مجله خلاقیت و نوآوری

۳۰ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

۵ ایده‌ی نظم‌دهی به لباس‌ها برای تمیزکاری سال نو

گنجه‌ی لباس‌ها

قفسه

یک ایده‌ محبوب و رایج سازمان‌دهی لباس‌ها، استفاده از قفسه‌های ایستاده است. این قفسه‌ها به‌ویژه در فضاهای کوچک که حتی گاهی به‌عنوان جداکننده‌ی دو اتاق به کار گرفته می‌شود، از محبوبیت زیادی برخوردارند.

قفسه‌ی لباس جای مناسبی برای آویختن لباس‌های رسمی است؛ قطعاً نمی‌خواهیم که این لباس‌ها چروک شده یا با سایر لباس‌ها در گنجه چپانده شوند. همچنین می‌توان آن را در سمتی از اتاق خواب قرار داده و از آن برای انتخاب و آویختن لباس‌های روز بعد استفاده کنیم. استفاده از یک قفسه‌ی متحرک برای فضاسازی بیشتر درون یک کمد بزرگ انتخاب خوبی است. این قفسه‌ها متنوع بوده و کاربردهای فراوانی دارند.

تقسیم‌کننده‌ی کشو

تقسیم‌کننده‌ی کشو

یکی دیگر از ایده‌های سازمان‌دهی، تقسیم‌کننده‌های کشو است. مزیت این سیستم برای مرتب کردن کمربندها بسیار قابل ‌توجه بوده و با استفاده از آن، برای جاسازی اقلامی چون جوراب‌های لوله شده، کفش‌های کوچک و لوازم آرایش مو، فضای کافی باز می‌شود. با تقسیم‌کننده‌های بزرگ‌تر، می‌توان شلوار یا پیراهن‌های تا شده را نیز در کشو قرار داد.

چنین محصولاتی در یافتن سریع وسایل و حتی چیدن منظم آن‌ها، نقش بسزایی دارند؛ همچنین تقریباً در هر کشویی جا ساز شده و امکان بهره‌مندی مناسب از فضای کشو را در اختیار ما قرار می‌دهند.

نظم‌ دهنده‌های مکعبی

سازمان‌دهی لباس‌ها در نظم‌ دهنده‌های مکعبی

از دیگر ایده‌های سازمان‌دهی لباس‌ها، افزودن یک نظم دهنده‌ی مکعبی به گنجه خواهد بود. این گزینه برای لباس‌های لوله شده عالی عمل می‌کند و به‌طور ویژه برای چیدن روسری، جوراب، انواع کلاه‌ها و دستکش انتخاب فوق‌العاده‌ای است. گویا تنها مورد کاربرد لوله کردن لباس‌ها برای بستن چمدان سفر نیست!

این مکعب‌ها در واقع بخشی از یک گنجه‌ی سفارشی هستند. اگر خیال دارید به گنجه‌ی خود یک نظم اساسی دهید و به اندازه کافی جدی هستید، خوب است به فکر خرید یک سیستم نظم‌دهنده‌ی سفارشی برای گنجه‌ی خود باشید. عموماً نجارهای زیادی در ساخت این نوع گنجه‌ها تخصص دارند.

مخزن سبدی

مورد دیگری از محبوب‌ترین ایده‌های سازمان‌دهی لباس‌ها، استفاده از مخازن سبدی است که به سبب جاگیری مناسب درون قفسه، انتخاب مناسبی برای سازمان‌دهی هستند. دو طرف سبد، ظاهری صاف و منظم به فضای درون قفسه بخشیده و از شلوغی و درهم بودن وسایل جلوگیری می‌نمایند.

این سبدها از جنبه‌ی زیبایی نیز برخوردارند. سبدهای حصیری در خانه‌های سنتی و روستایی نمای خوبی داشته و سبدهای بی‌رنگ برای هر فضایی مناسب هستند؛ همچنین می‌توان با انتخاب رنگ‌های روشن، به محیط اطراف جلوه‌ی زیباتری بخشید.

قفسه‌ی کفش

نظم دهی فضای لباس‌ها، بدون نظم دهی به کفش‌ها میسر نخواهد بود. قفسه‌های کامل دیواری برای نظم دهی به کفش‌ها گزینه‌ی مناسبی هستند. با چیدن کفش‌ها در قفسه‌های باز، در نگاه اول انواع کفش‌هایی که دارید، قابل مشاهده خواهند بود. بیایید صادق باشیم، همه‌ی ما حداقل یک نوع کفش داریم که تا وقتی آن را از زیر تخت خارج نکنیم، آن را به خاطر نمی‌آوریم.

همچنین یک راه خوب برای نظم دهی به کفش‌ها، مرتب کردن بر اساس نوع است؛ برای مثال، کفش‌ رسمی، چکمه، صندل، کتانی دویدن و … با این کار انتخاب یک جفت کفش که با لباس و یا فعالیتی خاص به‌خوبی همخوانی داشته باشد، به‌مراتب ساده‌تر است.

آیا گنجه‌ی شما از این راهکارهای سازمان‌دهی بهره‌مند خواهد شد؟ آیا روش دیگری برای نظم دهی سال نو در نظر دارید؟ ما را در جریان بگذارید.

 

منبع:چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

۷ ایده نگهداری وسایلی که به محیط ظاهر هنری می‌بخشند!

نگهداری وسایل

۱- قفسه لباس کج در لباس‌فروشی‌های شهری

چینش دقیق مجموعه‌ای از لباس‌ها روی یک قفسه لباس، رنگ‌های بیشتری به چهره‌ی اتاق افزوده و باعث می‌شود مثل افرادی به نظر بیاییم که کمدی مملو از لباس‌های قابل استفاده برای تمام فصول دارند.

طاقچه کتاب الماس

۲- طاقچه کتاب الماس

مهم نیست که در این طاقچه چوبی و فلزی چه چیزی قرار دهیم، می‌تواند کتاب باشد، یک بشقاب یا هر چیزی دیگری، در هر صورت با زیبایی خود به اتاق شخصیت می‌بخشند.

قفسه کتاب زاویه‌دار کودکان

۳- قفسه کتاب زاویه‌دار کودکان

درست است که باید به کودکان یاد دهیم تا اسباب‌بازی‌هایشان را جمع کنند، اما اگر زیبا و دوست داشتنی باشند، قرار دادن آن‌ها در معرض دید برای همه خوش‌آیند است. همچنین طاقچه‌ها برای زمانی که کودک بزرگ‌تر شود، کاملاً قابل تغییر هستند.

آویز جواهرات

۴- آویز جواهرات

تنها به این دلیل که جواهرات خود را نمی‌پوشیم به این معنا نیست که نمی‌توانیم آن‌ها را در معرض دید قرار دهیم، درست است؟

سبد چوبی

۵-سبد چوبی

این سبد تزئینی مناسب جای دادن اقلامی است که می‌بایست در جایی قرار دهیم؛ اما رغبتی به این کار نداریم. به پتوهای بزرگ خود فکر کنید!

آویز دو قفسه‌ای مشبک سیمی

۶- آویز دو قفسه‌ای مشبک سیمی

این دو حفره‌ی مشبک معنای جدیدی به قفسه‌های باز بخشیده‌اند. لوازم، قفسه‌ها و دیوار خود را در معرض دید همگان قرار دهید.

سبد آشپزخانه با رویه‌ی چوبی

۷- سبد آشپزخانه با رویه‌ی چوبی

آشپزخانه‌ی کوچکی دارید؟ نگران نباشید، به کمک یک سبد آشپزخانه که به‌گونه‌ای بسیار ظریف تمامی ظروف و لوازم را نمایش می‌دهد، همچنان بزرگ‌تر و جادارتر به نظر خواهد رسید.

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

ایده‌هایی برای بزرگ جلوه دادن اتاق نشیمن کوچک

همواره تجربه‌ی چیزهای جدید جالب است. در برخی موارد ایده‌های قدیمی دکوراسیون اتاق نشیمن برای فضاهای کوچک چندان مناسب نیستند. به‌عنوان مثال برای پنجره‌ها به جای استفاده از پرده‌ی کوتاه، بهتر است از پارچه‌های بلند و لخت استفاده کنیم؛ زیرا این نوع پرده‌ها توجه را به فضای عمودی جلب کرده و اتاق را وسیع‌تر جلوه می‌دهند.

اتاق نشیمن صرف‌نظر از اندازه‌ی آن باید فضایی آرام و سرگرم کننده باشد. در این قسمت، برخی از راهکار‌های محبوب جهت بهره‌گیری از فضای بیشتر اتاق نشیمن ارائه می‌شود.

طراحی اتاق نشیمن

استفاده از آیینه

طراحان فضای داخلی، اغلب با جاسازی آیینه در مکان‌های کوچک، این قسمت‌ها را بزرگ‌تر جلوه‌ می‌دهند. یکی از محبوب‌ترین ایده‌های طراحی برای یک اتاق نشیمن کوچک، قرار دادن یک آینه بزرگ در مکانی مرکزی برای ایجاد یک نقطه کانونی است. ترجیحاً برای انعکاس نور و ایجاد یک جو ملایم، آیینه را پشت یک منبع نور مانند یک شمع یا لامپ آویز قرار دهید. در صورت امکان، آیینه را کنار پنجره طوری جا ساز کنید که نمای بیرون را نشان دهد؛ به‌طوری که گویا پنجره‌ی دیگری برای نشیمن ساخته‌اید.

چشم‌ها را به سمت بالا بکشانید

یک اتاق دارای ابعاد عمودی و افقی است. اگر سقف اتاق نشیمنتان بالا بوده، با طراحی آن به‌گونه‌ای که چشم‌ها را به سمت بالا بکشاند، فضای بیشتری به اتاق ببخشید. پرده‌های قدی، به زیبایی هرچه تمام‌تر این هدف را میسر می‌کنند.

یک ایده‌ی دیگر، پر کردن فضای عمودی با کلکسیونی از آثار هنری در سایزهای کوچک تا متوسط است. این تکنیک چشم‌ها را ترغیب می‌کند تا در سطحی بالاتر از نقطه دید افقی که ممکن است تنگ و کوچک باشد، پرسه بزنند و به این ترتیب جلوه‌ی بزرگ‌تری به اتاق می‌بخشد.

برای طراحی نشیمن کوچک از رنگ‌های خنثی استفاده کنید

یکی از محبوب‌ترین ایده‌ها برای طراحی اتاق نشیمن کوچک، استفاده از رنگ‌های خنثی در دیوارها، کف اتاق، سقف، اثاثه و یا مبلمان است. رنگ‌های تن سفید، مانند کرم بسیار روشن یا بژ با عقب‌ کشیدن دیوارها، فضای اتاق را گسترش می‌دهند. رنگ‌های ملایم نیز با بازتاب نور، فضای اتاق را روشن‌تر می‌نمایند. رنگ‌های خنثی علاوه بر بزرگنمایی، با جذابیت لحظه‌ای محیط آرامی ایجاد می‌کنند.

مبلمانی با ظاهر سبک انتخاب کنید

هنگام خرید مبلمان، وزن ظاهری آن را در نظر داشته باشید. این مفهوم به درک سنگینی یک شی بر اساس اندازه، رنگ و طراحی آن اشاره دارد. توجه کنید مبلمانی که ظاهر سنگینی دارند، فضای تنگی به اتاق می‌بخشند؛ بنابراین سعی کنید لوازمی که انتخاب می‌کنید، ظاهر سبک‌تری داشته باشند.

رنگ‌های روشن را به تیره ترجیح داده و لحظه‌ی انتخاب، به جای مبل‌های حالت کاناپه صندلی‌های پایه‌دار خریداری کنید. تا حد امکان، میز قهوه‌خوری و عسلی‌ها را از جنس شیشه بردارید؛ زیرا نسبت به میز‌های چوبی ظاهراً فضای کمتری اشغال کرده و می‌توان پشت آن‌ها را دید. مبلمانی که مانع دید سایر اشیاء نشوند، فضای بازتری به اتاق می‌بخشند.

مبلمان کوچک انتخاب کنید

فهرست ایده‌های طراحی نشیمن کوچک، بدون اشاره به عدم انتخاب مبلمان جاگیر که کل فضای اتاق را تصرف می‌کنند، کامل نمی‌شود. یک مبل راحتی سوفا با بازوهای نازک و یک پشتی که به آن رومبلی دوخته شده، نسبت به مبلمانی که دارای بازوهای پهن و پشتی چند بالشی هستند، به‌مراتب بهتر خواهد بود.

اگر فضای اتاق تنگ است، می‌توان به‌جای مبلمان از یک مبل راحتی یا میز قهوه‌خوری که اطراف آن چهار صندلی چیده شده، استفاده کرد. زمان انتخاب صندلی به دسته‌دار نبودن آن توجه کنید؛ این نوع صندلی‌ نسبت به مدل دسته‌دار فضای کمتری اشغال می‌کند.

ایده‌های محبوب شما برای بزرگ‌ جلوه دادن یک نشیمن کوچک چیست؟

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

چطور یک گزارش هفتگی بنویسیم؟

بخش اول: سازمان‌دهی اطلاعات

گزارش‌های هفتگی

۱- هدف گزارش را مشخص کنید. ممکن است لازم باشد که گزارش‌های هفتگی را به‌عنوان بخشی از وظایف شغلی خود ارائه کنید، اما دقت داشته باشید که هدف گزارش حفظ شغلتان نیست. تعیین اینکه چرا کارفرما به گزارش‌های هفتگی نیاز دارد، به شما کمک می‌کند تا تصمیم بگیرید که دقیقاً چه اطلاعاتی باید در گزارش ذکر کنید و کدام آیتم‌ها از همه مهم‌تر هستند.

  • به‌طور معمول گزارش شما قرار است اطلاعات مدیران در مورد وضعیت پروژه‌ها را به‌روزرسانی کند و یا به آن‌ها در تصمیم‌گیری کمک نماید.
  • برای مثال، اگر شما مدیر فروشگاه خرده‌فروشی هستید، ممکن است لازم باشد گزارش‌های هفتگی ارائه دهید که فروش هفتگی شرکت را خلاصه می‌کنند. کارفرما از این گزارش برای ارزیابی عملکرد، قیمت‌ها و سفارش‌ها برای فروشگاه استفاده می‌کند.
  • اگر شما گزارش‌های هفتگی برای یک پروژه آموزشی یا تحقیقاتی ارائه می‌کنید، هدف این است که میزان پیشرفت در کار را به کارفرما یا مربی خود نشان دهید و هر گونه موفقیت یا کشفیات مهم را به اشتراک بگذارید.

۲- تعیین کنید که چه کسی گزارش شما را خواهد خواند. شناسایی مخاطب برای تهیه گزارش بسیار مهم است. بدون دانستن اینکه چه کسی و چرا گزارش را خواهد خواند، هیچ راهی برای شناخت اطلاعات مهم‌تر و اولویت‌بندی اطلاعات هنگام درج در گزارش وجود ندارد.

  • شناخت مخاطبین به شما کمک می‌کند تا بدانید که چگونه گزارش را بنویسید و چه نوع زبانی استفاده کنید. برای مثال، اگر مخاطبین یک گروه از کودکان پنج‌ساله باشند، زبان گزارش با زمانی که بخواهید برای مدیران یک شرکت بزرگ بنویسید، کاملاً متفاوت خواهد بود.
  • با اطلاع اط آنچه که مخاطب از قبل می‌داند و داده‌هایی که نویسنده برای توضیح عمیق‌تر یا فراهم کردن منابع اضافی نیاز دارد، می‌توانید ایده بهتری به دست آورید. به ‌عنوان مثال، اگر یک گزارش هفتگی درباره یک مسئله حقوقی می‌نویسید که توسط گروهی از وکلا خوانده خواهد شد، نیازی به ارائه خلاصه عمیقی از قانون ندارید. با این‌ حال، اگر بخواهید درباره این موضوع برای مدیران اجرایی و یا مدیران بدون پیش‌زمینه اطلاعات قانونی مطالبی بنویسید، نوشتن خلاصه‌ای از قانون مورد نیاز خواهد بود.
  • اگر گزارش در رابطه با دوره کارآموزی، پروژه تحقیقاتی، یا سایر فعالیت‌های مدرسه است، به خاطر داشته باشید که مخاطب شما استاد یا مربی نیست، حتی اگر قرار باشد که گزارش را به آن‌ها برگردانید. برای پیدا کردن مخاطب خود در این زمینه، بر روی ماهیت پروژه‌ به‌طور کامل تمرکز کنید.

۳- نکات اصلی گزارش را دسته‌بندی کنید. در حالی ‌که باید گزارش خود را تا جایی که ممکن است مختصر نگه‌ دارید، اما هنوز هم ممکن است که مخاطبین شما گزارش را به‌طور کامل نخوانند. با اطلاع از این موضوع، باید مهم‌ترین اطلاعات را در ابتدای گزارش قرار دهید.

  • به‌عنوان مثال، اگر هدف گزارش شما مقایسه و مطابقت سه نوع مختلف از تجهیزات باشد و توصیه کنید که به نظر شما بهترین گزینه برای استفاده کدام شرکت خواهد بود، ابتدا باید توصیه خود را ذکر کرده و سپس دلیل آن را توضیح دهید.
  • به‌طور کلی، صفحه اول گزارش باید شامل خلاصه‌ای از نتایج، توصیه‌ها و یا نتیجه‌گیری باشد. از بقیه گزارش برای کاوش عمیق‌تر استفاده کنید و خوانندگان اگر احساس نیاز یا تمایل به گسترش درک خود از یافته‌های شما را داشته باشند، ادامه مقاله را مطالعه خواهند نمود.

۴- از سرنوشت معمول گزارش خود آگاه باشید. در اغلب موارد، گزارش‌های هفتگی به دلایل مشخصی ثبت می‌شوند و بر اساس این دلایل بایگانی می‌شوند. در یک گزارش هفتگی اغلب مخاطب کل متن گزارش را مطالعه نمی‌کند و شما هم نباید چنین انتظاری داشته باشید.

  • با این‌ حال، از این حقیقت به‌عنوان بهانه‌ای برای دور زدن مسیر نوشتن گزارش یا تحویل کار نامنظم و با کیفیت ضعیف استفاده نکنید. گزارش باید بازتابی از شخصیت شما و اخلاق کاری‌تان باشد. یک گزارش نامنظم احتمالاً مورد توجه قرار خواهد گرفت و این پیام را منتقل می‌کند که «می‌دانستم که شما در واقع قصد خواندن آن را نداشتید». هیچ  بهانه‌ای برای یک نتیجه کاری بی کیفیت وجود ندارد.
  • اگر می‌خواهید گزارش به‌طور کامل باکیفیت بالا و به‌خوبی نوشته شود، بر روی بخش‌هایی از گزارش که مخاطبین به احتمال زیاد مطالعه می‌کنند، تمرکز کنید. بخش‌های مورد علاقه مخاطبین معمولاً خلاصه اجرایی و نتایج یا توصیه‌ها هستند. این‌ بخش‌ها باید بدون ‌عیب و نقص نوشته شوند.
  • به خاطر داشته باشید که کارفرما اغلب نمی‌تواند گزارش را بخواند زیرا توجهی به این کار ندارند یا چندان برای آنها مهم نیست. افرادی که رتبه بالای مدیریتی یا سمت‌های اجرایی دارند، بسیار پر مشغله هستند و در جمع‌آوری اطلاعات لازم برای تصمیم‌گیری مؤثر، ماهر هستند. این افراد کل گزارش را نخواهند خواند، مگر اینکه مجبور باشند، اما برای مواقعی در آینده که بخواهند دوباره به آن نگاه کنند و اطلاعات کسب نمایند، این سند را نگهداری خواهند کرد.

بخش دوم: قالب‌بندی گزارش

۱- قالب نمونه گزارش پیدا کنید.

بسیاری از شرکت‌ها فرمت استاندارد برای گزارش‌های هفتگی خود دارند و مدیران ممکن است به گرفتن اطلاعات خود از طریق یک قالب خاص عادت داشته باشند. استفاده از قالب متفاوت می‌تواند باعث ناامیدی و سردرگمی آنها شود.

  • به کار بردن این فرمت‌ها مخصوصاً برای گزارش‌های فروش مهم هستند. مدیران عادت دارند که به یک گزارش نگاه کنند و بفهمند که در کجای صفحه یک شکل خاص یا بخشی از اطلاعات وجود خواهد داشت. اگر از فرمت متفاوتی استفاده کنید، گزارش شما عملاً برای آن‌ها بی‌فایده خواهد بود، زیرا در واقع مدیران مجبور خواهند شد که گزارش را به طور کامل بخوانند تا اطلاعات مورد نظرشان را پیدا کنند.
  • با دستیاران اداری صحبت کنید و ببینید که آیا یک الگویی وجود دارد که ‌بتوانید برای قالب‌بندی از آن استفاده کنید، بنابراین لازم نیست قالب را از ابتدا در برنامه پردازش کلمه ایجاد کنید. بسیاری از شرکت‌ها یک قالب سندی با تنظیمات صحیح شامل حاشیه‌ها، جداول، سبک‌های پاراگراف و فونت‌ها دارند.

۲- روش تحویل گزارش را در نظر بگیرید.

اگر شما یک سند کاغذی را چاپ می‌کنید یا مدرکی را به‌صورت دیجیتالی به‌عنوان یک پیوست ارائه می‌دهید، احتمالاً می‌خواهید گزارش دارای قالب خاصی باشد و نه اینکه به‌سادگی در بدنه یک ایمیل قرار داده شود.

  • برای مثال، اگر گزارش خود را به‌صورت پیوست به یک ایمیل ارسال می‌کنید، باید خلاصه اجرایی خود را در بدنه ایمیل بگنجانید. به ‌این ‌ترتیب خواننده‌ نیازی به باز کردن فایل پیوست برای فهمیدن مفهوم کلی گزارش ندارد.
  • اگر گزارش کاغذی ارائه می‌کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که گزارش کاور یا صفحه عنوان داشته باشید تا به این ترتیب، گزارش به‌درستی شناسایی و ثبت شود.
  • صرف‌نظر از نحوه گزارش، اطمینان حاصل کنید که نام شما در تمام صفحات گنجانده شده‌ است و تمام صفحات شماره‌گذاری شده‌اند. صفحات را می‌توان به‌راحتی از هم جدا کرد و افراد باید بتوانند در یک نگاه دریابند که آیا کل گزارش در آنجا وجود دارد یا خیر و این گزارش را چه کسی نوشته است.
  • شما می‌توانید به‌راحتی اطلاعات مورد نیاز را در سرعنوان هر صفحه وارد کنید. به ‌عنوان مثال، سرعنوان  شما ممکن است به صورت «گزارش فروش سالیانه هفته ۳۲، صفحه ۳ از ۷ خوانده شود» باشد.

۳- یک خلاصه اجرایی داشته باشید.

خلاصه اجرایی، توضیح مختصری از کل گزارش است. این خلاصه معمولاً شامل تنها یک یا دو پاراگراف با چند جمله برای هر بخش از گزارش است. ایده کلی این است که یک مدیر می‌تواند این خلاصه را بخواند و اگر موارد ذکر شده در این خلاصه گزارش مطابق با انتظارات اصلی مدیران در رابطه با موضوع مورد گزارش باشند، آن‌ها می‌توانند بدون نیاز به خواندن بیشتر اقدام به عمل نماید.

  • برای خلاصه اجرایی، استفاده از زبان واضح و مختصر که برای خواندن آسان باشد، خیلی مهم است. از کاربرد جملات نامفهوم یا اصطلاحات هنری که به هر گونه توضیحی نیاز دارند، اجتناب کنید، حتی اگر بدانید که مخاطبین شما به‌خوبی از این اصطلاحات آگاهی دارند.
  • پس ‌از اینکه تمام بخش‌های دیگر گزارش خود را کامل کردید، خلاصه اجرایی را در آخر بنویسید. در کل، شما نمی‌توانید چیزی را خلاصه کنید که هنوز نوشته نشده است. حتی اگر طرح کلی دقیقی داشته باشید که از آن برای نوشتن گزارش خود برنامه‌ریزی می‌کنید، همه‌چیز می‌تواند در طول نوشتن تغییر کند.

۴- پاراگراف‌ها و بخش‌های خود را ساختاربندی کنید.

زمانی که قالب مورد نظر برای ارائه گزارش را تهیه کردید، طرح کلی بخش‌های گزارش را به نحوی پیش‌نویس کنید که با هدف گزارش سازگار باشد.

  • طرح کلی‌ را بررسی کنید تا مطمئن شوید که گزارش به‌طور منطقی از یک بخش به بخش بعدی جریان می‌یابد و اطمینان حاصل کنید که برای مخاطبین خاصی که برای گزارش شناسایی کرده‌اید، مناسب است.
  • گزارش شما معمولاً شامل یک خلاصه اجرایی، معرفی، نتیجه‌گیری و توصیه‌ها، یافته‌ها و مباحثات و فهرستی از مراجع است؛ همچنین ممکن است شامل پیوست‌هایی از اطلاعات مربوطه و جدولی از محتویات برای گزارش‌های طولانی‌تر باشد، اما گزارش‌های هفتگی معمولاً آن‌قدر مفصل نخواهد بود.
  • هر بخش از گزارش شما با یک موضوع واحد سروکار دارد. در این بخش، هر پاراگراف یک ایده واحد را مورد بحث قرار می‌دهد. برای مثال، اگر یک بخش در گزارش فروش هفتگی خود با عنوان «مارک‌های معروف بچه‌ها» دارید، می‌توانید یک پاراگراف جداگانه برای هر مارک داشته باشید. اگر شما لباس‌های دخترها و پسرها را تقسیم می‌کنید، ممکن است زیر بخش‌هایی با عنوان‌های فرعی مناسب برای هر مارک داشته باشید، سپس در یک پاراگراف پوشاک پسرها برای آن مارک و در پاراگراف دیگر در مورد پوشاک دخترها را صحبت کنید.

۵- در صورت لزوم یک صفحه عنوان و یا صفحه کاور ایجاد کنید.

گزارش‌های کوتاه‌ ممکن است به یک صفحه عنوان جداگانه نیاز نداشته باشند، اما گزارش‌های طولانی‌ باید یک صفحه جدا داشته باشند که شما را به‌عنوان نویسنده گزارش معرفی کرده و به‌طور خلاصه هدف گزارش را توضیح دهد.

  • صفحه عنوان با خلاصه اجرایی متفاوت است و اساساً شامل اطلاعات لازم برای اهداف اجرایی است، بنابراین گزارش می‌تواند به‌درستی تنظیم شود.
  • ممکن است کارفرمای شما یک برگه کاور خاص داشته باشد که برای گزارش‌های هفتگی لازم است. در این مورد، دقت کنید که از قالب انتخابی استفاده کنید.
  • صفحه عنوان باید شامل عنوان یا شرح گزارش، مانند »گزارش فروش هفتگی«، نام نویسنده و نام هر شرکت ‌کننده دیگر در این گزارش، نام شرکت و تاریخ تکمیل یا ارسال گزارش باشد.

بخش سوم: استفاده مناسب از قابلیت‌های زبان

۱- عنوان‌ها و زیرعنوان‌های مؤثر ایجاد کنید.

عناوین و زیرعنوان‌ها به خواننده اجازه می‌دهد تا به‌سرعت بخش‌های خاصی از گزارش که مورد نیاز آنها است یا می‌خواهند برای کسب اطلاعات پس‌زمینه‌ای بیشتر درباره نتایج یا توصیه‌های ذکر شده در گزارش مطالعه نمایند را به‌راحتی پیدا کنند.

  • دقت کنید که عنوان‌ها و زیرعنوان‌ها محتوای آن بخش یا زیربخش را به طور مستقیم و دقیق توصیف کنند.
  • به عنوان مثال، اگر شما در حال تهیه پیش‌نویس یک گزارش فروش هفتگی هستید، ممکن است بخش‌هایی درباره «ترندها در لباس‌های زنان»، «ترندها در لباس مردانه» و «مارک‌های محبوب کودکان» را شامل شود. در این بخش‌ها، ممکن است زیرعنوان‌هایی برای برجسته کردن ترندهای خاص یا مارک‌های مشهور داشته باشید.
  • از ساختار گرامری یکسان برای تمام عناوین استفاده کنید تا گزارش شما منطقی و سازگار باشد. به عنوان مثال، اگر اولین تیتر شما »ایجاد یک ترند در لباس مردانه» باشد، دومین عنوان شما باید «هدایت گروه طراحی در لباس‌های زنان» باشد و نه چیزی شبیه به «ارقام فروش زنان».

۲- جملات واضح و ساده بنویسید.

نوشته را با جملاتی که در استاندارد »فاعل– مفعول- فعل» سازمان‌دهی شده‌اند، برجسته کنید، وضوح تفکر و اطمینان را در پیشنهادها و یا نتایج خود نشان دهید.

  • پس ‌از این که گزارش خود را تهیه کردید، یک دفعه کل گزارش را بخوانید و تمام کلام‌های غیرضروری را حذف کنید. کاری که هر جمله بیانگر آن است را مشخص نمایید و فاعل را در کنار فعل آن کار قرار دهید. روی هر جمله فکر کنید و به خود بگویید که «چه کسی، چه کاری را انجام می‌دهد».
  • عبارت‌های زائد و نامفهوم را حذف کنید.
  • ممکن است فکر کنید که این سبک نگارش خسته‌ کننده به نظر می‌رسد، اما هدف گزارش هفتگی‌ سرگرم شدن نویسنده نیست. این سبک به طور مؤثر نکات را بیان می‌کند و اطلاعات را به خوانندگان منتقل می‌کند.

۳- نوشته خود را بی‌طرف و بدون تعصب نگه ‌دارید.

اگرچه ممکن است توصیه‌هایی انجام دهید، اما این توصیه‌ها باید بر اساس شواهد واقعی نه عقاید و یا احساسات  شخصی نویسنده باشند. خوانندگان را با حقایق قوی و نوشته‌های واضح قانع کنید.

  • از صفات و دیگر کلمات و عبارات پر باری که دلالت بر مفاهیم مثبت یا منفی دارند، اجتناب کنید و به‌جای آن بر دلایل واقعی تمرکز کنید.
  • برای مثال، فرض کنید در گزارش فروش هفتگی‌تان تبلیغی برای یکی از شریک‌های فروش خود  پیشنهاد می‌کنید. آن پیشنهاد را با حقایقی که شایستگی آن کارمند را نشان می‌دهند، پشتیبانی کنید. برای نمونه جمله «آزاده با وجود اینکه تنها ۱۵ ساعت در هفته کار می‌کند، همیشه بالاترین فروش را در فروشگاه ما دارد» از «آزاده با وجود اینکه تنها ۱۵ ساعت در هفته کار می‌کند، شایسته‌ترین فرد در بین کارکنان من است و با وجود اینکه او مجبور است ساعات کاری خود را محدود کند تا از مادر بیمارش مراقبت کند، همیشه کارهای اضافی انجام می‌دهد» بهتر  است.

۴- از افعال قوی استفاده کنید.

وقتی شما در حال نوشتن هستید، یک کلمه دارید که به خواننده‌تان می‌گوید چه چیزی در جمله در حال وقوع است. از افعال کوتاه و قوی استفاده کنید که به طور واضح این عمل را توصیف می‌کنند.

  • افعالی ساده را امتحان کنید. به عنوان مثال، کلمه «استفاده» از «کاربرد» بهتر است.
  • افعالی که عمل «فکر کردن» را توصیف می‌کنند، مانند فکر کردن، دانستن، درک کردن، باور کردن، گاهی ضروری هستند، اما به طور کلی نسبت به افعالی که یک عمل را توصیف می‌کنند، ضعیف‌تر هستند. شما ممکن است مجبور باشید در بیانیه خود کاوش کنید و آن را باز کرده و برای خود تشریح نمایید تا بتوانید بر اساس آن یک جمله در رابطه با اقدامی که برای عملی کردن آن بیانیه کمک کننده است را در گزارش جای دهید. برای مثال، فرض کنید که می‌نویسید: «من معتقدم که فروش ما در ماه‌های آینده افزایش خواهد یافت». این جمله را باز کنید و بفهمید که چرا این باور را دارید. سپس می‌توانید یک جمله قابل اقدام مانند «بر اساس اطلاعات فروش در سال‌های گذشته، فروش در طول فصل تعطیلات افزایش می‌یابد. من پیش‌بینی می‌کنم که فروش در ماه‌های اسفند و فروردین افزایش پیدا خواهد کرد» را بنویسید.
  • در ادامه، گزارش را مرور کرده و سعی کنید حروف اضافه را حذف و کلمات را با افعال قوی‌تر جایگزین کنید.

۵- از بیان جملات مجهول دوری کنید.

هنگامی‌که شما با بیان مجهول می‌نویسید، در واقع بر فاعل عمل تأکید نداشته و بر مفعول آن اقدام تأکید دارید. در برخی شرایط این امر برای دلایل سیاسی یا دیپلماتیک لازم است، اما اغلب اوقات نوشته‌ها را آشفته و گیج‌کننده می‌کند.

  • بیان معلوم به کسانی که آن عمل ذکر شده در گزارش را تکمیل کرده‌اند، اعتبار می‌دهد و به خوانندگان این گزارش نشان می‌دهد که چه کسی مسئول این اقدام است. برای درک اینکه چرا این موضوع مهم است، تصور کنید که شما مقاله‌ای در مورد یک آتش‌سوزی مخرب می‌خوانید که می‌گوید: «خوشبختانه، همه بچه‌ها نجات یافتند.». شناسایی شخص یا اشخاصی که آن بچه‌ها را نجات دادند، مهم است. اگر این جمله خوانده شود، «معلم وارد کلاس شد و همه کودکان را نجات داد»، حالا شما می‌دانید که چه کسی سزاوار اعتبار برای قهرمان بودن در آن شرایط است.
  • هم‌چنین بیان معلوم برای مالکیت اقداماتی که ممکن است عواقب منفی داشته باشد، مهم است. اگر شما در گزارشتان بنویسید: «اشتباهات انجام شدند»، کارفرمای شما می‌خواهد بداند که چه کسی این اشتباهات را مرتکب شده است تا بتوانند به طور مناسب افراد مستعد خطا را مدیریت کنند. اگر نویسنده در نوشتن گزارش اشتباه کند، پذیرفتن مالکیت آن اشتباهات و قبول مسئولیت برای مدت زمان زیادی ادامه خواهد داشت.
  • برای تعیین و حذف بیان مجهول در نوشته‌های خود، عمل را در جمله شناسایی کرده و بفهمید چه کسی این کار را انجام داده است، سپس شخص انجام دهنده عمل را در ابتدا جمله قرار دهید.

۶- اطلاعات را با عناصر بصری انتقال دهید.

نمودارها و شکل‌ها و عناصر گرافیکی برای خواندن و دنبال کردن بسیار راحت‌تر هستند از پاراگرافی که اطلاعات مشابه را ارائه می‌دهد، به‌خصوص اگر اطلاعاتی که شما باید انتقال دهید، بسیار سنگین باشند.

  • یک عنصر دیداری صحیح را انتخاب کنید تا اطلاعات را‌ به شیوه‌ای به خواننده منتقل کنید که برای آن‌ها مفید باشند و هدف گزارش را نشان دهند.
  • برای مثال، ممکن است شما یک نمودار خطی برای نشان دادن روند رو به بالا در فروش کت‌های پشمی انتخاب کنید. این نمایش برای نشان دادن آن رشد در مقایسه با جدولی شامل تعداد فروش کت‌های پشمی در هر ماه بسیار مؤثرتر خواهد بود زیرا خواننده باید به همه اعداد نگاه کند، آن‌ها را با هم مقایسه کند و تشخیص دهد که آن‌ها در حال افزایش‌ هستند. تمام این کارها را می‌توان با یک نگاه ساده به یک نمودار خطی انجام داد.
  • به خاطر داشته باشید که چشم به عناصر بصری دقت می‌کند. دقت کنید که این آیتم‌ها مرتب و تمیز باشند و به‌خوبی در صفحه قرار داده شوند. تنها در صورتی می‌توانید عناصر بصری را در نظر بگیرید که برای پیشنهادها و یا نتایج شما ضروری باشند.

۷- اصطلاحات مخصوص یک صنف را حذف کنید.

هر صنعت یا رشته تحصیلی واژه‌های خاصی دارد که گریزناپذیر به نظر می‌رسند، همچنین واژه‌هایی که بر اساس کتاب‌ها و مقالات مشهور مد روز هستند. این اصطلاحات گاهی اوقات می‌توانند مفید باشند اما به‌طورمعمول هیچ ارزشی ندارند و نمی‌توانند پیام شما را به طور مؤثر منتقل نمایند.

  • اصطلاحات ویژه یک صنف ممکن است برای نوشتن یک لیست از واژه‌های رایج در صنعت مفید باشد، بنابراین آنها را بیش ‌از حد در گزارش‌های خود به‌کار نبرید. زمانی که گزارش شما کامل شد، می‌توانید به‌سادگی متن را برای یافتن آن کلمات جستجو کنید و در صورت نیاز آن‌ها را با کلمات مناسب‌تر تعویض کنید.
  • به خاطر داشته باشید که استفاده بیش ‌از حد از واژه‌های مد روز به خواننده‌ نشان نمی‌دهد که شما دانش کافی در مورد رشته خاص خود دارید، در حقیقت کاملاً برعکس است. هیئت‌مدیره و مدیران معمولاً مسن‌تر هستند و تاکنون صدها مورد از این واژه‌هایی که آمدند و رفتند را دیده‌اند. اگر این اصطلاحات را بیش ‌از حد استفاده کنید، آن‌ها تصور خواهند کرد که شما تنبل هستید.

۸- با احتیاط غلط‌گیری کنید.

اگر گزارش شما پر از اشتباهات تایپی و گرامری باشد، این کار برای خواننده‌تان گیج‌ کننده خواهد بود و ضعف شما را نشان می‌دهد. گزارش خود را به‌خوبی قبل از موعد آن تهیه کنید؛ بنابراین زمان زیادی دارید تا مطمئن شوید که گزارش به‌درستی غلط‌گیری شده است.

  • یک غلط‌یاب گرامر و املا مانند برنامه ویراستیار را در برنامه پردازش واژه خود اجرا کنید، اما به طور کامل بر روی آن‌ها تکیه نکنید. این برنامه‌ها اشتباهات زیادی را نادیده می‌گیرند، به‌خصوص اشتباهات تایپی در کلماتی که واژه مشابه کلمه اشتباه نیز وجود دارد.
  • خواندن گزارش با صدای بلند یک راه خوب دیگر برای گرفتن اشتباهات و ویرایش سبک است. اگر زمانی که یک جمله یا پاراگراف خاص را می‌خوانید، متوجه شوید که خواندن بخشی از گزارش شما مشکل است، مخاطبین نیز به طور ذهنی دچار لغزش خواهند شد. بر روی قسمت‌های پر اشکال دوباره کار کنید تا روان‌تر شوند.

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

چطور از شر بدهی خلاص برای همیشه شویم؟

چطور از شر بدهی خلاص برای همیشه شویم؟

گام اول: شناسایی تمام قرض‌ها

اولین مرحله از پرداخت قرض‌ها، دانستن میزان کل بدهی است. وقتی‌که همه‌چیز را به‌صورت مکتوب در مقابل خود دارید، ایجاد یک برنامه عملی آسان‌تر خواهد بود. با توجه به میزان بدهی‌های شما این کار همچنین می‌تواند به شما نشان دهد که وضعیت از آن‌چیزی که فکر ‌می‌کردید، بهتر است. به ترتیبی که در زیر آمده، می‌توانید قرض‌های خود را شناسایی کنید.

۱- بدهی خود را بپذیرید

قبل از شروع به شناسایی بدهی‌ها، برای پردازش این موضوع لحظه‌ای درنگ کنید و بیندیشید که شما بدهکار هستید، ولی می‌خواهید که از این وضعیت رها شوید. اشتباهات گذشته، پرداخت‌های عقب ‌افتاده و خرج‌های زیادی را فراموش کنید و خود را ببخشید.

۲- ‌یک صفحه پیگیری بدهی بسازید

واقعاً عجیب است که چه تعداد کمی از افراد برای دانستن مقدار دقیق قرض‌های خود یک صفحه مکتوب می‌سازند. به‌احتمال ‌زیاد، این قضیه ازاینجا نشأت می‌گیرد که افراد نمی‌خواهند گناه مقروض بودن را بپذیرند؛ اما اگر این مسئله را نادیده بگیریم، رهایی از قرض تقریباً ناممکن می‌شود. یک صفحه اکسل مایکروسافت یا گوگل باز کنید و لیست تمامی قرض‌های خود را بنویسید. ابتدا با نام شخص حقیقی یا حقوقی که به آن بدهکار هستید، شروع کنید. نرخ بهره، مجموع تعرفه، طول مدت وام (در صورت وجود) و حداقل مبلغ قابل پرداخت برای هر قسط را بنویسید. این موارد شامل وام‌های دانشجویی، قرض از دیگران و هر ‌گونه بدهی دیگری هم می‌شود.

۳- مبلغ کل قرض‌هایتان را حساب کنید

پس از ایجاد صفحه بدهکاری و برداشتن قدم‌های لازم برای تکمیل آن، حالا مبلغ کل قرض‌های خود را حساب کنید. ‌انجام این کار بسیار مهم است چراکه در این صورت یک نقطه شروع و یک هدف واضح خواهید داشت که برای رسیدن به آن باید تلاش کنید.

گام دوم: اولویت‌بندی بدهی‌های

تمام بدهی‌ها مشابه و یکسان نیستند. این نکته بسیار مهم است که بدانیم انواع مختلفی از بدهی‌ها وجود دارد. بدهی‌های خوب و بد.

بدهی‌های بد و بدهی‌های خوب را بشناسید

پرداخت برای اقلامی که می‌خواهید، به‌جای مواردی که همیشه نیاز دارید را بدهی‌ بد گویند. البته ممکن است گاهی شرایط اضطراری باعث تمام شدن سرمایه شما گردد، با ‌این ‌حال اکثر مواقع خرج‌های اضافی یا به‌اصطلاح ولخرجی است که باعث چنین اتفاقی می‌شود. بدهی‌هایی مانند وام‌های با سود بالا را بدهی‌های بد خوانده می‌شوند. اغلب سود وام‌های بانکی در ایران بین ۱۰% تا ۲۸% است. بدهی خوب به‌عنوان نوعی سرمایه‌گذاری برای آینده محسوب می‌شود. سه نوع رایج ازاین‌گونه بدهی‌ها شامل: وام دانشجویی، وام بانکی کار آفرینی با سود کم و وام تجاری است.

 کمترین نرخ بهره را پیدا کنید

گام سوم: کمترین نرخ بهره را پیدا کنید

هرچه نرخ بهره بیشتر باشد، بازپرداخت اقساط و خارج شدن از زیر بدهی سخت‌تر و طولانی‌تر خواهد بود. در صورت امکان بهتر است که وام‌ها و تسهیلات اعتباری با نرخ بهره پایین انتخاب کنید تا سریع‌تر از بدهی‌ها رها شوید. بدین منظور در زیر راهنمایی‌هایی آورده شده است:

امتیاز اعتباری خود را بالا نگه‌ دارید

امتیاز اعتباری و وضعیت حساب شما برای گرفتن وام جدید با بهره پایین تأثیر بسیار زیادی دارد. در صورت پایین بودن امتیاز اعتباری، برای گرفتن وام با بهره پایین شانس بسیار کمی خواهید داشت. برای بالا نگه ‌داشتن امتیاز اعتبار حساب خود از این راهکارها استفاده کنید:

  • بازپرداخت‌ها را عقب نیندازید.
  • هیچ‌گاه بیش از ۳۰% از اعتبار خود را مصرف نکنید.
  • به دنبال وام‌های سنگین و طولانی‌مدت نباشید.
  • به‌طور مستمر وضعیت امتیاز حساب خود را رصد کنید.

گام چهارم: تصمیم بگیرید کدام بدهی را اول بپردازید

با شناخت انواع مختلف بدهی و نرخ بهره، اکنون می‌توانید پرداخت بدهی را آغاز کنید. با صرف‌نظر از اینکه این بدهی مربوط‌‌ به وام مسکن یا وام‌های با سود بالا است، در ابتدا تمرکز خود را بر پرداخت بدهی بد بگذارید. سعی کنید ابتدا بدهی را بپردازید که نرخ بهره بیشتری دارد. اگر چند وام با نرخ بهره متفاوت دارید، با وامی که نرخ سود سالانه بالاتری دارد، شروع کنید. شما در ‌واقع با حذف وامی که نرخ سود بالایی دارد، می‌توانید پول بیشتری پس‌انداز کنید.

۱- نرخ بهره خود را پایین آورید.

اگر اعتبار خوبی دارید، از سود پول ذخیره شده در بانک برای پرداخت بخشی از اقساط استفاده کنید. این روشی عالی برای کاهش هزینه‌های بهره است و هر ماه پول شما را پس‌انداز خواهد کرد.

۲- ابتدا وام‌های با سود بالای خود را تسویه کنید.

اگر نمی‌توانید نرخ بهره را در برخی از وام‌های با سود بالا پایین بیاورید، پس اول وام با سود بالا را پرداخت کنید. به این ترتیب، شما هزینه کلی سود خود را با کاهش تراز این وام‌ها کم خواهید داد.

۳- در صورت امکان بیشتر از حداقل میزان قسط بپردازید

پرداخت کمترین نرخ باعث می‌‌شود نرخ سود، پرداخت‌های شما را خنثی کند، با این کار به‌نوعی خود را در چاهی می‌اندازید که خارج شدن از آن بسیار سخت خواهد بود. پرداخت حتی یک مقدار ناچیز بیشتر از کمترین نرخ سود به شما کمک می‌کند که بدهی خود را سریع‌تر بپردازید.

۴- وام جایگزین با نرخ سود کمتر پیدا کنید. در صورتی که بتوانید یک وام با نرخ بهره کمتر پیدا کنید و بدهی‌های خود را پرداخت نمایید، در پرداخت کل بدهی‌ها صرفه‌جویی خواهید داشت؛ همچنین خواهید دید که مدیریت یک پرداخت در هر ماه از  تعداد پرداخت‌های زیاد آسان‌تر است. دقت داشته باشید که استفاده از وام جایگزین تنها در صورتی مجاز است که نرخ بهره وام جدید از سود وام‌های قبلی کمتر باشد.

گام پنجم: برای پرداخت سریع بدهی موانع را کنار بزنید

ایجاد یک صفحه پیگیری بدهی، برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی کار ساده‌ای است ولی مقاومت در برابر وسوسه‌ها آسان نیست.

۱- پیگیری بدهی‌ها را به خودتان یادآور شوید

«اگر نمی‌توانید اندازه‌گیری کنید، مدیریت را هم نمی‌توانید انجام دهید». پیتر دراکر

برای اطمینان از اینکه بدهی را به‌سرعت پرداخت کنید، پیگیری بسیار مهم است. همان‌طور که هنگام ورزش‌کردن نتایج را اندازه‌گیری می‌کنید، لازم است که به‌طور مداوم بدهی خود را پیگیری کنید. با یک یادآور هفتگی شروع کنید و با وارد شدن به سیستم اعداد به‌روز‌رسانی شده را وارد می‌کنید. آیا بدهی شما کمتر شده، بیشتر شده یا اعداد مشابه قبل مانده است؟

پیگیری بازپرداخت وام دانشجویی می‌تواند انگیزه شما را به میزان قابل‌توجهی افزایش دهد. زمانی که می‌بینید مجموع بدهی کاهش ‌یافته است، اعتماد به ‌نفس شما افزایش خواهد یافت. برای خود اهداف هفتگی و ماهیانه تعیین کنید تا با کسب بردهای کوچک به حرکت ادامه دهید.

۲- همه‌چیز را به‌صورت سیستمی ثبت کنید

برای اینکه بتوانید از زیر فشار بدهی خارج شوید، هرماه با ثبت تمام صورت‌حساب‌های خود به‌صورت سیستمی نقش تصمیمات احساسی را کمرنگ کنید.

 ۳- از پیش برنامه‌ریزی کنید

پرداخت بدهی‌ها نیازمند مقداری فداکاری و گذشت است اما با برنامه‌ریزی درست می‌توانید به هدف خود برسید. برای مثال اگر می‌دانید که در چند روز آینده یک میهمانی شام خانوادگی و یا جشن تولد دوستتان را در پیش خواهید داشت، از قبل برای هزینه‌ها برنامه‌ریزی کنید. هرکاری که لازم است انجام دهید، از یک هفته قبل هزینه‌های خود را کاهش دهید، به یک کار جانبی مشغول شوید و یا بعد از شام با آنها ملاقات کنید.

۴- کم‌ هزینه زندگی کنید

تنها راه خلاص شدن از بدهی‌ها این است که در مقابل عادت‌های خود بایستید و مقداری از‌ خود ‌گذشتگی نشان دهید. برای اینکه مطمئن شوید از بدهی خلاص می‌شوید، باید افزایش بدهی‌تان را متوقف کنید. برای صرفه‌جویی در هزینه‌های ماهیانه راه‌هایی پیدا کنید و این پول‌های ذخیره ‌شده را صرف پرداخت بدهی‌های خود کنید. در اینجا به چند راه برای صرفه‌جویی در هزینه‌های ماهیانه اشاره ‌شده است:

  • زندگی با همخانه‌ها را تجربه کنید
  • به‌جای بیرون غذا خوردن برای خود شام و ناهار بپزید.
  • برای رفت‌ و آمد بین محل کار و خانه از وسایل حمل‌ و نقل عمومی یا دوچرخه استفاده کنید.
  • سود قبض خود را با استفاده کارآمدتر از انرژی کاهش دهید. به ‌عنوان مثال، اگر همه شب‌ها در طبقه بالا می‌خوابید، نیازی نیست که در طبقه پایین سیستم تهویه هوا باشد. در مواقعی که از وسایل برقی استفاده نمی‌کنید، آنها را خاموش نمایید.
  • برای صرفه‌جویی در پول خواربار تانجیره‌بندی زیادی در نظر بگیرید.

گام ششم: مشاهده گزینه‌های حرفه‌ای رهایی از بدهی

۱- با یک مشاور صحبت کنید. مشاور با شما کار خواهد کرد تا طرحی را برای حذف تمام قرض‌های خود تهیه کنید و با طلبکاران (اعتباردهندگان) برای کاهش نرخ بهره وام‌هایتان تماس بگیرید.

۲- یک توافق بدهی در نظر بگیرید. اگر بدهی شما کاملاً خارج از کنترل باشد، طلبکاران شما ممکن است متوجه شوند که دریافت میزانی بهتر از هیچی است. در این صورت، آن‌ها ممکن است تمایل داشته باشند که کم‌تر از آنچه که بدهکار هستید، از شما هزینه بپذیرند نه اینکه چیزی دریافت نکنند. در این صورت بدهی شما به ارگان‌هایی که توافق شما را می‌پذیرند، کاملاً حذف خواهد شد. برای این موضوع، شما به کمک مشاور بدهی نیاز خواهید داشت.

۳- برای ورشکستگی پرونده ایجاد کنید. یکی از گزینه‌های غیرجذاب برای خروج از بدهی‌، ایجاد پرونده جهت ورشکستگی است زیرا به‌شدت بر شهرت شما اثر می‌گذارد. بااین‌حال، شما از طلبکاران خود حمایت دریافت خواهید کرد و یک قاضی می‌تواند بدهی شما را به طور کامل از بین ببرد.

  • با یک وکیل ورشکست گی حرفه‌ای در مورد این گزینه مشورت کنید.
  • به خاطرداشته باشیدکه اگر این مسیر را طی کنیدبه مدت۷سال علامت سیاه بر روی گزارش اعتباری خودخواهید داشت.

 گام هفتم: برای همیشه از شر بدهی‌ها‌ رها شوید

برنامه‌ریزی، از بین بردن وسوسه‌ها و اخذ پایین‌ترین نرخ بهره، اولین گام برای از میان بردن بدهی‌ها است اما باید با مدیریت صحیح پول و کسب راه‌هایی جدید درآمد سامانی به زندگی خود ببخشید تا برای همیشه از شر بدهی خلاص شوید.

۱- بودجه‌بندی کنید. اگر در مورد خلاص شدن از بدهی جدی هستید، باید درآمد و هزینه‌های خود را پیگیری کنید تا بتوانید به خودتان نظم و ترتیب دهید و تنها برای هر ماه مشخص چیزهایی که ضروری است خرج کنید.

  • فهرستی از تمام منابع درآمد خود تهیه کنید. هر راهی که پول به دست می‌آورید، از شغلتان ، سرمایه‌گذاری‌ها، درآمد بهره و غیره را در نظر بگیرید. درآمدهای مختلف خود را ماه‌به‌ماه محاسبه کنید.
  • لیست دیگری از هزینه‌های ماهانه خود تهیه کنید. مطمئن شوید که شامل همه چیزهایی است که در هر ماه پرداخت می‌کنید از جمله آب و برق، خواربار، گاز، بیرون غذا خوردن، شهریه و غیره. این هزینه‌ها را از ماه بعد به‌خوبی محاسبه کنید.
  • هزینه‌های ماهانه خود را از درآمد ماهیانه‌تان کم کنید. اگر درآمد بیشتری نسبت به هزینه‌ها داشته باشید (و این باید نمونه باشد)، بقیه درآمد احتیاطی شما است و می‌تواند برای کاهش بدهی یا پس‌انداز مورد استفاده قرار گیرد.
  • هر ماه باید مطمئن شوید که در بودجه خود بمانید. اگر بیش از بودجه خود خرج کنید، پول کمتری برای کاهش بدهی یا پس‌انداز خواهید داشت.

۲- نظارت و تعدیل وضعیت را ادامه دهید

برنامه‌ریزی پایان ماجرا نیست. بازپرداخت بدهی خود را پیگیری کنید و اصلاحات لازم را در صورت نیاز انجام دهید. هرچه امتیاز اعتباری شما بیشتر شود و وضعیت حساب شما در بانک بهتر باشد، احتمال اینکه یک وام کم‌بهره به شما تعلق گیرد بیشتر است.

۳- پول بیشتری به دست آورید

راه‌های زیادی برای صرفه‌جویی و ذخیره پول وجود دارد؛ به‌جای کم کردن هزینه‌ها، پول بیشتری به‌دست آورید. خوب فکر کنید، پیدا کردن راهی برای اضافه کردن یک میلیون تومان به درآمد ماهیانه بسیار آسان‌تر از یافتن راهی برای صرفه‌جویی یک میلیون تومان در بودجه ماهیانه است. در پایین راه‌هایی برای کسب درآمد بیشتر گنجانده شده است:

  • با رئیس خود در مورد حقوق دریافتی و یا نرخ کمیسیون صحبت کنید. اگر از وضعیت خود راضی نیستید و یا به دنبال تغییر هستید، نترسید و سایر موقعیت‌های شغلی را زیر نظر بگیرید.
  • یک کار جانبی را آغاز کنید. این کار می‌تواند مربیگری دانش‌آموزان طی آخر هفته، رانندگی در اسنپ و یا شرکت در تحقیقات و نظرسنجی‌های آنلاین در ازای پول باشد. راه‌های بسیاری برای کسب درآمد خارج از ساعات اداری وجود دارد. حالا که برای پرداخت بدهی‌ها برنامه‌ریزی کرده‌اید، انگیزه لازم برای یافتن راه‌های تازه و خلاقانه برای کسب درآمد بیشتر را دارید.
  • یک کسب‌وکار اینترنتی راه‌اندازی کنید. سایت‌ها و وبلاگ‌های زیادی وجود دارد که از طریق گرفتن تبلیغات و فروش محصولات آنلاین کسب درآمد می‌کنند. بازارهای کار آنلاین بسیاری مثل پونیشا، پارسکدرز و سایت‌های دیگری وجود دارد که می‌توانید با کسب یک مهارت جدید، کار پیدا کنید و در زمان آزاد خود درآمد کسب نمایید.

۳- بردهای خود را جشن بگیرید

وقتی‌که پیشرفت خود در راه پرداخت بدهی را می‌بینید، جشن گرفتن پیروزی‌های کوچک را فراموش نکنید. شما باید همیشه به خاطر این سخت‌کوشی و انضباطی که برای خارج شدن از زیر بدهی‌ها از خود نشان داده‌اید، خودتان را تشویق کنید؛ البته نباید در جشن‌گرفتن زیاده‌روی کنید چراکه همین ممکن است باعث افزایش بدهی شود؛ سعی کنید با پاداش‌های کوچک خود را باانگیزه و متمرکز باقی نگه‌دارید.

۴- برای خود اهداف اقتصادی جدیدی تعیین کنید

درنهایت با برنامه‌ریزی و رعایت نکاتی که ذکر شد، می‌توانید از بدهی‌ها رها شوید. در آن لحظه حتماً این موفقیت بزرگ را جشن بگیرید و سعی کنید این کار خوب خود را در آنجا متوقف نکنید. حالا می‌توانید بر افزایش ثروت و دارایی‌های خود تمرکز کنید. مقاصد اقتصادی جدیدی برای خود تعیین کنید تا هدف تازه‌ای برای حرکت داشته باشید.

اکنون‌که فشار بدهی را حس نمی‌کنید، می‌توانید هر کاری که می‌خواهید انجام دهید. به مناطقی فکر کنید که دوست دارید به آنجاسفر کنید. به خریدن اولین خانه و پس‌انداز برای دوران بازنشستگی بیندیشید. درست مانند قبل، اطمینان حاصل کنید که اهداف شما مشخص، قابل‌سنجش و قابل‌دستیابی است.

نتیجه‌گیری

تبریک. شما اکنون می‌توانید با یک برنامه‌ریزی دقیق بدهی‌های خود را به‌سرعت بپردازید. با این امید که برای همیشه از شر بدهی خلاص شوید. به یاد داشته باشید که رهایی سریع ‌از بدهی همیشه آسان نیست. درست مثل هر هدف بزرگ، فداکاری، چالش‌ها و مشکلاتی وجود دارد که باید بر آنها غلبه کنید.

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

چطور نگرش مثبت به زندگی را بسازیم؟

به موسیقی خوب گوش فرا دهید

۱- به موسیقی خوب گوش فرا دهید

موسیقی یقیناً خلق و خوی فرد را بهبود می‌بخشد و گوش سپردن به موسیقی روح را آرام می‌کند. شروع صبح با یک موسیقی لطیف باعث می‌شود تا روز خوبی را آغاز کنیم و گوش دادن به موسیقی قبل از خواب، باعث می‌شود تا خواب آرامی در طول شب داشته باشیم.

۲- کمتر تلویزیون تماشا کنید

مطالعات نشان داده افرادی که کمتر تلویزیون تماشا می‌کنند، شادتر هستند. تماشای تلویزیون اغلب زمان زیادی را به خود اختصاص می‌دهد و معمولاً کیفیت برنامه‌های تلویزیون چندان مناسب نیست و صرف این زمان زیاد، کمکی به رشد فرد نمی‌کند. سعی کنید برنامه‌های خاصی که بسیار مورد علاقه شما هستند را انتخاب کنید و تنها در زمان پخش آن برنامه تلویزیون را روشن نمایید و باقی زمان خود را به کارهای مفید و مفرحی مانند وقت گذراندن با خانواده سپری کنید.

۳- هیچ کاری را به‌ صورت پراکنده انجام ندهید

هر بار که کاری انجام می‌دهیم، باید از خود بپرسیم که آیا در انتهای روز می‌توانم با خیال راحت بگویم برای انجام کار مفیدی زمان گذاشته‌ام؟ من دقیقاً به‌محض آن که دریابم سایتی بیش از حد زمانم را به خود اختصاص می‌دهد، آن را مسدود می‌کنم. این‌طور نیست که از این سایت‌ها لذت نبرم، مسئله این است که این سایت‌ها ارزش صرف وقت را ندارند. این زمان می‌تواند صرف یادگیری چیزی جدید یا تکمیل پروژه‌هایی شود که حائز اهمیت هستند. زمان فوق‌العاده ارزشمند است.

۴- مراقب منفی‌بافی باشید

جامعه‌ای که خود را هوشمند می‌داند گاهی گرایش‌هایی به سمت منفی‌بافی دارد، زیرا در برخی از مواقع عیب‌جویی از سایر افراد، همچون یک مکانیزم ارسال سیگنال صریح، حاکی از برتری هوش فرد نسبت به کسی است که مورد اصلاح قرار گرفته است. منفی‌بافی و عیب‌جویی یکی از مسائلی است که ممکن است تمام شب فکر انسان را به خود مشغول کند. هر گاه که فکرتان با افکار منفی مشغول شد، سعی کنید کاری مفید برای خود پیدا کرده و به آن کار بپردازید.

۵- زمانی برای خلوت با خود بیابید

ابتدا نوشته بودم: «زمان‌هایی را تنهای تنها بگذرانید» اما بعد آن را تغییر دادم، زیرا اگر این تنهایی مداوم باشد، ممکن است سبب بروز مشکلاتی شود. بودن با افراد دیگر طبیعتاً سبب خوشحالی و خرسندی انسان خواهد شد؛ اما من این نکته را وارد این فهرست نمی‌کنم، زیرا تقریباً همه‌ی افراد بخشی از زمان خود را صرف دیدار با دوستان خود می‌کنند. از سوی دیگر، اینکه زمانی را به خلوت کردن با خود اختصاص دهیم تقریباً یک تابو محسوب می‌شود. افراد معمولاً اختصاص زمان به خلوت و تنهایی را نشانه انزوا می‌دانند و چندان به آن اهمیت نمی‌دهند اما شما سعی کنید که زمانی را به تنهایی خود اختصاص داده و با خود خلوت نمایید و در این خلوت، خود را بهتر بشناسید. از زمان‌های تنهایی خود و این آرامش لذت ببرید.

۶- ورزش کنید

ورزش بهترین راه ممکن برای افزایش خوشحالی فرد در لحظه است. ورزش کردن سبب خرسندی فرد خواهد شد. دویدن را در برنامه‌ی خود بگنجانید. در ابتدای کار احساس انزجار نسبت به آن طبیعی است، اما لذتی که تا انتهای کار رفته رفته بیشتر می‌شود، به طرز خارق‌العاده‌ای ارزش تحمل ناامیدی گام‌های اول را خواهد داشت. نمی‌توان حدی برای نکات مثبت ورزش متصور شد. همچنین نکته فوق‌العاده‌ی دیگری در مورد ورزش، زمانی است که به‌تنهایی و برای خود صرف می‌کنید.

۷- یک طرح و نقشه داشته باشید

تعیین یک هدف و حرکت به‌سوی آن، کلید خوشبختی است. لزوماً صرف دستیابی به هدف سبب خوشحالی فرد نخواهد شد، بلکه این روند دستیابی به هدف است که لذت‌بخش است. به‌عنوان مثال، من به‌شخصه زمانی که صرف کار تدریس می‌کنم، این فرایند تدریس است که ذاتاً برای من لذت‌بخش است نه صرف کسب درآمد از این طریق!

۸- زمانی را به کارهایی که از انجام آن‌ها لذت می‌برید، اختصاص دهید

این جمله خیلی کلی است، اجازه دهید با یک مثال آن را شرح دهم.

یکی از چیزهایی که زندگی مرا تغییر داد یافتن انجمن‌هایی با تمرکز کلی بر روی فعالیت‌هایی بود که همیشه برای من لذت‌بخش بوده‌اند. برای مثال من کار ترجمه را همیشه دوست داشتم و مایل بودم که در این زمینه به فعالیت بپردازم اما با وجود تسلط بر زبان انگلیسی قادر به شروع این کار نبودم؛ اما چند سال پیش با گروه‌های آموزش فن ترجمه آشنا شدم و کارم در این زمینه را آغاز کردم و سال‌هاست که به این کار مشغول هستم. این کار به‌تدریج مرا به سمت اهداف بزرگ‌تری سوق داد و خشنودی و رضایت مرا در پی داشت.

۹- تعریف خود از شادی را تغییر دهید

یکی دیگر از دلایلی که برخی افراد نسبت به دیگران انسان شادتر هستند، آن است که تعریف آنها از شادی نسبت به بقیه‌ی افراد تعریفی به‌مراتب آرامش‌بخش‌تر است. این افراد به دنبال یک رضایت همیشگی و پایدار نیستند و فکر نمی‌کنم هرگز بتوان با این تفکر زندگی کرد. خوشحالی آنها تا حدی به ثبات و پایداری نزدیک است. اگر ذهنیت خود به شادی و خوشبختی را تغییر دهیم، انسان‌های شادتری خواهیم بود و در آرامش بیشتری زندگی خواهیم کرد. خوشبختی لزوماً به این معنی نیست که تمام شرایط زندگی دلخواه شخص فراهم باشد. ما می‌توانیم از تمام داشته‌های خود لذت ببریم و از مسیر تلاش برای دستیابی به زندگی دلخواه خود لذت برده و شادی و خوشبختی و آرامش را به خود هدیه دهیم.

۱۰- اتفاقاتی که احساس رضایت و خرسندی در پی ندارند را نادیده بگیرید

منطق می‌گوید: «اگر چیزی سبب بروز ناراحتی باشد، به‌ جای نادیده گرفتن آن می‌بایست دلیل آن را فهمیده و آن را رفع کنیم.» اگر می‌توانید این کار را انجام دهید بسیار خوب، عالی است! اما اگر نشد، بدانید که بالفرض اگر نمره آزمونی خوب نشد، هیچ دلیلی برای ناراحتی و اندوه وجود ندارد.

منطق دیگری می‌گوید: به احتمال زیاد دلیل این اندوه، تلاش زیاد مغز برای بهبود است. در حقیقت، این تلاش کلید اصلی افسردگی خواهد بود: جنبه‌های مثبت افسردگی.

مثالی می‌زنم که هر دو منطق را در بر خواهد گرفت. برای نمونه خاطرم هست یکی از دوستانم تعرف می‌کرد که «یک یا دو سال پیش که با شریکم در مذاکرات شرکت می‌کردیم، زمانی که شکست می‌خوردیم تا مدتی طولانی عمیقاً به این مسئله فکر می‌کردیم که کجای کار اشتباه کرده‌ایم. به این ترتیب به سرعت در امر مذاکره بهتر و بهتر شدم.». دوست من به دلایل بروز ناراحتی فکر می‌کرد و ریشه مشکل را پیدا می‌نمود و با این کار باعث رشد خود می‌شد.

فکر کردن به دلایل ناراحتی جنبه دیگری نیز دارد. برای مثال، ناراحتی و افسردگی و القای این تفکر که چقدر کندذهن بوده‌اید که موفق به کسب نمره‌ی خوب در امتحان ریاضی نشدید، تحت هیچ شرایط کمکی به پیشرفت در درس ریاضی نخواهد کرد. نگرانی را کنار گذاشته و به جای آن به تمرین ریاضی بپردازید.

۱۱- راهی برای اندازه‌گیری میزان پیشرفت خود یافته و سپس آن را اندازه‌گیری کنید

اگر بازی‌های ویدئویی اعتیادآور هستند، دلیلی وجود دارد. پر کردن نوار تجربه در بازی‌ها و ارتقای آن به سطح بعدی برای فرد فوق‌العاده رضایت‌بخش است. به عقیده‌ی من اگر بتوانیم این مفهوم را به دنیای واقعی عرضه کنیم، نتیجه واقعاً جالب خواهد بود. من در انتهای فهرست به این نکته اشاره کرده‌ام و دلیل آن این است که متأسفانه این مسئله‌ به‌ندرت در دنیای واقعی انجام‌ شده است.

من برای مدتی میزان دویدن و سرعت متوسط خود را تحت نظر گرفتم و برآورد کردم، مشاهده‌ی پیشرفتی که پس از یک هفته داشتم بسیار لذت‌بخش بود. همچنین در کنار دویدن به عنوان یک مسیر پیشرفت حس رضایتمندی، ورزش نیز می‌کردم؛ ترکیب این دو در کنار هم میزان خرسندی و رضایتم را چندین برابر کرد.

۱۲- آگاه باشید که شادی یک پاداش تکاملی است، نه یک حقیقت عینی!

شادی معمولاً چیزی نیست که در لحظه قابل مشاهده باشد. شادی نتیجه تمام کارهای درست و نگرش درست و مثبت به زندگیاست. شادی حاصل لذت بردن از مسیر موفقیت و پیشرفت است. سعی کنید از لحظات زندگی لذت ببرید. هر لحظه در گذر است و دیگر برگشتی نخواهد داشت. از معجزه زندگی لذت ببرید!

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

چطور یک جلسه مصاحبه‌ شغلی را موفق پشت سر بگذاریم؟

بخش اول: آماده شدن

مصاحبه‌ی شغلی

۱- قبل از مصاحبه در مورد شرکت تحقیق کنید. اگر فرد با اطلاعات قبلی راجع به شرکت و خط مشی کاری آن وارد جلسه مصاحبهشغلی شود، در نهایت تأثیر مثبتی به عنوان یک کاندید از خود به جای خواهد گذاشت. سعی کنید از اهداف شرکت و یا سازمانی که برای درخواست کار به آن مراجعه می‌کنید، مطلع شوید، سبک کاری آن را بفهمید و اطلاعاتی درباره‌ی نحوه‌ی موضع‌گیری شرکت در برابر سایر رقبا کسب کنید.

  • سعی کنید از واژگانی استفاده کنید که در صفحه‌ی وب‌سایت شرکت نمایش داده می‌شود. اگر فردی برای یک سمت خدماتی در یک رستوران «تولید به مصرف» درخواست می‌دهد، باید بداند که این عبارت به چه معناست. اگر برای کار سردبیری یک دفتر مجله‌ی دارویی درخواست می‌دهید، می‌بایست تحقیقات جامعی در زمینه داروها داشته باشید.
  • دانستن نام مصاحبه‌کننده و جزئیاتی درباره‌ی نقش این فرد در شرکت می‌تواند روند مصاحبه را کمی از حالت رسمی خارج کند؛ که اغلب به شکل‌گیری ذهنیت مثبتی در مصاحبه‌کننده می‌انجامد.

۲- سؤالات مشترکی که در همه‌ی مصاحبه‌ها مطرح می‌شود را پیش‌بینی کرده و پاسخ‌های خود را تمرین کنید. سخت‌ترین قسمت مصاحبه، نحوه‌ی پاسخ‌دهی به سوالاتی است که پرسیده می‌شود. مصاحبه‌کننده دوست دارد چه پاسخی بشنود؟ جست‌وجو و تلاش برای پیش‌بینی سؤالات احتمالی به فرد کمک می‌کند که پیش از ارائه‌ی پاسخ‌های خود کمی تمرین کند. سعی کنید جواب‌های صادقانه در عین حال تأثیرگذار ارائه دهید. نمونه‌هایی از سؤالات رایج در جلسات مصاحبه و پاسخ‌های احتمالی به شرح زیر است:

  • درباره این شرکت چقدر اطلاعات دارید؟
  • چرا فکر می‌کنید گزینه‌ی مناسبی برای این شرکت هستید؟
  • چه چیزی برای گروه به ارمغان می‌آورید؟
  • زمانی را توصیف کنید که موفق شده‌اید بر یک چالش کاری غلبه کنید.

۳- در ذهن خود فهرستی از نقاط ضعف و نقاط قوت مناسب آماده کنید. فکر می‌کنید بزرگ‌ترین چالش این کار برای شما چیست؟ بزرگ‌ترین نقاط قوت و ضعف شما چیست؟ این‌ها سؤالات رایجی است که در یک جلسه مصاحبه پرسیده می‌شوند و مطمئناً جلسه مصاحبه زمان مناسبی برای فکر کردن به آن‌ها و یافتن بهترین پاسخ‌های ممکن نخواهد بود. این پرسش‌ها تقریباً در تمام جلسات مصاحبه از فرد پرسیده خواهند شد.

  • گاهی پاسخ‌ خوب و آرمانی به این سؤالات به خودپرستی فرد تعبیر می‌شود. برای ارائه نقاط قوت، جواب «وقتی موضوع، مسئله‌ی کار و برنامه‌ریزی است بسیار منظم و سازمان‌یافته عمل می‌کنم، اما اگر میزم را دیده باشید چنین فکری نخواهید کرد.» این یک پاسخ خوب است. به همین ترتیب، برای نقاط ضعف «دوست دارم مسئولیت‌هایی را به عهده گیرم اما گاهی، وقتی که به کمک نیاز دارم، فراموش می‌کنم از کسی کمک بخواهم» نیز می‌تواند یک پاسخ صادقانه و مؤثر واقع شود.
  • اگر برای یک سمت رهبری درخواست می‌دهید، در طول جلسه‌ی مصاحبه تکیه بر توانایی‌های رهبری و اعتماد به نفس بسیار حائز اهمیت خواهد بود. یک نقطه‌ی قوت خوب می‌تواند این نکته باشد، «من در عرضه‌ی دیدگاه خود به افراد و تهییج آن‌ها به سمت هدف مشترک عملکرد مؤثری دارم» و جمله‌ی زیر به عنوان یک نقطه‌ضعف مناسب قابل بیان است «همواره باید به خود یادآوری کنم که سرعتم را کم کرده و در آن واحد تنها یک پروژه را پیش برانم. گاهی اوقات زیاده‌روی می‌کنم».
  • اگر برای یک موقعیت کاری سطح پایین درخواست می‌دهید، معمولاً مصاحبه‌کننده از شما نمی‌خواهد توانایی‌های رهبری خود را اثبات کنید. در چنین سطحی، این جمله می‌تواند یک نقطه قوت خوب باشد «من دستورات را به خوبی دنبال می‌کنم و همه چیز را به سرعت یاد می‌گیرم. اگر ندانم کاری را چطور انجام دهم اشتیاق شدیدی به یادگیری و پیشرفت در آن حیطه دارم، بنابراین لازم نیست چیزی را دو بار بپرسم.» و یک نقطه ‌ضعف مناسب می‌تواند چنین باشد «شاید همواره بهترین ایده‌پرداز ممکن نباشم؛ اما کمک به اجرای ایده‌های دیگران برایم خوشایند است».

۴- چند پرسش مناسب در ذهن خود آماده کنید. فرد مصاحبه‌کننده معمولاً در اواسط مصاحبه یا پس از اتمام آن از شما می‌خواهد که سؤالات خود را بپرسید. این سؤالات به قدری مهم بوده که ممکن است بسیاری از افرادی که برای اولین بار جلسه‌ مصاحبه را تجربه می‌کنند را از دور خارج کند. سؤال‌های فرد نشان می‌دهد که او چقدر درگیر جریان گفت‌وگو شده است، پس اگر قادر نیستید در لحظه سؤالی طرح کنید از قبل فهرستی از پرسش‌های ممکن را آماده کرده تا در صورت نیاز مطرح کنید. در لیست زیر چند پرسش خوب را مشاهده می‌کنید.

  • چقدر کار کردن در اینجا را دوست دارید؟
  • نیازمندی‌های یک فرد برای موفقیت در این شرکت به چه ترتیب خواهد بود؟
  • بنده با چه کسی بیشتر از بقیه کار خواهم کرد؟
  • عملیات روزانه‌ی شرکت از چه قرار است؟
  • آیا در این شرکت امکان رشد و ترقی وجود دارد؟
  • مزایای حقوقی این کار به چه صورت است؟

۵- از کلیشه‌ها دوری کنید. جلسه‌ی مصاحبه فرصتی است که کارفرما بتواند خود واقعی فرد را بشناسد، نه یک نسخه‌ی توخالی و کلیشه‌ای از فرد که سعی می‌کند تا حد امکان با پاسخ «بله، می‌توانم» موقعیت کاری را به هر قیمتی برنده شود. هدف از مصاحبه چاپلوسی، خودنمایی یا صرف ارائه‌ی پاسخ‌هایی که مصاحبه‌کننده دوست دارد بشنود، نیست؛ بلکه هدف ارائه‌ی پاسخ‌های صریح و صادقانه بدون کوچک‌ترین توهینی به هوشمندی فرد مصاحبه‌کننده است. از بیان جملات تکراری جلسات مصاحبه بپرهیزید، جملاتی چون «تنها ضعف من این است که کمال‌گرا هستم» یا «این شرکت نیاز دارد کسی مانند من آن را بچرخاند».

۶- تمام اسناد و مدارک ضروری را از قبل آماده کنید. بسته به روند مصاحبه، ارائه‌ی یک کپی اضافه از رزومه کاری، تائید نامه، نمونه کار و در صورت امکان یک معرفی‌نامه می‌تواند مفید واقع شود. تمام مدارک را بررسی کنید که خطای املایی و دستوری نداشته باشند. اگر زمان کافی در اختیار دارید، مدارک را به شخص دیگری بسپارید تا هرگونه اشتباه موجود که نسبت به آن غافل بوده‌اید را بررسی کند.

  • آشنایی کامل با مفاد رزومه کاری، رزومه تحصیلی و سایر درخواست‌نامه‌هایی که ارائه می‌شود، بسیار حائز اهمیت است. اگر یادآوری محتویات رزومه برای فرد سخت باشد، این مسئله مشکوک به نظر خواهد رسید؛ بنابراین بهتر است اطمینان حاصل کنید که تمامی نام‌ها، تاریخ‌ها و مسئولیت‌های تشریح شده، کاملاً واضح است.

۷- لباس مناسب به تن کنید. لباسی انتخاب کنید که باعث شود حرفه‌ای به نظر رسیده و احساس اعتماد به نفس کنید، لباسی که با نوع کار درخواستی به خوبی مطابقت داشته باشد.

  • در اغلب موارد، لباس‌های تیره انتخاب مناسبی برای یک جلسه مصاحبه هستند، مگر اینکه شرایط شغل درخواستی، لباسی ساده و راحت ایجاب کند که در چنین موقعیتی شلوار و یک پیراهن رنگی تمیز گزینه‌ی مناسبی خواهد بود.

بخش دوم: موفقیت در مصاحبه

۱- رأس ساعت در محل ملاقات حاضر شوید. هیچ اتفاقی بدتر از تأخیر در یک جلسه مصاحبه نیست. رأس ساعت، آماده‌ی مصاحبه، در محل حضور یابید. اگر با محل برقراری جلسه آشنایی ندارید، یک روز قبل به آن محل رفته تا مطمئن شوید روز مصاحبه راه خود را گم نخواهید کرد. سعی کنید ۱۰ الی ۱۵ دقیقه زودتر از موعد مقرر به محل برسید تا تأخیرهای ناشی از عوامل احتمالی مانند ترافیک و … را در نظر گرفته باشید.

  • در هر حال به خاطر داشته باشید، گرچه حضور در رأس ساعت مقرر بسیار حائز اهمیت است، اما اگر این زود رسیدن از حدی بگذرد تأثیر خوبی در ذهنیت کارفرما نخواهد داشت. اگر به شما گفته‌اند که در یک زمان خاص در آنجا حضور داشته باشید، بدان معنی است که دقیقاً در همان زمان می‌خواهند شما را ببینند، نه ۳۰ دقیقه قبل از آن. اگر می‌خواهید تأثیر خوبی از خود به جای بگذارید، دستورالعمل‌ها را دقیق دنبال کنید.
  • در زمان انتظار، خود را به کاری مشغول کنید. یادداشت بردارید یا شرح شغل و اطلاعات شرکت را مجدداً بررسی کنید. اسناد و مدارک را در دست چپ خود نگاه دارید تا به محض آن که فرد مصاحبه‌کننده برای خوش‌آمد‌گویی بیرون آمد، برای ایستادن و دست دادن با او آماده باشید.

۲- خودتان باشید. افراد در طول جلسات مصاحبه مضطرب شده و تمایل دارند بهترین حالت خود را ارائه دهد. بدون شک شرایط وحشتناکی خواهد بود؛ اما به خاطر داشته باشید که لازم نیست صرف به دست آوردن آن شغل، لباس به تن کرده و نقش بازی کنید. فقط باید خودتان باشید. تمرکز خود را بر حفظ آرامش و گوش دادن درست به مکالمه‌ای که آغاز می‌شود، متوجه کنید. خودتان باشید.

  • مصاحبه‌کننده احتمالاً انتظار اضطراب فرد را خواهد داشت، پس نگران عنوان کردن این مسئله نباشید. گاهی بیان احساس اضطراب آن را رفع کرده و همچنین موجب می‌شود مکالمه‌ی صمیمانه‌تری با فرد مصاحبه‌کننده داشته باشید که خود سبب حفظ ثبات فرد می‌شود. پس از مکالمات کوچک نهراسید.

۳- با اشتیاق به صحبت‌ها گوش کرده و توجه کنید. یکی از بدترین اتفاقاتی که در طول یک جلسه مصاحبه ممکن است رخ دهد، آن است که فرد از مصاحبه‌کننده بخواهد سؤال خود را مجدداً تکرار کند، زیرا حواس وی جای دیگری بوده و به صحبت‌های او توجه نداشته است. به ذهن اجازه ندهید با فکر کردن به چیز‌های دیگر در طول مصاحبه صلاحیت شما را زیر سؤال برد. اکثر مصاحبه‌ها بیش از ۱۵ دقیقه طول نخواهند کشید، قطعاً مصاحبه‌ای نداریم که تا یک ساعت و بیشتر به طول انجامد. بر روند مکالمه‌‌ تمرکز کرده و فعالانه پاسخ دهید.

۴- درست نشسته و پشت خود را صاف نگه دارید. کمی به سمت جلو خم شده و با تنظیم زبان بدن به حالتی گشاده و علاقه‌مند به جریان گفت‌وگو، با اشتیاق به مکالمه گوش فرا دهید. زمانی که خود صحبت می‌کنید و زمانی که فرد مصاحبه‌کننده صحبت می‌کند، در هر دو حال به چشمان او نگاه کنید.

  • یک ترفند خوب برای جلسات مصاحبه خیره شدن به مرز بین دو چشم مصاحبه‌گر است. او به این ترتیب ابداً متوجه نمی‌شود که به چشمانش نگاه نمی‌کنید و همچنین به فرد کمک می‌کند کمی آرامش خود را حفظ کند. این کار را با دوست خود امتحان کنید، نتیجه‌ شما را شگفت‌زده خواهد کرد.

۵- پیش از صحبت، فکر کنید. یکی دیگر از اشتباهات رایج در طول مصاحبه، حرف زدن بیش از حد و سریع است. اصلاً نیاز نیست که فرد تمام سکوت‌‌های ناخوشایند موجود را با حرف زدن‌های بی‌وقفه بشکند؛ به خصوص اگر معمولاً حین صحبت دست‌پاچه می‌شوید، ابداً نیاز به پر کردن این سکوت با حرف‌های طولانی نیست. تکیه داده و گوش کنید. بیش از حد از خود نگویید.

  • وقتی سؤالی از شما می‌پرسند، نیاز نیست فوراً پاسخ دهید. در حقیقت پاسخ فوری این حس را به فرد القاء می‌کند که گویی به قدر کافی به سؤال پیچیده‌ی او فکر نکرده‌اید. آرام‌تر پاسخ داده و بیشتر فکر کنید. مکثی کرده و بگویید «این سؤال خوبی است، اجازه دهید فکر کنم تا جواب خوبی برای آن بیابم.»

۶- نشان دهید که آماده‌ی انجام هر کاری برای آن شغل هستید. پاسخ کلیدی که فرد را به مراحل بعدی سوق می‌دهد، «بله» است. آیا حاضر به شب‌کاری و کار در تعطیلات آخر هفته هستید؟ «بله». اگر چندین مراجعه‌کننده داشته باشید کماکان احساس راحتی می‌کنید؟ «بله». آیا تجربه کار پرفشار داشته‌اید؟ «بله». اکثر مشاغل برای افراد مبتدی آموزش‌هایی در زمینه‌ی مهارت‌هایی که برای انجام عملیات روزمره ضروری هستند، فراهم می‌کند تا پس از دریافت شغل هر چیزی که با آن آشنایی ندارند را یاد بگیرند. به سرعت خود را نبازید. پس از دریافت کار خرسند باشید تا کم کم با جزئیات کار آشنا شوید.

  • درباره چیزی دروغ نگویید. اینکه برای آن موقعیت کاری حاضر به انجام هرکاری باشید، به این معنی نیست که در رابطه با تجربه‌هایی که تاکنون داشته‌اید، بزرگنمایی کرده و یا در ارتباط با موضوعات جزئی دروغ‌هایی بگویید که روز اول کار سبب اخراجتان گردد. اگر تاکنون در طول زندگی خود حتی یک وعده غذا نپخته‌اید، نباید به مدیر آشپزخانه بگویید که یک آشپز فوق‌العاده هستید.

۷- در طول مصاحبه، شخصیت واقعی خود را عرضه کنید. به طور کلی، هدف از مصاحبه تنها شناخت خود شما به عنوان یک فرد است. آن‌ها رزومه، تجربیات و ضروریات لازم را روی کاغذ دارند. آنچه درباره آن اطلاعی ندارند، شما هستید.

  • یک جلسه‌ی مصاحبه برای بازجویی یا بحث نیست؛ بلکه برای مکالمه است. در این مکالمه مشارکت کنید. هنگامی که مصاحبه‌کننده صحبت می‌کند، به حرف‌های او عمیقاً توجه کنید، گوش فرا داده و صادقانه جواب دهید. برخی از افراد هنگامی که می‌بینند مصاحبه‌کننده جلسه را با مجموعه‌ای از سؤال‌های سبک پرسشنامه آغاز نمی‌کند، از دور جلسه خارج می‌شوند.

۸- یادداشت بردارید. همیشه یک قلم و کاغذ در کیف یا سامسونت خود داشته باشید تا در صورت لزوم سریعاً از هر چیز که می‌خواهید، نکته بردارید. همچنین بهتر است یک نسخه‌ی اضافه از اسناد و سوابق خود را به همراه داشته باشید تا در صورت نیاز، به آن‌ها رجوع کنید.

  • نکته‌برداری فرد را منظم و مشتاق به مکالمه جلوه می‌دهد. همچنین به وی کمک می‌کند جزئیات و اسامی مهم که یادآوری آن‌ها در طول مصاحبه یا زمان تماس برای آگاهی از نتیجه مصاحبه مفید است را به خاطر آورد. مراقب باشید که تنها در صورت لزوم نکات مختصری را یادداشت کنید، نوشتن نکات طولانی حواس فرد را از جریان مکالمه پرت می‌کند.

۹- پیگیر باشید. پیشنهاد می‌شود مدت کوتاهی پس از مصاحبه با آن فرد در تماس باشید تا نامتان در خاطر او حفظ شود. اگر به صراحت جواب منفی نگرفته‌اید، برای پیگیری نتیجه‌ی مصاحبه تماس بگیرید. تماس‌های تلفنی معمولاً بی‌پاسخ می‌مانند اما استفاده از ایمیل‌ها و سایر روش‌های ارتباطی ایده خوبی است. از آنجا که بسیاری از شرکت‌ها مراجع زیادی برای پاسخ‌دهی دارند، اطمینان حاصل کنید مرجعی که تماس شما را دریافت می‌کند، آماده‌‌ی گرفتن پیام و تحویل آن به کارفرما است.

  • با یادداشت‌هایی که در طول مصاحبه برداشته‌اید، خلاصه‌ای از جزئیات مهم آن مصاحبه تهیه کرده تا آن جلسه را بار دیگر در ذهن خود زنده کنید. فراموش نکنید که از مصاحبه‌کننده برای فرصتی که در اختیار شما قرار داده تشکر کنید و حتماً ذکر شود که منتظر خبری از جانب شرکت خواهید ماند.

بخش سوم: پرهیز از اشتباهات رایج

۱- با بطری آب به محل مصاحبه نروید. بسیاری از افراد به هر دلیل فکر می‌کنند که بردن یک بطری آب به جلسه‌ی مصاحبه کاری ایده‌ی فوق‌العاده‌ای است. این کار در نظر فرد مصاحبه‌کننده، در بهترین حالت حرکتی غیررسمی و در بدترین حالت بی‌احترامی قلمداد می‌شود. حتی اگر زمان مصاحبه صبح زود بوده یا پیش از شروع آن می‌بایست مدت زیادی منتظر بمانید، کماکان بردن یک بطری آب با خود به محل ملاقات ایده‌ی خوبی نیست.

۲- تلفن همراه خود را خاموش کرده و آن را کنار بگذارید. می‌دانید بزرگ‌ترین اشتباه ممکن در عصر ارتباطات چیست؟ یقیناً استفاده از تلفن همراه در طول جلسه‌ی مصاحبه کاری بزرگ‌ترین اشتباه ممکن خواهد بود! تحت هیچ شرایطی در طول جلسه تلفن همراه خود را در دست نگرفته و به آن نگاه نکنید. تا جایی که به فرد مصاحبه‌کننده مربوط می‌شود، شما می‌بایست همچون انسان غارنشینی بوده که تاکنون نام هیچ‌کدام از برنامه‌های موبایل را نشنیده باشد. در طول مسیر تلفن را خاموش کرده و آن را در اتومبیل خود بگذارید. هیچ‌گاه، تحت هیچ شرایطی اجازه ندهید فرد مصاحبه‌کننده تصور کند که برای شخص شما ارسال یک پیام متنی اولویت بیشتری نسبت به این شغل دارد.

۳- در ارتباط با حقوق کار صحبت نکنید. جلسه‌ی مصاحبه زمان پرسیدن مزایای کار، امکان افزایش حقوق و یا حتی جای مناسبی برای طرح مسئله‌ی مالی نیست. زمانی که درخواستی برای یک شغل مطرح می‌کنید باید نقطه‌ی تمرکز خود را روی مهارت‌ها و صلاحیت‌های خود قرار دهید.

  • گاهی اوقات از فرد می‌خواهند که حقوق پیشنهادی خود را برای آن کار ارائه دهد. بهترین پاسخ ممکن برای این سؤال آن است که حتی مایل هستید با حقوقی پایین‌تر از متوسط حقوق آن موقعیت کاری، خدمت کنید. صریحاً عنوان کنید که نکته‌ی مهم برای شما خود شغل بوده و با حقوق قانونی آن مشکلی نخواهید داشت.

۴- به جلسه‌ی مصاحبه همانند یک گفت‌وگو بنگرید، نه یک جلسه‌ی بازجویی. در جلسه‌ی مصاحبه هرگز حالت دفاعی نداشته باشید، حتی اگر احساس می‌کنید پاسخ‌های درخوری به فرد مصاحبه‌کننده نمی‌دهید. قرار است یک جلسه‌ی مکالمه داشته باشید، بنابراین سعی کنید خوبی‌های افراد را در ذهن مجسم کنید. هیچ‌کس به‌عمد با شما دشمنی و مخالفت ندارد. این موقعیت را به عنوان فرصتی برای اثبات خود در نظر گرفته و به جای حالت تدافعی، توضیحات خوب و مناسبی ارائه کنید.

۵- از رئیس قبلی خود بدگویی نکنید. به طور کلی از هرگونه نظردهی در مورد همکاران قبلی، سرپرستان و یا دیگر سمت‌های کاری شغل قبلی خود اجتناب کنید. حتی اگر برای یک شغل رقابتی درخواست می‌دهید، خود را چون فردی عالی‌رتبه و یا کسی که همکاری با وی دشوار است، نشان ندهید. در چنین موقعیتی گله و شکایت از شغل قبل کار درستی نیست.

  • اگر از شما خواسته شد که دلیل ترک شغل فعلی خود را عنوان کنید، به یک نکته‌ی مثبت اشاره کنید. بگویید «من به دنبال چیزی فراتر از محیط کار کنونی‌ام هستم و دوست دارم شروعی دوباره داشته باشم. به نظر من اینجا یک مکان عالی برای این آغاز دوباره است.».

۶- پیش از مصاحبه از کشیدن سیگار پرهیز کنید. حتی اگر گاهی به شکل تفننی سیگار می‌کشید، قبل از مصاحبه شغلی از کشیدن آن اجتناب کنید. طبق مطالعات اخیر، حدود ۹۰ درصد از کارفرمایان افراد غیر سیگاری را به شرط صلاحیت برابر، به افراد سیگاری ترجیح می‌دهند. درست یا غلط، کشیدن سیگار سبب اضطراب و دست‌پاچگی فرد در طول مصاحبه خواهد شد.

۷– از نشان دادن شخصیت واقعی خود نهراسید. ریچارد برانسون، رئیس میلیاردر ادعا می‌کند که اکثر کارمندان خود را صرف‌نظر از میزان تجارب و تعدد مهارت‌ها، بر اساس شخصیت آن‌ها استخدام می‌کند. هر شغلی متفاوت بوده و با گذر زمان می‌توان جنبه‌های اصلی آن را فرا گرفت. انسان‌ها همواره می‌بایست در عوض تلاش برای عرضه‌ی نسخه‌ی غیرواقعی خود، شخصیت واقعی خود را نشان داده و به آن مجال درخشش دهند.

 

منبع: چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

چطور به‌سرعت یک زبان جدید بیاموزیم؟

می‌‌خواهید بدانید چطور؟ با گام اول شروع کنید!

روش اول: غرق شدن در زبان جدید

 

۱- با یک فرد بومی که به زبان مورد نظر شما صحبت می‌کند، در ارتباط باشید. بدون شک بهترین راه موجود برای یادگیری یک زبان جدید، صحبت کردن به آن زبان است. اغلب افراد به‌جای آن‌که بیرون بروند و چیزهایی که یاد گرفته‌اند را تمرین کنند، وقت زیادی را صرف یادگیری گرامر و حفظ فهرست‌های بلندبالای لغات می‌کنند. صحبت کردن با یک فرد بومی واقعی و زنده نسبت به خیره شدن به کتاب‌ها و صفحه‌‌ی کامپیوتر، به‌مراتب انگیزه‌ی بیشتری را در انسان زنده می‌‌کند.

  • سعی کنید دوست یا همکاری پیدا کنید که به زبان مورد مطالعه شما صحبت کرده و مشتاق است با شما بنشیند و به تمرین زبان بپردازد. یا اینکه می‌توان با پخش آگهی آنلاین در تالارهای گفتمان (فروم‌های سایت‌ها) و یا روزنامه‌ها، فردی را که بتواند زبان موردنظر را تدریس کند و یا برای جلسه‌ی تبادل زبان به شما ملحق شود را پیدا کرد.
  • اگر در اطراف خود کسی را نمی‌یابید که به آن زبان صحبت کند، سعی کنید از طریق اسکایپ شخصی را پیدا کرده و با او در ارتباط باشید. ساکنان کشورهای مختلف اغلب حاضرند در ازای نیم ساعت صحبت به زبان انگلیسی، نیم ساعت به زبان خود با شما صحبت کنند. یک گزینه‌ی دیگر استفاده از برنامه Hellotalk است.

 

۲- هر روز زبان را مطالعه کنید. اغلب افراد ادعا می‌کنند که به مدت ۵ سال یک زبان را مطالعه کردند درحالی‌که هنوز هم به آن مسلط نیستند. وقتی می‌‌گویند «۵ سال» احتمالاً منظور این است که در طول این ۵ سال، هفته‌ای چند ساعت برای مطالعه‌ی آن زبان وقت گذاشته‌اند. بگذارید یک‌ مسئله را روشن کنیم! اگر قصد دارید در مدت کوتاهی یک زبان جدید یاد بگیرید و تمایل دارید که این امر طی چند هفته تا چند ماه تحقق یابد، در نظر بگیرید که باید روزانه چندین ساعت را صرف مطالعه زبان جدید کنید!

  • یادگیری زبان مبتنی بر تکرار است، به این معنی که باید اطلاعات را آن‌قدر در ذهن و مغز خود فرو کنید تا کاملاً به آن مسلط شده و بتوانید به‌راحتی آن را به یاد بیاورید. اگر فواصل زمانی بین مطالعات زیاد باشد، بیشتر مستعد فراموش کردن خواهید بود و ناچار هستید زمان مجددی صرف کرده و اطلاعاتی که از قبل یاد گرفته‌اید را مرور کنید.
  • با مطالعه هر روزه می‌توان میزان این زمان‌های تلف‌ شده را کم کرد. هنگامی‌که مسئله، مسئله یادگیری زبان است، حقیقتاً هیچ میانبر معجزه‌آسایی وجود ندارد، اینجا کارآمدترین ابزار، «تعهد» است.

 

۳- همیشه همراه خود یک فرهنگ لغت داشته باشید. همراه داشتن یک فرهنگ لغت وقت و زمان زیادی ذخیره خواهد کرد، در اسرع وقت یک جلد از آن تهیه کنید.

 

  • این فرهنگ لغت می‌‌تواند واقعی و به شکل کتاب بوده، یا یک برنامه فرهنگ لغت که بر روی تلفن همراه نصب شده است؛ فرقی نمی‌کند، تنها نکته حائز اهمیت این است که دسترسی به آن در زمان نیاز راحت و سریع باشد.
  • از مزایای همراه داشتن فرهنگ لغت این است که همواره در هرکجا تنها با یک نگاه سریع معنای کلمه مورد نظر را خواهید یافت. این مزیت به‌طور ویژه زمانی حائز اهمیت است که در حال مکالمه با یک فرد بومی هستید و نمی‌خواهید جریان مکالمه را تنها به این دلیل که کلمه‌‌ی خاصی خاطرتان نیست، قطع کنید. علاوه بر این، دیدن یک واژه و به‌کارگیری آن واژه در جمله در همان لحظه کمک می‌کند تا واژه‌ی موردنظر را در حافظه‌ی خود ذخیره کنید.
  • در طول روز در موقعیت‌های مختلف مثل زمان انتظار در صف خرید فروشگاه، زمان استراحت و صرف قهوه در محیط کار، در تمامی این زمان‌ها نگاهی به فرهنگ لغت خود بیندازید. به‌این‌ترتیب ۲۰ الی ۳۰ لغت اضافه در روز می‌توان یاد گرفت.

 

۴- به زبان انتخابی فیلم ببینید، به آن گوش دهید، بخوانید و بنویسید. غرق شدن در زبان جدید به این معناست که تمامی فعالیت‌هایی که به‌طور معمول، به زبان مادری خود انجام می‌دهید، چه خواندن، چه نوشتن و گوش دادن، همه را با زبان جدید امتحان کنید.

 

  • احتمالاً ساده‌ترین کاری که می‌توان انجام داد، تماشای برنامه‌های تلویزیونی و فیلم به زبان مورد مطالعه است. سعی کنید از زیرنویس‌ها اجتناب کنید، چراکه پس از مدتی به آن متکی خواهید شد. برای آسان‌تر شدن کار، فیلم‌هایی را انتخاب کنید که از قبل با آن‌ها آشنایی دارید؛ مانند برنامه‌ی کودک یا نسخه‌ی دوبله‌ شده‌ی فیلم‌های زبان مادری خود. آشنا بودن با محتوای فیلم در فهم معنای لغات و عبارات کمک بسیار بزرگی است.
  • باید سعی کنید به زبان جدید بخوانید و بنویسید. روزنامه یا مجله‌ای گرفته و سعی کنید روزی یک بخش آن را مطالعه کنید و برای هر لغتی که نمی‌شناسید به فرهنگ لغت مراجعه کنید. همچنین تلاش کنید چند مطلب ساده مانند کارت‌پستال یا لیست خرید به زبان جدید بنویسید.
  • پادکست‌‌ دانلود کرده یا رادیوی خود را روی کانالی که به زبان مورد مطالعه است، تنظیم کنید. این کار یک راه عالی برای غرق شدن در زبان در هنگام حرکت است. این امر نه‌تنها در تقویت درک شنیداری کمک می‌کند، بلکه سبب می‌شود صدای تلفظ صحیح کلمات و عبارات را بشنوید.
  • زبان تمام دستگاه‌های الکترونیکی خود را، به زبان جدید تغییر دهید تا کلماتی را که به زبان خود می‌دانید اما با معنای آن‌ها در زبان جدید آشنا نیستید، بیاموزید.
  • به آهنگ‌های موجود به زبان جدید گوش دهید، متن آن‌‌ را یاد بگیرید و معنای آن را بررسی کنید. به‌این‌ترتیب، بار دیگر که به آن گوش می‌دهید، می‌توانید به‌طور دقیق بگویید که خواننده آن لحظه چه می‌گوید.

 

۵- به کشوری سفر کنید که به زبان انتخابی شما صحبت می کنند. بدیهی است اگر به کشوری که زبان مورد مطالعه‌‌ی شما در آن به‌طور بومی صحبت می‌شود، سفر کرده و مدتی در آن محل اقامت کنید، این سفر کمک شایانی در تقویت مهارت‌های یادگیری خواهد کرد.

 

  • خود را مجبور به برقراری ارتباط با افراد محلی کنید؛ چه با پرسیدن آدرس، یاری گرفتن در تکمیل تراکنشی در فروشگاه، یا حتی فقط سلام کردن، به این صورت درک بهتری از این زبان و افرادی که به این زبان صحبت می‌کنند، خواهید داشت.
  • اگر مهارت شما در گفتمان به زبان جدید در حد پایه و مبتدی است، اشکالی ندارد، خود را به صحبت مجبور کنید، به‌زودی متوجه پیشرفت عظیمی در لغات، گرامر و تلفظ خود خواهید شد.

 

روش دوم: تمرکز بر روی نکات مهم

 

۱- قبل از یادگیری الفبا، چند اصطلاح احوالپرسی آن زبان را یاد بگیرید. به‌این‌ترتیب زمانی که الفبای آن زبان را می‌آموزید، از قبل چندین واژه پایه در ذهن دارید. برای مثال: سلام، حال شما چطور است؟ خوبم، اسم شما چیست؟ اسم من … است و الی‌آخر.

 

 

۲- در صورت لزوم، الفبای زبان مورد مطالعه را یاد بگیرید. این کار یادگیری زبان را به‌مراتب آسان‌تر می‌کند و توانایی خواندن و تلفظ کلمات را کسب می‌کنید که در روند حفظ کردن آن‌ها بسیار مؤثر است. علاوه بر این، بلند خواندن کلمات نسبت به صرف نگاه کردن به آن‌‌ها به‌مراتب تأثیرات بهتری بر یادگیری خواهد داشت.

 

۳- لغات را بیاموزید. تسلط بر واژگان پایه و اصلی قطعاً یکی از مهم‌ترین نکات در طول یادگیری یک زبان جدید است. حتی اگر توان درک یک جمله به‌طور کامل را ندارید، مهارت استخراج کلمات کلیدی در درک مفهوم کلی گفتار و متن کمک شایانی خواهد کرد.

 

  • بر یادگیری ۱۰۰ واژه‌‌ی رایج تمرکز کنید. انتخاب ۱۰۰ مورد از رایج‌ترین واژگان موجود در یک زبان خاص و یادگیری آن‌‌ها شروع هوشمندانه‌ای است. سپس می‌توان این عدد را افزایش داد و به ۱۰۰۰ رساند. برآورد شده که یادگیری ۱۰۰۰ مورد از رایج‌ترین واژگان یک زبان امکان درک ۷۰٪ از هر متن را به ما خواهد داد.
  • تمرکز خود را روی یادگیری لغاتی که بیشتر با آن‌‌ها سروکار دارید، بگذارید. اگر به دلایل کاری قصد یادگیری زبان جدید دارد، سعی کنید واژگانی در زمینه‌‌ی کسب‌وکار خود بیاموزید و زمان زیادی صرف یادگیری نام‌‌ گونه‌های مختلف ماهی نکنید (که البته اگر برای غواصی سفر می‌کنید، احتمالاً باید آن‌‌ها را یاد بگیرید!)
  • همچنین باید سعی کنید کلمات و واژگانی که به هر شکلی به شما مربوط می‌شوند را یاد بگیرید تا هنگام صحبت در‌‌باره زندگی و پیشینه‌‌ی خود با افرادی که ملاقات می‌کنید با مشکلی مواجه نشوید.

 

۴- شمارش به زبان جدید را بیاموزید. با یادگیری شمارش اعداد یک تا ده شروع کنید؛ چراکه معمولاً ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین چیز برای آموختن در شروع کار است. هر روز ۱۰ شماره جدید یاد بگیرید، این کار را آن‌قدر ادامه دهید تا جایی که از تعداد عددهایی که می‌توانید بشمارید احساس رضایت کنید. آماده چالش هستید؟! سعی کنید ۱۰۰ عدد را در یک روز به خاطر بسپارید.

 

۵- بیش‌ازحد نگران گرامر (دستور زبان) نباشید. دلیل اصلی آن‌که اکثر مردم بخش قابل‌توجهی از زبانی که در مدرسه و طی سال‌ها یاد گرفته‌اند را فراموش می‌کنند، آن است که مدارس در برنامه‌های درسی، زمان قابل‌توجهی را صرف آموختن دستور زبان و زمان بسیار کمی را صرف صحبت به آن زبان می کنند. این یک عقب‌‌گرد بزرگ است! اگر قصد دارید در مدت‌زمان کوتاه یک زبان جدید بیاموزید، در ابتدا باید بیاموزید چطور به آن زبان صحبت کنید. ویژگی‌های دستور زبان در درجه دوم اهمیت قرار دارند.

 

  • گرامر یقیناً از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است! لازم است یاد بگیرید که چطور افعال پایه‌ی روزمره را صرف کنید و همچنین بدانید چطور یک واژه را در یک جمله به‌درستی به کار ببرید.
  • اما نکته مهم این است که نباید ساعت‌ها صرف یادگیری جداول افعال کنید و یا نگران شرایط خاصی باشید که حتماً می‌بایست از یک حرف اضافه‌‌ی خاص استفاده کنید. بدون شک این نکات را در مسیر یادگیری خواهید آموخت.

 

۶- روی نحوه‌ی تلفظ خود کار کنید. تلفظ نقطه دیگری است که می‌بایست روی آن انرژی زیادی صرف شود. هیچ نکته مثبتی در حفظ صدها واژه و عبارت به گونه‌ی غیرقابل فهم وجود ندارد؛ بنابراین زمانی که واژه‌ی جدیدی می‌آموزید، هم‌زمان یادگیری تلفظ درست آن نیز حائز اهمیت است.

 

  • یادگیری تلفظ از روی کتاب عمل دشواری است، اما چت با افراد بومی یا استفاده از نرم‌افزارها و برنامه‌های کاربردی تعاملی در این مرحله می‌تواند مفید باشد. برای این‌که بتوانید یک واژه را با تلفظ صحیح یاد بگیرید، باید آن را با صدای بلند به زبان بیاورید.
  • اگر با فردی حقیقی تمرین می‌کنید، مطمئن شوید زمانی که یک واژه را اشتباه تلفظ می‌کنید، آن شخص ابائی از اصلاح شما ندارد. چراکه در غیر این صورت شاید هیچ‌وقت به آن زبان مسلط نشوید. به خاطر داشته باشید نحوه‌‌ی تلفظ می‌تواند وجه تمایز «خوب صحبت کردن» و «روان صحبت کردن» باشد.

 

۷- از اشتباه کردن نهراسید. هنگام آموختن زبان جدید نباید از اشتباه کردن بترسید، چراکه در این صورت پیشرفت چندانی نخواهید داشت.

 

  • به ‌ناچار در چندین موقعیت شرم‌آور قرار خواهید گرفت، اما خوب مسئله مهمی نیست. افراد بومی زبان ممکن است کمی بخندند، اما کماکان تلاش و کوشش فرد را می‌ستایند و کماکان مایل‌اند که به او کمک کنند.
  • در این مسیر، به دنبال کمال نباشید و سعی نکنید از نظر دیگران بی‌نقص باشد، بلکه مهم پیشرفت و حرکت به جلو است.

 

روش سوم: استفاده از نرم‌افزارها و برنامه‌های یادگیری زبان

 

۱- از Anki استفاده کنید. Anki یک نرم‌افزار و برنامه کاربردی محبوب قابل نصب روی تلفن همراه هوشمند است که توسط مجموعه‌ای از فلش کارت‌ها روند حفظ کلمات و عبارات سهولت می‌بخشد. این برنامه این امکان را به کاربر می‌دهد که دسته‌ی کارتی حاوی کلمات دلخواه که کاربر قصد یادگیری آن‌‌ها دارد را روی آن آپلود کند، یا برای شروع یکی از چندین و چند دسته کارت موجود در آن را انتخاب کند.

 

۲- از Duolingo استفاده کنید. Duolingo یک ابزار موجود رایگان برای یادگیری زبان به‌صورت آنلاین در اندروید و iOS است. این برنامه به‌جای تمرکز بر حفظ کردن، امکان خواندن و صحبت کردن را با دیدن، شنیدن و درونی کردن مطالب برای کاربران فراهم می‌کند. کاربران پس از اتمام هر درس امتیاز کسب می‌‌کنند که احساسی جالب و شبیه بازی می‌بخشد.

 

۳- از Memrise استفاده کنید. این برنامه نوع دیگری از برنامه‌های سبک فلش کارت است که امکان یادگیری لغات و عبارات را با ترفندهای حافظه، استفاده از تصاویر و سایر ابزارهای مفید در اختیار کاربران قرار می‌دهد. Memrise اجازه می‌دهد کاربران در تکمیل فعالیت‌های یادگیری (تمرین‌ها) با یکدیگر به رقابت پرداخته و با ایجاد جو سرگرم‌کننده یک روش غیررسمی و دوستانه برای یادگیری زبان ارائه می‌دهد.

 

۴- از Bable استفاده کنید. bable یک ابزار یادگیری زبان جذاب و سرگرم‌کننده است که به‌صورت آنلاین و به‌عنوان یک برنامه کاربردی برای موبایل در دسترس همگان است و به کاربران در تقویت لغات، گرامر و تلفظ کمک می‌کند. همچنین قادر است مباحثی که کاربر در آن مشکل دارد را شناسایی کرده و تمرین‌هایی هدفمند بر اساس نیازهای کاربر به او ارائه دهد.

منبع:چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

چطور باور بدشانسی را از زندگی حذف کنیم؟

 

چند ماه پیش یکی از دوستان قدیمی خود را دیدم. از پارسال او را ندیده بودم. سر ناهار درباره‌ی مسائل مختلفی ازجمله شغل، روابط و سرگرمی‌هایی که داشتیم صحبت کردیم. دوستم می‌گفت که شغلی که دارد برایش کسل‌کننده و بی‌مزه شده است و با وجود آنکه درخواست ترفیع داده است، با درخواستش موافقت نشده است. زندگی خصوصی‌اش نیز آن‌چنان چنگی به دل نمی‌زد، چراکه اخیراً بعد از مدتی طولانی، از نامزدش جدا شده بود. وقتی از او پرسیدم که چرا ظاهراً همه‌چیز در منزل و محل کار به‌هم ‌ریخته بود، لحظه‌ای درنگ کرد و سپس گفت:
«پشت سر هم دارم بد میارم.»
از پاسخش تعجب کردم، چون با شناختی که از او داشتم، فکر نمی‌کردم زندگی خود را تحت کنترل بخت و اقبال ببیند. او همیشه در ظاهر فردی بود که هدف خود را می‌شناخت و با ذوق به دنبالش می‌رفت. گفت به دلیل همه‌ی اتفاقاتی که برایم افتاده است، به شانس اعتقاد دارد.

اینجا بود که نظر خود را درباره‌ی شانس و سرنوشت با او در میان گذاشتم:

درحالی‌که قطعاً رویدادهای شانسی پیش می‌آید، اما این‌گونه رویدادها ماهیتی کاملاً تصادفی دارند. به‌بیان‌دیگر، خوش‌شانسی و بدشانسی به شکلی که مردم تصور می‌کنند، وجود ندارد. مهم‌تر از آن اینکه، حتی اگر رویدادهای منفی تصادفی هم برای انسان اتفاق بیفتد، طرز فکر و واکنش ما می‌تواند این رویدادها را به اتفاقات مثبت و خوشایند منجر کند.

بخت و اقبال شما بدتر یا بهتر از بخت و اقبال هیچ فرد دیگری نیست. فقط این‌گونه به نظر می‌رسد. از آن بهتر اینکه دو کار ساده است که اگر انجام دهید، احساس بدشانسی را در شما برعکس می‌کند و شانس شما را تغییر می‌دهد.

۱- دیگر به خارج از کنترل بودن اتفاقات زندگی از دست شما اعتقاد نداشته باشید.

باور نکنید که هر آنچه در زندگی رخ می‌دهد، از سر بخت و اقبال، سرنوشت، نیروهای ماوراءالطبیعه، انسان‌های بدخواه دیگر یا هر چیزی جز خود شما اتفاق می‌افتد. روان‌شناسان این مشکل را «منبع کنترل بیرونی» می‌نامند. این مشکل نوعی سرنوشت‌باوری است که طی آن فرد معتقد است که شخصاً نمی‌تواند کار خاصی در جهت تغییر زندگی خود انجام دهد. به همین دلیل یا به امید کسب بهترین نتایج همه‌ی تمرکز خود را بر تغییر بخت خود با انواع روش‌های خرافاتی می‌گذارد یا منفعلانه در مقابل هر اتفاقی که پیش رویش باشد تسلیم می‌شود و از اینکه با امید و آرزوهایش تطابق ندارد، شاکی است.
بیشتر افراد موفق نگرشی مثبت اتخاذ می‌کنند. آن‌ها «منبع کنترل درونی» دارند. معتقدند که تقریباً همه‌ی اتفاقاتی در زندگی آن‌ها رخ می‌دهد، حاصل کارهای خودشان است و اینکه حتی زمانی که رویدادی تصادفی پیش می‌آید، مسئله‌ی مهم خود آن رویداد نیست، بلکه چگونگی واکنشی است که به آن نشان می‌دهند. این نگرش باعث می‌شود کنشی، فعال و به دنبال تجربه‌ی چیزهای جدید باشند. آن‌ها همیشه به دنبال یافتن راهی برای تغییر چیزهایی هستند که در زندگی خود نمی‌پسندند. آن‌ها سرنوشت‌باور نیستند و مشکلات موجود در دنیای خود را به گردن بدشانسی نمی‌اندازند. به دنبال راهی برای بهتر کردن امور هستند.

آیا آن‌ها از دیگران خوش‌شانس‌تر هستند؟ البته که نه.

شانس، تصادفی پیش می‌آید برای همین به آن می‌گویند شانس، پس این افراد نیز به‌اندازه‌ی هر فرد دیگری ممکن است دچار شکست شوند.
تفاوت در چگونگی واکنش این افراد است. وقتی اوضاع بر وفق مراد پیش نمی‌رود، افراد موفق و مثبت‌نگر به‌سرعت به دنبال راهی می‌گردند تا آن را سامان بخشند. غر نمی‌زنند، برای خود تأسف نمی‌خورند یا از «بدشانسی» شکایت نمی‌کنند. سعی می‌کنند از اتفاقی که افتاده است درس بگیرند تا دفعه‌ی بعد از آن پیش‌گیری کرده و به بهترین شکل ممکن زندگی خود را ادامه دهند. آن‌ها یک موتور انگیزشی در خود دارند که بسیاری افراد فاقد آن هستند. این موتور آن‌ها را رو به ‌جلو حرکت می‌دهد.
هیچ‌کس بنا به عادت خوش‌شانس‌تر یا بدشانس‌تر از دیگری نیست. شاید در کوتاه‌مدت چنین به نظر برسد. اتفاق‌های تصادفی اغلب گروهی پیش می‌آیند، درست مثل اعداد تصادفی که در موارد بسیاری در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند.
اگر از چشم‌انداز دورتری نگاه کنید، شانس تصادفی صرفاً… تصادفی است. با این ‌وجود افرادی که حس می‌کنند، بدشانس هستند، معمولاً توجه بیشتری به موارد کوتاه‌مدت بدشانسی دارند، و به خود قبولانده‌اند که باورشان صحیح است. منبع کنترل ربطی به ژن ندارد. بیشتر اکتسابی است تا وراثتی. اگر منبع کنترل شما مشکل دارد، آن را تغییر دهید.

۲- به یاد داشته باشید که به هر چیز توجه کنید، در ذهن شما رشد می‌کند.

اگر به مشکلات و نقاط ضعف زندگی خود تمرکز کنید، به‌ویژه اگر آن را نوعی «بدشانسی» حساب کنید که کاری نمی‌توان برایش انجام داد، تیره‌تر و شوم‌تر به نظر خواهد رسید.
طی مدت کوتاهی آن‌قدر مطمئن می‌شوید که همه‌چیز بر ضد شما است که مثال‌های بیشتر و بیشتری برای اثبات درست بودن اعتقاد خود پیدا خواهید کرد. درنتیجه خود را در انرژی منفی غرق خواهید کرد و به‌احتمال تقریباً قطع به ‌یقین، دست از تلاش برخواهید داشت، چراکه متقاعد شده‌اید هیچ کاری برای بهبود چشم‌انداز آینده‌ی خود نمی‌توانید انجام دهید.

چند وقت پیش یکی از مخاطبان (که نامش را گلی می‌گذارم) از شدت ناامیدی و بدشانسی خود با من حرف زد. گلی یک کارآفرین مشتاق است. او در تلاش بود سرمایه‌گذارانی را برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌اش پیدا کند. کارش خوب پیش نرفت چراکه سرمایه‌گذاران بالقوه مدام به او جواب رد می‌دادند. درست در پراضطراب‌ترین شرایطی که داشت، نامزدش با او به هم زد. و روز بعد از به هم خوردن نامزدی‌اش، یک فرصت مهم را برای ملاقات با یک سرمایه‌گذار علاقه‌مند از دست داد. قصد داشت بی‌خیال پروژه‌اش شود، زیرا حس می‌کرد برای آنکه در کسب‌وکار خود موفق شود، به‌اندازه‌ی کافی خوش‌شانس نبود. قطعاً دوران آسانی برایش نبود. پر از اضطراب و خستگی بود. اما این بدشانسی نبود که نقش ایفا می‌کرد.
سرنوشت‌باوری آن‌قدر از خودش تغذیه می‌کند تا اینکه فرد در مقابل ضربات زندگی، به یک «قربانی» منفعل تبدیل شود. «بازندگان» زندگی همان‌هایی هستند که متقاعد شده‌اند پیش از شروع هر کاری محکوم به شکست هستند. باور دارند که «بدشانسی» آن‌ها هرگونه چشم‌انداز موفقیت را نابود خواهد کرد.

به‌ندرت پیش می‌آید متوجه شوند که دلیل اصلی شکست آن‌ها، نادانی، تنبلی، نداشتن مهارت، نبود دوراندیشی یا صرفاً حماقت محض است و برای همه‌ی این موارد نیز راه درمانی وجود داشت، اگر از مقصر دانستن دیگران یا «بدشانسی» بابت کمبودهای شخصی خود دست برمی‌داشتند.
توجه شما تحت کنترل شماست. آن را به جایی متمرکز کنید که خودتان دوست دارید. آن‌قدر به افکار منفی خود گرسنگی بدهید تا بمیرند.
برای گلی توضیح دادم که برای بهبود بخت و اقبال خود و «خوش‌شانس» شدن، ابتدا باید به خود بقبولانی که هر آنچه اتفاق می‌افتد، تقریباً همیشه حاصل کار خودت است؛ پس سعی کن به اموری که درست پیش می‌روند و نتایج مثبت دارند فکر کنی نه به اتفاقات بد. سپس گلی سعی کرد موقعیت کنونی خود را به شکلی بی‌طرفانه مرور کند. متوجه شد فقط به کمی استراحت برای خود نیاز داشت. دوری از کار و دوری از رابطه‌ای که به‌تازگی خراب شده بود. واقعاً به مقداری زمان نیاز داشت تا قبل از آنکه کار و زندگی خود را از سر بگیرد، ذهن خود را پاک‌سازی کند. وقتی احساسات ناشی از دل‌شکستگی فروکش کرد، دوباره برای بهبود فرصت‌های فروش کسب‌وکار خود تلاش کرد و به دنبال سرمایه‌گذاران جدیدی گشت که برایش مناسب‌تر باشند.

 

چند ماه بعد به من گفت که بالاخره دو سرمایه‌گذار پیدا کرده است که واقعاً به پروژه‌ی او علاقه‌مند شده‌اند و قصد دارند برای رشد این کسب‌وکار با او همکاری کنند. واقعاً از این‌که توانسته بود کنترل سرنوشت خود را پس بگیرد و به چیزی که می‌خواهد برسد، خوشحال شدم.
«سرنوشت» شما واقعاً به انتخاب‌های شما بستگی دارد. زمانی که اتفاقات تصادفی رخ می‌دهد، که البته همیشه رخ می‌دهد، آیا انتخاب شما تبدیل کردن آن‌ها به فرصت است، یا می‌نشینید و گله و شکایت می‌کنید؟

بعد چه می‌شود؟

حالا دو کار ساده را که می‌توانید برای به دست آوردن کنترل سرنوشت خود و خلق خوش‌شانسی برای خود انجام دهید، یاد گرفتید. اما کار تمام نشده است! این روش‌های ساده که اینجا یاد گرفتید فقط بخشی از ۷ مهارت‌ اساسی هستند – یک مجموعه مهارت که قدرت خلق راه‌حل‌های دائمی برای مشکلات بزرگی را در اختیار شما قرار می‌دهند – هر مشکلی در هر زمینه از زندگی!
اگر فکر می‌کنید «دچار بدشانسی هستید»، می‌توانید با این ۷ مهارت اساسی، تغییری واقعی ایجاد کنید و زندگی را از نو آغاز کنید. شاید حتی از آن چیزی که فکر می‌کردید نیز آسان‌تر باشد:

چگونه می‌توانید زمانی که به نظر می‌رسد بیش‌ازحد دیر شده است، زندگی خود را از نو شروع کنید؟

می‌گویند توماس جفرسون کلمات زیر را به زبان آورده است:
«من شدیداً به شانس اعتقاد دارم، و به نظر من هر چه بیشتر تلاش کنم، خوش‌شانسی بیشتری خواهم داشت.»
درنهایت شانس شما همان چیزی است که شما انتخاب می‌کنید.

ایده‌های بیشتر در ارتباط خلق خوش‌شانسی به دست خودمان

  • چطور می‌توان زمانی که درهم‌شکسته‌ایم، جلوی افکار منفی خودکار را بگیریم
  • ۸ قدم برای داشتن خودانگیزش حتی در دوران سخت
  • آن‌قدر در زندگی گرفتار شده‌اید که دیگر می‌خواهید تسلیم شوید؟ کمک اینجاست!

کتاب درباره‌ی به دست آوردن کنترل زندگی

  • چطور کنترل زمان و زندگی خود را به دست آورید؟ نوشته‌ی آلن لاکین
  • محدودیت‌ها: کی بگوییم بله، چطور بگوییم نه، تا کنترل زندگی را به دست آوریم نوشته‌ی هنری کلاود
  • کنترل زندگی خود را به دست آورید: یک برنامه‌ریزی ۲ ساعته برای کمک به تعیین و رسیدن به اهداف نوشته‌ی ریچل روف

 منابع:چطورپدیا

  • viator baran4
  • ۰
  • ۰

چطور مراقبه صبح‌هنگام را شروع کنیم؟ (برای مبتدیان) 

مطمئناً تاکنون در مورد مزایای داشتن یک برنامه روتین مراقبه به کرات شنیده و یا خوانده‌اید، اما کماکان ممکن است نسبت به آن دلهره داشته و برای شروع تردید داشته باشید و یا فکر کنید برای مراقبه به زمان زیادی نیاز خواهید داشت؛ یا اینکه ممکن است چندین و چند بار آن را امتحان کرده باشید اما تنها نتیجه آن تلنبار شدن افکار مختلف در ذهن بوده و احساس کردید عایدی نداشته یا حتی ممکن است بیشتر باعث شود در افکار خود غرق شده و با خود بگویید که در این کار اصلاً خوب نیستید.

 

در این مقاله مفهوم اساسی هدف واقعی مراقبه، مزایای به‌کارگیری این مراقبه‌ی روحانی در زندگی و نکات ساده‌ای که می‌بایست رعایت کنید، ارائه می‌شود تا به شما کمک کند موانع موجود بر سر راه تمرینات روزانه را برداشته و با یادگیری چند تمرین ساده پایه‌ای تغییرات مثبتی در زندگی خود ایجاد کنید.

 

سرفصل‌ها:

  • بدن و ذهن در مراقبه صبح‌هنگام
  • حذف موانع مراقبه صبح‌هنگام
  • روش‌های اصولی مراقبه صبح‌هنگام
  • مراقبه صبح‌هنگام هدایت‌ شده

 

بدن و ذهن در مراقبه صبح‌هنگام

 

مراقبه ابزاری فوق‌العاده برای حفظ تعادل و تعامل میان جسم و ذهن است؛ روشی ساده که هرکجا و در هر زمان برای کاهش استرس پاسخ‌گو است. درست همانند تمرینات جسمانی، هرچه بیشتر تمرین می‌کنید، پی به مزایای بیشتری برده و اثرات آن بر ذهن و بدن ماندگارتر خواهد بود.

طی مطالعه‌ای که توسط انجمن روانشناسی آمریکا انجام شد، ۴۰ درصد از افرادی که مورد بررسی قرار گرفتند، در اثر استرس به پرخوری یا خوردن غذاهای ناسالم روی می‌آوردند و ۴۶ درصد از آن‌ها به دلیل سطح بالای استرس شب‌ها از خواب بیدار می‌شدند.

نکته این است، همه‌ی افراد می‌توانند ذهن خود را روی خوردن غذای سالم‌تر، ورزش بیشتر، خواب بهتر و یا استفاده از محصولات و ماسک‌های طبیعی‌تر در خانه برای داشتن پوستی بهتر متمرکز کنند، اما اگر از ذهن مراقبت نشود، کماکان احساس نارضایتی و عدم تعادل در زندگی وجود خواهد داشت.

 

مراقبه سبب داشتن جسمی پاک‌تر و ذهنی شفاف‌تر خواهد شد:

بنا بر نتایج یک مطالعه انجام شده در هاروارد، مراقبه با کاهش استرس و اضطراب به‌نوبه خود سبب کاهش التهاب بدن، کاهش فشارخون، افزایش میزان دقت فرد، خواب بهتر، کمک به اتخاذ تصمیم‌های هوشمندانه و تنظیم افکار می‌شود، به‌طوری‌که فرد هیچ‌گاه در واکنش و قضاوت شتاب‌زده عمل نخواهد کرد.

مراقبه در کاهش استرس مؤثر بوده، اما یک مزیت بزرگ مراقبه این است که فرد با آن به آرامش می‌رسد. آرامشی که به عقیده‌ی معنویون تمام فهم و درک را در بر می‌گیرد. یکی از بزرگ‌ترین اهداف مراقبه آن است که فرد با خود هماهنگ باشد و با خود ارتباط برقرار کند تا در نتیجه آن بتواند به انرژی «وحدت» دست یابد.

 

مراقبه راهی برای جداسازی افکار است، به‌طوری‌که چند فکر در سر دارید و بین هرکدام فاصله بسیار کوچکی وجود داشته که خموشی نامیده می‌شود. این فاصله‌های کوچک دروازه‌ای به سمت ذهن بی‌انتها و نامحدود و احساس این پیوند الهی هستند.

حذف موانع مراقبه صبح‌هنگام

 

شایع‌ترین موانع مراقبه آن موانعی است که توسط خود فرد و حتی گاهی به‌طور ناخودآگاه ایجاد می‌شود. در این قسمت رایج‌ترین بهانه‌هایی که بکار می‌بریم تا در برابر شروع مراقبه مقاومت کنیم و اقداماتی که باید در این باب انجام شود را معرفی خواهیم کرد.

 

بهانه ۱: زمان کافی ندارم

تصور غلطی در این‌ باره وجود دارد که حتماً می‌بایست ۳۰ دقیقه تا یک ساعت به مراقبه بپردازیم؛ درحالی‌که می‌توان روزانه از ۵ دقیقه تا یک ساعت و در هرجای ممکن مراقبه داشت. قوانین را همواره خود فرد تنظیم می‌کند! فقط می‌بایست به انجام آن متعهد شوید. از کم شروع کنید، با گذشت زمان هرچقدر بیشتر به آن مداومت بورزید، به‌طور قطع خود زمان تمرین را افزایش خواهید داد.

 

بهانه ۲: نمی‌توانم یکجا بدون ‌حرکت بنشینم

به سبک خود مراقبه کنید. برخی قدم زدن هنگام مراقبه را به نشستن ترجیح می‌دهند. دکتر کلی مک گانیگل یک تمرین مراقبه‌ی ۱۰ دقیقه‌ای برای پیاده‌روی ارائه داده که شامل ۱ دقیقه تمرکز روی هرکدام از حواس بدن هنگام راه رفتن می‌باشد، مانند احساس تک‌تک نفس‌هایی که می‌بلعیم، لمس هوا و باد روی پوست و احساس تمام چیزهایی که می‌شنویم و می‌بینیم.

 

بهانه ۳: ذهن من هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود

در طول یادگیری عمل مراقبه بروز احساس ناامیدی طبیعی است. تغییر انتظارات، کمک بزرگی در غلبه بر این مانع خواهد بود. همواره بر روی پیشرفت‌های کوچک روبه‌جلو تمرکز کنید. این‌که رفته‌رفته ذهن خود را درک کنید و یاد بگیرید چطور تفکرات منفی را تغییر دهید یک دستاورد بزرگ است.

 

روش‌های اصولی مراقبه صبح‌هنگام

 

یک مراقبه خوب زمانی آغاز می‌شود که شخص روشی برای خود بیابد که برای وی از همه مناسب‌تر است. به خاطر داشته باشید چون تکنیک‌ها و سبک‌های گوناگونی برای این کار وجود دارد نمی‌توان گفت راهی صرفاً درست یا غلط خواهد بود.

 

چند سبک مختلف مراقبه

مراقبه تنفس: از این روش می‌توان به‌تنهایی و به‌عنوان یک مراقبه برای آرام کردن ذهن و کاهش حواس‌پرتی‌ ذهن استفاده کرد. بر روی تنفس خود تمرکز کنید، دم و بازدم.

خیره شده به شمع: اگر تمرکز سخت است، این روش بهترین گزینه موجود است. تنها کاری که باید کرد روشن کردن یک شمع است، به این شکل توجه و دقت جلب خواهد شد. اگر فکری وارد ذهن شد عذر آن را خواسته و به شمع خیره شوید!

مراقبه‌ی مانترا: تکرار کلمات راهی برای آرامش و تمرکز است. مانترا که به معنی «رها شدن فکر» است به واژه‌هایی گفته می‌شود که با آهنگ خاصی به دفعات تکرار می‌شود.

مراقبه هدایت ‌شده: منابع آنلاین زیادی وجود دارند که ترکیب مراقبه و موسیقی را برای دستیابی به آرامش آماده ساخته‌اند. عبارت «مراقبه‌ی هدایت ‌شده» را در گوگل جست‌وجو کنید، خواهید دید هزاران هزار منبع مختلف برای آن وجود دارد.

مراقبه پیاده‌روی: این مورد که پیش‌تر نیز ذکر شد، یک مراقبه ۱۰ دقیقه‌ای است که شامل ۱ دقیقه تمرکز بر روی هر یک از حواس بدن هنگام راه رفتن است، مانند احساس نفس‌هایی که می‌بلعیم، لمس هوا و باد روی پوست و احساس تک‌تک چیزهایی که می‌شنویم و چیزهایی که می‌بینیم.

مراقبه توجه آگاهی: توجه آگاهی، تسلط بر شناخت اتفاقاتی است که در لحظه در حال رخ دادن است که آنچه را که دارد رخ می‌دهد و آنچه رخ داده و تمام شده را نیز شامل می‌شود. این شناخت شامل شناخت تمامی افکار، صداها، احساسات بدن و کوچک‌ترین چیزهای دیگر موجود در لحظه می‌باشد. ایده کلی آن است که تمام قضایا بدون قضاوت فقط مشاهده شده و درحالی‌ که به آن‌ها آگاه هستیم، باز بمانند.  تکنیک‌های گوناگون را تجربه کرده و به آن روش که برای شما بهتر عمل می‌کند، روی آورید.

 

مراقبه صبح‌هنگام هدایت‌ شده

 

اگر تاکنون هیچ‌گاه مراقبه نکرده‌اید یا حداقل برای مدت‌زمان طولانی آن را کنار گذاشته‌اید، پیشنهاد ما این است که با یک تمرین ۱۰ الی ۱۵ دقیقه‌ای آغاز کنید. با تمرین بیشتر توانایی فرد برای صامت نشستن بیشتر خواهد شد. در نظر داشته باشید قبل از شروع می‌توان قصد و انگیزه کوچکی تعیین کرد، اما هرگز انتظار وقوع نتیجه خاص را نداشته و هیچ نوع «باید» برای نحوه انجام مراقبه تعیین نکنید. تنها ذهن خود را برای پذیرش آنچه مراقبه باید به آن ببخشد باز کنید.

 

بهترین زمان مراقبه صبح زود، قبل از نوشیدن قهوه و چای است، بدین ترتیب شروع آرامش بخشی برای روز خود انتخاب کرده‌اید. این مراحل ساده را برای شروع یک تمرین مراقبه بکار گیرید:

 

  • فضایی انتخاب کنید که مکان مقدس مراقبه‌ی شما باشد. سعی کنید اتاقی انتخاب کنید که عاری از هرگونه سروصدا و حواس‌پرتی بوده و آن را تبدیل به گوشه دنج خود کنید. یک موسیقی آرامش‌بخش در پس‌زمینه، روشن کردن یک شمع یا بخور خوشبو و یا دود کردن عود گزینه‌های خوبی هستند.
  • یک زمان خاص برای مراقبه انتخاب کنید. مراقبه را در اولویت قرار دهید. قراری با خود گذاشته و هر روز در آن زمان مشخص به مراقبه بپردازید و به آن به‌عنوان تغذیه روح خود بنگرید. برخی افراد تمایل دارند مراقبه را پیش از خواب انجام دهند که البته کمک می‌کند خواب بهتری داشته باشند.
  • لباس راحت بپوشید، چیزی مانند پیژامه.
  • راحت بنشینید، می‌توانید روی یک کوسن روی کف زمین، روی نیمکت یا یک صندلی بنشینید. سعی کنید تکیه‌گاهی داشته باشید و پشت خود را عمود نگه دارید. در ابتدای کار لازم نیست حالت‌های فانتزی یوگا را امتحان کنید، دراز نکشید چرا که امکان دارد به خواب بروید. فقط صاف و بی‌حرکت بنشینید.
  • یک زمان‌سنج تنظیم کنید.
  • همواره تمرین را با ۵ تا ۷ نفس عمیق طولانی و آهسته شروع کنید تا میزان فشار و تنش موجود را کاهش دهید.
  • سپس ذهن خود را روی یک شی متمرکز کنید، چیزی همانند شعله‌ی یک شمع، تنفس خود یا تکرار یک مانترا مانند «من هستم».
  • بدانید که قطعاً افکار مختلفی به ذهن خطور می‌کنند، حسی در بدن خود احساس خواهید کرد و یا صداهایی در محیط اطراف خود می‌شنوید. تمام این‌ها طبیعی است. هر بار که چنین اتفاقی رخ داد و هوشیار شدید، بار دیگر به جسمی که تمرکز کرده بودید، برگردید یا دوباره روی تنفس خود تمرکز کنید و یا تکرار مانترا را ادامه دهید، اما تمام آن‌ها را به‌صورت ذهنی و بدون کوچک‌ترین تحرک لب‌ها و زبان انجام دهید.

 

اگر یک روز خاص احساس کردید که انجام تمرینات مراقبه هیچ عایدی در آن روز نداشته، استوار بمانید. به خاطر مدت ‌زمانی که به مراقبه اختصاص داده‌اید به خود افتخار کرده و خود را تصدیق کنید. حتی اگر احساس می‌کنید که اثرات این تمرینات آن‌چنان واضح و آشکار نیست، قدردان تمرین خود باشید، به‌زودی از اینکه این تمرینات را آغاز کرده‌اید خرسند خواهید شد.

 

منبع:چطورپدیا

  • viator baran4