیای خود را به گردن بدشانسی نمی‌اندازند. به دنبال راهی برای بهتر کردن امور هستند.

آیا آن‌ها از دیگران خوش‌شانس‌تر هستند؟ البته که نه.

شانس، تصادفی پیش می‌آید برای همین به آن می‌گویند شانس، پس این افراد نیز به‌اندازه‌ی هر فرد دیگری ممکن است دچار شکست شوند.
تفاوت در چگونگی واکنش این افراد است. وقتی اوضاع بر وفق مراد پیش نمی‌رود، افراد موفق و مثبت‌نگر به‌سرعت به دنبال راهی می‌گردند تا آن را سامان بخشند. غر نمی‌زنند، برای خود تأسف نمی‌خورند یا از «بدشانسی» شکایت نمی‌کنند. سعی می‌کنند از اتفاقی که افتاده است درس بگیرند تا دفعه‌ی بعد از آن پیش‌گیری کرده و به بهترین شکل ممکن زندگی خود را ادامه دهند. آن‌ها یک موتور انگیزشی در خود دارند که بسیاری افراد فاقد آن هستند. این موتور آن‌ها را رو به ‌جلو حرکت می‌دهد.
هیچ‌کس بنا به عادت خوش‌شانس‌تر یا بدشانس‌تر از دیگری نیست. شاید در کوتاه‌مدت چنین به نظر برسد. اتفاق‌های تصادفی اغلب گروهی پیش می‌آیند، درست مثل اعداد تصادفی که در موارد بسیاری در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند.
اگر از چشم‌انداز دورتری نگاه کنید، شانس تصادفی صرفاً… تصادفی است. با این ‌وجود افرادی که حس می‌کنند، بدشانس هستند، معمولاً توجه بیشتری به موارد کوتاه‌مدت بدشانسی دارند، و به خود قبولانده‌اند که باورشان صحیح است. منبع کنترل ربطی به ژن ندارد. بیشتر اکتسابی است تا وراثتی. اگر منبع کنترل شما مشکل دارد، آن را تغییر دهید.

۲- به یاد داشته باشید که به هر چیز توجه کنید، در ذهن شما رشد می‌کند.

اگر به مشکلات و نقاط ضعف زندگی خود تمرکز کنید، به‌ویژه اگر آن را نوعی «بدشانسی» حساب کنید که کاری نمی‌توان برایش انجام داد، تیره‌تر و شوم‌تر به نظر خواهد رسید.
طی مدت کوتاهی آن‌قدر مطمئن می‌شوید که همه‌چیز بر ضد شما است که مثال‌های بیشتر و بیشتری برای اثبات درست بودن اعتقاد خود پیدا خواهید کرد. درنتیجه خود را در انرژی منفی غرق خواهید کرد و به‌احتمال تقریباً قطع به ‌یقین، دست از تلاش برخواهید داشت، چراکه متقاعد شده‌اید هیچ کاری برای بهبود چشم‌انداز آینده‌ی خود نمی‌توانید انجام دهید.

چند وقت پیش یکی از مخاطبان (که نامش را گلی می‌گذارم) از شدت ناامیدی و بدشانسی خود با من حرف زد. گلی یک کارآفرین مشتاق است. او در تلاش بود سرمایه‌گذارانی را برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌اش پیدا کند. کارش خوب پیش نرفت چراکه سرمایه‌گذاران بالقوه مدام به او جواب رد می‌دادند. درست در پراضطراب‌ترین شرایطی که داشت، نامزدش با او به هم زد. و روز بعد از به هم خوردن نامزدی‌اش، یک فرصت مهم را برای ملاقات با یک سرمایه‌گذار علاقه‌مند از دست داد. قصد داشت بی‌خیال پروژه‌اش شود، زیرا حس می‌کرد برای آنکه در کسب‌وکار خود موفق شود، به‌اندازه‌ی کافی خوش‌شانس نبود. قطعاً دوران آسانی برایش نبود. پر از اضطراب و خستگی بود. اما این بدشانسی نبود که نقش ایفا می‌کرد.
سرنوشت‌باوری آن‌قدر از خودش تغذیه می‌کند تا اینکه فرد در مقابل ضربات زندگی، به یک «قربانی» منفعل تبدیل شود. «بازندگان» زندگی همان‌هایی هستند که متقاعد شده‌اند پیش از شروع هر کاری محکوم به شکست هستند. باور دارند که «بدشانسی» آن‌ها هرگونه چشم‌انداز موفقیت را نابود خواهد کرد.

به‌ندرت پیش می‌آید متوجه شوند که دلیل اصلی شکست آن‌ها، نادانی، تنبلی، نداشتن مهارت، نبود دوراندیشی یا صرفاً حماقت محض است و برای همه‌ی این موارد نیز راه درمانی وجود داشت، اگر از مقصر دانستن دیگران یا «بدشانسی» بابت کمبودهای شخصی خود دست برمی‌داشتند.
توجه شما تحت کنترل شماست. آن را به جایی متمرکز کنید که خودتان دوست دارید. آن‌قدر به افکار منفی خود گرسنگی بدهید تا بمیرند.
برای گلی توضیح دادم که برای بهبود بخت و اقبال خود و «خوش‌شانس» شدن، ابتدا باید به خود بقبولانی که هر آنچه اتفاق می‌افتد، تقریباً همیشه حاصل کار خودت است؛ پس سعی کن به اموری که درست پیش می‌روند و نتایج مثبت دارند فکر کنی نه به اتفاقات بد. سپس گلی سعی کرد موقعیت کنونی خود را به شکلی بی‌طرفانه مرور کند. متوجه شد فقط به کمی استراحت برای خود نیاز داشت. دوری از کار و دوری از رابطه‌ای که به‌تازگی خراب شده بود. واقعاً به مقداری زمان نیاز داشت تا قبل از آنکه کار و زندگی خود را از سر بگیرد، ذهن خود را پاک‌سازی کند. وقتی احساسات ناشی از دل‌شکستگی فروکش کرد، دوباره برای بهبود فرصت‌های فروش کسب‌وکار خود تلاش کرد و به دنبال سرمایه‌گذاران جدیدی گشت که برایش مناسب‌تر باشند.

 

چند ماه بعد به من گفت که بالاخره دو سرمایه‌گذار پیدا کرده است که واقعاً به پروژه‌ی او علاقه‌مند شده‌اند و قصد دارند برای رشد این کسب‌وکار با او همکاری کنند. واقعاً از این‌که توانسته بود کنترل سرنوشت خود را پس بگیرد و به چیزی که می‌خواهد برسد، خوشحال شدم.
«سرنوشت» شما واقعاً به انتخاب‌های شما بستگی دارد. زمانی که اتفاقات تصادفی رخ می‌دهد، که البته همیشه رخ می‌دهد، آیا انتخاب شما تبدیل کردن آن‌ها به فرصت است، یا می‌نشینید و گله و شکایت می‌کنید؟

بعد چه می‌شود؟

حالا دو کار ساده را که می‌توانید برای به دست آوردن کنترل سرنوشت خود و خلق خوش‌شانسی برای خود انجام دهید، یاد گرفتید. اما کار تمام نشده است! این روش‌های ساده که اینجا یاد گرفتید فقط بخشی از ۷ مهارت‌ اساسی هستند – یک مجموعه مهارت که قدرت خلق راه‌حل‌های دائمی برای مشکلات بزرگی را در اختیار شما قرار می‌دهند – هر مشکلی در هر زمینه از زندگی!
اگر فکر می‌کنید «دچار بدشانسی هستید»، می‌توانید با این ۷ مهارت اساسی، تغییری واقعی ایجاد کنید و زندگی را از نو آغاز کنید. شاید حتی از آن چیزی که فکر می‌کردید نیز آسان‌تر باشد:

چگونه می‌توانید زمانی که به نظر می‌رسد بیش‌ازحد دیر شده است، زندگی خود را از نو شروع کنید؟

می‌گویند توماس جفرسون کلمات زیر را به زبان آورده است:
«من شدیداً به شانس اعتقاد دارم، و به نظر من هر چه بیشتر تلاش کنم، خوش‌شانسی بیشتری خواهم داشت.»
درنهایت شانس شما همان چیزی است که شما انتخاب می‌کنید.

ایده‌های بیشتر در ارتباط خلق خوش‌شانسی به دست خودمان

  • چطور می‌توان زمانی که درهم‌شکسته‌ایم، جلوی افکار منفی خودکار را بگیریم
  • ۸ قدم برای داشتن خودانگیزش حتی در دوران سخت
  • آن‌قدر در زندگی گرفتار شده‌اید که دیگر می‌خواهید تسلیم شوید؟ کمک اینجاست!

کتاب درباره‌ی به دست آوردن کنترل زندگی

  • چطور کنترل زمان و زندگی خود را به دست آورید؟ نوشته‌ی آلن لاکین
  • محدودیت‌ها: کی بگوییم بله، چطور بگوییم نه، تا کنترل زندگی را به دست آوریم نوشته‌ی هنری کلاود
  • کنترل زندگی خود را به دست آورید: یک برنامه‌ریزی ۲ ساعته برای کمک به تعیین و رسیدن به اهداف نوشته‌ی ریچل روف

 منابع:چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۱۷
viator baran4