مجله خلاقیت و نوآوری

طبقه بندی موضوعی

۱۰۳ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

چطور به‌سرعت یک زبان جدید بیاموزیم؟

می‌‌خواهید بدانید چطور؟ با گام اول شروع کنید!

روش اول: غرق شدن در زبان جدید

 

۱- با یک فرد بومی که به زبان مورد نظر شما صحبت می‌کند، در ارتباط باشید. بدون شک بهترین راه موجود برای یادگیری یک زبان جدید، صحبت کردن به آن زبان است. اغلب افراد به‌جای آن‌که بیرون بروند و چیزهایی که یاد گرفته‌اند را تمرین کنند، وقت زیادی را صرف یادگیری گرامر و حفظ فهرست‌های بلندبالای لغات می‌کنند. صحبت کردن با یک فرد بومی واقعی و زنده نسبت به خیره شدن به کتاب‌ها و صفحه‌‌ی کامپیوتر، به‌مراتب انگیزه‌ی بیشتری را در انسان زنده می‌‌کند.

  • سعی کنید دوست یا همکاری پیدا کنید که به زبان مورد مطالعه شما صحبت کرده و مشتاق است با شما بنشیند و به تمرین زبان بپردازد. یا اینکه می‌توان با پخش آگهی آنلاین در تالارهای گفتمان (فروم‌های سایت‌ها) و یا روزنامه‌ها، فردی را که بتواند زبان موردنظر را تدریس کند و یا برای جلسه‌ی تبادل زبان به شما ملحق شود را پیدا کرد.
  • اگر در اطراف خود کسی را نمی‌یابید که به آن زبان صحبت کند، سعی کنید از طریق اسکایپ شخصی را پیدا کرده و با او در ارتباط باشید. ساکنان کشورهای مختلف اغلب حاضرند در ازای نیم ساعت صحبت به زبان انگلیسی، نیم ساعت به زبان خود با شما صحبت کنند. یک گزینه‌ی دیگر استفاده از برنامه Hellotalk است.

 

۲- هر روز زبان را مطالعه کنید. اغلب افراد ادعا می‌کنند که به مدت ۵ سال یک زبان را مطالعه کردند درحالی‌که هنوز هم به آن مسلط نیستند. وقتی می‌‌گویند «۵ سال» احتمالاً منظور این است که در طول این ۵ سال، هفته‌ای چند ساعت برای مطالعه‌ی آن زبان وقت گذاشته‌اند. بگذارید یک‌ مسئله را روشن کنیم! اگر قصد دارید در مدت کوتاهی یک زبان جدید یاد بگیرید و تمایل دارید که این امر طی چند هفته تا چند ماه تحقق یابد، در نظر بگیرید که باید روزانه چندین ساعت را صرف مطالعه زبان جدید کنید!

  • یادگیری زبان مبتنی بر تکرار است، به این معنی که باید اطلاعات را آن‌قدر در ذهن و مغز خود فرو کنید تا کاملاً به آن مسلط شده و بتوانید به‌راحتی آن را به یاد بیاورید. اگر فواصل زمانی بین مطالعات زیاد باشد، بیشتر مستعد فراموش کردن خواهید بود و ناچار هستید زمان مجددی صرف کرده و اطلاعاتی که از قبل یاد گرفته‌اید را مرور کنید.
  • با مطالعه هر روزه می‌توان میزان این زمان‌های تلف‌ شده را کم کرد. هنگامی‌که مسئله، مسئله یادگیری زبان است، حقیقتاً هیچ میانبر معجزه‌آسایی وجود ندارد، اینجا کارآمدترین ابزار، «تعهد» است.

 

۳- همیشه همراه خود یک فرهنگ لغت داشته باشید. همراه داشتن یک فرهنگ لغت وقت و زمان زیادی ذخیره خواهد کرد، در اسرع وقت یک جلد از آن تهیه کنید.

 

  • این فرهنگ لغت می‌‌تواند واقعی و به شکل کتاب بوده، یا یک برنامه فرهنگ لغت که بر روی تلفن همراه نصب شده است؛ فرقی نمی‌کند، تنها نکته حائز اهمیت این است که دسترسی به آن در زمان نیاز راحت و سریع باشد.
  • از مزایای همراه داشتن فرهنگ لغت این است که همواره در هرکجا تنها با یک نگاه سریع معنای کلمه مورد نظر را خواهید یافت. این مزیت به‌طور ویژه زمانی حائز اهمیت است که در حال مکالمه با یک فرد بومی هستید و نمی‌خواهید جریان مکالمه را تنها به این دلیل که کلمه‌‌ی خاصی خاطرتان نیست، قطع کنید. علاوه بر این، دیدن یک واژه و به‌کارگیری آن واژه در جمله در همان لحظه کمک می‌کند تا واژه‌ی موردنظر را در حافظه‌ی خود ذخیره کنید.
  • در طول روز در موقعیت‌های مختلف مثل زمان انتظار در صف خرید فروشگاه، زمان استراحت و صرف قهوه در محیط کار، در تمامی این زمان‌ها نگاهی به فرهنگ لغت خود بیندازید. به‌این‌ترتیب ۲۰ الی ۳۰ لغت اضافه در روز می‌توان یاد گرفت.

 

۴- به زبان انتخابی فیلم ببینید، به آن گوش دهید، بخوانید و بنویسید. غرق شدن در زبان جدید به این معناست که تمامی فعالیت‌هایی که به‌طور معمول، به زبان مادری خود انجام می‌دهید، چه خواندن، چه نوشتن و گوش دادن، همه را با زبان جدید امتحان کنید.

 

  • احتمالاً ساده‌ترین کاری که می‌توان انجام داد، تماشای برنامه‌های تلویزیونی و فیلم به زبان مورد مطالعه است. سعی کنید از زیرنویس‌ها اجتناب کنید، چراکه پس از مدتی به آن متکی خواهید شد. برای آسان‌تر شدن کار، فیلم‌هایی را انتخاب کنید که از قبل با آن‌ها آشنایی دارید؛ مانند برنامه‌ی کودک یا نسخه‌ی دوبله‌ شده‌ی فیلم‌های زبان مادری خود. آشنا بودن با محتوای فیلم در فهم معنای لغات و عبارات کمک بسیار بزرگی است.
  • باید سعی کنید به زبان جدید بخوانید و بنویسید. روزنامه یا مجله‌ای گرفته و سعی کنید روزی یک بخش آن را مطالعه کنید و برای هر لغتی که نمی‌شناسید به فرهنگ لغت مراجعه کنید. همچنین تلاش کنید چند مطلب ساده مانند کارت‌پستال یا لیست خرید به زبان جدید بنویسید.
  • پادکست‌‌ دانلود کرده یا رادیوی خود را روی کانالی که به زبان مورد مطالعه است، تنظیم کنید. این کار یک راه عالی برای غرق شدن در زبان در هنگام حرکت است. این امر نه‌تنها در تقویت درک شنیداری کمک می‌کند، بلکه سبب می‌شود صدای تلفظ صحیح کلمات و عبارات را بشنوید.
  • زبان تمام دستگاه‌های الکترونیکی خود را، به زبان جدید تغییر دهید تا کلماتی را که به زبان خود می‌دانید اما با معنای آن‌ها در زبان جدید آشنا نیستید، بیاموزید.
  • به آهنگ‌های موجود به زبان جدید گوش دهید، متن آن‌‌ را یاد بگیرید و معنای آن را بررسی کنید. به‌این‌ترتیب، بار دیگر که به آن گوش می‌دهید، می‌توانید به‌طور دقیق بگویید که خواننده آن لحظه چه می‌گوید.

 

۵- به کشوری سفر کنید که به زبان انتخابی شما صحبت می کنند. بدیهی است اگر به کشوری که زبان مورد مطالعه‌‌ی شما در آن به‌طور بومی صحبت می‌شود، سفر کرده و مدتی در آن محل اقامت کنید، این سفر کمک شایانی در تقویت مهارت‌های یادگیری خواهد کرد.

 

  • خود را مجبور به برقراری ارتباط با افراد محلی کنید؛ چه با پرسیدن آدرس، یاری گرفتن در تکمیل تراکنشی در فروشگاه، یا حتی فقط سلام کردن، به این صورت درک بهتری از این زبان و افرادی که به این زبان صحبت می‌کنند، خواهید داشت.
  • اگر مهارت شما در گفتمان به زبان جدید در حد پایه و مبتدی است، اشکالی ندارد، خود را به صحبت مجبور کنید، به‌زودی متوجه پیشرفت عظیمی در لغات، گرامر و تلفظ خود خواهید شد.

 

روش دوم: تمرکز بر روی نکات مهم

 

۱- قبل از یادگیری الفبا، چند اصطلاح احوالپرسی آن زبان را یاد بگیرید. به‌این‌ترتیب زمانی که الفبای آن زبان را می‌آموزید، از قبل چندین واژه پایه در ذهن دارید. برای مثال: سلام، حال شما چطور است؟ خوبم، اسم شما چیست؟ اسم من … است و الی‌آخر.

 

 

۲- در صورت لزوم، الفبای زبان مورد مطالعه را یاد بگیرید. این کار یادگیری زبان را به‌مراتب آسان‌تر می‌کند و توانایی خواندن و تلفظ کلمات را کسب می‌کنید که در روند حفظ کردن آن‌ها بسیار مؤثر است. علاوه بر این، بلند خواندن کلمات نسبت به صرف نگاه کردن به آن‌‌ها به‌مراتب تأثیرات بهتری بر یادگیری خواهد داشت.

 

۳- لغات را بیاموزید. تسلط بر واژگان پایه و اصلی قطعاً یکی از مهم‌ترین نکات در طول یادگیری یک زبان جدید است. حتی اگر توان درک یک جمله به‌طور کامل را ندارید، مهارت استخراج کلمات کلیدی در درک مفهوم کلی گفتار و متن کمک شایانی خواهد کرد.

 

  • بر یادگیری ۱۰۰ واژه‌‌ی رایج تمرکز کنید. انتخاب ۱۰۰ مورد از رایج‌ترین واژگان موجود در یک زبان خاص و یادگیری آن‌‌ها شروع هوشمندانه‌ای است. سپس می‌توان این عدد را افزایش داد و به ۱۰۰۰ رساند. برآورد شده که یادگیری ۱۰۰۰ مورد از رایج‌ترین واژگان یک زبان امکان درک ۷۰٪ از هر متن را به ما خواهد داد.
  • تمرکز خود را روی یادگیری لغاتی که بیشتر با آن‌‌ها سروکار دارید، بگذارید. اگر به دلایل کاری قصد یادگیری زبان جدید دارد، سعی کنید واژگانی در زمینه‌‌ی کسب‌وکار خود بیاموزید و زمان زیادی صرف یادگیری نام‌‌ گونه‌های مختلف ماهی نکنید (که البته اگر برای غواصی سفر می‌کنید، احتمالاً باید آن‌‌ها را یاد بگیرید!)
  • همچنین باید سعی کنید کلمات و واژگانی که به هر شکلی به شما مربوط می‌شوند را یاد بگیرید تا هنگام صحبت در‌‌باره زندگی و پیشینه‌‌ی خود با افرادی که ملاقات می‌کنید با مشکلی مواجه نشوید.

 

۴- شمارش به زبان جدید را بیاموزید. با یادگیری شمارش اعداد یک تا ده شروع کنید؛ چراکه معمولاً ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین چیز برای آموختن در شروع کار است. هر روز ۱۰ شماره جدید یاد بگیرید، این کار را آن‌قدر ادامه دهید تا جایی که از تعداد عددهایی که می‌توانید بشمارید احساس رضایت کنید. آماده چالش هستید؟! سعی کنید ۱۰۰ عدد را در یک روز به خاطر بسپارید.

 

۵- بیش‌ازحد نگران گرامر (دستور زبان) نباشید. دلیل اصلی آن‌که اکثر مردم بخش قابل‌توجهی از زبانی که در مدرسه و طی سال‌ها یاد گرفته‌اند را فراموش می‌کنند، آن است که مدارس در برنامه‌های درسی، زمان قابل‌توجهی را صرف آموختن دستور زبان و زمان بسیار کمی را صرف صحبت به آن زبان می کنند. این یک عقب‌‌گرد بزرگ است! اگر قصد دارید در مدت‌زمان کوتاه یک زبان جدید بیاموزید، در ابتدا باید بیاموزید چطور به آن زبان صحبت کنید. ویژگی‌های دستور زبان در درجه دوم اهمیت قرار دارند.

 

  • گرامر یقیناً از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است! لازم است یاد بگیرید که چطور افعال پایه‌ی روزمره را صرف کنید و همچنین بدانید چطور یک واژه را در یک جمله به‌درستی به کار ببرید.
  • اما نکته مهم این است که نباید ساعت‌ها صرف یادگیری جداول افعال کنید و یا نگران شرایط خاصی باشید که حتماً می‌بایست از یک حرف اضافه‌‌ی خاص استفاده کنید. بدون شک این نکات را در مسیر یادگیری خواهید آموخت.

 

۶- روی نحوه‌ی تلفظ خود کار کنید. تلفظ نقطه دیگری است که می‌بایست روی آن انرژی زیادی صرف شود. هیچ نکته مثبتی در حفظ صدها واژه و عبارت به گونه‌ی غیرقابل فهم وجود ندارد؛ بنابراین زمانی که واژه‌ی جدیدی می‌آموزید، هم‌زمان یادگیری تلفظ درست آن نیز حائز اهمیت است.

 

  • یادگیری تلفظ از روی کتاب عمل دشواری است، اما چت با افراد بومی یا استفاده از نرم‌افزارها و برنامه‌های کاربردی تعاملی در این مرحله می‌تواند مفید باشد. برای این‌که بتوانید یک واژه را با تلفظ صحیح یاد بگیرید، باید آن را با صدای بلند به زبان بیاورید.
  • اگر با فردی حقیقی تمرین می‌کنید، مطمئن شوید زمانی که یک واژه را اشتباه تلفظ می‌کنید، آن شخص ابائی از اصلاح شما ندارد. چراکه در غیر این صورت شاید هیچ‌وقت به آن زبان مسلط نشوید. به خاطر داشته باشید نحوه‌‌ی تلفظ می‌تواند وجه تمایز «خوب صحبت کردن» و «روان صحبت کردن» باشد.

 

۷- از اشتباه کردن نهراسید. هنگام آموختن زبان جدید نباید از اشتباه کردن بترسید، چراکه در این صورت پیشرفت چندانی نخواهید داشت.

 

  • به ‌ناچار در چندین موقعیت شرم‌آور قرار خواهید گرفت، اما خوب مسئله مهمی نیست. افراد بومی زبان ممکن است کمی بخندند، اما کماکان تلاش و کوشش فرد را می‌ستایند و کماکان مایل‌اند که به او کمک کنند.
  • در این مسیر، به دنبال کمال نباشید و سعی نکنید از نظر دیگران بی‌نقص باشد، بلکه مهم پیشرفت و حرکت به جلو است.

 

روش سوم: استفاده از نرم‌افزارها و برنامه‌های یادگیری زبان

 

۱- از Anki استفاده کنید. Anki یک نرم‌افزار و برنامه کاربردی محبوب قابل نصب روی تلفن همراه هوشمند است که توسط مجموعه‌ای از فلش کارت‌ها روند حفظ کلمات و عبارات سهولت می‌بخشد. این برنامه این امکان را به کاربر می‌دهد که دسته‌ی کارتی حاوی کلمات دلخواه که کاربر قصد یادگیری آن‌‌ها دارد را روی آن آپلود کند، یا برای شروع یکی از چندین و چند دسته کارت موجود در آن را انتخاب کند.

 

۲- از Duolingo استفاده کنید. Duolingo یک ابزار موجود رایگان برای یادگیری زبان به‌صورت آنلاین در اندروید و iOS است. این برنامه به‌جای تمرکز بر حفظ کردن، امکان خواندن و صحبت کردن را با دیدن، شنیدن و درونی کردن مطالب برای کاربران فراهم می‌کند. کاربران پس از اتمام هر درس امتیاز کسب می‌‌کنند که احساسی جالب و شبیه بازی می‌بخشد.

 

۳- از Memrise استفاده کنید. این برنامه نوع دیگری از برنامه‌های سبک فلش کارت است که امکان یادگیری لغات و عبارات را با ترفندهای حافظه، استفاده از تصاویر و سایر ابزارهای مفید در اختیار کاربران قرار می‌دهد. Memrise اجازه می‌دهد کاربران در تکمیل فعالیت‌های یادگیری (تمرین‌ها) با یکدیگر به رقابت پرداخته و با ایجاد جو سرگرم‌کننده یک روش غیررسمی و دوستانه برای یادگیری زبان ارائه می‌دهد.

 

۴- از Bable استفاده کنید. bable یک ابزار یادگیری زبان جذاب و سرگرم‌کننده است که به‌صورت آنلاین و به‌عنوان یک برنامه کاربردی برای موبایل در دسترس همگان است و به کاربران در تقویت لغات، گرامر و تلفظ کمک می‌کند. همچنین قادر است مباحثی که کاربر در آن مشکل دارد را شناسایی کرده و تمرین‌هایی هدفمند بر اساس نیازهای کاربر به او ارائه دهد.

منبع:چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۱۱
viator baran4

چطور باور بدشانسی را از زندگی حذف کنیم؟

 

چند ماه پیش یکی از دوستان قدیمی خود را دیدم. از پارسال او را ندیده بودم. سر ناهار درباره‌ی مسائل مختلفی ازجمله شغل، روابط و سرگرمی‌هایی که داشتیم صحبت کردیم. دوستم می‌گفت که شغلی که دارد برایش کسل‌کننده و بی‌مزه شده است و با وجود آنکه درخواست ترفیع داده است، با درخواستش موافقت نشده است. زندگی خصوصی‌اش نیز آن‌چنان چنگی به دل نمی‌زد، چراکه اخیراً بعد از مدتی طولانی، از نامزدش جدا شده بود. وقتی از او پرسیدم که چرا ظاهراً همه‌چیز در منزل و محل کار به‌هم ‌ریخته بود، لحظه‌ای درنگ کرد و سپس گفت:
«پشت سر هم دارم بد میارم.»
از پاسخش تعجب کردم، چون با شناختی که از او داشتم، فکر نمی‌کردم زندگی خود را تحت کنترل بخت و اقبال ببیند. او همیشه در ظاهر فردی بود که هدف خود را می‌شناخت و با ذوق به دنبالش می‌رفت. گفت به دلیل همه‌ی اتفاقاتی که برایم افتاده است، به شانس اعتقاد دارد.

اینجا بود که نظر خود را درباره‌ی شانس و سرنوشت با او در میان گذاشتم:

درحالی‌که قطعاً رویدادهای شانسی پیش می‌آید، اما این‌گونه رویدادها ماهیتی کاملاً تصادفی دارند. به‌بیان‌دیگر، خوش‌شانسی و بدشانسی به شکلی که مردم تصور می‌کنند، وجود ندارد. مهم‌تر از آن اینکه، حتی اگر رویدادهای منفی تصادفی هم برای انسان اتفاق بیفتد، طرز فکر و واکنش ما می‌تواند این رویدادها را به اتفاقات مثبت و خوشایند منجر کند.

بخت و اقبال شما بدتر یا بهتر از بخت و اقبال هیچ فرد دیگری نیست. فقط این‌گونه به نظر می‌رسد. از آن بهتر اینکه دو کار ساده است که اگر انجام دهید، احساس بدشانسی را در شما برعکس می‌کند و شانس شما را تغییر می‌دهد.

۱- دیگر به خارج از کنترل بودن اتفاقات زندگی از دست شما اعتقاد نداشته باشید.

باور نکنید که هر آنچه در زندگی رخ می‌دهد، از سر بخت و اقبال، سرنوشت، نیروهای ماوراءالطبیعه، انسان‌های بدخواه دیگر یا هر چیزی جز خود شما اتفاق می‌افتد. روان‌شناسان این مشکل را «منبع کنترل بیرونی» می‌نامند. این مشکل نوعی سرنوشت‌باوری است که طی آن فرد معتقد است که شخصاً نمی‌تواند کار خاصی در جهت تغییر زندگی خود انجام دهد. به همین دلیل یا به امید کسب بهترین نتایج همه‌ی تمرکز خود را بر تغییر بخت خود با انواع روش‌های خرافاتی می‌گذارد یا منفعلانه در مقابل هر اتفاقی که پیش رویش باشد تسلیم می‌شود و از اینکه با امید و آرزوهایش تطابق ندارد، شاکی است.
بیشتر افراد موفق نگرشی مثبت اتخاذ می‌کنند. آن‌ها «منبع کنترل درونی» دارند. معتقدند که تقریباً همه‌ی اتفاقاتی در زندگی آن‌ها رخ می‌دهد، حاصل کارهای خودشان است و اینکه حتی زمانی که رویدادی تصادفی پیش می‌آید، مسئله‌ی مهم خود آن رویداد نیست، بلکه چگونگی واکنشی است که به آن نشان می‌دهند. این نگرش باعث می‌شود کنشی، فعال و به دنبال تجربه‌ی چیزهای جدید باشند. آن‌ها همیشه به دنبال یافتن راهی برای تغییر چیزهایی هستند که در زندگی خود نمی‌پسندند. آن‌ها سرنوشت‌باور نیستند و مشکلات موجود در دنیای خود را به گردن بدشانسی نمی‌اندازند. به دنبال راهی برای بهتر کردن امور هستند.

آیا آن‌ها از دیگران خوش‌شانس‌تر هستند؟ البته که نه.

شانس، تصادفی پیش می‌آید برای همین به آن می‌گویند شانس، پس این افراد نیز به‌اندازه‌ی هر فرد دیگری ممکن است دچار شکست شوند.
تفاوت در چگونگی واکنش این افراد است. وقتی اوضاع بر وفق مراد پیش نمی‌رود، افراد موفق و مثبت‌نگر به‌سرعت به دنبال راهی می‌گردند تا آن را سامان بخشند. غر نمی‌زنند، برای خود تأسف نمی‌خورند یا از «بدشانسی» شکایت نمی‌کنند. سعی می‌کنند از اتفاقی که افتاده است درس بگیرند تا دفعه‌ی بعد از آن پیش‌گیری کرده و به بهترین شکل ممکن زندگی خود را ادامه دهند. آن‌ها یک موتور انگیزشی در خود دارند که بسیاری افراد فاقد آن هستند. این موتور آن‌ها را رو به ‌جلو حرکت می‌دهد.
هیچ‌کس بنا به عادت خوش‌شانس‌تر یا بدشانس‌تر از دیگری نیست. شاید در کوتاه‌مدت چنین به نظر برسد. اتفاق‌های تصادفی اغلب گروهی پیش می‌آیند، درست مثل اعداد تصادفی که در موارد بسیاری در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند.
اگر از چشم‌انداز دورتری نگاه کنید، شانس تصادفی صرفاً… تصادفی است. با این ‌وجود افرادی که حس می‌کنند، بدشانس هستند، معمولاً توجه بیشتری به موارد کوتاه‌مدت بدشانسی دارند، و به خود قبولانده‌اند که باورشان صحیح است. منبع کنترل ربطی به ژن ندارد. بیشتر اکتسابی است تا وراثتی. اگر منبع کنترل شما مشکل دارد، آن را تغییر دهید.

۲- به یاد داشته باشید که به هر چیز توجه کنید، در ذهن شما رشد می‌کند.

اگر به مشکلات و نقاط ضعف زندگی خود تمرکز کنید، به‌ویژه اگر آن را نوعی «بدشانسی» حساب کنید که کاری نمی‌توان برایش انجام داد، تیره‌تر و شوم‌تر به نظر خواهد رسید.
طی مدت کوتاهی آن‌قدر مطمئن می‌شوید که همه‌چیز بر ضد شما است که مثال‌های بیشتر و بیشتری برای اثبات درست بودن اعتقاد خود پیدا خواهید کرد. درنتیجه خود را در انرژی منفی غرق خواهید کرد و به‌احتمال تقریباً قطع به ‌یقین، دست از تلاش برخواهید داشت، چراکه متقاعد شده‌اید هیچ کاری برای بهبود چشم‌انداز آینده‌ی خود نمی‌توانید انجام دهید.

چند وقت پیش یکی از مخاطبان (که نامش را گلی می‌گذارم) از شدت ناامیدی و بدشانسی خود با من حرف زد. گلی یک کارآفرین مشتاق است. او در تلاش بود سرمایه‌گذارانی را برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌اش پیدا کند. کارش خوب پیش نرفت چراکه سرمایه‌گذاران بالقوه مدام به او جواب رد می‌دادند. درست در پراضطراب‌ترین شرایطی که داشت، نامزدش با او به هم زد. و روز بعد از به هم خوردن نامزدی‌اش، یک فرصت مهم را برای ملاقات با یک سرمایه‌گذار علاقه‌مند از دست داد. قصد داشت بی‌خیال پروژه‌اش شود، زیرا حس می‌کرد برای آنکه در کسب‌وکار خود موفق شود، به‌اندازه‌ی کافی خوش‌شانس نبود. قطعاً دوران آسانی برایش نبود. پر از اضطراب و خستگی بود. اما این بدشانسی نبود که نقش ایفا می‌کرد.
سرنوشت‌باوری آن‌قدر از خودش تغذیه می‌کند تا اینکه فرد در مقابل ضربات زندگی، به یک «قربانی» منفعل تبدیل شود. «بازندگان» زندگی همان‌هایی هستند که متقاعد شده‌اند پیش از شروع هر کاری محکوم به شکست هستند. باور دارند که «بدشانسی» آن‌ها هرگونه چشم‌انداز موفقیت را نابود خواهد کرد.

به‌ندرت پیش می‌آید متوجه شوند که دلیل اصلی شکست آن‌ها، نادانی، تنبلی، نداشتن مهارت، نبود دوراندیشی یا صرفاً حماقت محض است و برای همه‌ی این موارد نیز راه درمانی وجود داشت، اگر از مقصر دانستن دیگران یا «بدشانسی» بابت کمبودهای شخصی خود دست برمی‌داشتند.
توجه شما تحت کنترل شماست. آن را به جایی متمرکز کنید که خودتان دوست دارید. آن‌قدر به افکار منفی خود گرسنگی بدهید تا بمیرند.
برای گلی توضیح دادم که برای بهبود بخت و اقبال خود و «خوش‌شانس» شدن، ابتدا باید به خود بقبولانی که هر آنچه اتفاق می‌افتد، تقریباً همیشه حاصل کار خودت است؛ پس سعی کن به اموری که درست پیش می‌روند و نتایج مثبت دارند فکر کنی نه به اتفاقات بد. سپس گلی سعی کرد موقعیت کنونی خود را به شکلی بی‌طرفانه مرور کند. متوجه شد فقط به کمی استراحت برای خود نیاز داشت. دوری از کار و دوری از رابطه‌ای که به‌تازگی خراب شده بود. واقعاً به مقداری زمان نیاز داشت تا قبل از آنکه کار و زندگی خود را از سر بگیرد، ذهن خود را پاک‌سازی کند. وقتی احساسات ناشی از دل‌شکستگی فروکش کرد، دوباره برای بهبود فرصت‌های فروش کسب‌وکار خود تلاش کرد و به دنبال سرمایه‌گذاران جدیدی گشت که برایش مناسب‌تر باشند.

 

چند ماه بعد به من گفت که بالاخره دو سرمایه‌گذار پیدا کرده است که واقعاً به پروژه‌ی او علاقه‌مند شده‌اند و قصد دارند برای رشد این کسب‌وکار با او همکاری کنند. واقعاً از این‌که توانسته بود کنترل سرنوشت خود را پس بگیرد و به چیزی که می‌خواهد برسد، خوشحال شدم.
«سرنوشت» شما واقعاً به انتخاب‌های شما بستگی دارد. زمانی که اتفاقات تصادفی رخ می‌دهد، که البته همیشه رخ می‌دهد، آیا انتخاب شما تبدیل کردن آن‌ها به فرصت است، یا می‌نشینید و گله و شکایت می‌کنید؟

بعد چه می‌شود؟

حالا دو کار ساده را که می‌توانید برای به دست آوردن کنترل سرنوشت خود و خلق خوش‌شانسی برای خود انجام دهید، یاد گرفتید. اما کار تمام نشده است! این روش‌های ساده که اینجا یاد گرفتید فقط بخشی از ۷ مهارت‌ اساسی هستند – یک مجموعه مهارت که قدرت خلق راه‌حل‌های دائمی برای مشکلات بزرگی را در اختیار شما قرار می‌دهند – هر مشکلی در هر زمینه از زندگی!
اگر فکر می‌کنید «دچار بدشانسی هستید»، می‌توانید با این ۷ مهارت اساسی، تغییری واقعی ایجاد کنید و زندگی را از نو آغاز کنید. شاید حتی از آن چیزی که فکر می‌کردید نیز آسان‌تر باشد:

چگونه می‌توانید زمانی که به نظر می‌رسد بیش‌ازحد دیر شده است، زندگی خود را از نو شروع کنید؟

می‌گویند توماس جفرسون کلمات زیر را به زبان آورده است:
«من شدیداً به شانس اعتقاد دارم، و به نظر من هر چه بیشتر تلاش کنم، خوش‌شانسی بیشتری خواهم داشت.»
درنهایت شانس شما همان چیزی است که شما انتخاب می‌کنید.

ایده‌های بیشتر در ارتباط خلق خوش‌شانسی به دست خودمان

  • چطور می‌توان زمانی که درهم‌شکسته‌ایم، جلوی افکار منفی خودکار را بگیریم
  • ۸ قدم برای داشتن خودانگیزش حتی در دوران سخت
  • آن‌قدر در زندگی گرفتار شده‌اید که دیگر می‌خواهید تسلیم شوید؟ کمک اینجاست!

کتاب درباره‌ی به دست آوردن کنترل زندگی

  • چطور کنترل زمان و زندگی خود را به دست آورید؟ نوشته‌ی آلن لاکین
  • محدودیت‌ها: کی بگوییم بله، چطور بگوییم نه، تا کنترل زندگی را به دست آوریم نوشته‌ی هنری کلاود
  • کنترل زندگی خود را به دست آورید: یک برنامه‌ریزی ۲ ساعته برای کمک به تعیین و رسیدن به اهداف نوشته‌ی ریچل روف

 منابع:چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۱۷
viator baran4

چطور مراقبه صبح‌هنگام را شروع کنیم؟ (برای مبتدیان) 

مطمئناً تاکنون در مورد مزایای داشتن یک برنامه روتین مراقبه به کرات شنیده و یا خوانده‌اید، اما کماکان ممکن است نسبت به آن دلهره داشته و برای شروع تردید داشته باشید و یا فکر کنید برای مراقبه به زمان زیادی نیاز خواهید داشت؛ یا اینکه ممکن است چندین و چند بار آن را امتحان کرده باشید اما تنها نتیجه آن تلنبار شدن افکار مختلف در ذهن بوده و احساس کردید عایدی نداشته یا حتی ممکن است بیشتر باعث شود در افکار خود غرق شده و با خود بگویید که در این کار اصلاً خوب نیستید.

 

در این مقاله مفهوم اساسی هدف واقعی مراقبه، مزایای به‌کارگیری این مراقبه‌ی روحانی در زندگی و نکات ساده‌ای که می‌بایست رعایت کنید، ارائه می‌شود تا به شما کمک کند موانع موجود بر سر راه تمرینات روزانه را برداشته و با یادگیری چند تمرین ساده پایه‌ای تغییرات مثبتی در زندگی خود ایجاد کنید.

 

سرفصل‌ها:

  • بدن و ذهن در مراقبه صبح‌هنگام
  • حذف موانع مراقبه صبح‌هنگام
  • روش‌های اصولی مراقبه صبح‌هنگام
  • مراقبه صبح‌هنگام هدایت‌ شده

 

بدن و ذهن در مراقبه صبح‌هنگام

 

مراقبه ابزاری فوق‌العاده برای حفظ تعادل و تعامل میان جسم و ذهن است؛ روشی ساده که هرکجا و در هر زمان برای کاهش استرس پاسخ‌گو است. درست همانند تمرینات جسمانی، هرچه بیشتر تمرین می‌کنید، پی به مزایای بیشتری برده و اثرات آن بر ذهن و بدن ماندگارتر خواهد بود.

طی مطالعه‌ای که توسط انجمن روانشناسی آمریکا انجام شد، ۴۰ درصد از افرادی که مورد بررسی قرار گرفتند، در اثر استرس به پرخوری یا خوردن غذاهای ناسالم روی می‌آوردند و ۴۶ درصد از آن‌ها به دلیل سطح بالای استرس شب‌ها از خواب بیدار می‌شدند.

نکته این است، همه‌ی افراد می‌توانند ذهن خود را روی خوردن غذای سالم‌تر، ورزش بیشتر، خواب بهتر و یا استفاده از محصولات و ماسک‌های طبیعی‌تر در خانه برای داشتن پوستی بهتر متمرکز کنند، اما اگر از ذهن مراقبت نشود، کماکان احساس نارضایتی و عدم تعادل در زندگی وجود خواهد داشت.

 

مراقبه سبب داشتن جسمی پاک‌تر و ذهنی شفاف‌تر خواهد شد:

بنا بر نتایج یک مطالعه انجام شده در هاروارد، مراقبه با کاهش استرس و اضطراب به‌نوبه خود سبب کاهش التهاب بدن، کاهش فشارخون، افزایش میزان دقت فرد، خواب بهتر، کمک به اتخاذ تصمیم‌های هوشمندانه و تنظیم افکار می‌شود، به‌طوری‌که فرد هیچ‌گاه در واکنش و قضاوت شتاب‌زده عمل نخواهد کرد.

مراقبه در کاهش استرس مؤثر بوده، اما یک مزیت بزرگ مراقبه این است که فرد با آن به آرامش می‌رسد. آرامشی که به عقیده‌ی معنویون تمام فهم و درک را در بر می‌گیرد. یکی از بزرگ‌ترین اهداف مراقبه آن است که فرد با خود هماهنگ باشد و با خود ارتباط برقرار کند تا در نتیجه آن بتواند به انرژی «وحدت» دست یابد.

 

مراقبه راهی برای جداسازی افکار است، به‌طوری‌که چند فکر در سر دارید و بین هرکدام فاصله بسیار کوچکی وجود داشته که خموشی نامیده می‌شود. این فاصله‌های کوچک دروازه‌ای به سمت ذهن بی‌انتها و نامحدود و احساس این پیوند الهی هستند.

حذف موانع مراقبه صبح‌هنگام

 

شایع‌ترین موانع مراقبه آن موانعی است که توسط خود فرد و حتی گاهی به‌طور ناخودآگاه ایجاد می‌شود. در این قسمت رایج‌ترین بهانه‌هایی که بکار می‌بریم تا در برابر شروع مراقبه مقاومت کنیم و اقداماتی که باید در این باب انجام شود را معرفی خواهیم کرد.

 

بهانه ۱: زمان کافی ندارم

تصور غلطی در این‌ باره وجود دارد که حتماً می‌بایست ۳۰ دقیقه تا یک ساعت به مراقبه بپردازیم؛ درحالی‌که می‌توان روزانه از ۵ دقیقه تا یک ساعت و در هرجای ممکن مراقبه داشت. قوانین را همواره خود فرد تنظیم می‌کند! فقط می‌بایست به انجام آن متعهد شوید. از کم شروع کنید، با گذشت زمان هرچقدر بیشتر به آن مداومت بورزید، به‌طور قطع خود زمان تمرین را افزایش خواهید داد.

 

بهانه ۲: نمی‌توانم یکجا بدون ‌حرکت بنشینم

به سبک خود مراقبه کنید. برخی قدم زدن هنگام مراقبه را به نشستن ترجیح می‌دهند. دکتر کلی مک گانیگل یک تمرین مراقبه‌ی ۱۰ دقیقه‌ای برای پیاده‌روی ارائه داده که شامل ۱ دقیقه تمرکز روی هرکدام از حواس بدن هنگام راه رفتن می‌باشد، مانند احساس تک‌تک نفس‌هایی که می‌بلعیم، لمس هوا و باد روی پوست و احساس تمام چیزهایی که می‌شنویم و می‌بینیم.

 

بهانه ۳: ذهن من هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود

در طول یادگیری عمل مراقبه بروز احساس ناامیدی طبیعی است. تغییر انتظارات، کمک بزرگی در غلبه بر این مانع خواهد بود. همواره بر روی پیشرفت‌های کوچک روبه‌جلو تمرکز کنید. این‌که رفته‌رفته ذهن خود را درک کنید و یاد بگیرید چطور تفکرات منفی را تغییر دهید یک دستاورد بزرگ است.

 

روش‌های اصولی مراقبه صبح‌هنگام

 

یک مراقبه خوب زمانی آغاز می‌شود که شخص روشی برای خود بیابد که برای وی از همه مناسب‌تر است. به خاطر داشته باشید چون تکنیک‌ها و سبک‌های گوناگونی برای این کار وجود دارد نمی‌توان گفت راهی صرفاً درست یا غلط خواهد بود.

 

چند سبک مختلف مراقبه

مراقبه تنفس: از این روش می‌توان به‌تنهایی و به‌عنوان یک مراقبه برای آرام کردن ذهن و کاهش حواس‌پرتی‌ ذهن استفاده کرد. بر روی تنفس خود تمرکز کنید، دم و بازدم.

خیره شده به شمع: اگر تمرکز سخت است، این روش بهترین گزینه موجود است. تنها کاری که باید کرد روشن کردن یک شمع است، به این شکل توجه و دقت جلب خواهد شد. اگر فکری وارد ذهن شد عذر آن را خواسته و به شمع خیره شوید!

مراقبه‌ی مانترا: تکرار کلمات راهی برای آرامش و تمرکز است. مانترا که به معنی «رها شدن فکر» است به واژه‌هایی گفته می‌شود که با آهنگ خاصی به دفعات تکرار می‌شود.

مراقبه هدایت ‌شده: منابع آنلاین زیادی وجود دارند که ترکیب مراقبه و موسیقی را برای دستیابی به آرامش آماده ساخته‌اند. عبارت «مراقبه‌ی هدایت ‌شده» را در گوگل جست‌وجو کنید، خواهید دید هزاران هزار منبع مختلف برای آن وجود دارد.

مراقبه پیاده‌روی: این مورد که پیش‌تر نیز ذکر شد، یک مراقبه ۱۰ دقیقه‌ای است که شامل ۱ دقیقه تمرکز بر روی هر یک از حواس بدن هنگام راه رفتن است، مانند احساس نفس‌هایی که می‌بلعیم، لمس هوا و باد روی پوست و احساس تک‌تک چیزهایی که می‌شنویم و چیزهایی که می‌بینیم.

مراقبه توجه آگاهی: توجه آگاهی، تسلط بر شناخت اتفاقاتی است که در لحظه در حال رخ دادن است که آنچه را که دارد رخ می‌دهد و آنچه رخ داده و تمام شده را نیز شامل می‌شود. این شناخت شامل شناخت تمامی افکار، صداها، احساسات بدن و کوچک‌ترین چیزهای دیگر موجود در لحظه می‌باشد. ایده کلی آن است که تمام قضایا بدون قضاوت فقط مشاهده شده و درحالی‌ که به آن‌ها آگاه هستیم، باز بمانند.  تکنیک‌های گوناگون را تجربه کرده و به آن روش که برای شما بهتر عمل می‌کند، روی آورید.

 

مراقبه صبح‌هنگام هدایت‌ شده

 

اگر تاکنون هیچ‌گاه مراقبه نکرده‌اید یا حداقل برای مدت‌زمان طولانی آن را کنار گذاشته‌اید، پیشنهاد ما این است که با یک تمرین ۱۰ الی ۱۵ دقیقه‌ای آغاز کنید. با تمرین بیشتر توانایی فرد برای صامت نشستن بیشتر خواهد شد. در نظر داشته باشید قبل از شروع می‌توان قصد و انگیزه کوچکی تعیین کرد، اما هرگز انتظار وقوع نتیجه خاص را نداشته و هیچ نوع «باید» برای نحوه انجام مراقبه تعیین نکنید. تنها ذهن خود را برای پذیرش آنچه مراقبه باید به آن ببخشد باز کنید.

 

بهترین زمان مراقبه صبح زود، قبل از نوشیدن قهوه و چای است، بدین ترتیب شروع آرامش بخشی برای روز خود انتخاب کرده‌اید. این مراحل ساده را برای شروع یک تمرین مراقبه بکار گیرید:

 

  • فضایی انتخاب کنید که مکان مقدس مراقبه‌ی شما باشد. سعی کنید اتاقی انتخاب کنید که عاری از هرگونه سروصدا و حواس‌پرتی بوده و آن را تبدیل به گوشه دنج خود کنید. یک موسیقی آرامش‌بخش در پس‌زمینه، روشن کردن یک شمع یا بخور خوشبو و یا دود کردن عود گزینه‌های خوبی هستند.
  • یک زمان خاص برای مراقبه انتخاب کنید. مراقبه را در اولویت قرار دهید. قراری با خود گذاشته و هر روز در آن زمان مشخص به مراقبه بپردازید و به آن به‌عنوان تغذیه روح خود بنگرید. برخی افراد تمایل دارند مراقبه را پیش از خواب انجام دهند که البته کمک می‌کند خواب بهتری داشته باشند.
  • لباس راحت بپوشید، چیزی مانند پیژامه.
  • راحت بنشینید، می‌توانید روی یک کوسن روی کف زمین، روی نیمکت یا یک صندلی بنشینید. سعی کنید تکیه‌گاهی داشته باشید و پشت خود را عمود نگه دارید. در ابتدای کار لازم نیست حالت‌های فانتزی یوگا را امتحان کنید، دراز نکشید چرا که امکان دارد به خواب بروید. فقط صاف و بی‌حرکت بنشینید.
  • یک زمان‌سنج تنظیم کنید.
  • همواره تمرین را با ۵ تا ۷ نفس عمیق طولانی و آهسته شروع کنید تا میزان فشار و تنش موجود را کاهش دهید.
  • سپس ذهن خود را روی یک شی متمرکز کنید، چیزی همانند شعله‌ی یک شمع، تنفس خود یا تکرار یک مانترا مانند «من هستم».
  • بدانید که قطعاً افکار مختلفی به ذهن خطور می‌کنند، حسی در بدن خود احساس خواهید کرد و یا صداهایی در محیط اطراف خود می‌شنوید. تمام این‌ها طبیعی است. هر بار که چنین اتفاقی رخ داد و هوشیار شدید، بار دیگر به جسمی که تمرکز کرده بودید، برگردید یا دوباره روی تنفس خود تمرکز کنید و یا تکرار مانترا را ادامه دهید، اما تمام آن‌ها را به‌صورت ذهنی و بدون کوچک‌ترین تحرک لب‌ها و زبان انجام دهید.

 

اگر یک روز خاص احساس کردید که انجام تمرینات مراقبه هیچ عایدی در آن روز نداشته، استوار بمانید. به خاطر مدت ‌زمانی که به مراقبه اختصاص داده‌اید به خود افتخار کرده و خود را تصدیق کنید. حتی اگر احساس می‌کنید که اثرات این تمرینات آن‌چنان واضح و آشکار نیست، قدردان تمرین خود باشید، به‌زودی از اینکه این تمرینات را آغاز کرده‌اید خرسند خواهید شد.

 

منبع:چطورپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۱۴
viator baran4